خالص‌سازان البته نه تنها مهاجرت را خطری برای کشور نمی‌دانند بلکه با انسداد سازی عملا به تشویق کوچ سرمایه‌های انسانی مشغول‌اند (عبارت مشهورِ «اگه ناراحتی، پاسپورت بگیر و برو»). خالص‌سازان معتقدند هر چقدر مزاحمان و نق‌زن‌ها کمتر باشند حکومت کردن هم راحت‌تر است و مضافا با مهاجرت ناخالص‌ها معدل خلوص ِجمعیت ِمانده هم بیشتر می‌شود!

به گزارش جماران؛ حسین انتظامی فعال فرهنگی نوشت:

دکتر صالحی امیری وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی اگرچه یک مدیر اجرایی پرسابقه است اما جنبه علمی-دانشگاهی خود را هرگز رها نکرده است و حتی به تعبیری با آن شناخته می‌شود. ده‌ها پژوهش راهبردی یا کاربردی ارزشمند توسط خود او یا زیر نظر او انجام گرفته که کتاب حاضر (رساله دکتری خانم زهرا خدایی به‌علاوه اضافاتی از دکتر صالحی امیری) یکی از آنها به شمار می‌آید. حضور چنین چهره‌هایی به عنوان استاد راهنما یا استاد مشاور در پایان‌نامه‌های دانشگاهی، خروجی‌ها را واقعی‌تر و کاربردی‌تر می‌کند چرا که آنان علاوه بر دانش، روش‌شناسی و تربیت پژوهشی دارای تجربه اجرایی هم هستند و نظام مسائل کشور و همچنین اولویت‌ها و محدودیت‌ها را بخوبی می‌شناسند و پژوهش‌هایی که زیر نظر آنان انجام می‌گیرد از معضل رایج رساله‌ها (انتزاعی بودن و جنبه رفع تکلیفی داشتن برای استاد و دانشجو) رنج نمی‌برند.

روش این پژوهش، فراتحلیل است. بدان معنا که ٩٢ پژوهش انجام شده با موضوع مهاجرت نخبگان علمی که در بازه ٩٨-١٣٨٠ در قالب پایان‌نامه یا مقاله پژوهشی صورت گرفته بازخوانی شده و با تفسیر دوباره یافته‌های پژوهشی، نتیجه‌ای جامع استخراج شده است.

در این کتاب موج‌های مهاجرتی کشور به ۶ مقطع تقسیم شده‌اند:

١-دهه ۵٠ که عمدتا باهدف تحصیل بوده است.

٢-دهه ۶٠ که شرایط خاص پس از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را در بر می‌گرفته.

٣-دهه ٧٠ که با دو نوع انگیزه بوده است: ضرورت کادرسازی برای بازسازی کشور (مهاجرت و بازگشت) و گسترش تنش‌های سیاسی و اجتماعی داخلی.

۴-دهه ٨٠ که شامل دو نوع بوده است: الف-جذب گسترده دانشجویان توسط مراکز علمی جهان و جذب سرمایه‌های داخلی توسط کشورهای سرمایه‌پذیر. ب- مهاجرت جوانان به دلیل مناقشات داخلی.

۵-دهه ٩٠ که مهاجرت همزمان با خروج ارز و سرمایه بوده است.

۶- دهه ١۴٠٠ که موج جدیدی از مهاجرت زنان، جوانان، دانشجویان و نخبگان را شامل می‌شود.

از آنجا که توسعه ملی، مهمترین اولویت نظام حکمرانی است ضرورت دارد آسیب‌شناسی یا دلیل‌شناسی تمایل نخبگان به خروج از کشور صورت پذیرد و برای این «مساله» راه حل جستجو کرد چرا که مهاجرت، به تعبیری فشارسنج اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دانسته می‌شود. در این راستا و در جهت درک درست مساله لازم است علت شناسی، انگیزه شناسی، پیامدشناسی و راهبرد شناسی صورت گیرد.

با توجه به آن‌که موضوع مهاجرت نخبگان ورزشی (و بعضا پناهندگی آنان) در سال‌های اخیر تبدیل به یک مساله شده است در کنار فرا تحلیل ٩٢پژوهش یاد شده، یک کار پژوهشی مستقل هم برای مربیان و ورزشکاران صورت گرفته است که با توجه به مسئولیت سابق دکتر صالحی امیری (ریاست کمیته ملی المپیک) قاعدتا روایی بالایی دارد. در این پژوهش، پس از اشباع نظری از طریق مصاحبه‌های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته، پرسشنامه‌ای فراچنگ آمده که با انتخاب دقیق نمونه آماری نتایج قابل تاملی حاصل شده است.

در این کتاب تعاریف دقیق، علمی و کاربردی از مهاجرت، فرار مغزها، کوچ نخبگان، خروج نخبگان از چرخه خدمت و پدیده فریلنسینگ (بویژه پس از همه‌گیری کرونا) و تفاوت‌هایی که تعریف و تحلیل پدیده مهاجرت در رویکردهای گوناگون (اقتصادی، سرمایه انسانی، جامعه شناسی علم و فناوری و...) دارد راهگشا است.

نویسنده به اتکای سوابق و نگاه استراتژیک خود صرفا به بیان مساله و توصیف درد اکتفا نکرده است بلکه با ارائه راهکارها و سیاست‌های شدنی، شیوه درمان این معضل را به سیاستگذاران گوشزد می‌کند.

خالص‌سازان البته نه تنها مهاجرت را خطری برای کشور نمی‌دانند بلکه با انسداد سازی عملا به تشویق کوچ سرمایه‌های انسانی مشغول‌اند (عبارت مشهورِ «اگه ناراحتی، پاسپورت بگیر و برو»). خالص‌سازان معتقدند هر چقدر مزاحمان و نق‌زن‌ها کمتر باشند حکومت کردن هم راحت‌تر است و مضافا با مهاجرت ناخالص‌ها معدل خلوص ِجمعیت ِمانده هم بیشتر می‌شود!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.