رهبران حماس اذعان کردهاند که ادامه خویشتنداری در ازای دریافت منافع اقتصادی و چمدانهای پر از پول قطر آنها را به سمت همان دامی سوق میداد که قبلا دامنگیر حکومت خودگردان فلسطین شد. این گرفتاری باعث شد اعتبار و نفوذ حکومت خودگردان کاملا از بین برود.
کاریکاتور روز هاآرتص: واکنش دولت و جامعه اسراییل به حمله حماس:
به گزارش جماران؛ «جک خوری» روزنامهنگار در یادداشتی در وبسایت روزنامه «هاآرتص» نوشت:
عملیات گسترده حماس نه فقط اسراییل را که حتی اکثر اهالی غزه و از جمله اعضای خود حماس را، متحیر کرده است.
در نوار غزه، حلقه تصمیمگیری و اجرا حلقه کوچکی است، که تخمینا بالغ بر چندصد رزمنده میشود، بهعلاوه رهبران شاخهها که قبلا بطور زیرزمینی گریخته بودند. بنابراین اغلب افراد بر این تصور بودند که احتمال یک درگیری مسلحانه وجود ندارد، خصوصا بعد از اعلامیه هفته پیش که باعث تعلیق اعتراضات در کنار حصار مرزی و گشایش گذرگاههای مرزی به روی کارگران شاغل در اسراییل شد.
درست است، وضع اقتصادی و انسانی غزه چنان نبود که کسی گمان کند هیچ دلیلی برای درگیری نیست. ولی تفاوت بین یک دور دیگر موشکپرانی «معمول» بههمراه تظاهرات خشونتآمیز در کنار مرزها که در هفتههای اخیر جریان داشت، و یک عملیات نظامی گسترده که تمام شاخههای این سازمان را درگیر کرد چنان زیاد است که حتی سخنگویان حماس برای هضم آن مدت زمانی نیاز داشتند.
سه چهره ارشد حماس یعنی اسماعیل هنیه رهبر سیاسی، صالح العاروری معاون او، و محمد ضیف رییس شاخه نظامی در روز یکشنبه دلایل رسمی این درگیری مستقیم را فهرست کردند.
آنها در بیانیهای به حملایت پلیس به محوطه مسجد الاقصی خصوصا طی یک هفته گذشته، و نیز عملیاتهای مداوم در کرانه باختری از جمله بازداشتهای روزمره، رفتار خشن با زندانیان فلسطینی، و حصر چندینساله غزه اشاره کردند. حماس نام این عملیات را «طوفان الاقصی» گذاشته است تا بر نقش اصلی مسجد الاقصی در تصمیم خود تاکید کند.
خصوصا آنچه هنیه و ضیف در بیانیههایشان گفتند اهمیت دارد: اسراییل و شاید واسطهها فکر میکردند این سازمان تمایل دارد در ازای دریافت مبالغ کلان کمکهای مالی قطر، افزایش تعداد کارگران مجاز به کار در اسراییل، و پیشرفت پروژههای سازمان پناهندگان سازمان ملل، وقایع کرانه باختری را نادیده بگیرد.
به گفته خبرچینهای حماس که هفته گذشته با هاآرتص گفتگو کردند، این سازمان مدتهاست که بین تعهدش به مقاومت و وظایفش در قبال جمعیت ۲ میلیون نفری غزه، از جمله دهها هزار کارمند دولتی این منطقه، گرفتار شده است. به گفته این منابع، این سازمان نمیتواند در مقابل وقایع مسجد الاقصی و کرانه باختری خودش را به ندیدن بزند و شبیه به پیمانکار رفتار کند، خصوصا که دولت اسراییل هیچ اردهای برای مدارا بروز نداده است. این مسئله هفته گذشته کاملا آشکار بود.
در همین اثنا، بحث عادیسازی روابط با عربستان سعودی به پشتیبانی کامل آمریکا در میان بوده است، حال آنکه فرایند صلح با فلسطینیان نادیده گرفته شده است. همچنین صحبتهایی از قصد اسراییل برای تعمیق سازوکارهای اشغالگری و شهرکسازی به گوش رسیده است، در ضمن آنکه بدرفتاری با زندانیان فلسطینی شدت یافته است.
این مسائل به تصویر حماس در چشم مردم آسیب میرساند، و رهبران حماس اذعان کردهاند که ادامه خویشتنداری در ازای دریافت منافع اقتصادی و چمدانهای پر از پول قطر آنها را به سمت همان دامی سوق میداد که قبلا دامنگیر حکومت خودگردان فلسطین شد. این گرفتاری باعث شد اعتبار و نفوذ حکومت خودگردان کاملا از بین برود.
در غزه چه پیش خواهد آمد؟ هیچ جواب واضحی نداریم. دهها گروگان و اسیر جنگی یک اهرم فشار قوی بهنظر میرسد که میتواند مانع از یک کارزار طولانیتر بشود. ولی هیچ کس نمیداند آیا این مسئله سرانجامی خواهد یافت یا نه؛ و آیا اسراییل با چه شرایطی تن به یک معامله خواهد داد یا نه، و یا اینکه از مذاکره سرباز خواهد زد.
سوال دیگر این است که حماس و شاخههای وابستهاش تا چه اندازه آماده تحمل واکنش اسراییلیها هستند. این درگیری میتواند به کارزاری طولانی با خسارتهای کمرشکن بر جان افراد و زیرساختها تبدیل شود؛ خسارتهایی که ممکن است به بهای پایان کنترل حماس بر نوار غزه تمام شود.
روز یکشنبه، رهبران نظامی و سیاسی طرف فلسطینی کاملا هماهنگ به نظر میآمدند، و این واقعیت که حزبالله چند ساعت بعد بیانیهای منتشر کرد ثابت میکند که هماهنگی بیشتری در کار بوده است، و حماس پیشبینی کرده است که ابعاد وقایع دستورالعملی جدید در خاورمیانه دیکته خواهد کرد، از جمله در قضیه اسراییل و سعودی.
به این دلیل است که هرکس درباره وقایع یکشنبه حرف میزد آن را با عبور ارتش مصر از کانال سوئد مقایسه میکرد که دقیقا ۵۰ سال و یک روز پیش اتفاق افتاد. ولی نتایج و تبعات این ماجرا چیزی نیست که کسی آمادگی پیشبینیاش را در این مرحله داشته باشد.
منبع: Haaretz / Jack Khoury
ترجمه: شفقنا