یک بار در حرم بودم ایشان مرا دید و با همان یکی، دو تن از اطرافیان جلو آمد و اظهار لطف کرد و گفت درست است که در ریاستجمهوری رای نیاوردم ولی دوست دارم از نظرات شما درباره برنامههایی که ارائه کردم، استفاده کنم و برای این کار مقدماتی فراهم کرد. بار دیگر در مراسمی در آستان قدس در جمع حضار بودم وقتی قرار شد ایشان جایزهها را بدهند از مجریان خواستند مرا هم به جایگاه دعوت کنند. آنچه در ایشان نمود کامل داشت، صفای باطن بود.
به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، در یادداشتی با عنوان «صفای باطن» در روزنامه جهان صنعت نوشت:
نخستین خاطرات من با آقای رییسی به زمانی برمیگردد که تولیت امامزاده صالح را برعهده داشتند و من در وزارت ارشاد خدمت میکردم. برخی از شمیرانیها مثل آقای ولایتی، مرحوم شاهحسینی پدر ۳ شهید و آقای نظامزاده در جمع متولیان بودند.
آقای نظامزاده هم به جهت نمایندگی رهبری در اوقاف و هم به سبب شمیرانی و همدوره بودن با آقای رییسی در تحصیلات حوزوی. اینها در آنجا آمدوشد داشتند. از سوی دیگر سازمان میراث فرهنگی هم زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و امامزاده صالح از دو سو به وزارتخانه وصل میشد. هم به جهت اوقاف و هم به سبب میراث. بحث من با ایشان بر سر چگونگی توسعه حرم و گسترش و تجدید بنای آنجا بود. نکته اساسی که بر آن تاکید داشتم اینکه آثار پیشینیان را حفظ کنید و از تعمیر و مرمت فراتر نروید. اگر توانستید چیزی به آنها بیفزایید زیرا این نگرش در آن روزگار چندان مورد توجه نبود بنابراین گسترش حرم و بهویژه تکمیل پروژه توسعه آن در بخش شرقی و محوطههای پیرامونی نتیجه اقدامات آن دوره است.
پیشنهاد من مورد استقبال شخص ایشان قرار گرفت و حتی گنبد قدیمی هم باقی ماند. بعدها من به شورای شهر رفتم و فضاسازی پیرامون حرم ادامه یافت اما برخی ایدههای آن ایام که در سالهای بعد تا حدودی طراحی شده بود به اجرا نرسید. مانند اتصال راه امامزاده داوود به امامزاده صالح که مسیر پیادهروی و گردشگری پررونقی میتوانست باشد که از قدیم آمدوشدهای زیارتی و سیاحتی به این دو امامزاده رواج داشت هرچند در زمان حضور آقای رییسی در قوه قضاییه با ایشان ارتباط مستقیم کاری نداشتم ولی آقای بختیاری مسوول امور زندانها بود که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ایشان طرحی را ارائه دادیم و کتابخانههای زندان را راهاندازی و تا حدودی روزآمد کردیم.
علاوه بر آن نمایشگاههای کتاب در هفته کتاب در زمان آن مدیریت و وزارت آقای شوشتری برگزار شد که خیلی پررونق بود و مورد استقبال زندانیها و خانوادههای آنها قرار گرفت. البته این بحث جداگانه و مفصلی است اما این نکته را بگویم که آقای بختیاری از همکاران مورد وثوق و نزدیک به ایشان بود و در دوره آقای رییسی در آستان قدس قائممقام شد و فضای فرهنگی و اجتماعی آنجا را باز کردند مثلا برخی باغات آستان قدس را که روی عموم مردم بسته بود به فضای شهری پیوست و در اختیار همگان قرار گرفت یا از دیگر کارهای مهم آقای رییسی این بود که در کتابخانه آستان قدس را که از مهمترین گنجینههای جهان است به روی پژوهشگران گشود تا اهل تحقیق به کتابها و به ویژه نسخههای خطی به آسانی دسترسی داشته باشند. حاصل این کار تسهیل در دسترسی به نسخههای خطی نفیس آستان قدس بود که در پی آن چند نسخه کهن قرآن کریم کشف و به کوشش مرتضی کریمینیا منتشر شد. درواقع ایشان با دسترسی به نسخههای متعدد، قدم بزرگی در تاریخ شناسایی قرآن برداشت. کاش این کتاب ارزشمند انتشارات آستان قدس، جدای از مقدمه عربی و انگلیسی مقدمهای هم به زبان فارسی داشت.
از کارهای دیگر این دوره گسترش فعالیتهای مشترک با سازمانها، وزارتخانهها و نهادهای پژوهشی و ترویجی بود که نمونهاش همان قرآنی است که با همکاری موسسه آلالبیت به نتیجه رسید، همچنین راهاندازی اردوگاه دانشآموزی در باغ بزرگ طرقبه که یک طرف آن دستگاههای اجرایی دولتی بودند یا همین جشنواره رضوی که وزارت ارشاد به عهده دارد و در سالهای پیشین آستان قدس چندان ورود نمیکرد یا همکاری با موسسات غیردولتی و حمایت از فعالیتهای آنها همچون بنیاد امام رضا(ع) و تشکل بانوان قرآنپژوه و همچنین بانوان هنرمند قرآنی. از بارزترین ویژگیهای شخصیتی که از ایشان در ذهن من مانده است، خوشاخلاقی و بدون تکبر بودن است.
یک بار در حرم بودم ایشان مرا دید و با همان یکی، دو تن از اطرافیان جلو آمد و اظهار لطف کرد و گفت درست است که در ریاستجمهوری رای نیاوردم ولی دوست دارم از نظرات شما درباره برنامههایی که ارائه کردم، استفاده کنم و برای این کار مقدماتی فراهم کرد. بار دیگر در مراسمی در آستان قدس در جمع حضار بودم وقتی قرار شد ایشان جایزهها را بدهند از مجریان خواستند مرا هم به جایگاه دعوت کنند.
آنچه در ایشان نمود کامل داشت، صفای باطن بود. در همان دوره تولیت امامزاده صالح توانست یکی از برجستهترین شخصیتهای حدیثی و تاریخی و پژوهشی مقیم در شمیران یعنی مرحوم شیخ اعزیزالله عطاردی را برای اقامه نماز جماعت دعوت کند. کسانی که آقای عطاردی را میشناسند، میدانند که او از چنین تعلقاتی برکنار بود ولی دعوت ایشان را پذیرفت. خدایش بیامرزد.