محمد توسلی، اولین شهردار تهران بعد از انقلاب می گوید آقای اکبر یکی از حقوقدانهایی بودند که بعد از انقلاب با ما همکاری داوطلبانه داشتند یک روز به من گزارش دادند که یک خانم باغی در قیطریه دارند که علاقهمند هستند این باغ را به شهرداری اهدا کنند تا تبدیل به پارک عمومی شود. وقتی ایشان چنین پیشنهادی را مطرح کردند و با توجه به نگاه راهبردی ما برای توسعه فضای سبز از این نظر استقبال کردیم. چون آنجا باغ بود باید به شکل پارک طراحی میشد و در نهایت به شکل پارک امروزی درآمد.
به گزارش جماران؛ انتخاب نوشت: شهردار تهران خواستار احداث مسجد در پارک قیطریه شده است و جامعه و حتی شورای شهر نیز نسبت به این اقدام ابراز نارضایتی کرده است. اقدامی که در شرایط فعلی مالی شهرداری چندان منطقی به نظر نمیرسد و با توجه به تعدد مساجد در نزدیکی پارک قیطریه و دیگر پارکهای تهران، اینگونه اقدامات نتایج به خصوصی نیز به دنبال ندارد.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با مهندس محمد توسلی، اولین شهردار تهران بعد از انقلاب، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
ماجرای احداث پارک قیطریه چیست؟
در جلد دوم خاطراتم که در سال ۱۳۹۹ منتشر شده مسائل مربوط به پارک قیطریه نیز آمده است. ماجرا از این قرار است که آقای اکبر یکی از حقوقدانهایی بودند که بعد از انقلاب با ما همکاری داوطلبانه داشتند. آقای اکبر یک روز به من گزارش دادند که یک خانم باغی در قیطریه دارند که علاقهمند هستند این باغ را به شهرداری اهدا کنند تا تبدیل به پارک عمومی شود. وقتی ایشان چنین پیشنهادی را مطرح کردند و با توجه به نگاه راهبردی ما برای توسعه فضای سبز از این نظر استقبال کردیم. چون آنجا باغ بود باید به شکل پارک طراحی میشد و در نهایت به شکل پارک امروزی درآمد. من به خاطر مسئولیتی که در مدیریت شهر تهران داشتم، وقتی نگاه آقای زاکانی برای احداث مسجد در آن پارک مطرح شد احساس مسئولیت کردم که واکنشی بصورت خلاصه در یک توییت داشته باشم. سوابق تاریخی که در خاطراتم آمده علاقمندان میتوانند به آن مراجعه کنند تا با تاریخچه این پارک آشنا شوند.
در مورد آقای اکبر لازم به تاکید است که ایشان از جمله نیروهای انسانی بودند که به صورت داوطلبانه با شهرداری همکاری میکردند، ایشان در زمینه قراردادهای بینالمللی شهرداری همکاری بسیار ثمربخشی داشتند، بطوری که بعد از واقعه اشغال سفارت آمریکا هیچ پروندهای در رابطه با شهرداری تهران در دادگاههای بینالمللی مطرح نبود که این امر از توانمندی ایشان بود. یکی از ویژگیهای بعد از انقلاب هماهنگی ملت ایران با مدیران انقلاب بود، ما نیروهای داوطلب بسیاری داشتیم که بدون دریافت حقوق با شهرداری همکاری میکردند. چنین رخدادی را در سالهای بعد شاهد نیستیم. مردم شهر تهران با مدیریت شهری آنچنان همکاری داشتند که ما پروژههایی را در تهران مانند طرح ترافیک مرکز شهر اجرایی کردیم که کارشناسان باورشان نمیشد، اما با همکاری و حمایت شهروندان توانستیم چنین پروژههایی را عملی کنیم.
تصمیمات مربوط به ساخت مسجد در شهرداری تهران از چه جهت نادرست و به انحراف رفته است؟
این نوع تصمیمات در شهرداری باید زیر نظر شورای شهر و شهردار تهران باید مجری مصوبات شورای شهر باشد. در حالیکه الان شاهد هستیم اعضای شورای شهر با این تصمیم موافق نیستند و معلوم نیست شهردار تهران با چه اختیاری تلاش دارد که در تمامی پارکهای شهر مسجد بسازد. یک سؤال مطرح میشود که آیا وظایف شهرداری تهران ایجاد مسجد است؟ در کجای مقررات شهرداری آمده است که باید برای مسجد برنامهریزی کنند؟ این کارها عبور از وظایف راهبردی شهرداری است. وظایف شهرداری تهران پاسخ به نیازهاییست که زیست سلامت شهروندان را در ابعاد مختلف تأمین میکند. از جمله در زمینه محیط زیست، حمل و نقل شهری، کیفیت توسعه شهری؛ که بخش مهمی از وظایف شهرداری است. این کاری که شهرداری تهران خواهان انجام آن است در چارچوب وظایف شهرداری نیست. به نظر من اگر یک نظرخواهی از شهروندان تهران شود، گمان میکنم که بالای ۹۰ درصد مخالف این کار باشند. به خصوص اینکه ما به لحاظ اجتماعی میدانیم که در اطراف این پارک مساجد بسیار متعددی هست که عمدتاً نیز خالی هستند. میزان حضور مردم در مساجد بسیار کاهش پیدا کرده است. وقتی مساجد ما توسط شهروندان به دلایل فرهنگی و اجتماعی نسبتاً خالی شده است چرا باید در ساخت مساجد اینگونه رفتار کنند؟
این اتفاق چه زیانهای مالی برای شهر تهران دارد؟
شهرداری تهران با محدودیتهای مالی جدی مواجه است و پروژههای اساسی که برای سلامت شهروندان مورد نیاز است به دست فراموشی سپرده شده است. شهردار تهران از چه منابعی دنبال احداث مساجد در پارکهای شهر است که نه قانونی و نه مورد نیاز است؟
در آن زمان که شما شهردار تهران بودید آیا توصیه مشابهی به شهرداری برای ساخت اماکن این چنینی میشد؟
به هیچ وجه در آن زمان توصیهای درباره مسائل مذهبی به شهرداری نمیشد که بخواهد الزامی به ما داشته باشد. فضای بعد از انقلاب یک فضای کاملاً آزاد بود و من با تخصصی که در رشته مهندسی عمران و حمل و نقل ترافیک و مدیریتی شهری داشتم و تجربهای که از سال ۴۶ تا ۵۷ کسب کردم و بیش از ده سال در جایگاه مهندس مشاور با شهرداری تهران همکاری داشتم کاملاً کوشش کردم نیازهای راهبردی شهر تهران مورد توجه قرار بگیرد.
در جلد دوم خاطرات من که تجربه مدیریت شهری در دوران بحران است، ما دنبال این بودیم که ساختار شهرتهران در دوازده منطقه پراکنده را به یک ساختار جدید با ۳۴۰ محله برسانیم و در آینده مدیریت شهری تهران بتواند محله محور باشد و مردم در شوراهای محلات و شورای شهر، مدیریت واحد شهری را اجرا کنیم که در مهر ماه ۵۸ قانون آن در شورای انقلاب تصویب شد، اما با روندی که تاکنون داشتیم این نگاههای راهبردی به فراموشی سپرده شد، اما در دولت آقای خاتمی تا حدی در زمینه شورای شهر اجرا شد.