موسوی اردبیلی درباره روایات استفاده شده در این کتاب گفت: سعی من این بود که هر روایتی درباره این مساله را بیاورم ولو دارای مضمون واحدی باشند چون دلیل اصلی ما در فقه، روایت است.
به گزارش جماران؛ به نقل از شفقنا، جلسه نقد و بررسی کتاب «رساله فی أسباب التحریم فی النکاح» تالیف حجت الإسلام و المسلمین سید علی موسوی اردبیلی امروز در دانشگاه مفید برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی موسوی اردبیلی درباره کتاب توضیح داد: روشی که در این کتاب به کار رفته همان روش مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی است که هم به اقوال علمای خاصّه و هم علمای عامّه توجه داشتند و به دنبال این بودند که در هر مسئله ای ابتدا تاریخچه مسئله را پیدا کرده، تطوّرات آن را مورد توجه قرار داده و سپس با نگاه به روایات می دیدند که به چه مسئله ای می شود ملتزم شد.
وی با بیان اینکه در این کتاب اصرار بر عدم تعبد به کلمات فقها داشتم، گفت: تعبّد ما فقط به اخبار و روایات است؛ اگر فهم فقها برای ما قرینه ای برای فهم روایات باشد، آن را اصل قرار می دهیم اما اگر فقها مطلبی را بیان کردند یا قاعده ای به ذهن ایشان رسیده، اگر آن قاعده به ذهن ما قاعده مسلمی نباشد و دارای اشکال باشد، تردیدی در ردّ آن مساله پیدا نمی کنم.
وی ادامه داد: در فهم اخبار هم سعی کردم مستقل از اخبار برداشت کنم و تحت تاثیر فهم اصحاب قرار نگیرم. لذا بعضا در مواردی، مطالبی را از اخبار استفاده کردم که شاید در کلمات اصحاب نباشد.
وی درباره نگارش اسباب تحریم نکاح هم گفت: این کتاب حاصل مباحث و ندریس هایی بوده که تاکنون داشتم؛ تصمیم گرفتم یک بخش از کتاب نکاح (اسباب تحریم) را به صورت رساله درآورده و جهت استفاده طلاب منتشر کنم.
وی گفت: یکی از اهداف نوشتن این کتاب این بوده که طلبه را از باقی کتاب ها مستغنی کند یعنی نیاز به مراجعه به اقوال فقهای متقدم نداشته باشد لذا خط را تا مرحوم آیات حکیم، خویی و امام خمینی گذاشتم و جلوتر نیامدم.
موسوی اردبیلی درباره روایات استفاده شده در این کتاب گفت: سعی من این بود که هر روایتی درباره این مساله را بیاورم ولو دارای مضمون واحدی باشند چون دلیل اصلی ما در فقه، روایت است.
سپس حجت الاسلام هادی فاضل از اساتید حوزه و دانشگاه، صبر مولف در بحث و ارائه مطلب را ستودنی دانست و اظهار داشت: از جمله امتیازات کتاب می توان به فروعات زیاد و تفکیک آنها از یکدیگر اشاره کرد یعنی هم به فروع تعرض شده و هم تفکیک شده و خواندن آن برای خواننده سهل است.
وی نقل اقوال فراوان ولو شاذّ و نادر را از دیگر امتیازات کتاب برشمرد و گفت: این ویژگی، انسان را از مراجعه به منابع اصلی بی نیاز می کند. همچنین، روایات فراوان استقسا شده است، هم روایات دارای سند صحیح و هم روایات غیرصحیح السند مورد اشاره قرار گرفته است.
وی اشاره به آرای عامه را امتیاز دیگر این کتاب ذکر کرد و آن را کمکی به فهم فضای روایات شیعه و افعال بزرگان متقدمی دانست که به لحاظ علمی با عامّه درگیر بودند و با عامّه تعامل داشتند.
فاضل در نقد این کتاب هم افزود: مولف گفتند که به منابع اصلی روایات مراجعه شده است درحالیکه نقل از مصادر اولیه امتیاز نیست کمااینکه امروزه برخی ناقدین، نقل از وسائل را نمی پذیرند چون برخی نسخه های مصادر و منابع اولیه از حیث روایات مشکل دارند لذا مراجعه به نسخه های فعلی «کافی»، «وسائل»، «تهذیب و استبصار» و «من لایحضره الفقیه» خیلی قابل اعتماد نیست چون مرحوم صاحب وسائل به منابعی از این چهار کتاب دسترسی داشته است که احیانا امروز در اختیار ما نیست.
وی ادامه داد: مولف عنوان کردند که در فهم و غور به رای مشهور کاری نداشتیم درحالیکه این مبتنی بر این است که در نقل و فهم اسناد و مدالی ببینیم مبنا چیست چون مکرر مشاهده شده است که مولف فهم مشهور را مطرح کردند.
وی بیان کرد: از نظر ساختاری و گاهی محتوا مشکلاتی است که ممکن است از ناحیه خواننده مورد توجه قرار گیرد. البته بخشی سلیقه ای است مثلا مناسب بود که کتاب متن و محوری «تحریرالوسیله» امام خمینی یا «عروه» انتخاب می شد.
وی گفت: در مواردی به نظر می رسد نقل اقوال به حدی زیاد شده که مطالب مولف حاشیه قرار گرفته است همچنین به مستحدثات کمتر پرداخته شده اما توقع می رفت که مولف به این مباحث توجه جدی می کرد.
وی در ادامه یکسری ایرادات شکلی از قبیل مشخص نبودن مبانی و ناقص بودن فهرست ها را مطرح کرد و در ادامه عنوان کرد: به اقوال خیلی از فقهای معاصر اشاره نشده است از جمله آیت الله العظمی شبیری زنجانی که کتاب مفصّلی در باب «نکاح» دارند.
در ادامه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر رهایی در مقام ناقد دوم، این کتاب را اجتهادی، تحلیلی و تعلیمی دانست و گفت: مبنای اصلی این کتاب، دروسی است که در درس خارج فقه خود ارائه می دادند البته اندکی به مسائل تطبیقی و اندکی به مسائل روز و مستحدثات توجه شده است اما به نظر می رسد که غرض اصلی مولف، بررسی اجتهادی در مسئله موانع نکاح است.
وی در مقام نقد گفت: نویسنده در مقدمه ذکر کردند که پیگیر تجمیع مباحث شرایع و ترتیب بهتر آن براساس دیدگاه های شخصی خود و دیدگاه های فقهای متقدم و متاخر، اکتفانکردن به مباحث وسائل الشیعه و بهره گرفتن از روایات منابع کتب اربعه، استفاده از از منابع اهل سنت در حد اقوال برای فهم اخبار و احوال علما و توجه به آراء آیت الله موسوی اردبیلی بودند.
وی عنوان کرد: توجه به برخی مسائل روز مانند تلقیح مصنوعی در تعریف برخی از واژگان و مصطلحات موجود یکی از موارد قابل توجه است؛ به عنوان مثال، «نکاح» اعم از اینکه ناشی از عقد است یا ناشی از ملک است یا ناشی از تحلیل، ایشان مساله تلقیح مصنوعی را مطرح کردند و توجه به دیدگاه روزآمد سبب شده است که تغییری در تعریف نکاح مندرج در آن بخش نکاح هم بکنند که قابل توجه است اما مناسب بود به موارد جدیدتر هم توجه می شد.
وی توجه به دستیابی به تعریف کامل و صحیح را نیز از نقاط قوت کتاب ذکر کرد و افزود: نقشی که مفاهیم در حوزه موضوع، حکم و مساله در مسائل فقهی دارند، قابل توجه است. از دیگر نکات مورد توجه، توجه به اطلاق گیری در مواردی که واژه در معنای حقیقی و مجازی به کار می رود.
وی تحلیل برخی مسائل اصولی در ضمن مسائل فقهی به خصوص در بحث تقدم و تاخر نکاح الاختین را دیگر مزیت این کتاب دانست و ادامه داد: از مباحث دیگر که در حوزه حقوق هم از مسائل قابل توجه است، بحث «شرط» است. بحث تکلیف کفّار به اصول و فروع از مباحث قابل توجهی است که در این کتاب بحث شده است. بحث ازدواج غیرمسلمانان باز از دیگر مسائل مورد توجه در این کتاب است که می تواند برای محقق قابل استفاده باشد.
وی همچنین پیشنهاداتی برای ارتقای مطالب کرد و گفت: درباره اقوال عامّه بهتر است نویسنده، شیوه مرحوم آیت الله بروجردی و مرحوم آیت الله اردبیلی که در کتابهایشان بیشتر لحاظ کرده و توسعه دادند را بیشتر مورد توجه قرار دهند. معمولا به اهل سنت در حد اقوال توجه شده است. به نظر می رسد ما در حوزه باید به دیدگاه های اهل سنت هم از حیث اقوال و هم روایات اهل سنت به صورت سیستمی بیشتر توجه شود و مورد بررسی قرار گیرد. بویژه آنکه امروز تعداد زیادی از مخاطبین ما اهل سنت هستند.
رهایی بیان داشت: به نظر می رسد که مسائل جدید هم می توانست در موارد متعددی مورد توجه قرار گیرد. همچنین قوانین جاری به معنای اعم در باب «نکاح» هم لازم است توجه شود.
وی با اشاره به نظر مولف درباره فطری بودن اعتقاد به اصول دین بویژه توحید خالق گفت: در بخشی از کتاب، ایشان عنوان کردند که فرد در مقام اعتقاد به اصول بربیاید یعنی باید در مقام تحقیق دربیاید. موضوع را بدیهی و فطری دانستن به نظر ناسازگار با زمان ماست که مساله اعتقاد به خالقیت و وحدانیت خداوند از مسائل بسیار مشکل و قابل تشکیکی است.