به گفتهی دبیر انجمن مطالعات قرآنی، قرآن از ما دعوت میکند که اهل عمل نامشروع نباشیم و از مردان هم میخواهد که برای شهوترانی دچار تعدد زوجات نشوند. تعدد زوجات امر واجب نیست و خداوند میفرماید اگر شرایطش باشد جایز است که البته این شرایط را در ادامه توضیح میدهد که یکی از آنها برقراری عدالت است.
به گزارش جماران؛ به نقل از انصاف نیوز، دومین جلسه بررسی زنان در قرآن به موضوع «خوانشی نو و نقد دلالت آیات بر جواز چندهمسری» اختصاص داشت که سه کارشناس قرآن، دلالتهای سورهی نساء را بررسی کردند. به گفتهی هرسه کارشناس، از آیات سورهی نساء نمیتوان جواز چندهمسری را استنباط کرد.
متن کامل گزارش از این نشست را در ادامه میخوانید.
مریم جزایری، دانشآموخته دکتری علوم قرآن و حدیث در اولین سخنرانی از دومین پنل «زن در قرآن، حقوق بشر و فرهنگ ایران» گفت: «میخواهیم در این جلسه ببینیم آیا واقعا از آیات قرآن بحث چندهمسری برمیآید یا خیر و اگر (از نظر فقها و مفسران) اینطور برمیآید به چه علتهایی درست یا اشتباه است. با احساس و هیجان هم نمیخواهیم آن را رد کنیم بلکه «نحن أبناء الدلیل».
جزایری گفت: در جلسهی گذشته دربارهی اعداد معدوله (مَثنی و ثُلاث و رُباع) در آیهی ۳ سوره نسا صحبت کردیم و همین آیه هم محورِ بحث امروز ما است. میخواهم بگویم این اعداد نمیتوانند کاربرد حصر و قصر و تقلیل داشتهباشند.
چندهمسری در قرآن
نکتهی دوم از نظر جزایری این است که پیشینهی چندهمسری و تعدد زوجات خاصِ اسلام نیست و در کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) از پیامبران بزرگی مثل حضرت سلیمان و داوود اسم برده است. همچنین در قرآن به دو همسری حضرت یعقوب (ازدواج همزمان با دو خواهر) اشاره شده که بعدها توسط قرآن ممنوع شد.
به گفتهی او، نکتهی سوم این است که نمیتوانیم منکر شویم که بعضی از اصطلاحات مربوط به چندهمسری بهعنوان امر مسلم تاریخی در اسلام و سیرهی پیامبر و معصومین (ع) آمده است. مثلا در آیهی «یا أیها النبی قل لأزواجک» یعنی همسرانت (پس یکی نبودهاست.) حالا باید ببینیم با آن مصداقها باید چه کنیم و در بعضی موارد در کشور ما هم به بدترین شکل ممکنِ آن وجود دارد که میتوان در جلسههای بعدی به آنها پرداخت.
کاربرد اعداد معدوله در قرآن
دبیر اجرایی انجمن مطالعات قرآنی گفت: بحث اول دربارهی اعداد معدوله این است که خداوند از این عبارت دربارهی ملائک هم در سورهی فاطر استفاده کردهاست و میفرماید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَ ثُلَاثَ وَرُبَاعَ یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
«یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاءُ» قرینهای برای کاربرد افزایشی این عبارت است. یعنی خداوند فرشتگانی را فرستاده که دارای بالهای متعدد (دوتا دوتا، سهتا سهتا، چهارتا چهارتا دارند) هستند. بعد از چهارتا دیگر ادامه نمیدهد و ما عقلا میفهمیم که فرشتگانی میتوانند باشند که بالهای بیشتری از چهارتا هم (حتا صدتا صدتا) داشتهباشند. این کاربرد در سورهی فاطر در آیهی سوم نسا مورد غفلت واقع شدهاست. به این معنا که کاربرد افزایشی آن تبدیل به حصر و تقلیل شده است. مثل زمانی که در فارسی بهجای اینکه بگوییم چیزی دوتایی است میگوییم زوج یا جفت است. در آیه ۳ سوره نسا هم همینطور است. این لغتها بنا بر شرط بلاغت قرآن به موجزترین و خوشآهنگترین شکل ممکن ذکر شدهاند.
جزایری ادامه داد: مثالی که برای فهم این موضوع میشود استفاده کرد این است که در زمان قاجار رسم نبوده که بگویند «میلیون» و به جایش از کلمه «کرور کرور» استفاده میکردند. در ادبیات قرآن رسم بر ایجاز است تا از یک کلمه چندبار استفاده نشود. مثلا وقتی قومی میآمد میگفتند رایت قوما جاءوا مثنی. یعنی دوتا دوتا آمدند. برای آنکه مدام یک کلمه تکرار نشود، قالب معدولهی آن به کار رفتهاست. کاربرد اعداد معدوله چنین چیزی است و نمیتوان آن را یکجور در سوره فاطر معنی کرد و در سوره نسا به شکلی دیگر.
خوانشِ مردانه و یکطرفه از قرآن
پژوهشگر حوزهی مطالعات قرآن و تفسیر گفت: مترجمانی هستند که اعداد معدوله را در سوره فاطر به شکل درستش ترجمه کردهاند اما همان را در سوره نسا به شکل اشتباه ترجمه کردهاند. در این صورت شاهدِ ترجمهای هستیم که علمی نیست و یک بام و دوهوا است. یکی از مشکلات به این موضوع برمیگردد که مترجمان غالبا خوانش، ترجمه و تفسیر مردانه و یکطرفه داشتهاند. به ندرت افرادی مثل خانم مرحوم صفارزاده و خانم سیده نصرت بیگم امین را میبینیم که دست به ترجمه و تفسیر قرآن برده باشند.
شما در هیچ کجای قرآن هرگز نمیبینید که خداوند به همسرِ آدم گفته باشد «زوجه» و عبارت انت و زوجک را داریم و نه انت و زوجتک. درواقع یک برداشت فقهی را به ترجمهی قرآن تحمیل کردهاند. چون فکر کردند تعدد برای زنهاست پس باید زَوَجات (جمع زوجه) باشد؛ درحالیکه این ترجمه علمی نیست. هرجا در قرآن از کلمه زوج استفاده میشود، یعنی مرد برای همسرش زوج به حساب میآید و زن هم برای شوهرش زوج است.
نقش زنان در جنگ و توجه به بافت زمانه
جزایری با طرح سوال «حالا باید با این ترجمهی اشتباه چه کنیم؟» اینگونه ادامه داد که اگر دربارهی ازدواج با زنها تحدیدی (محدودیتی) نباشد، به این شکل بیشتر به نفع مردان است! بنابراین باید سراغ کانتکست برویم. علامه طباطبایی و مفسران دیگر آیات قرآن را دستهبندی میکنند. ما هم طبق دستهبندی درباره سوره نسا پیش میرویم. مثلا آیات اول سوره نسا قطعا بعد از جنگ احد و قبل از صلح حدیبیه است. صلح حدیبیه را به تعبیر اصطلاحات حقوقی بینالمللی امروز با عنوان «پیمان ترک مخاصمه» مثل قطعنامه ۵۹۸ میشناسیم. به این علت میگویم آیات اول سوره نسا قطعا قبل از این صلح نازل شده است چرا که در این آیات مومنین امر به جهاد شدهاند. سوره نسا نمیتواند از سال ششم به بعد نازل شده باشد و قبل از سال چهارم هم نمیتواند باشد زیرا آیاتی که برای بار اول مربوط به ارث هستند برای زنان (همسران) و فرزندان کوچک میشد.
در بحث بافتاری و اجتماعی آن زمان، تفکر مردانه این بود که زنان هنگام جنگ که نقشی ندارند و تمام وظایف به عهدهی مردان است. پس چرا باید به زن ارث برسد؟ اما سوال این است که وقتی مرد در خانه نیست، چه کسی خانه را مدیریت میکند؟ آن سالها اگر زنی شوهرش را از دست میداد، بعد از اتمام عدهاش قبحی نداشت که مجدد ازدواج کند.
برداشت اشتباه از کلمه «نفس» و نسبتدادن نگرش زنستیزانه به قرآن
این قرآنپژوه گفت: مفسرانی مثل علامه طباطبایی هم میگویند که از همان ابتدای سوره نسا این آیات مقدمهای برای بحثهای جدیدی هستند که قرار است بعدا در قرآن مطرح شوند و حکم زمینهسازی را دارند.
از آیهی اول سوره نسا شروع کنیم که خداوند میفرمایند: «یا ایّها الناس اتقوا ربّکم الّذى خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء واتقوا اللّه الّذى تسائلون به و الارحام ان اللّه کان علیکم رقیبا» نفس یعنی وجود انسانی. وقتی عبارت «نفس واحده» به کار میرود، شامل زن و مرد میشود. کلمهی نفس، مونث مجازی است و طبق قواعدی که در ادبیات عرب وجود دارد، باید برای آن فعل مونث به کار برود؛ به ااین معنیِ است که منظور خداوند در قرآن از کلمهی نفس فقط انسان (فارغ از جنسیت) است و هیچ نگرش زنستیزانهای در آن وجود ندارد. اگر قرآن به زبان فرانسه یا هر زبانِ دیگری نازل میشد، لغتها و افعال طبق قواعد همان زبان به کار میرفتند. معلوم است که فعلی که برای کلمه نفس استفاده میشود، تابع زبان عربی است.
برترینداشتن مرد و زن برهمدیگر
اشکال از اینجا شروع میشود که خوانشِ مردانه میگوید منظور از خلق منها زوجها این است که زن از مرد آفریده شدها ست! در تورات هم این خوانشِ مردانه وجود دارد که خداوند آدم را آفرید سپس زن را از پهلوی چپ مرد آفرید! شما چنین چیزی را در هیچ کجای قرآن پیدا نمیکنید. اینکه میگویند حوا بود که اول سیب را خورد و به آدم داد و او را وسوسه کرد هم حرف اشتباهی است. همهجا این را داریم که فکلا منها، به این معنی که هردویشان خوردند.
جزایری با گفتن اینکه اگر این بحثهای بنیادین حل نشود، در روی همین پاشنه میچرخد گفت: خداوند فرموده چیزی به نام نفس و هویت انسانی را خلق کردیم که فارغ از زن و مرد است و این دو هیچکدام بر دیگری برتری ندارند. هم علامه طباطبایی و هم آلوسی به این نکته «زمینهسازی» تاکید کردهاند. یکی بودن زن و مرد در آیهی اول مطرح میشود تا وقتی جلوتر قرار است ارث بردن زنان مطرح شود، مردان ترش نکنند!
کشتهشدن بزرگان اسلام و افزایش یتیمان
خداوند در آیه دوم که بعد از جنگ احد نازل شده است سراغ اصل مطلب رفته و میگوید «وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبیراً» طبق قرآن در این آیه میگوید اموال یتیمان را به آنها بدهید. به تعبیرِ خودمان معنیاش این است که مال آنها را بالا نکشید که گناهِ بزرگی است.
جنگ احد یکی از مهمتریم و تلخترین جنگهایی است که به شکست نظامی اسلام تمام شد و ۷۰ تن از بزرگان اسلام مثل حمزه و مُصعَب بن عُمَیر و افراد دیگری (از سفیران پیامبر در مدینه)، کشته شدند و بچههای زیادی یتیم شدند. منظور از یتیم هم بچهی نابالغی است که (فقط) پدر ندارد. از طرفی هم جنگ عمدتا کارِ جوانترهاست. پس میتوان نتیجه گرفت که این بچهها پدران جوانی داشتهاند. در خوانشِ مردانه حرفی از زنانِ این مردان زده نمیشود.
جزایری ادامه داد: بعد از بحث ارحام و یتیمان، در آیهی سوم میفرماید «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى أَلاّ تَعُولُوا» بعضیها گمان میکنند به این معنی که اگر از اینکه نتوانید عدالت را برقرار کنید میترسید، سراغ چندهمسری نروید؛ درحالیکه منظور از «تُقْسِطُوا» تقسیم عدالت (تعیین سهم) است و نه خودِ عدالت. یعنی اگر نمیتوانید عدالتی را برقرار کنید که لازمهاش قسط است و به خاطرش خوف دارید، یک همسر بگیرید. این خوف که کسی نتواند حق همسرش را ادا کند، دربارهی تکهمسری هم وجود دارد (و اگر کسی نمیتواند با یک همسر به دلیل همان خوف ازدواج کند، به کنیز اکتفا کند.) این خوف دربارهی یک همسر هم هست. پروندههای قضایی این مسئله را ثابت میکنند و مخصوص ایران و اسلام هم نیست.
از آیه نمیتوان چندهمسری را برداشت کرد
در آیهی پنجم میفرماید: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاکْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا» یعنی اموالتان را دست سفیهان ندهید زیرا به تعبیر امروزی آن را به باد میدهند! این آیه قرینهای برای مدیریت اقتصادی است و مادران فرزندان یتیم هم مشمول هستند.
به گفتهی جزایری، خوانشِ مردانهی آقایان این است که طبق آیه سوم به صورت مطلق میتوانیم چند همسر داشتهباشیم. درحالیکه این آیه با توجه به شرایط جنگی نازل شده است یتیمان زیادی روی دست جامعهی اسلامی مانده است. چطور میشود خدا دربارهی حقوق و اموال یتیمان هشدار بدهد اما مادرانشان را رها کرده باشد؟ چنین چیزی از عدالت خدا به دور است. بنابراین تلویحا و خلاصه میگویم که مخاطب این آیه، کارگزارانی هستند که در همان زمان نزول سوره نسا موظف هستند شرایط ازدواج با زنانی را فراهم میکردند بچهی یتیم داشتند. اگر مردی بچه را تحت سرپرستی بگیرد، مادرش چه میشود؟ در این صورت مادر و بچه از هم جدا میشدند. پس اگر مردی بتواند با زنی ازدواج کند بچهی یتیم دارد، از کودکش دور نمیشود و امکان مدیریت مالی کودکش هم تاحدودی با مادر است. از طرفی بچهی آن زن هم به مرد محرم میشود.
وقتی میگوید «اموالکم» یعنی مال برای جامعهی اسلامی است و موظف هستید مدیریتش کنید و از همان (وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا) و نه «مِنها» برایشان امکانات فراهم کنید و برایش سرمایه فراهم کنید. البته این بحث نیمهکاره ماند و میتوان در فرصتهای بعدی به آن پرداخت.
باید بادقت منظور خداوند را منتقل کنیم
اکبری، دانشآموختهی دکترای علوم قرآن و حدیث، گفت: من با توجه به تفسیر کشاف، ابن عاشور و علامه طباطبایی صحبت میکنم. مَثنی و ثُلاث و رُباع از باب مَفعَل و فوال گرفته شدهاند. زمانی که در سوره فاطر وقتی بحث «یزیدون» مطرح میشود، جا دارد که بگوییم زیادتر از این. وقتی میگوید دو بال، سه بال و… دارند، منظور این است که ما بتوانیم ملائکه را با شکلهای مختلف بال را تصور کنیم.
همانطور که مثنی و فرادی داریم، مثنی به معنای دونفر دونفر است و فرادی هم به معنای تکی. بنابراین بحث این نیست که دوتا و سهتا و چهارتا تا بینهایت جلو برود. با کسی که متخصص ادبیات عرب بود چک کردم و با کتاب لغت تطبیق دادم و طبق ادبیات عرب برای سوره نساء به همان معنای یزیدون در سوره فاطر نرسیدم.
قسط اجرای عدل به شکل عملی است
اکبری گفت: وقتی بحث یتیم مطرح میشود، یعنی با مادران آنها ازدواج کنید اما از اموال آنها حمایت کنید. چون مراقب بچههایشان هستید و سرپرستیشان میکنید، اموالشان را از طریق همسر مدیریت کنید. پس خداوند این آیه را بهعنوان مقدمه آورده است. قاعدهی عام اول گفته میشود و بعد از آن قاعدهی خاص. جریان کلی هشدار دادن دربارهی تجاوز به مال یتیم است و بعد میگوید اگر با ازدواج نمیتوانید مراقبشان باشید پس بروید از زنان غیر یتیم بگیرید. «قسط» اقامه و اجرای عدل است. به این معنی که فقط در دلتان نباشد و عدالت را «اجرا» کنید.
افترا به قرآن ظلم است
به گفتهی دبیر انجمن مطالعات قرآنی، قرآن از ما دعوت میکند که اهل عمل نامشروع نباشیم و از مردان هم میخواهد که برای شهوترانی دچار تعدد زوجات نشوند. تعدد زوجات امر واجب نیست و خداوند میفرماید اگر شرایطش باشد جایز است که البته این شرایط را در ادامه توضیح میدهد که یکی از آنها برقراری عدالت است.
یکی از امتحانات بزرگ آقایان رعایت عدالت است و هرکسی نمیتواند آن را برقرار کند. خدا شرایط را طوری گذاشته است که اصلا کسی نتواند سراغ آن برود. یعنی میخواهد بگوید اگر همسرت یا جامعه مشکلی دارند و تو مجبور هستی، بدان که راهِ سختی در پیش داری و ممکن است از این طریق جهنمی شوی! پس مراقب باش؛ زیرا برقراری عدالت کارِ بسیار سختی است.
ما لغات را باید طبق کتاب لغت و اجماع تمام مسلمین تطبیق بدهیم. در ترجمه و تفسیر باید دقت کنیم که معنایی را منتقل کنیم که منظورِ خداوند است و همان را بگوییم. میفرماید «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ کَذِباً» یعنی ظالمترین فرد کسی است که نسبت به آیات قرآن افترا بزند و دروغ بگوید. باید مراقب باشیم مشمول این آیه نشویم.
از ترجمهی اشتباه تا درنظر نگرفتن شرایط صدر اسلام
ژیلا شریعت پناهی، قرآنپژوه گفت: آیات ۳، ۱۲۷ و ۱۲۹ سوره نسا مربوط به محدودیت زوجات است و با چند گام به سوی تکهمسری حرکت کرده است. قرآن کریم کتابی است که از واقعیتهای موجود، گام به گام به سوی حقایق رستگار کننده در تمام جوامع آینده رهنمون شده است.
شریعتپناهی در ردّ یکی از مهمترین دلایل مدافعین تعدد زوجات ادامه داد: میگویند چون تعداد زنان بیشتر از مردان است، درصورت تکهمسری عدهای از زنان بدون همسر میمانند. اتفاقاتی مثل جنگ احد که باعث شد تعادل جمعیت زنان و مردان بههم بخورد، میتوانیم ازدواج مجدد (آن هم طبق شرایطی) را بپذیریم اما طبق آمارهای سازمان ملل متحدد، جوامع «فعلی» شباهتی با آن زمان ندارند و در کشورهای قرن بیستویکم، این دلیل به کلی مردود است.
عبارت «یتاما نساء» اشتباه ترجمه شده است. این عبارت مضاف و مضافالیه است و به معنای زنان یتیمدار است و نه زنِ یتیم. اگر یتیم کوچک باشد زن حساب نمیشود و اگر بزرگتر از ۱۸سال باشد دیگر یتیم نیست. تا قبل از آیهی ۳ سوره نساء نکات مربوط به شرایط جنگ، زیادشدن یتیمان، نیاز یتیمان به سرپرستی و نیاز زنان یتیمدار به سرپرستی است. امروز این شرایط را میتوان با بیمههای اجتماعی مثل سوئد، سوئیس و کشورهای اسکاندیناوی جایگزین راهحل تعدد زوجات کرد و شرایط را بهبود بخشید.
حقوق زن در قرآن
شریعت پناهی مواردی را با عنوان «گام به گام حرکت به سوی تکهمسری» مطرح کرد:
نکتهی اول: تاکید بر ماده قانونی مربوط به قتلهای ناموسی است که قانون به شوهر اجازه میدهد اگر زنش را با آقای دیگری در وضعیت نامناسبی ببیند میتواند هردوی آنها را بکشد و از مجازات معاف باشد. چنین چیزی با آیات ۶ تا ۹ سوره نور به کلی متضاد است. در آن آیات خداوند میفرماید اگر مردی نسبت زنا را به زنش نسبت بدهد باید به دادگاه برود و پنجبار قسم بخورد و اگر زنش هم آمد و پنجبار قسم بخورد که بیگناه است، زن تبرعه میشود.
نکتهی دوم: در آیه اول سورهی طلاق خداوند به مردانی که میخواهند یکطرفه زنشان را طلاق بدهند تاکید میکند حتا همسرشان را بعد از طلاق از خانهی خودشان بیرون نکنند. طبق آیه ۲۴۱ سوره بقره، زنان حق دارند در قسمتی از خانهی مشترک همچنان ساکن باشند.
نکتهی سوم: صفت صالحات برای خانمها است که از ریشهی صَلَح گرفته شده و در اینجا تاکید میشود که صلح جهانی جز با مشارکت خانمها در تصمیمگیریها (در کل جهان) امکانپذیر نیست.
تکهمسری، بهترین فرم زندگی مسلمانی
شریعت پناهی با نامبردن از مقالهی خود با عنوان «پنج گام به سوی تکهمسری» گفت: در بخشی از آن مقاله گفتهام که از گذشته تاکنون در همه جای دنیا چندهمسری وجود داشته است اما امروز از بُعد قانونی صحبت میکنیم و از نظر اخلاقی میخواهیم که مردان خودشان را در مهلکه نیندازند. قرآن، تساوی بین زن و مرد را گام به گام در تمام احکام در آیات ۶هزارگانه تثبیت کرده است. قرآن بهترین نوع ازدواج را «تکهمسری» میداند و آن استثنائات را در صورتیکه همسران به حضور همدیگر رضایت بدهند و از شرط عدالت بین خودشان و دیگر همسران عدول نکنند، ممکن است بشود چنین استثنائی را قبول کرد ولی بازهم خداوند در پایانِ آیه ۳ سوره نسا میفرماید «أَلاّ تَعُولُوا». آیتالله طالقانی میگوید این کلمه از ریشهی عَوَلَ یعنی عائلهمندی آمده است. به این معنی که مردان به دردسرِ عائلهمندی و کشمکش همسران نیافتند.
نویسندهی کتاب «تحلیل نو بر حقوق زن از دیدگاه قرآن» گفت: آمارهای سازمان ملل متحد نشان میدهد سرایت بیماریهایی مثل ایدز براساس گزارشها از سمت مرد به زن، ۲ تا ۴ برابر بیشتر از زن به مرد است. یعنی زنان آسیبپذیرتر هستند. چندهمسری یا روابط مشابه آن میتواند زنان را از سمت همسران بیوفایشان دچار بیماری کند. هدف اصلیام از نوشتن آن مقاله اثبات این موضوع است که آیات ۳، ۱۲۷ و ۱۲۹ سوره نسا با قیودات لازم و کافی که در همان آیات ذکر شده، امنیت روانی خانوادههای مسلمان را تضمین میکند. یعنی اگر مردی استطاعت ندارد که بین دو زن عدالت برقرار کند، قانع میشود که تکهمسری بهترین فرمِ زندگیِ مسلمانی است.»
چند پیشنهاد برای قانونگذاران
شریعت پناهی در راستای تساوی حقوق زنان و مردان، پیشنهادهایی را برای قانونگذاران مطرح کرد:
یک: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مصوبه مجلس ششم مبنی بر پیوستن دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان را هرچه زودتر تصویب کند.
دو: سهمیهبندی ۳۰ تا ۵۰درصدی در انتخاب زنان در تمامی انتخابات شوراها، مجلس و هر نوع انتخابات دیگر برای رشد اجتماعی زنان.
سه: انتصاب ۳۰ الی ۵۰درصدی همهی مدیران در همهی ردهها از زنان شایسته حتایدر ردهی وزارت.
چهار: تفسیر احسن از کلمه رجال برای رفع ممنوعیت از برگزیده شدن بهعنوان رئیسجمهور.»
این نشست در سالن انجمن اسلامی مهندسین در خیابان میرداماد از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۲۰ روز چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ برگزار شد.