سردار «حسین علایی» فرمانده پیشین نیروی دریایی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران گفت: اسرائیل میترسد در عملیات زمینی شکست فضاحت باری بخورد. به هر حال این کار سادهای نیست و اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه علیه حزب الله نشان داده است که در جنگ زمینی بسیار ضعیف است. همانطور که حماس و جهاد اسلامی توانستند در عملیات روز ۱۵ مهر ماه از موانع عظیم دفاعی، اطلاعاتی و جاسوسی ارتش اسرائیل عبور کنند و به داخل سرزمینهای اشغالی وارد شوند، با ارتش رژیم صهیونیستی درگیر شوند و هفت شهرک صهیونیست نشین را ظرف نصف روز به تصرف خود در بیاورند و برای مقطعی کوتاه و برای چند ساعت، آن سرزمینهای اشغالی را به سرزمینهای فلسطینی بازگردانند، گرچه بعد عقب نشینی کردند.
به گزارش جماران؛ مهر نوشت: با سردار «حسین علایی» فرمانده پیشین نیروی دریایی و رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران، از فرماندهان دفاع مقدس، کارشناس سیاسی، استاد دانشگاه و استراتژیست در خصوص احتمال حمله زمینی اسرائیل به غزه، نتایج و تبعات آن به گفتوگو نشستیم. او معتقد است سرنوشت جنگ بر روی زمین مشخص خواهد شد. رژیم صهیونیستی بر روی زمین ضعیف است و شکست خواهد خورد. در عین حالی که پس از این جنگ شاید صهیونیستها مجبور شوند امتیازات تاکتیکی به فلسطینیها بدهند اما تا زمانی که اشغالگران وجود دارند فلسطینیها روی خوش نخواهند دید.
*جنگ غزه در هفته سوم خود قرار دارد این در حالی است که رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که میخواهد به صورت زمینی وارد غزه شود. ورود زمینی نیروهای رژیم صهیونیستی به داخل غزه را چقدر محتمل میدانید و اگر این چنین شود چه عواقبی را در سرزمینهای اشغالی و منطقه شاهد خواهیم بود. آیا این امکان وجود دارد که در این صورت جنگ فراتر از سرزمینهای اشغالی شده و گسترش یابد؟
اسرائیل در حال آمادهسازی ارتش و به دنبال این است که اگر بتواند جنگ زمینی در نوار غزه را آغاز کند، زیرا این رژیم به دنبال هدف خود که از بین بردن حماس و سازمان جهاد اسلامی است، علیرغم بمبارانهای وسیع هوایی و آواره کردن صدها هزار نفر از مردم بیپناه و همچنین تخریب خانههای مردم بر سرشان و نیز کشتار بیرحمانه آنها در نوار غزه نرسیده و نخواهد رسید.
البته رژیم صهیونیستی میتواند مردم بیشتری را از خانهها و کاشانههایشان آواره کند و زندگی آنها را از بین ببرد؛ همچنین اسرائیل میتواند با حملات هوایی به مناطق مسکونی همچنان به کشتار و بی خانمان کردن مردم نوار غزه ادامه دهد و هزاران زخمی و کشته به جا بگذارد، ولیکن ارتش اسرائیل میداند که جنبش حماس و سازمان جهاد اسلامی در زیر زمینها و در تونلهایی که سالیان دراز برای مواضع دفاعی احداث کردهاند، حضور دارند و در مناطق مسکونی نیستند. آنها در مواضع جنگی خود در زیر زمین علیه قوای اسرائیل موضع گرفتهاند و رژیم صهیونیستی به دروغ میگوید که حماس و جهاد اسلامی در بین مردم غزه سنگر گرفتهاند. او برای توجیه نسل کشی و پاکسازی قومی از طریق بمبارانهای هوایی چنین حرفهایی را میزند، در حالی که واقعاً اینگونه نیست، گرچه رزمندگان حماس فرزندان و ساکنین نوار غزه هستند.
از سویی اسرائیل به دنبال آن است تا با کشتار شبانهروزی مردم غزه، فشار عظیمی را بر ساکنین آن دیار ایجاد کند تا این مردم که ۷۰ درصد آنها آوارههای جنگهای قبلی اسرائیل هستند، دوباره از سرزمین فلسطین آواره شوند. اسرائیل میخواهد فلسطینیان نوار غزه را به صحرای سینا در مصر کوچ دهد تا آنها از سرزمین خود به جای دیگری بروند. در نتیجه اسرائیل دائم به مردم غزه پیام میدهد که از خانههای خود فرار کنند و نوار غزه تخلیه کند. مردم نوار غزه هم از این موضوع و از سیاست اسرائیل مطلع هستند و علی رغم تلفات بسیار بالایی که دادهاند همچنان مقاومت میکنند و در غزه ماندهاند.
بنابراین اسرائیل درک میکند که با حملات هوایی و کشتار وسیع مردم به هدف نابودی حماس و سازمان جهاد اسلامی و از بین بردن مقاومت مردم فلسطین نخواهد رسید لذا اسرائیل تنها راه را این میداند که دوباره نوار غزه را با حمله زمینی اشغال کند و بر تمام نقاط این منطقه تسلط فیزیکی پیدا کند تا خیالش از عملیاتهای حماس و جهاد اسلامی راحت باشد.
*تسلط زمینی بر غزه هدفی بسیار سخت است، این طور نیست؟
بله همین طور است، زیرا اسرائیل میترسد در عملیات زمینی شکست فضاحت باری بخورد. به هر حال این کار سادهای نیست و اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه علیه حزب الله نشان داده است که در جنگ زمینی بسیار ضعیف است. همانطور که حماس و جهاد اسلامی توانستند در عملیات روز ۱۵ مهر ماه از موانع عظیم دفاعی، اطلاعاتی و جاسوسی ارتش اسرائیل عبور کنند و به داخل سرزمینهای اشغالی وارد شوند، با ارتش رژیم صهیونیستی درگیر شوند و هفت شهرک صهیونیست نشین را ظرف نصف روز به تصرف خود در بیاورند و برای مقطعی کوتاه و برای چند ساعت، آن سرزمینهای اشغالی را به سرزمینهای فلسطینی بازگردانند، گرچه بعد عقب نشینی کردند.
از سویی رژیم صهیونیستی نگران ظهور قدرت جدید و ناشناختهای از سوی گروههای فلسطینی در جریان آغاز جنگ زمینی است. برای این رژیم بسیار ترسناک است که در این جنگ زمینی که خود آغاز میکند، فلسطینیان پیروز شوند و اسرائیل شکست بزرگ دیگری را متحمل شود. طبیعی است که چنین شکستی علاوه بر شکست تاریخی روز پانزدهم مهر ماه میباشد که اعتبار ارتش اسرائیل را دوباره از بین خواهد برد. بنابراین ارتش رژیم صهیونیستی برای شروع جنگ زمینی دچار ابهام است و نمیخواهد که شکست جدیدی را در عملیات زمینی متحمل شود لذا میتوان گفت شرایط برای اسرائیل بسیار سخت شده است، زیرا بمبارانها و کشتار هزاران غیرنظامی باعث شده تا افکار عمومی در جهان علیه جنایات اسرائیل بسیج شود. بنابراین رژیم صهیونیستی هم علاقهمند است تا وارد غزه شود و تکلیف جنگ را یکسره کند و هم نگران یک شکست مجدد خفت بار است.
از طرفی شاهدیم که آمریکا با برقراری خط هوایی و لجستیکی با تلآویو و اعمال حمایت همه جانبه از این رژیم تلاش میکند تا ارتش اسرائیل و روحیه مقامات آن را تقویت کند و انگیزه آنها را بالا ببرد تا جنگ زمینی خود را آغاز کنند. واشنگتن اعلام کرده است که ۱۴ میلیارد دلار اعتبار نقد در اختیار اسرائیل میگذارد که این علاوه بر ۴ میلیارد دلاری است که هر ساله به صورت بلاعوض در اختیار این رژیم مقرار میدهد، این در حالی است که با وجود حمایتهایی که آمریکا از اسرائیل در جریان جنگ علیه فلسطینیان انجام میدهد، این رژیم با حملات حماس در باز پسگیری سرزمینهای اشغالی، متحمل بی حیثیتی بزرگی شده و با شکست عظیمی مواجه شده است. لذا در روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا آنها دست به این ریسک بزرگ میزنند و حمله زمینی به غزه را آغاز میکنند یا خیر.
از سویی رژیم صهیونیستی به دنبال آن است که ابتدا اسرای خود را آزاد کند و سپس جنگ زمینی را در غزه آغاز کند تا متهم به بیتوجهی به جان اسرا نشود. همچنین آمریکا و اسرائیل میخواهند تا جنگ به سایر نقاط سرزمینهای اشغالی سرایت پیدا نکند، بههمین خاطر به نیروهای حزب الله و سایر نیروهای مقاومت هشدار میدهند که آنها جبهه جدیدی را علیه اسرائیل بویژه در شمال سرزمینهای اشغالی باز نکنند.
*اما درگیریها در شمال فلسطین اشغالی و میان حزب الله و رژیم صهیونیستی درگیریها در جریان است و شرایط چندان عادی به نظر نمیرسد.
بله میتوان گفت رژیم صهیونیستی عملاً جبهه جدیدی را علیه حزب الله باز کرده است و درگیریهای زیادی در این چند روز با نیروهای حزب الله انجام داده است، تعدادی از افراد حزبالله را شهید و مجروح کرده است و تعداد زیادی از مردم جنوب لبنان را نیز مجبور به ترک منازل خود کرده است، به گونهای که بر اساس شنیدهها حدود ۱۹ تا ۲۰ هزار نفر از مردم جنوب لبنان به خاطر درگیریهایی که ارتش اسرائیل به وجود آورده است، آواره شدهاند ولی در هر حال جنگ زمینی، جنگ تعیین سرنوشت است. لذا یا اسرائیل دوباره شکست بزرگی را متحمل شده و مجبور به پذیرش آتش بس خواهد شد و یا اینکه یک جنگ طولانی و دراز مدت را آغاز خواهد کرد. به این ترتیب جنگ رژیم صهیونیستی با نوار غزه از بمبارانهای روزانه و شبانه، تبدیل به یک جنگ فرسایشی و دراز مدت خواهد شد.
* با توجه به اینکه صهیونیستها گفتهاند که اگر حزب الله با آنها درگیر شود جنگ را به داخل ایران میکشانند. آیا آنها واقعاً توان آن را دارند؟
بعید میدانم که اسرائیل و آمریکا به خود این جسارت را بدهند که بخواهند با ایران درگیر شوند زیرا درگیری با ایران به معنای گسترش جنگ و غیرقابل پیشبینی بودن آن در منطقه خواهد شد. طبیعتاً اگر این جنگ به ایران کشیده شود معنایش این است که در همه شهرهای داخل سرزمینهای اشغالی ناامنی ایجاد میشود. بنابراین در پایتخت رژیم صهیونیستی در تلآویو باید به صورت شبانه روز شاهد فرود آمدن موشکها و ایجاد درگیری و خسارت و آسیب و فرار یهودیان بود. از سویی وارد کردن حزب الله در جنگ، جبهه اسرائیل را به دو جبهه بزرگ تقسیم و تضعیف خواهد کرد؛ در نتیجه به نظر میآید که رژیم صهیونیستی و آمریکا به دنبال ایجاد فشار تبلیغاتی و روانی بر نیروهای حامی جبهه مقاومت و نیز کشورهای حامی این جبهه است تا با ایجاد نگرانی، راه را برای سرکوب بیشتر مردم غزه و افزایش بمبارانها باز کند.
* شما در بخشی از صحبتهای خود اشاره کردید که نیروهای مقاومت توانستند چند شهرک صهیونیستی را به سرزمینهای فلسطینی ملحق کنند آیا اینطور است این بخشها در اختیار نیروهای مقاومت حماس است؟
خیر، فلسطینیها برای نصف روز این کار را کردند و شهرکنشینهای یهودی را فراری دادند که البته کار بزرگی بود که صورت گرفت. مفهوم این اقدام این است که اگر کشورهای عربی در جریان جنگ اسرائیل با نوار غزه، فقط بیطرف باشند و از اسرائیل عملاً حمایت نکنند امکان آزادسازی سرزمینهای اشغالی وجود دارد.
* این اولین بار است که نیروهای مقاومت وارد یک عملیات آفندی شدهاند یعنی همیشه در حالت دفاعی و پدافندی بودند اما این بار وارد عملیاتی تهاجمی شدند لذا با این احتمال که اسرائیل وارد غزه شود و شکست دیگری بخورند، در مجموع آینده منطقه را چگونه ارزیابی میکنید؟
میتوان گفت که منطقه به سمت دور شدن از حضور تنها یک دولت یهودی در سرزمینهای اشغالی پیش خواهد رفت، لذا اینکه اسرائیلیها بتوانند یک دولت با ماهیت یهودی را بر کل سرزمینهای اشغالی فلسطین حاکم بکنند دیگر این موضوع به سادگی امکانپذیر نخواهد شد. در این خصوص در گام اول پیمان ابراهیم بین اسرائیل و کشورهای عربی بویژه عربستان ترک برداشته است.
آمریکاییها تلاش کردند با کمک پیمان ابراهیم، بین اسرائیل و کشورهای عربی صلح رسمی و سیاسی برقرار، روابط مخفیانه را تبدیل به روابط علنی و آشکار و حامیان طبیعی فلسطین را به پشتیبان رژیم صهیونیستی تبدیل کنند، ولی حالا این پیمان ابراهیم زیر سوال رفته و ترک برداشته است. حداقل در کوتاه مدت کشورهای عربی مانند عربستان و اردن نمیتوانند از این پیمان حمایت کنند. از سویی ممکن است در حد حرف، مجدداً به سمت تشکیل دو دولت اسرائیلی و فلسطینی گام بردارند و کار تشکیل تنها یک دولت یهودی را در همه سرزمینهای اشغالی، به آینده و برنامه دراز مدت واگذار کنند.
قابل توجه است اقدامی که توسط حماس صورت گرفت، باعث شد تا اسرائیل که همیشه تهاجم کننده به کشورهای همسایه خود و به سرزمینهای فلسطینی بوده است این بار دچار غافلگیری شود و برای چند ساعتی حتی بخشی از سرزمینهای اشغالی را باز پس دهد.
* با توجه به اینکه به احتمال زیاد و نظر کارشناسان رژیم اشغالگر قدس این جنگ را با شکست به پایان میبرد، همین طور به احتمال فراوان دولت نتانیاهو بعد از آن در داخل سرزمینهای اشغالی سقوط خواهد کرد، آیا میتوان این پیشبینی را داشت که دولتهای بعدی در سرزمینهای اشغالی روی کار میآیند به دلیل تغییرات اساسی در توازن قوا مجبور میشوند، امتیاز بیشتری را به فلسطینیها بدهند و دیگر دولتهای افراطی در رژیم صهیونیستی به قدرت نرسند؟
امیدواریم نتیجه جنگ اسرائیل علیه نوار غزه، سقوط نتانیاهو و از بین رفتن دولت بسیار افراطی این رژیم باشد، ولیکن همه دولتهایی که تاکنون در اسرائیل روی کار آمدهاند اعم از آنهایی که مسئله دو دولت فلسطین و اسرائیل را مطرح کردند و نیز کسانی مانند نتانیاهو که به دنبال تشکیل صرفاً یک دولت یهودی در سرزمینهای اشغالی بودهاند، در واقع استراتژی واحد ولی تاکتیکهای متفاوتی داشتهاند. اینها همه از تاکتیکهای صهیونیستها است که حرفهای متفاوتی بزنند تا فرصت به دست آورند. در هر صورت، همه این دولتهای صهیونیستی در اصل دارای هدف واحد هستند ولی با روشهای مختلف به دنبال آن هستند که فلسطینیها را هر روز محدودتر به کنند. به گونهای که امکان بازگشت آوارگان فلسطینی را به سرزمینهای مادری خودشان از بین ببرند. امکان بازگشت آوارگان فلسطینی که حدود ۷ میلیون نفر هستند و سالها است از وطن خود آواره گشتهاند را میخواهند از بین ببرند. همچنین به دنبال آن هستند تا امکان تشکیل یک دولت آزاد و مستقل فلسطینی را برای فلسطینیها غیر ممکن کنند؛ لذا در کوتاه مدت ممکن است صهیونیستها از نظر تاکتیکی بخواهند به ظاهر امتیازاتی را به فلسطینیهای به زعم آنها معتدل بدهند، ولیکن تا زمانی که دولتی به نام اسرائیل برقرار است، فلسطینیها روی خوش نخواهند دید.