حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی گفت: از مقام معظم رهبری بسیار سپاسگزارم، ایشان انتظار جامعه و ملت ایران و همچنین منتقدان و ناراضیان وضع موجود را در جهت حل و فصل مشکلات کشور برآورده ساختند. به نظر من این گام نخست اما بسیار مهم است که مقام رهبری برداشتند. و ان شاالله در ادامه همه مقامات کشور و همه فعالان سیاسی و اجتماعی همسو و در جهت حل نارضایتی ها حرکت کنند و به تدریج فضای حاکم بر کشور آرامش رو به تزاید و دستیابی به اهداف بر زمین مانده باشد.
به گزارش جماران؛ حسین مرعشی گفت: می توانم بگویم کشور در حال آتش گرفتن است. این آتش مهار نمی شود جز این که نهادهای مختلف در سطوح مختلف حاکمیت و نهادها و طیف های مختلف گروه های منتقد امکان تحرک و عمل در جهت حل منافع ملی داشته باشند
خبرآنلاین نوشت: عفو زندانیان اعتراضات اخیر کشور، از منظر حقوقدانان و ناظران سیاسی و حزبی، بسیار مهم قلمداد شده تا جایی که آن را مقدمه تحولات آتی کشور می دانند. برای این منظور «خبرآنلاین» در گفت و گو با حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، دیدگاه های او را در باره اهمیت حکم عفو رهبری، آینده کشور و مخاطرات تهدید کننده پیش رو را جویا شدیم. او معتقد است که برای اصلاح وضع موجود، خردمندان باید به جایگاه واقعی خود در اداره کشور برسند و تندروها به اندازه نفوذ اجتماعی خود دارای صدا و قدرت شوند. این گفت و گو از نظرتان می گذرد.
ارزیابی شما به عنوان دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی از عفو رهبری چی ست؟
از مقام معظم رهبری بسیار سپاسگزارم، ایشان انتظار جامعه و ملت ایران و همچنین منتقدان و ناراضیان وضع موجود را در جهت حل و فصل مشکلات کشور برآورده ساختند. به نظر من این گام نخست اما بسیار مهم است که مقام رهبری برداشتند. و ان شاالله در ادامه همه مقامات کشور و همه فعالان سیاسی و اجتماعی همسو و در جهت حل نارضایتی ها حرکت کنند و به تدریج فضای حاکم بر کشور آرامش رو به تزاید و دستیابی به اهداف بر زمین مانده باشد.
در این زمینه دولت و احزاب چه ابتکارهایی باید به خرج بدهند تا امید جامعه به طور روزافزونی منجر به تحرک همه جانبه برای سازندگی کشور شود؟
برداشت من از شرایط ایران این است که در حال حاضر کشور و مردم در یک شرایط بسیار سخت و بحرانی قرار دارند. به عبارت دیگر می توانم بگویم کشور در حال آتش گرفتن است. این آتش مهار نمی شود جز این که نهادهای مختلف در سطوح مختلف حاکمیت و نهادها و طیف های مختلف گروه های منتقد امکان تحرک و عمل در جهت حل منافع ملی داشته باشند؛ گروه هایی که اعتقاد به اصلاح روش ها و منش های حکومت با همین قانون اساسی دارند، یا کسانی که گام بالاتری را هدف قرار داده اند، از جمله انجام اصلاحاتی در قانون اساسی با هدف حفظ جمهوری اسلامی مد نظرشان است، یا عده ای که از نظام جمهوری اسلامی عبور کرده اند. ولی همه این ها اجزای یک ملت هستند و باید مورد احترام باشند.
از این رو کشور راهی ندارد جز این که به جای تصمیمات فردی یا تصمیماتی که در گروه های کوچک، که اقلیتی از مردم را نمایندگی می کنند، به یک سند جمعی ملی رجوع کند. یعنی باید همه تجربیات، شخصیت ها، احزاب، فعالان بخش های خصوصی و دولتی را کنار یکدیگر قرار بدهیم، تا کشور را از گرفتاری های حاضر نجاب بدهیم. تورم نقطه به نقطه ۵۲ درصد، تشدید کسری بودجه، تشدید ناتراضی ترازنامه بانک ها، همگی خبرهای بدی هستند، آن هم برای کشوری که نفتی است، و بزرگترین ذخایرگازی جهان را دارد، و باید روزی یک میلیارد دلار صادرات نفتی داشته باشیم، اما اکنون کار به جایی رسیده است که دولت محترم، برای جبران کسر بودجه بر روی فروش چند زمین، و چندباشگاه متمرکز شده است. این ها علامت های بسیار بدی است و به معنای تنزل سطح ایران است.
حال که رهبری این گام مهم را برداشته اند، و نشان داده اند که به خواست مردم اهمیت می دهند، انتظار آن است که کشور به سمت نظام جمعی خردمندانه حرکت کند تا از زمین بلند شود. تاکید می کنم که مردم دیگر طاقت تورم ۵۰ درصدی و افزایش روزافزون قیمت ها را در سال ۱۴۰۲ ندارند. مردم نمی توانند زندگی خود را اداره کنند. کسی با جمهوری اسلامی دشمنی ندارد، و همه مایلند ایران با سربلندی کامل اداره شود. اما مشکلات و مسایل مردم هم جز با رجوع خرد ملی و جلب همکاری همگان شدنی نیست.
مخاطرات این وضعیت جدید چیست؟
همواره از کسانی که خود را دایه های مهربانتر از مادر ضربه خورده ایم. تندروهایی که خودشان را از رهبری هم دلسوز تر می دانند و مواضع خاصی دارند از مخاطرات جدی وضع جدید به شمار می روند. ما به آن ها احترام می گذاریم و معتقدیم آنان هم باید دیدگاه های خود را مطرح کنند، اما آن ها باید به اندازه نفوذی که درجامعه دارند، به همان اندازه صدا داشته باشند. یک اقلیتی که دارای شعارهای تند با روش رادیکال است، و ایرانی را می پسندند که در درگیری با دنیا، در تحریم و مردمش در فقر باشند، حق ندارند به جای اکثریت مردم حرف بزند. خطر تندروها هستند، زیرا برای اداره کشور راه حلی ندارند، ضمن این که توان مشاهده موفقیت رقبایشان را نیز فاقد هستند. این ها باید به اندازه سهمشان در نفوذ در جامعه در قدرت هم نفوذ داشته باشند. کشور باید به گونه ای اداره شود که خردمندان در همه عرصه های دولتی و حاکمیتی حضور داشته باشند. اداره بازسازی کشور با حضور خردمندان، به طور کامل وجود دارد.