غلامرضا انصاری، معاون سابق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه و دیپلمات ارشد گفت: فرصت برای همکاریهای منطقهای ایجاد شده است. فلذا فرصتهایی طلایی برای ایران است تا بتواند همکاری خود را با همسایگان خود و با مجموعههای منطقهای همانند اکو، شانگهای، بریکس و شورای همکاری خلیج فارس گسترش بدهند. خوب است در این شرایط ایران نهایت تلاش خود را برای ایجاد سازوکارها و ساختارهای باثبات همکاری با این کشورها بکار بگیرد. مطمئن هستم با توجه به ظرفیتهای ایران آنها استقبال خواهند کرد.
به گزارش جماران؛ به نقل از شفقنا، معاون سابق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه تاکید می کند: ما برای پایدار کردن این روابط نیاز به همکاریهای اقتصادی جدی داریم، نیاز به اجرای پروژههای بزرگ داریم و شرایط حضور در آن پروژهها را داشته باشیم تا این وضعیت را تحکیم کند. باید منافع ما با دیگر کشورها گره بخورد. منافع بخش شمالی خلیج فارس باید به منافع بخش جنوبی خلیج فارس به هم گره بخورد. گره خوردن این منافع به همدیگر تضمینی برای آینده روابط است. هیچ کسی آینده را نمیتواند تضمین کند و تنها تضمینکنندگان آینده آن کسانی هستند که تعهدات خود را اجرا میکنند و منفعت آن را در آینده خواهند برد.
ایران سیزدهم تیرماه رسما به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد و انتظار 15 سال خود را تبدیل به نهمین عضو رسمی این اجلاس مهم کرد. بیست و سومین اجلاس سران سازمان شانگهای به ریاست هند برگزار شد. خبرگزاری رویترز براین باور است: رهبران چین، هند، روسیه و پاکستان به دنبال ایجاد روابط نزدیکتر و تقویت همکاری در داخل گروه سازمان همکاری شانگهای (SCO) هستند، چراکه این سازمان به دنبال گسترش دامنه خود و مقابله با نفوذ غرب در منطقه است. سازمان شانگهای یکی از مهمترین سازمان های اقتصادی و نظامی بشمار می اید که ایران می تواند فرصت های خوبی را بدست بیاورد.
در این باره خبرنگار با غلامرضا انصاری، معاون سابق دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه و دیپلمات ارشد به گفت وگو پرداخته است:
* شاهد بودیم ایران به صورت دائم عضو سازمان همکاری شانگهای شد. این سازمان قابلیتهای مهمی دارد و اینکه ایران از سازمان همکاری شانگهای چه استفادههایی می تواند ببرد؟
قبل از اینکه به سوال شما پاسخ بدهم اجازه دهید تاریخچه ای از مسیر تحولات در شانگهای بگویم. این موضوع را مطرح کنم؛ سازمان همکاری شانگهای نتیجه نگاه روسها به شرق است. بعد از آغاز فروپاشی شوروی یعنی روی کار آمدن آقای گورباچف و مسیری که روسیه تا 1991 طی کرد یعنی فروپاشی شوروی نگاه روسیه به غرب نگاه مثبت و بازی شد و میتوان گفت در این تاریخ روابط روسیه با غرب یک شکل بسیار تازهای به خود گرفت. بعد از فروپاشی همچنان روسیه یک نگاه بسیار مثبتی به همکاری خود در غرب داشت. از سال 1991 تا روی کارآمدن پوتین وضعیت اقتصادی و اجتماعی روسیه به سرعت به سمت بحران رفت که شاید بخش عمده ای از گرفتاری روسیه بر اساس روابط نامتوازنی بود که با غرب برقرار کرد. اعتمادی که به غرب کرد و غربیها از شرایط بحران روسیه استفاده کردند و بحرانهای داخلی روسیه را تشدید کردند به طوریکه در پایان سال 1999 روسیه از نظر اقتصادی به عنوان کشور ورشکسته به کلوپ پاریس معرفی شد. منتهی در 1996 نحلههای فکری که طرفدار تقویت روابط روسیه با شرق بودند قدرت گرفتند و افرادی همچون آقای پریماکوف، که یکی از متفکرین و سیاستمداران ورزیده روسیه بود به این نتیجه رسید که غرب قابل اعتماد نیست و نگاه به شرق را مورد توجه قرار داد و این اغاز رشد نلحه فکری اوراسیا در روسیه بود.
شانگهایی که ما امروز شاهد هستیم تکامل یافته یک همکاری مستقل منطقه ای است
در سال 1996 با عضویت 5 کشور شانگهای شکل گرفت. در این دوره روابط روسیه با چین وارد دوره جدیدی شد. روابط روسیه و چین از حالت تخاصمی به سرعت خارج شد. همانطور نیروها از مرزهای دو طرف کنار کشیدند و به جای آن روابط سازندهای بین روسیه با چین آغاز کردند. همین امر آغاز کار شانگهای را کیلد زد. روابط بین روسیه و چین و کشورهای ابتدائی شانگهای یعنی قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان خوب پیش رفت. با عضویت ازبکستان در سال 2001 سازمان همکاری شانگهای که تا به امروز به این نام خوانده میشود، تاسیس شد. دفتر مرکزی در پکن داشتند و از حالت صرفاً روابط امنیتی که فلسفه پایهگذاری این مجموعه بود به تدریج زمینههای تازهای را در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و پولی و مالی در شانگهای ایجاد کردند. شانگهایی که ما امروز شاهد هستیم تکامل یافته یک همکاری مستقل منطقه ای است.
ایران در سال 2005 تقاضای عضویت ناظر در شانگهای مطرح کرد
جمهوری اسلامی ایران نیز از کشورهایی بود که در سال 2005 تقاضای عضویت ناظر در شانگهای مطرح کرد و در سال 2006 به عنوان عضو ناظر در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد. همچنان مجموعه شانگهای بسیار مجموعه محتاطی نسبت به نگاه غربیها به این مجموعه بود و خیلی تلاش داشتند حساسیتهای غرب را تحریک نکنند و این مجموعه را به عنوان مجموعهای در مقابل غرب قرار ندهند. بنابراین، عضویت ناظر ایران با حساسیت بسیار زیادی مواجه شد. علی رغم اینکه یکسال بعد از عضویت ناظر ایران درخواست عضویت کامل را داشتند و در همه جلسات شانگهای سعی کردند حضور فعال داشته باشند. اگرچه سالها به عنوان عضو ناظر بود ولی برای عضویت دائم در مقاطع مختلف بهانههای زیادی را مطرح میکردند و طبیعتاً همچنان علیرغم تلاشهای نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، وزارت امور خارجه عضویت دائم با مشکلات جدی و با حساسیت بسیار زیادی روبرو بود.
برای عضویت دائم در مقاطع مختلف بهانههای زیادی را مطرح میکردند
آمریکاییها و صهیونیست لابی گستردهای داشتند که ایران به عضویت دائم این تشکیلات در نیاید
* دلیل این سنگ اندازی چه بود؟
با توجه به مواضع ایران در قبال غرب و آمریکا، ورود این عضو به شانگهای میتوانست از نظر غربیها حساسیتبرانگیز باشد. در واقع آمریکاییها و صهیونیست لابی گستردهای داشتند که ایران به عضویت دائم این تشکیلات در نیاید. به مرور زمان بویژه در سالهای اخیر و تحولات بزرگی که در صحنه بینالمللی به وقوع پیوست به تدریج شانگهای چهره جدیدی به خود گرفت از جمله فعالیتهای این سازمان بسیار گسترده شد. حضور جمهوری اسلامی ایران علی رغم عضو ناظر بودن حضور فعال در این مجموعه بود تا اینکه بالاخره در اوایل سال 1400 در دولت دوازدهم با تلاشهای بسیار گسترده وزارت امور خارجه، دولت، نمایندههای جمهوری اسلامی ایران اولین اعلام مثبت درباره پذیرش عضویت ایران واقع شد. استحضار دارید در آن زمان یکی از کشورهایی که به عنوان خط مقدم مخالفت در شانگهای مطرح بود بر اساس کار گستردهای که درباره افشاگری توطئههایی که علیه رابطه ایران با ان کشور بود.وزارت امور خارجه روشنگری کرد و قرار شد ایران به عنوان عضو دائم پذیرفته شود. در نهایت 26 شهریور 1400 ( در دولت سیزدهم) رسماً اعلام شد ایران به عضویت دائم سازمان همکاری شانگهای درخواهد آمد. از آن زمانی که اعلام شد برای آماده کردن اسناد نزدیک به دو سال وقت برد و وزارت امور خارجه با تلاش بسیار گسترده و دولت آقای رئیسی با کمک و پشتیبانی بسیار خوبی که از وزارت امور خارجه داشتند و همچنین کمک مجلس شورای اسلامی در تصویب این مقررات و قوانین، در نهایت در 13 تیر 1402 به عضویت دائم شانگهای آمد.
در دولت دوازدهم با تلاشهای بسیار گسترده اولین اعلام مثبت درباره پذیرش عضویت ایران واقع شد
به نظر من، امروز شانگهای یک مجموعه بسیار ارزشمندی است. همانطور که استحضار دارید در 13 تیر ماه ایران نهمین عضو شانگهای شد. کشورهای پاکستان و هند نیز به عضویت دائم درآمدند. این سازمان 3 عضو ناظر افغانستان، مغولستان و بلاروس دارد. شرکای بحث و گفتگو مثل ارمنستان، آذربایجان، ترکیه، سریلانکا دارد که عمدتاً به دنبال عضویت کامل هستند. مجموعه با ارزشی است و فعالیتها و همکاریها در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی گسترده است و یکی از سازمانهای منطقهای و بینالمللی از جهت GDP و توان اقتصادی محسوب میشوند و کشورهای قدرتمندی در آن هستند. لذا اضافه شدن ایران به این مجموعه توانمندیهای خوبی را به این شورا اضافه خواهد کرد. در این مجموعه 4 قدرت اتمی جهان حضور دارند، حدود 20 درصد جمعیت جهان در این مجموعه هستند، 25 درصد تولید ناخالص ملی جهان دارند و نیمی از منابع جهان در این کشورها است. ایران میتواند محل اتصال کشورهای پاکستان، هند، افغانستان به آسیای مرکزی و قفقاز باشد. همچنین ایران زمینه بسیار خوبی برای اتصال آسیای میانه و قفقاز به آبهای آزاد است. موقعیت اقتصادی ایران با توجه به جمعیت بسیار خوبی که دارد میتواند ظرفیتهای خوبی را به شانگهای اضافه کند. در زمینههای امنیتی همکاریهای خوبی میتواند بین مجموعه باشد. از جمله در زمینه مبارزه با تروریسم، جرائم سازمانیافته، مبارزه با مواد مخدر، افراطگراییها که یکی از خطراتی که منطقه را تهدید میکند. ایران فرصتهای خوبی را برای شانگهای فراهم کند و شانگهای نیز فرصتهایی خوبی را برای ایران فراهم کند. ایران در دو حوزه بسیار مهم حمل و نقل و اتصالات و انرژی فرصت خوبی برای استفاده و ارائه دارد.
* برخی از کشورهایی که عضو این سازمان هستند اقتصادی خوبی دارند. ایران باید چه برنامه ای در این زمینه پیاده کند؟
این سازمان یک فرصت استثنائی و تاریخی برای نقش بازی کردن در تحولات بزرگ بینالمللی دارد. این مجموعه امروز دور هم جمع شدند و تقریباً میتوان گفت اکثر کشورهای آن از تولیدکنندگان بزرگ انرژی جهان هستند. اولین زمینهای که این مجموعه میتوانند با هم همکاری داشته باشند در حوزه انرژی نفت، گاز و صنایع پایین دستی نفت و گاز و انرژی و برق است که همه کشورها ظرفیتهای خوبی دارند و ایران توانمندیهای بسیار خوبی در حوزه نیروی انسانی، ظرفیتها و مخازن دارد. بنابراین، این مجموعه بزرگ میتوانند همکاریهای گستردهای در زمینه انرژی با هم داشته باشند. از منظر دیگر کشور ایران با جمعیت 85 میلیونی که به این مجموعه اضافه شود. بازارهای بسیار خوبی برای تولیدات کشورهای عضو سازمان هستند. بنابراین، تجارت و بازرگانی میتواند در مجموعه شانگهای زمینه رشد را برای همه کشورها فراهم کند. این کشورها هم بازارها و هم سرمایههای خوبی را میتوانند در بین خود برای توسعه و زمینهسازی رشد کشورهای دیگر استفاده کنند. زمینه بسیار مهم و استراتژیک غیر از انرژی حمل و نقل اتصالات بین کشورهای عضو است.
زمینه مهم دیگر همکاری در حوزه فرهنگی است. علیالخصوص با حضور ایران و کشورهای آسیای میانه و قفقاز زمینه فعالیتهای فرهنگی، تمدنی، هنری بسیار وجود دارد. یکی از ظرفیتهای بسیار بالای این مجموعه بزرگ ظرفیت گردشگری که میتواند کمک زیادی به اشنایی و نزدیکی این فرهنگها به همدیگر کند. در زمینه همکاری دانشگاهی و علمی فرصتهای بسیار خوبی در این کشورها وجود دارد. این کشورها میتوانند با پذیرش دانشجو و استاد همکاریهای خوبی با همدیگر داشته باشند. در حوزه دانش بنیان که امروز موضوع بسیار جدی جهان است در حوزههای سایبری و IT و در حوزههای مختلفی که در این بخش های دانشبنیان وجود دارد میتواند همکاریهای بسیار گسترده بین چین، روسیه، ایران، ازبکستان و دیگر کشورهای این حوزه با توجه به ظرفیت و اینکه همه کشورها، در حال رشد هستند، ایجاد کند.
کشورها میتوانند با استفاده از ارزهای محلی خود مراودات تجاری را گسترش دهند
باید تجارت بین مجموعه شانگهای در نهایت تسهیلات باشد
یکی از زمینههایی که امروز توجه بسیار ویژهای به آن میشود همکاری در حوزههای مالی و بانکی و پولی است. این کشورها میتوانند با استفاده از ارزهای محلی خود مراودات تجاری را گسترش دهند. هم وابستگی کمتر به ارزهایی مثل دلار یا ارزهایی که میتواند بعدها در مراودات تجاری کشور ایجاد مشکل کند، متکی به ارزهای خود شوند. ضمن اینکه ارزهای خود را تقویت میکنند در یک حوزه امنتری میتوانند با هم تجارتهای گسترده داشته باشند. زمینه دیگر، همکاری گمرکی بین این کشورهاست. باید تجارت بین مجموعه شانگهای در نهایت تسهیلات باشد و بتوانند به تدریج اعضای شانگهای به سمتی بروند که حرکت نیروی کار و سرمایه بین این کشورها از تسهیلات ویژهای برخوردار باشد و افراد و سرمایه انها بتوانند در این مجموعه براحتی رفتوآمد کنند. ایجاد تسهیلات گمرکی برای روابط تجاری این کشورها باید در این زمینه اقداماتی صورت بگیرد. به دلیل اینکه یکی از مشکلات ما در تجارت خارجی نقاط ضعفی که در گمرکات ما وجود دارد. از نظر تجهیزات، از نظر قوانین و مقررات، از نظر مدیریت باید سعی کنیم زمانیکه وارد این مجموعه میشویم تسهیلات بیشتری را برای کشورهای عضو شانگهای و خود در جهت حرکت به سمت آن کشورها ایجاد شود. بحث تعرفههای گمرکی و تعرفههای بین کشورها باید کار شود تا کشورها بتوانند سادهتر دسترسی پیدا کنند و این زمینه قدرت گرفتن همه این کشورها در حوزههای تجاری و اقتصادی خواهد بود.
بحث تحریمها و بحث عضویت ایران در FATF یکی از نقاط مشکلزای جدی تجارت خارجی ایران است
* بحث دلارزدایی در این اجلاس در دستور کار بود. چین در تلاش است که یوآن را در سطح منطقه و اروپا گسترش بدهد. شاید برخی از کشورها بتوانند در سطح منطقه مبادلات خود را با یوهان رقم بزنند آیا ایران این امکان را خواهد داشت؟
ما با این کشورها به صورت جداگانه همکاریهایی را با ارزهای محلی داریم. مثلاً روابط ما با چین سالهاست تجربه مبادله با پول چین است و یا رابطه ما با روسیه سالهاست با روبل روسیه است و کار تجاری انجام میدهیم. بنابراین، زمینهها وجود دارد که این کشورها با همدیگر با ارزهای محلی تجارت کنند. اما در هر صورت بحث تحریمها و بحث عضویت ایران در FATF یکی از نقاط مشکلزای جدی تجارت خارجی ایران است که امیدوار هستیم بتوانیم در مراوداتی که در شانگهای با این کشورها انجام میگیرد به سازوکارهایی برسیم که برای این سطح تحریمها را بشکنیم و بتوانیم محدودیتهایی که تحریمها برای روابط بین کشورها ایجاد میکند از بین ببریم و یا روابط ویژه پولی و مالی و بانکی را با این کشورها برقرار کنیم. در موانع قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF باید چاره رسانی کنیم که بسیار کار مشکل و پیچیده است.
چون یکی از تحولات مهم بینالمللی نزدیکی و ادغام سیستمهای همکاری بانکی کشورها با هم است. وقتی امروز ایران در لیست سیاه FATF قرار گرفت طبیعتاً محدودیتهای بانکی بین ایران و بانکهای دیگر کشورها ایجاد میشود که بسیار جدی است به دلیل اینکه تنها دو کشور هستند که عضو FATF نیستند ایران و دیگری کره شمالی که هر دو در لیست سیاه قرار دارند. وقتی ایران در لیست سیاه قرار میگیرد تمام بانکهای مرکزی جهان متعهد هستند که به همه بانکهای کشور خود ابلاغ کنند روابط بانکی با ایران محدود کنترل و به شدت محدود شود. به هر صورت این محدودیتها برای تسهیل روابط تجاری بانکی ما با این کشورها وجود دارد. ولی مطمئن هستم با اراده بسیار خوبی که در دولت ایران و در دولتهای کشور میزبان برای همکاری با ایران وجود دارد شاید راه هایی غیربانکی پیدا کنند تا بتوانند این موانع را از سر راه بردارند. نکته دیگر این است که ورود ایران در شرایط فعلی به سازوکارهای منطقه و بینالمللی بسیار مهم است و در صحنه بینالمللی و منطقهای فرصت طلایی برای این مجموعهها در زمینه همکاری است. به هر حال قدرتهای بزرگ مشغول مسائل دیگری هستند و اولویتهای دیگری دارند همانند مسائل اوکراین، مسائل امنیت بینالمللی، نظام مالی و امنیتی بینالمللی و مسائل کلان دیگر. حساسیتهای آمریکا به چین و بالعکس، حساسیتهای اروپا به چین و بالعکس.
فرصت برای همکاریهای منطقهای ایجاد شده است
بنابراین، فرصت برای همکاریهای منطقهای ایجاد شده است. فلذا فرصتهایی طلایی برای ایران است تا بتواند همکاری خود را با همسایگان خود و با مجموعههای منطقهای همانند اکو، شانگهای، بریکس و شورای همکاری خلیج فارس گسترش بدهند. خوب است در این شرایط ایران نهایت تلاش خود را برای ایجاد سازوکارها و ساختارهای باثبات همکاری با این کشورها بکار بگیرد. مطمئن هستم با توجه به ظرفیتهای ایران آنها استقبال خواهند کرد. یکی از زمینههایی که میتواند ساختارهای پایداری را بین ایران و کشورهای شانگهای ایجاد کند صدور خدمات فنی و مهندسی ایران است. در حال حاضر ایران شرکتهای بسیار توانمندی دارد که میتوانند در پروژههای زیربنایی و بزرگ این کشورها مشارکت داشته باشند. اگر بتوانند بانک مرکزی و ساختار بانکی ضمانتنامههایی را برای شرکت های ایران فراهم کنند که بتوانند در این پروژهها و یا سازوکارهایی را با کشورهای عضو شانگهای به نتیجه برسانیم و شرکتهای ایرانی در پروژههای بزرگ کشورهای عضو سازمان حضور یابند شرایط بسیار خوبی را برای یک روابط پایدار بین ایران و این کشورها در زمینه اقتصادی فراهم خواهد کرد.
* چالشهایی که ایران در این سازمان با آن مواجه است، چیست؟
ما با چالش جدی در مجموعه سازمان همکاری شانگهای روبرو نیستیم. کشورهای آسیای میانی از نظر فرهنگی و تمدنی در حوزه تمدنی ایران هستند و درک بسیار خوبی بین مردم این مناطق با ایران وجود دارد. روابط ما با پاکستان و هندوستان خوب است و میتوانیم زمینه حضور فعالتر هندوستان را در سازمان همکاری شانگهای از مسیر چابهار فراهم کنیم. ما میتوانیم زمینه اتصالات و ترانزیتی آسیای میانه، قفقاز و کشورهای عضو شانگهای در این منطقه، شرایط دسترسی به آبهای آزاد را فراهم کنیم. بنابراین، سازمان همکاری شانگهای برای ما و بالعکس پر از ظرفیت است. تعارض منافع نداریم. اگرچه در برخی مباحث همچون بحث انرژی ممکن است با هم رقابت داشته باشیم ولی در این زمینهها میتوان به سازوکارهایی رسید که با منافع برد-برد حداکثر استفاده از فرصتهای خود را داشته باشیم. آن چیزی که برای ایران چالش بشمار می آید، این است که برخی از کشورهای عضو شانگهای مثل روسیه، ایران و برخی شرکتهای چینی به شدت تحت فشار سازوکارهای مالی و پولی و بینالمللی و تحریم ها هستند. بنابراین، باید همانطور که دولت همواره تلاش کرده در جهت رفع تحریمها اقدام کند، باید این تلاشها بیشتر شود و همچنین موضوع FATF باید بصورت جدیتر به عنوان یک استانداردسازی نظام بانکی ایران مورد بررسی قرار گیرد تا زمینههای منافع تضمین منافع بیشتر ایران در سازمان همکاری شانگهای را حس کنیم.بدون حل تحریم FATF بهره مندی ما بسیار محدود پایین خواهد بود.
* مهمترین چالشهایی که ایران در منطقه با آن مواجه است چه چالشهایی می باشد؟
به نظرم اقداماتی که ایران در ماههای اخیر انجام داد و تمرکزی که در کار با منطقه داشت. یعنی آغاز رابطه ایران با عربستان سعودی، فعال شدن رابطه ایران با کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس که بخشی از آنها در حال گسترش است. گام بزرگی بود که ایران در سیاست خارجی خود با کشورهای منطقه برداشت و ما همه شاهد هستیم همه دنیا از این رابطه استقبال کردند و این یک حرکت بزرگی بود. رابطه ایران با عربستان و موافقتنامهای که با هم امضا کردند و تعهداتی که دادند، یک فضای کاملاً جدیدی را در منطقه برای ایران و برای عربستان و کشورها در منطقه خود فراهم کرد. ما وارد یک دوره جدیدی در کار با همسایگان خود شدیم. نقش کشورهایی همچون عمان، عراق و کشورهایی که تلاش کردند این فضا را ایجاد کنند قابل تقدیر است و از همه مهمتر حرکت شجاعانه دولت در این گام بلند با منطقه است. من فکر میکنم، شرایط خوبی برای همکاری با همسایگان در منطقه فراهم شده و همانطور که در اخبار خواندیم این روابط خوب با کشورها در حال گسترش است. مصر، اردن و دیگر کشورهای عربی در صف هستند. نقش چین در شکل گیری این همکاری و اینده ان مهم است.
ما باید شرایط داخل کشور را برای پذیرش سرمایهگذاری خارجی، پذیرش همکاری اقتصادی بزرگتر فراهم کنیم
اقبال خوبی به سمت ایران وجود دارد. ما باید این گامها را هر چه بلندتر و سریعتر برداریم. همانطور که بیان کردم همکاریهای منطقهای و حضور در سازوکارهای منطقهای و سازمانهای منطقهای یک فرصت طلایی که به علت مشغولیت ابرقدرتها به موضوعات بزرگتر فراهم شده تا این کشورها بتوانند روابط خود و زیرساختهای آن را درست کنند تا روابط خوب درازمدت تحکیم شود. باید از این فرصت استفاده کرد و به سمت سازوکارهای پایدار برویم. یکی از سازوکارهایی که میتواند این ثبات و آرامش در منطقه را پایدار کند گسترش همکاریهای اقتصادی است. ما باید شرایط داخل کشور را برای پذیرش سرمایهگذاری خارجی، پذیرش همکاری اقتصادی بزرگتر فراهم کنیم و موانعی را مثل تحریمها و FATF تمرکز بیشتر و توجه بیشتر داشته باشیم تا فرصتهایی که برای ایران در همکاری اقتصادی فراهم شده در نهایت امکان استفاده را پیدا کنیم. توجه به پروژه های بزرگ مشترک بسیار کارساز است.
هم نگاه ما به عربستان تغییر کرد و هم نگاه عربستان به ما تغییر کرده است
اگر ما با کشورهای اسلامی رابطه خوب نداشته باشیم این کشورها به سمت دشمنان میلغزند
سازوکارهای داخلی کشور ما نیاز به تحول دارد و باید برای کشورهای دیگر برای ورود به بازار ایران آماده کنیم
* رابطه مجدد ایران با عربستان دوره طلایی است. از لحاظ اقتصادی عربستان کشور قوی به شمار می آید. آیا ایران می تواند تعامل اقتصادی خوبی با این کشور برقرار کند؟
اجازه دهید ابتدای سوال شما را از دید خود اصلاح کنم، کشور ایران و عربستان سعودی در 3-2 سال اخیر به این نکته رسیده بودند باید با یک نگاه جدیدی به همدیگر نگاه کنند و در ماههای اخیر این یک تجلی عملی پیدا کرد. هم نگاه ما به عربستان تغییر کرد و هم نگاه عربستان به ما تغییر کرده است. عربستان در سالهای اخیر درسهایی از منطقه گرفت و هم ما درسهایی از منطقه گرفتیم که اگر ما با کشورهای اسلامی رابطه خوب نداشته باشیم این کشورها به سمت دشمنان میلغزند و خطراتی برای ما و خود انها خواهند شد. بنابراین، این یک درک متقابلی بین ایران و عربستان بود. همین پختگی سیاست خارجی ما و طرف مقابل است که هر دو به این درک رسیدند. لذا اهمیت قضیه این است که دو طرف به این نتیجه رسیدند باید با هم همکاری خوب و گسترده داشته باشند. برای این کار باید ظرفیت ایجاد کرد، باید به دنبال ایجاد ظرفیت در داخل کشور خود باشیم تا بتوانیم از فرصت طلایی برای همکاری منطقهای استفاده کنیم. سازوکارهای داخلی کشور ما نیاز به تحول دارد و باید برای کشورهای دیگر برای ورود به بازار ایران آماده کنیم و از آنها فرصتهایی را برای ورود به بازار آنها بگیریم که باید متقابل باشد. نمیتوان انتظار داشت این کشورها بازار خود را به روی کالاهای ما باز کنند، بلکه ما هم باید سیستم اقتصادی خود را برای پذیرش و دست یافتن به فرصت ها باز کنیم.
سیستم اقتصادی ما به شدت دولتی است و متاسفانه هر چه جلوتر میرویم دولتیتر میشود
دولت ایران و دولتهای منطقه بویژه عربستان و امارات باید یکسری مگاپروژهها را تعریف کنند
سیستم اقتصادی ما به شدت دولتی است و متاسفانه هر چه جلوتر میرویم دولتیتر میشود. این با روح همکاریهای منطقهای سازگاری ندارد. سیستمهای دولتی اصولاً سیستمهای بستهای هستند و تصمیمگیری در آنها بسیار سخت است. باید دولت آقای رئیسی همانطور که به صورت مکرر تاکید کردند فضای کار برای بخش خصوصی فراهم شود و باید شرکتهای خصولتی و مدیریت انها به سمت مستقل شدن و خصوصی شدن برود و بند ناف آنها از دولت کنده شود. همانطور که رهبری سالها تاکید کردند موسسات دولتی و خصوصی باید ماموریتهای اقتصادی خود را بیشتر به مردم واگذار کنند، اگر یک بخش خصوصی فعال و در صحنه و توانمند نداشته باشیم، واقعاً این فرصتهای همکاری که درمنطقه بوجود می آید آنطور که باید و شاید جلو نخواهد رفت. در تصمیمات پیچیده اداری و دولتی میافتد که بسیار تصمیگیری سخت، پیچیده است و گاهی اوقات سالها به نتیجه نمیرسد. مثلاً کریدور شمال-جنوب 22 سال است که میخواهیم احداث کنیم. چابهار به زاهدان را دهها سال که قرار است به هم وصل شود. این تصمیمات بزرگ در سیستمهای دولتی بسیار سخت است. اگر بخواهیم سرمایهگذاری خارجی را بپذیریم قطعاً بخش خصوصی راحتتر میتواند با پشتیبانی نهادهای دولتی-نه حضور-تصمیم بگیرد. نیاز داریم یکسری تحولات داخل کشور ایجاد کنیم تا یک اقتصاد پویاتری را وارد صحنه همکاری های منطقهای کنیم. چه با عراق، چه با عربستان، چه با امارات و غیره باید بخش خصوصی را حمایت کنیم و کمک کنیم تا بتوانند وارد صحنه همکاریها شوند. غیر از این اقدامات تحولاتی که باید انجام شود پیشنهاد من این است دولت ایران و دولتهای منطقه بویژه عربستان و امارات باید یکسری مگاپروژهها را تعریف کنند و به صورت مشارکت وارد این مگاپروژهها شوند که میتواند زیرساختهای محکمی برای روابط آینده همکاریهای و ایجاد اعتماد منطقهای باشد.
باید منافع ما با دیگر کشورها گره بخورد
باید با کشورهایی مثل عراق رابطه خود را تنگاتنگتر کنیم، نه صرفاً در حوزه تجارت!
* آینده اقتصاد دیپلماسی ایران در منطقه را چطور میبینید؟
در این ماههای اخیر دیدگاه کشورهای همسایه به ایران تا حدودی اصلاح شده است. پیشرفت در کارها به این برمیگردد که ما و طرف مقابل همچنان به تعهداتی که به همدیگر میدهیم و موافقتنامههایی که امضا میکنیم به صورت جدی پایبند باشیم. باید با دقت به تعهداتی که به همدیگر دادیم توجه داشته باشیم ظاهرا در این ماهها توجه به تعهدات طرفین شده است. تاکید میکنم دیگران خیلی به این روابط حساس هستند و باید مراقب باشیم توسط شگردهایی که معمولاً اختلاف بین کشورها ایجاد میکنند مجدد وارد روابط ما نشوند ولی باز میخواهم به بحث قبلی خود بازگردم. ما برای پایدار کردن این روابط نیاز به همکاریهای اقتصادی جدی داریم، نیاز به اجرای پروژههای بزرگ داریم و شرایط حضور در آن پروژهها را داشته باشیم تا این وضعیت را تحکیم کند. باید منافع ما با دیگر کشورها گره بخورد. منافع بخش شمالی خلیج فارس باید به منافع بخش جنوبی خلیج فارس به هم گره بخورد. گره خوردن این منافع به همدیگر تضمینی برای آینده روابط است. هیچ کسی آینده را نمیتواند تضمین کند و تنها تضمینکنندگان آینده آن کسانی هستند که تعهدات خود را اجرا میکنند و منفعت آن را در آینده خواهند برد. من فکر میکنم اقبال و استقبال خوبی نسبت به نگاه ایران به منطقه وجود دارد. باید با کشورهایی مثل عراق رابطه خود را تنگاتنگتر کنیم، نه صرفاً در حوزه تجارت! ما همیشه توجه به تجارت داریم هر چند خیلی خوب ولی تجارت تنها راه روابط اقتصادی پایدار نیست.
تجارت در هر لحظه میتواند قطع شود و به یک سمت دیگری برود. امروز گوجه فرنگی را به عراق صادر میکنیم و فردا عراق خود در گوجه فرنگی خودکفا میشود و تجارت گوجه فرنگی با عراق تمام است. اگر در حوزه نقل و انتقال، راه آهن، خطوط لوله، خطوط برق، خطوط گاز و غیره به هم اتصال پیدا کنیم این چیزی نیست که با رفتن یک دولت و آمدن یک دولت دیگر بتوان قطع کرد. مثلاً اگر راهآهن مشهد به مکه کشیده یک راهآهن پرسرعت باشد، یک پروژه چند ده میلیاردی است که شاید شلوغترین خط گردشگری و زیارتی دنیا باشد و این چیزی نیست که با تعویض دولت در ایران یا تعویض دولت در کویت یا دیگر کشورها بتوان جمع کرد. بنابراین، ما باید برای کار زیربنایی با این کشورها به دنبال مگاپروژههای بزرگ باشیم که در آن همه برنده باشند و مردم را به هم بیشتر وصل کنیم، دانشگاهها را به هم وصل کنیم، ارتباطات علمی خود را به همدیگر وصل کنیم تا یک آینده مطمئنی را بتوانیم برای منطقه از حالا پایهریزی کنیم.