حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: من فکر میکنم که اتفاقی که رخ داده این است که برای این چهارنفر یک تقسیم کاری صورت گرفته؛ به نظر من آقای قاضیزاده هاشمی به عنوان مدافع عملکرد دولت کنونی وارد میدان میشود، یکی از کاندیداها نقش تخریبگر را ایفا میکند، یعنی نهایت تلاش را انجام میدهد تا آقای پزشکیان و جریانات حامی ایشان را به شدت تخریب کند، آقای جلیلی در مباحث سیاستخارجی سعی میکند که از یک گفتمان انقلابیگری در سیاستخارجی دفاع کند و طبیعتا این گفتمان شامل حمله به سیاستهای اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی خواهد بود در سمت دیگر آقای قالیباف تلاش میکند تا نقش ایجابی را بازی کند و بیشتر از تحول و پیشرفت صحبت کند. طرف اصلی این چهارنفر آقای پزشکیان قرار میگیرد که ناچار است وقتش را تنظیم کند و فکر میکنم کاری که آقای پزشکیان انجام دهد این است که وارد فضای پاسخگویی به صحبتهای تخریبی نشود.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: گاهیاوقات خواسته یا ناخواسته بیعدالتی بزرگی رخ میدهد. این ماجرا میتواند در سطح جامعه، در نظام اقتصادی یا آموزشی یا هر بحث دیگری رخ دهد، اما این روزها که بحث انتخابات بسیار داغ است تصمیم گرفتیم که این وضع را در رسانه بزرگی مانند صداوسیما بررسی کنیم، نکتهای که بسیاری از کارشناسان فرهنگی، کارشناسان ارتباطات و جامعه شناسان به آن اشاره کردند، وجود جناحبندی در صداوسیما است که میتوانید از هر مصداق یک گفتوگو را بخوانید. اما مسئله اصلی این است که آیا صداوسیما در مناظرات گروهی میتواند یک عدالت رسانهای ایجاد کند؟
به زعم حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس اینبار اگر ناعدالتی رسانهای در برگزاری مناظرهها ایجاد شود، صداوسیما مقصر نیست بلکه مشکل از نحوه چینش کاندیداها است که چهار، یک، یک است.
برای بررسی دقیقتر این ماجرا و اینکه چه کسی یا چه عامل باعث ایجاد ناعدالتی دربرگزاری مناظرات میشود، با حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس اسبق کمیسیون ملی و سیاست خارجی مجلس، به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
به زعم شما تلویزیون چگونه باید رفتار کند؟ تا کمترین میزان جهت گیری را داشته باشد؟
تنها، بخشی از برابری تبلیغات کاندیداها برعهده تلویزیون است. به طور کلی کاری که هنگام مناظرات در صداوسیما انجام میشود، رعایت بیطرفی و برابری است. هر یک از کاندیداها زمان لازم را دارد تا برنامه خودش را ارائه دهد و در موارد دیگر هم این عدالت رعایت میشود و ظاهرا صداوسیما در مواجهه با این شش نفر تلاش دارد تا بیطرفی و برابری را رعایت کند. منتهی برای آنکه یک تبلیغات بیطرف و عادلانه شکل بگیرد آیا این ماجرا کفایت میکند؟
به عقیده من خیر، کفایت نمیکند. در دوره کنونی ما میبینیم که جناح کاندیداها چهار، یک، یک است. یعنی چهار کاندیدا وابسته به جریان حاکم بر دولت و مجلس هستند، یک نفر مصطفی پورمحمدی است که اصولگرایان سنتی را هدایت میکند و با اغماض تلاش میکنم ایشان را در کنار چهار نفر اول قرار ندهم و یک نفر هم مسعود پزشکیان است که در طیف مقابل آن چهار نفر قرار دارد.
یعنی اگر بخواهیم این ماجرا را به صورت کلان بررسی کنیم، چهارنفر حافظ وضع موجود هستند و جریان محافظه کار را تشکیل میدهند و یک نفر در جریان منتقد وضع موجود قرار دارد.
در چنین شرایطی عدم رعایت عدالت چگونه شکل میگیرد؟
ما در مناظرهها خواهیم دید که این چهار به یک به نوعی منجر به عدم رعایت توازن در مناظرهها خواهد شد.
چگونه؟
زمانی که کاندیدای منتقد وضع موجود انتقادات خود را مطرح میکند، کارنامه چهارنفر دیگر را نقد و آنها فرصت پاسخگویی دارند و در مقابل قرار است چهارنفر کارنامه آقای پزشکیان را نقد کنند. این ماجرا سبب میشود که علیرغم تلاش صداوسیما برای حفظ برابری به صورتی شکلی و صوری در مناظره، برابری عادلانهای ایجاد نشود. البته این ماجرا به عملکرد سایر نهادها مثل شوراینگهبان ارتباط دارد که یک ترکیب کاملا نامتجانسی را اعلام کرده است. از طرفی هم فقدان حزب در ایران سبب شده که برابری به صورت نهادی و حزبی رعایت نشود.
نقطه نظر شما بر این است که تلویزیون هرکاری انجام دهد، بازهم به واسطه این چینشی که از طرف شوراینگهبان انجام شده، به هرحال بهگونهای ناعدالتی در مناظرات شکل میگیرد، درست است؟
در رابطه ۴+۱+۱ هیچ برابری شکل نمیگیرد، به عبارتی در مناظرهها و تبلیغات نوعی نابرابری ایجاد میشود که مسئول آن صداوسیما نیست، مسئول آن ساختار انتخاباتی ایران است.
من فکر میکنم که اتفاقی که رخ داده این است که برای این چهارنفر یک تقسیم کاری صورت گرفته؛ به نظر من آقای قاضیزاده هاشمی به عنوان مدافع عملکرد دولت کنونی وارد میدان میشود، یکی از کاندیداها نقش تخریبگر را ایفا میکند، یعنی نهایت تلاش را انجام میدهد تا آقای پزشکیان و جریانات حامی ایشان را به شدت تخریب کند، آقای جلیلی در مباحث سیاستخارجی سعی میکند که از یک گفتمان انقلابیگری در سیاستخارجی دفاع کند و طبیعتا این گفتمان شامل حمله به سیاستهای اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی خواهد بود در سمت دیگر آقای قالیباف تلاش میکند تا نقش ایجابی را بازی کند و بیشتر از تحول و پیشرفت صحبت کند.
طرف اصلی این چهارنفر آقای پزشکیان قرار میگیرد که ناچار است وقتش را تنظیم کند و فکر میکنم کاری که آقای پزشکیان انجام دهد این است که وارد فضای پاسخگویی به صحبتهای تخریبی نشود. چیزی که مردم انتظار آن را دارند این است که آیا کاندیداها میتوانند یک برنامهای ارائه دهند که در آن سه بخش عمده که شامل پایان دادن به انزوا در سیاست خارجی، دفاع نهادمند از آزادیهای مدنی و ارائه یک برنامه اقتصادی در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ارائه دهد.
به عقیده من آقای پزشکیان به سمت یک تقابل برنامهای حرکت میکند وقتی چنین موضوعی را مطرح کند، نقطه ضعف چهار رقیب اصلیاش این است که کارنامه قابل دفاعی نداشتند.
همه این موارد را توضیح دادم که دوباره به موضوع اول بازگردم اینبار صداوسیما واقعا در ایجاد ناعدالتی نقشی ندارد.
بحث جناحبندی در صداوسیما بر کسی پوشیده نیست، آیا این ماجرا سبب میشود که له یا علیه یکی از کاندیداها وارد میدان شوند؟
به هرحال برخی از نامزدها که الان در عرصه رقابت حضور دارند، کسانی هستند که یک جریان مدیریتی را در صداوسیما به صورت ثابت گنجاندهاند به همین سبب هم باعث شده نقدهای جدی نسبت به صداوسیما مطرح شود ولی به باور من همه این شرایط میتواند به نفع دو کاندیدای دیگر یعنی آقای پزشکیان و آقای پورمحمدی تمام شود، یعنی کسانی که عملا هم در حوزه چینش کاندیداتوری هم در حوزه چینش کارشناسی و بدنه صداوسیما حتی یک راننده هم ندارند که با آنها همراه شود به طور طبیعی از همین موضوع میتوانند به عنوان یک رویکرد انتقادی استفاده کنند یعنی کسانی که سالها در مراکز حساس صداوسیما آدمهای خودشان را جای دادند، فکر چنینی روزی را نکردند که اتفاقا زمانی که مردم خود عملکرد صداوسیما را مورد محاسبه قرار دهند، همین چینش باندی نیروها به نقطه ضعف اصلی آنها تبدیل خواهد شد.