علی ربیعی نوشت: مطالعات بحران نشان می‌دهد بدون تردید هیچ جامعه‌ای پس از بحران همانند قبل نخواهد شد و صرفا پاسخ به بحران نیاز به ایجاد تغییرات و تحولات دارد. سیستم‌هایی که اصرار بر بازگشت به عقب داشته باشند، سال‌های یک ملت را تباه نموده و با زوال روبرو می‌سازند. لذا برای عبور با آرامش و‌گذاری برای ایران بهتر و وضعیت بهتر برای ایران، تحول و اصلاح در سه حوزه سیاست داخلی (اجتماعی، فرهنگی)، اقتصادی و سیاست خارجی اجتناب‌ناپذیر است.

به گزارش جماران؛ علی ربیعی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

همان‌گونه که قبلا هم گفته شد، با پایان یک‌سال، پرونده آن سال بسته نشده و پیامدهای آن گاهی بر یک‌سال، گاهی یک نسل و در مواردی حتی بر تاریخ یک ملت تاثیر خواهد گذاشت.

همان‌گونه که چهار پدیده انتخابات با مشارکت کم، آثار روانی پاندمی کرونا، تحریم، عمیق و گسترده شدن فقر در جامعه و تعارض سیاست‌های فرهنگی با تغییرات ارزشی نسلی، وقایع ناگواری را در سال ۱۴۰۱ رقم زدند، به نظر می‌رسد موضوعات، اتفاقات و حتی برخی رخدادهای نمادین در سال گذشته، تاثیر خود را بر رویدادهای سال ۱۴۰۲ خواهد گذاشت: 

۱- اتفاقات پاییزی ۱۴۰۱؛ به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی، عوامل علت‌ساز حوادث خیابان‌های پاییزی سال گذشته، کماکان بر قوت خود باقی است. معتقدم در صورت عدم پاسخ مناسب و ایجاد تحولات اصلاح‌گرایانه با هر اثر پروانه‌ای احتمال بروز در سطح غیر قابل پیش‌بینی خواهند داشت.

۲- تغییرات ژئوپلیتیکی جهان در درون رقابت‌های منظومه‌های قدرت جهانی که از سال‌ها پیش آغاز شده بود، در ۱۴۰۱ خود را نمایان کرد. با توجه به تداوم تحریم و فقدان بازیگری مناسب، بسیاری از کارشناسان اقتصادی و روابط بین‌الملل معتقدند که ایران به نحوی از مزیت‌های اقتصاد جهانی در حال حذف شدن است. 

به نظر می‌رسد سال ۱۴۰۲ و تصمیم‌گیری‌های سیاسی و بین‌المللی ایران، آخرین روزنه‌های امکان‌یابی برای یافتن جایگاه در ژئوپولیتیک اقتصادی و شا‌هراه‌های تجاری جهان است. 

۳- جنگ روسیه و اوکراین در سال گذشته تاثیر قابل توجهی بر وضعیت بین‌المللی ایران و سرنوشت برجام برجای گذاشت. هم دولت روسیه و هم مخالفان ایران در غرب، توامان مایل بودند که ایران بازیگر یک سمت این جنگ قلمداد شود. تداوم این وضعیت بر سرنوشت حضور موثر ایران در عرصه بین‌الملل اثرگذار خواهد شد. به نظر می‌رسد ایستادن بر موضع اخیر رهبری در مورد عدم دخالت ایران در این جنگ، سیاستی است که باید به روشنی و وضوح و اطمینان‌بخشی برای طرفین مختلف تبیین و دنبال شود. 

۴- به بحث و بررسی بیشتری در خصوص برجام با توجه به مباحث متعددی که صورت گرفته (از جمله یادداشت‌های نگارنده) نیازی نیست. بی‌شک، موانع قرارداده شده پیش روی موفقیت برجام و تلاش برای شکست آن، استراتژیک‌ترین خطایی بود که جناح‌ها و جریان‌های سیاسی و قدرتمند در کشور به بهای اندک منفعت‌جویی سیاسی دنبال کردند - این از جمله پدیده‌هایی است که تاثیر آن بین‌نسلی است و حتی بر تاریخ یک جامعه اثرگذار است- حل مساله برجام و پیش‌بردن سیاست‌های صلح‌جویانه منطقه‌ای و جهانی، امروز آنچنان تحمیل‌گرانه نظرات مخالفانش را تغییر داده که استفاده از راه‌های مختلف و مراعات الزامات نیل به آن، اجتناب‌ناپذیرین اقدامی است که باید صورت گیرد.

۵- از ابتدای سال ۱۴۰۱، زمزمه‌های فیلترینگ و کاستن از پهنای باند با توجیه فرهنگی و امنیتی به گوش می‌رسید. اتفاقات پاییزی باعث تصمیم‌گیری نهایی و اجرای طرح صیانت شد. آثار اقتصادی محدودیت فضای مجازی کاملا مطالعه شده و هویداست. حداقل نزدیک به 30 میلیون نفر در مقیاس‌های مختلف از این تصمیم متضرر شده و به خصوص برخی فعالین دست پایین در فضای مجازی فقیرتر خواهند شد. حتی از تعداد کارگران دانشی و تاثیر اقتصاد دیجیتال بر اقتصاد ملی هم کاسته می‌شود. آثار اجرای طرح صیانت فراتر از اقتصاد بوده و بدون تردید آثار روانی و اجتماعی آن گسترده‌تر است و نارضایتی زیادی را به دنبال خواهد داشت.

به نظر می‌رسد تجدید نظر در سیاست‌های مربوط به فضای مجازی و گشایش آن یک ضرورت بوده و با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی -روانی اجتناب‌ناپذیر است. این اصلاح سیاست می‌تواند در سال ۱۴۰۲ آثار مثبتی بر جامعه داشته باشد.

۶- ما با یک فقر گسترده شده وارد سال جدید شدیم‌. طبقه متوسط سقوط کرده و نزدیک شدن تعداد زیادی به فقر مطلق، وضعیتی است که تداوم آن در سال جاری، با توجه به تاب‌آوری جامعه قابل قبول نیست. تمرکز بر سیاست‌های مراقبت از فرودستان و دهک‌های پایین و حفظ قدرت خرید آنها می‌تواند فرصت‌هایی برای دنبال کردن برنامه‌های بلندمدت ایجاد کند. 

عدم توجه و برنامه‌ریزی مناسب برای زندگی افراد دهک‌های پایین و عدم کنترل تورم می‌تواند عاملی بحران‌ساز در آینده باشد. آنانی که به دنبال ارزش‌های بقا هستند با گروه‌هایی که به دنبال ارزش‌های ابراز وجود یا منزلت‌خواهی هستند ترکیب خواهند شد. 

۷- مرجعیت رسانه؛ حوادث سال گذشته نشان داد اعتبار و مرجعیت رسانه‌ای، آسیب جدی دیده است. نه تنها مرجعیت رسانه‌ای، بلکه حتی از اعتبار گروه‌های مرجع مورد مطالعه در حوزه جامعه‌شناسی نیز کاسته شده است. بنابراین تجدید نظر در سیاست‌های رسانه‌ای چه در ابعاد کنترلی، محدودیت‌زدایی و آزادی رسانه‌ای و چه در برنامه‌سازی‌های رسانه ملی ضروری است.

در غیر این‌ صورت، آگاهانه یا غیراگاهانه سیاست‌گذاران رسانه، افکار عمومی جامعه را در معرض برنامه‌ریزی‌های بیگانگان قرار می‌دهند. 

۸- در سال گذشته، تشدید مهاجرت و پدید آمدن موج جدیدی از مهاجرت سرمایه و کارآفرینان را شاهد بودیم. به نظر می‌رسد این موضوع در سال جاری نیز تداوم یابد. ما نیازمند سیاست‌های اطمینان‌بخش اقتصادی، پیش‌بینی‌پذیر کردن اقتصاد و امنیت سرمایه‌گذاری هستیم.

جمع‌بندی: مطالعات بحران نشان می‌دهد بدون تردید هیچ جامعه‌ای پس از بحران همانند قبل نخواهد شد و صرفا پاسخ به بحران نیاز به ایجاد تغییرات و تحولات دارد. سیستم‌هایی که اصرار بر بازگشت به عقب داشته باشند، سال‌های یک ملت را تباه نموده و با زوال روبرو می‌سازند. لذا برای عبور با آرامش و‌گذاری برای ایران بهتر و وضعیت بهتر برای ایران، تحول و اصلاح در سه حوزه سیاست داخلی (اجتماعی، فرهنگی)، اقتصادی و سیاست خارجی اجتناب‌ناپذیر است. با توجه به اینکه ذهن‌مشغولی و دغدغه مدام این روزهای ما مساله ایران بوده است، نتیجه مذاکراتم با بسیاری از کارشناسان نشان می‌دهد تغییر وضع اقتصادی بدون سیاست خارجی مطلوب و حضور مناسب در جهان امکان‌پذیر نیست و اجماع نظر کارشناسان این است که این‌بار راه سیاست خارجی تنها از طریق نظام دیپلماسی میسر نیست، بلکه اصلاح سیاست داخلی زمینه‌ساز حل‌و‌فصل مسائل خارجی است. به عبارتی در یک نقطه آغازین باید از تحول‌خواهی و اصلاح‌گری در سیاست داخلی و در سه حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آغاز شود.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.