ایده و طرح ساخت کانال آبی که دریای عمان و خلیج فارس را به دریای خزر در شمال ایران متصل کرده و مسیری برای کشتیرانی و موجبات تغییر اساسی اقلیم نواحی مرکزی ایران و همچنین منبع تامین آب برای صنایع سنگین است، حدود ۲۰ سال پیش مطرح شد. در حالی که این طرح که با نام ایران رود شناخته میشود، طرحی بلند پروازانه و از بسیاری جهات درخور توجه است، اما هنوز عملیاتی نشده و در حد پیشنهاد باقی مانده است.
به گزارش جماران؛ بازار نوشت: «لیلا باباخانی» متخصص مسائل انرژی خزر می گوید: در حالیکه پروژه ایران رود یک فرصت طلایی در اتصال نقاط شمالی به مناطق جنوبی و حل چالشهای آب، اقتصاد، حمل و نقل و محیط زیست را ایجاد می کند، با چالشهای جدی هم مواجه است.
ایده و طرح ساخت کانال آبی که دریای عمان و خلیج فارس را به دریای خزر در شمال ایران متصل کرده و مسیری برای کشتیرانی و موجبات تغییر اساسی اقلیم نواحی مرکزی ایران و همچنین منبع تامین آب برای صنایع سنگین است، حدود ۲۰ سال پیش مطرح شد. در حالی که این طرح که با نام ایرانرود شناخته میشود، طرحی بلند پروازانه و از بسیاری جهات درخور توجه است، اما هنوز عملیاتی نشده و در حد پیشنهاد باقی مانده است.
در حالی که طرح ساخت این کانال آبی در حال بررسی از سوی گروههای مختلف و دفاتر مطالعاتی است، برخی از کارشناسان معتقدند که در حالی که مزایایی بی شمار اقتصادی این طرح بسیار است، ایران رود آنقدر جذاب خواهد بود که با وجود سختی اجرا نمیتوان از آن گذشت و از طرفی به شکلی باید انجام شود که با حداقل مشکلات زیست محیطی، دغدغه مخالفان را پاسخ دهد؛ چرا که عده ای به ویژه فعالان محیط زیست، با برشمردن معایب، اجرای آنرا فاجعه میدانند.
در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع ساخت طرح «آبراه شمال و جنوب»، گفتگویی با «لیلا باباخانی» دکترای جغرافیای سیاسی و متخصص مسائل انرژی خزر و کارشناس ارشد آسیای مرکزی و شبه قاره انجام شده که در ادامه می خوانیم:
* طرح ساخت کانال اتصال دریای خزر به خلیج فارس اگرچه تاکنون بهطور رسمی و با جدیت مطرح نشده و پیگیری است، اما دارای موافقانی است و برخی کارشناسان طرحهایی برای ساخت این کانال از مسیرهای مختلف ارائه کردهاند. دیدگاه شما در رابطه با راه اندازی این پروژه اتصال دریای خزر به خلیج فارس و مزایایی که می تواند به همراه داشته باشد، چیست؟
سالهاست که یکی از دغدغه های ملی ایرانیان مسئله کمبود آب است. از آنجا که ایران بین دو منبع عظیم آب (در شمال و جنوب) کشور قرارگرفته؛ ایده اتصال پهنههای آبی شمال و جنوب کشور، برای برون رفت بحران آبی، از چند دهه پیش تاکنون مطرح شده، اما تا امروز به دلایلی از قبیل: تحریم پروژه توسط آمریکا، هزینه بسیار بالا و چالش زیستمحیطی، اجرایی نشده است.
در همین راستا، به نظر می رسد که باید روی این ابر پروژه، تحقیقات علمی کامل و جامعی انجام شود. تمامی مشکلات زیست محیطی احتمالی اعم از به هم خوردن اکوسیستم، تغییرات اقلیمی، معضلات زمین شناسی، دریایی و هوایی؛ سود و زیان اقتصادی، حوادث طبیعی مانند زلزله، زیر آب رفتن شهرها و روستاها و همچنین بحث حقوقی، بطور کامل بررسی شده و ایراد و اشکالات طرح برطرف گردد.
ایده اصلی این طرح در دهه ۱۳۴۰ توسط یک پروفسور ایرانی بنام هومان فرزاد مطرح شد. طبق این طرح، آب دریای عمان به مناطق کویری ایران آورده و هشت دریاچه تشکیل شد. پس از آن، چند طرح دیگر نیز ارائه گردید، اما جدی ترین مطالعات، توسط جهاد سازندگی در دهه هفتاد صورت گرفت. چهار ﻣﺴﻴﺮ غربی، ﻣﻴﺎنی و دو مسیر ﺷﺮقی، ﭘﻴﺸﻨﻬﺎد شد و در ﻧﻬﺎﻳﺖ یکی از ﮔﺰﻳﻨﻪﻫﺎی ﻣﺴﻴﺮ ﺷﺮقی، انتخاب ﺷﺪه و گزینه های اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎعی، زﻳﺴﺖ محیطی، ﺣﻤﻞ و ﻧﻘﻞ و غیره بر روی اﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ بررسی ﺷﺪ. مسیر فوق از جنوب شرق دریای خزر شروع شده و پس از گذر از ارتفاعات البرز و کویرهای شرقی ایران، در استان هرمزگان به دریای عمان وصل می شود. یک کانال آبی دو هزار کیلومتری که انجام آن حدود بیست سال طول میکشد.
در حالی که طرح اتصال دریای خزر به خلیج فارس یک فرصت طلایی در اتصال نقاط شمالی به مناطق جنوبی کشور و حل چالشهای آب، اقتصاد، حمل و نقل و مسائل زیست محیطی ایجاد می کند، از منظر جغرافیای سیاسی هم بسیار راهبردی است. در حقیقت، موقعیت جغرافیایی ممتاز جمهوری اسلامی که در شاهراه اتصال بین قاره ای قرار گرفته، سبب شده که عموما ایران به مسائل کلان کشور نه از نگاه ملی بلکه از دیدگاه منطقه ای وحتی جهانی می نگرد.
با توجه به اینکه سه کشور جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان در حاشیه دریای خزر، دسترسی به دریای آزاد ندارند و کشور پهناور روسیه هم از قدیم الایام در حسرت دسترسی به آبهای گرم جنوب ایران بوده است، انجام این طرح موجب افزایش قدرت منطقه ای و بینالمللی کشورمان خواهد شد، ضمن اینکه به ایجاد درآمد ارزی و رشد توسعه و آبادانی کشور نیز کمک خواهد کرد.
جلوگیری از روند مهاجرت شهرهای حاشیه کویر به شهرهای بزرگ با ایجاد اشتغال و احیای زمینهای کشاورزی از طریق رطوبت دریاچه ها، حفظ فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و زبان مناطق مرکزی ایران با جلوگیری از مهاجرت آنها، کنترل شنهای روان دشتهای کویر وجلوگیری از بیابان زایی جازموریان، کویرلوت و دشت کویر، ایجاد کانال بینالمللی ترانزیت کالا و مسافران داخلی و خارجی، درآمدزایی سرشار ناشی از انتقال انرژی، محصولات پتروشیمی و سایر کالاها از آسیای مرکزی_قفقاز به خلیج فارس، رشد صنعت توریسم با ایجاد زیرساخت ها مانند فرودگاه و گسترش صنایع، دستیابی به آب آشامیدنی، ایجاد راه های آبرسانی و مبارزه با خشکسالی و چندین برابر شدن ارزش ژئوپلیتیکی ایران در جهان نیز از دیگر مزایای انجام این طرح است.
* بسیاری از کارشناسان محیطزیست درباره پیامدهای منفی این طرح به ایران هشدار دادهاند. از نظر شما چالشهایی که این کانال می تواند برای ایران به همراه داشته باشد چیست؟
با توجه به اختلاف سطح آب دریای خزر نسبت به آب های آزاد (۲۸ متر پایین تر)، احتمال زیر آب رفتن زمین های شمال کشور و فاجعه زیستمحیطی است که برای اینکار بایستی از الگوی کانال «پاناما » بهره گرفت. افزون بر این، باید حوضچه وآبگیرهایی ایجاد شود و کارشناسان برای جلوگیری از هرگونه مشکل از قبیل زلزله و فاجعه زیست محیطی لازم است قبل از هر اقدامی همه امور را سنجیده واقدامات لازم را بکار بندند.
چالشهای دیگری مانند زمان بر بودن احداث پروژه؛ مصرف انرژی فراوان جهت پمپاژ حجم بالای آب به ارتفاع ۱۰۰۰ متر و شیرین کردن آب دریا ممکن است مشاهده شود.
* برخی معتقدند که ایران رود طرحی است که در نگاه اول بسیار جذاب و خارق العاده به نظر می رسد، ولی بررسی جزئیات این طرح، چیزی جز رؤیای دست نیافتنی، زیانبار و با اهداف پشت پرده، چیز دیگری را نشان نمی دهد. از نظر شما دلایل مغفول ماندن و عملیاتی نشدن این پروژه تا کنون چه بوده است؟
در خصوص این مسئله که بعد از چند دهه هنوز این طرح عملیاتی نشده دلایل فراوانی دارد. اصلی ترین علت عدم موفقیت، و عملیاتی نشدن آن، ممانعت غرب و تحریم پروژه توسط آمریکا است؛ در حالی که ایالات متحده از سال ۱۹۹۷، این طرح را در فهرست تحریمهای خود علیه ایران قرار داده است.
حتی شرکت ها و کشورهایی هم که در نظر داشتند در این پروژه به کمک ایران بیایند، از این اقدام سر باز زدند؛ زیرا مجازات های شدید مالی در انتظارشان بود. دلیل فرعی عدم اجرای ساخت این کانال، هزینه بسیار بالای آن است زیرا طبق تازه ترین محاسبات، اجرای این طرح ۱۴ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت خواهد داشت.
* علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست درباره کاهش آب در دریای خزر، به تازگی اظهار کرده که ورودیهای دریای خزر از سوی کشورهای همسایه مخصوصا ورودی رود ولگا بسته شده است. از طرفی میزان بارش در کل حوزه آبخیز دریای خزر کاهش یافته است. علت این امر چیست؟ آیا روسیه حقابه دریای خزر را قطع کرده است؟
دریای خزر درگذر تاریخ شاهد افزایش و کاهش سینوسی حجم و تراز آب بوده و ساحل نشینان پیشروی و پسروی آب و تغییر شکل سواحل در برهههای زمانی را مشاهده کرده اند. تراز آب خزر در سال ۲۰۲۲ حدود ۳۰ سانتی متر کاهش یافت و پیش بینی می شود در ۲۰ سال آینده تراز این دریا، دو متر دیگر نیز کاهش یابد.
در حالی که غیرعادی شدن نرخ رشد تغییرات نزولی تراز آب دریا نگران کننده است، عوامل بسیاری در کاهش تراز آب دریای خزر دخیل است. تغییرات در اکوسیستم آبی، از دو عامل طبیعی و انسانی سرچشمه میگیرد. که باید عوامل قابل کنترل را تا حدی مدیریت و مهار کرد، از جمله:
- تغییرات اقلیمی و افزایش گرمای زمین ( گرم شدن کره زمین تا حدودی به دلیل عوامل انسانی است)
- کاهش میزان بارش در حوضه آبریز داخلی دریای خزر و افزایش میزان تبخیر در این حوضه
- افزایش مصرف آب، به ویژه در بخش کشاورزی
- ساخت سد های بی شمار روی رودخانههای اصلی مانند کورا و ولگا
فرضیه مسدود کردن ولگا توسط روسیه نمی تواند درست باشد. در اینصورت قبل از هر کشوری، خود روسیه زیانهای غیر قابل جبرانی متحمل خواهد شد. با این اقدام، تردد کشتیهای روسی در ولگا که ۸۵ درصد آب دریای خزر را تامین میکند مختل شده و تجارت کالای روسیه نیز متوقف می گردد. همچنین، تالاب های روسیه که بسیار فراتر از تالاب های ایران است بسیار زودتر خشک میشوند و صنعت صید ماهی خود را از دست میدهد.
با توجه به شرایط هندسی دریای خزر و شیب بسیار کمی که سواحل شمالی دارند، روسها از کاهش سطح آب خزر بیشترین خسارت را خواهند دید.