قالیباف در آن زمان که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود، جامعه ایران را به دو قسمت ۹۶درصدی و ۴درصدی تقسیم کرد و خود را نماینده و صدای ۹۶درصد از مردم معرفی کرد که آن ۴درصد «سرمایهسالاران جامعه» مقابلاش ایستادهاند. این سخنان در آن دوره جالب توجه بود اما قالیباف حتی با این سخنان نتوانست رای بیاورد. با این حال تصور میشد که او اگر رئیس مجلس شود، شاید به دولتها سخت بگیرد اما هر چه به دولت روحانی سخت گرفت و نگذاشت برجام را او احیا کند با دولت سیدابراهیم رئیسی مماشات میکند و گویی نه انگار اشکالی در دولت هست. این بام و دو هوا البته که عجیب است. به خصوص اگر سخنان آن روزهای قالیباف را مرور کنیم، تعجب میکنیم که چرا درباره آن اشکالاتی را که میگفت و اشاره داشت و الان در دولت رئیسی همه عملیاتی میشود، سکوت کرده است؟
به گزارش جماران؛ روزنامه سازندگی نوشت: از میان سه قوه کشور، یکی از آنها از یک فساد بزرگ که در مجموعه وزارت کشاورزی رخ داده بود و منجر به برکناری ۶۰ مدیر شده بود، پرده برداشت. قوه قضائیه با شجاعت مثال زدنی، یک راز یک ساله که در درون دولت برخی همچون رئیس جمهوری و معاون اول او از آن خبر داشتند، برملا و اعلام کرد چنین فسادی در شرکت چای دبش با همکاری مدیران ارشد وزارت کشاورزی رخ داده که به همین دلیل، وزیر برکنار و معاون ارشد او نیز دادگاهی شد. اما هر چه رئیس قوه قضاییه در این باره سخن گفت، رئیس مجلس، محمدباقر قالیباف سکوت کرد. درحالی که او در مقام رئیس مجلس میتوانست همین وزیر خاطی را استیضاح و ماجرا را برای مردم، حتی برای همان کسانی که به وی رای داده بودند، بیان کند. اما در قوه قضائیه همه این مسایل به شفافیت گذشت و در مجلس و دولت با سکوت همراهی شد. گویی نه اتفاقی رخ داده و نه فسادی در این ابعاد رخ داده است. حالا اگر ماجرا برعکس بود و دولت، دولتی اصلاحطلب یا میانهرو بود، باز هم آقای قالیباف و اکثریت نمایندگان مجلس سکوت میکردند؟
برای پاسخ به این سوال به چند سال قبل برگردیم. روزهایی که محمدباقر قالیباف، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود و رقیبش حسن روحانی. همان زمان که او از تئوری ۹۶درصدیها و چهارصدیها سخن میگفت. همان روزهایی که لباس سادهای میپوشید تا خود را ۹۶درصدی معرفی کند.
قالیباف در آن زمان که کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود، جامعه ایران را به دو قسمت ۹۶درصدی و ۴درصدی تقسیم کرد و خود را نماینده و صدای ۹۶درصد از مردم معرفی کرد که آن ۴درصد «سرمایهسالاران جامعه» مقابلاش ایستادهاند؛ «کسانی که پول دارند، قدرت دارند، رسانه دارند و به راحتی میتوانند هر مانعی بر سر راهشان را تخریب کنند، فریب دهند و مرتباً گوی قدرت و ثروت را در میان خود بچرخانند.» قالیباف حتی در یکی از بیانیههای خود درباره این ۴درصدیهایی که فاسدند و اختلاس میکنند و فساد را ترویج میدهند، نوشت:«ما با شعار دولت مردم، طرح مطالبات معترضان به وضع موجود و مبارزه با ۴درصدیهایی که با قانونشکنی و یا دور زدن قانون تعطیلی تولید داخلی، بیکاری، رکود فراگیر، فساد و نابرابری را به ارمغان میآورند، وارد کارزار انتخاباتی شدیم و معتقدیم این مفاسد، ریشههای عمیقی در رابطه میان قدرت و ثروت دارد که هر دولتی باید برای اصلاح این رابطه اقدامی فوری کند.»
قالیباف در توصیف ۴درصدیها گفته بود: «۴درصدیها فرصت کسبوکار درست را در کشور از بین میبرند. اینها با دور زدن قانون، ثروت بیتلاش و هنگفت به دست میآورند.... بانکها هم دست ۴درصدیهاست. بعضی وقتها تصمیمات دولتها ناشی از ۴درصدیهاست. مثلا همین تصمیم بردن نقدینگی در شب عید به خاطر ارز ۴درصدی است. سود بانک را بالا آوردند، نرخ ارز را هم نتوانستند حل کنند. تصمیم شجاعانه دولت در کاهش سود هم منتفی شد. این تصمیم هم تصمیم ۵درصدیهاست؟.»
این سخنان در آن دوره جالب توجه بود اما قالیباف حتی با این سخنان نتوانست رای بیاورد. با این حال تصور میشد که او اگر رئیس مجلس شود، شاید به دولتها سخت بگیرد اما هر چه به دولت روحانی سخت گرفت و نگذاشت برجام را او احیا کند با دولت سیدابراهیم رئیسی مماشات میکند و گویی نه انگار اشکالی در دولت هست. این بام و دو هوا البته که عجیب است. به خصوص اگر سخنان آن روزهای قالیباف را مرور کنیم، تعجب میکنیم که چرا درباره آن اشکالاتی را که میگفت و اشاره داشت و الان در دولت رئیسی همه عملیاتی میشود، سکوت کرده است؟
مسعود پزشکیان، نماینده فعلی مجلس که البته ردصلاحیت هم شده است در این باره به سازندگی میگوید: «تنها آقای قالیباف نیست که درباره این فساد کلان سکوت کرده است بلکه اکثریت مجلس نیز سکوت کردهاند. اما اگر دولت قبلی بود همه جا را بههم ریخته بودند. برخی از هیمن نمایندگان برای کارهای خوب دولت رئیسی هم پروندهسازی میکردند.» به عقیده پزشکیان، رفتار دوگانه در مبارزه با فساد خوب نیست. حال که مجلس و دولت یک جهت شدهاند، نتیجهاش کنار آمدن با هم است که نهایتا میبینید جلوی شفافیت را میگیرند.» او در ادامه افزود: «شفافیت در این دوران کار سختی نیست زیرا در قانون وجود دارد. کافی است سامانهای راهاندازی شود تا دیگر کسی نتواند ثروتش را به نام دوست و فرزندش بزند تا از زیر بار شفافیت و صداقت در برود.»