ماجدی، سفیر اسبق ایران در آلمان گفت: بنده اعتقادی به این موضوع ندارم که خروج پرونده مذاکرات احیای برجام از وزارت امور خارجه و یا شورای عالی امنیت ملی می‌تواند به خروج این پرونده از وضعیت فعلی آن کمک کند. این پرونده نیازمند یک اراده سیاسی قوی در حاکمیت است و دولت در آن نقشی ندارد. اراده سیاسی حاکمیت باید منجر به تشکیل هیأتی شود که بر فنون مذاکرات تسلط داشته باشند. یعنی اراده حاکمیت بر تشکیل مثلاً هیأتی ۵ نفره باشد که پس از انجام مذاکرات مربوطه نتیجه گفت و گو‌ها و دستاورد‌های کسب شده را در اختیار مقامات ارشد نظام قرار دهند. بهتر است اختیارات این تیم ۵ نفره از سوی رهبری و یا شاید بهتر است بگویم از سوی حاکمیت به آن‌ها تفیض شده باشد تا در چارچوب‌های تعیین شده نسبت به انجام مذاکرات اقدام کنند..

به گزارش جماران؛ فرازدیلی نوشت: این روز‌ها مواضع متناقضی در جبهه غرب در رابطه با احیای برجام شنیده می‌شود. یعنی در عین حال که جوزپ بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید: «توافق کردیم که ارتباطات را باز نگه داریم و برجام را بر اساس مذاکرات وین بازگردانیم. » جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سووالی از وضعیت برجام اینگونه اظهار می‌دارد که « برجام مُرده اما نمی‌توانیم اعلام کنیم. دلایل زیادی دارد، داستانش طولانی است. »

برهمین اساس با علی ماجدی، دیپلمات و اقتصاد‌دان و سفیر اسبق ایران در کشور‌های آلمان، ژاپن و برزیل گفت و گویی در رابطه با وضعیت فعلی توافق جامع هسته‌ای و چند و چون احیای آن انجام دادیم که بدین شرح است:

 

برخی بر این باور هستند که خروج پرونده مذاکرات احیای برجام از مجموعه وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی و سپردن آن به مجموعه‌ای که به پیشبرد امور با تکیه بر مقوله دیپلماسی و امر گفت و گو اعتقاد دارد می‌تواند به ایجاد تحرک در احیای توافق جامع هسته‌ای ایران منجر شود. شما با این دیدگاه موافق هستید؟

بنده اعتقادی به این موضوع ندارم که خروج پرونده مذاکرات احیای برجام از وزارت امور خارجه و یا شورای عالی امنیت ملی می‌تواند به خروج این پرونده از وضعیت فعلی آن کمک کند. این پرونده نیازمند یک اراده سیاسی قوی در حاکمیت است و دولت در آن نقشی ندارد. اراده سیاسی حاکمیت باید منجر به تشکیل هیأتی شود که بر فنون مذاکرات تسلط داشته باشند. یعنی اراده حاکمیت بر تشکیل مثلاً هیأتی ۵ نفره باشد که پس از انجام مذاکرات مربوطه نتیجه گفت و گو‌ها و دستاورد‌های کسب شده را در اختیار مقامات ارشد نظام قرار دهند. بهتر است اختیارات این تیم ۵ نفره از سوی رهبری و یا شاید بهتر است بگویم از سوی حاکمیت به آن‌ها تفیض شده باشد تا در چارچوب‌های تعیین شده نسبت به انجام مذاکرات اقدام کنند. به نظر من در حال حاضر وزارت خارجه از توان موردنظر برای این کار و پیشبرد اهداف پرونده احیای برجام برخوردار نیست چرا که تمام مذاکره‌کننده‌های قابِل این وزارت خانه از گردونه فعالیت آن خارج شده‌اند. یکی دیگر از ویژگی‌های اعضای هیأت موردنظر باید این باشد که اعضای آن شناخت کافی از مقوله امنیت داشته باشد. سازمان‌های بین‌المللی به ویژه سازمان ملل را به خوبی بشناسند. از تمامی جزئیات و آنچه در خصوص برنامه و پرونده هسته‌ای ایران رخ داده است آگاه باشند. از وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور اطلاع داشته باشند و بدانند که در چه مسیری و با چه هدفی گام بر می‌دارد. هیأتی با این سطح آگاهی و با دارا بودن اختیارات ملزومه می‌تواند برای تحقق اهداف درنظر گرفته شده از احیای برجام گام بردارد و به نظر می‌رسد با چندماه مذاکره بتواند به برنامه‌های موردنظر دست یابد.

 

علی ماجدی

 

حتی در شرایط فعلی که آمریکا می‌گوید تمایلی به نشستن پای میز مذاکرات برجامی ندارد؟

در ادامه توضیحاتم می‌خواستم این موضوع را نیز، مطرح کنم. همانطور که در پرسش شما نیز به آن اشاره شد در شرایط فعلی تمایلی که در گذشته میان طرف‌های مذاکره‌کننده با ایران به ویژه کشور‌های اروپایی وجود داشت به قوت خود باقی نیست. حتی دولت فعلی آمریکا که صراحتاً خروج ترامپ از برجام را رد کرده بود نیز چندان تمایلی به احیای برجام ندارد. بایدن در همان زمان تبلیغات انتخاباتی نیزگفته بود که خروج ایالات متحده از توافق جامع هسته‌ای عملی نادرست بوده است و ما مایل به بازگشت به این توافق هستیم. اما شرایط احیای این توافق (در داخل ایران) در دولت پیشین یعنی دولت دوازدهم فراهم نشد و دولت فعلی هم که ( طی یکسال و‌اندی اخیر) تنها اتلاف وقت صورت گرفته است. لذا همانطور که در بخش نخست صحبت‌هایم به آن اشاره داشتم هرگونه تحرکی در جهت احیای برجام نیازمند اراده سیاسی در کشور و در حاکمیت است تا نسبت به انجام مذاکرات اقدام شود. سیاست‌های ما باید به گونه‌ای باشد که در یک روند درست و منطقی و با تکیه بر اصول حاکم برمنافع ملی کشورمان چالش‌های موجود در این پرونده را حل و فصل کنیم. ترکیب هیأت یاد شده نیز بسیار مهم است. این هیأت نیازمند یک مذاکره‌کننده ارشد مانند محمد جواد ظریف است که تسلط کاملی به زبان انگلیسی داشته باشد و به راحتی بتواند با مذاکره‌کنندگان دیگر کشور‌ها صحبت کند. فردی که از روند اقدامات و عملکرد سازمان انرژی اتمی آگاهی داشته باشد مانند علی اکبر صالحی. علاوه بر این موارد باید فردی نیز با تسلط کامل بر موضوعات اقتصادی در این هیأت حضور داشته باشد که به نظرم به این موضوع حتی در هیأت مذاکره‌کننده برجام نیز توجه کافی نشده بود. این هیأت می‌تواند پس از انجام مذاکرات مطروحه نتایج اقدامات صورت گرفته را به صوت مستقیم در اختیار رهبری قرار دهد. برای بهره‌مندی از نتایج بهتر نیز می‌تواند به صورت صریح خطوط قرمز کشور را برای طرف مقابل مشخص کند. البته این خطوط قرمز باید دربرگیرنده مواردی باشد که برای کشور‌های دیگر هم، قابل قبول باشد. مثلاً اینکه بگوییم فلان کشور اجرای فلان بند توافق را به صورت دائمی تضمین کند شاید قابل پذیرش نباشد چرا که ممکن است در تضاد با قوانین حاکم بر آن کشور باشد. ذکر این نکته نیز مهم و حیاتی است که حتی با احیای برجام اگر ما در مسیر پیوستن به FATF گامی برنداشته باشیم نمی‌توانیم از ثمرات این توافق (برجام) بهره‌مند شویم. یعنی احیای برجام باید در کنار پذیرش قوانین پالرمو و CFT باشد. البته باز هم تأکید می‌کنم از وزارت خارجه و تیم مذاکره‌کننده فعلی هیچ نتیجه قابل قبولی به دست نمی‌آید و باید تغیراتی در این تیم در رسیدن به نتیجه لحاظ کرد.

 

 بار‌ها به لزوم وجود اراده سیاسی در مقامات عالی رتبه کشور  برای احیای توافق جامع هسته ای اشاره داشتید. شخص وزیر خارجه نیز بار‌ها بر لزوم احیای برجام تأکید کرده است و از امکان تجدید نظر در برخی از اهداف ایران از نشستن پای میز مذاکرات خبر داده است. آقای خرازی رئیس شورای راهبری روابط خارجی نیز از دستیابی به یکسری از توافقات در مسیر احیای توافق هسته‌ای گفته است. آیا این نشان دهنده تصمیمی در سطوح بالای حاکمیتی برای دستیابی به توافق است؟

ببنید تیمی که پای میز مذاکرات حاضر می‌شود باید تبحر بسیار زیادی در امر مذاکره داشته باشند. بعد هم ما صحبت‌های متناقضی را به جهان مخابره می‌کنیم. اینکه می‌گوییم ما از توانایی تولید بمب اتمی برخودار هستیم اما نمی‌خواهیم آن را تولید کنیم. همین امر موجب تردید طرف‌های دیگر یعنی کشور‌های خارجی می‌شود. ممکن است ما در داخل کشور ماهیت کامل این حرف‌ها را درک کنیم اما برای مذاکره‌کنندگان خارجی اینطور نیست. یعنی پیش از بیان هر حرفی باید ببینیم طرف مقابل چه ارزیابی از گفته‌های ما دارد؟ یا اینکه بگوییم چون فتوایی در رابطه با عدم استفاده از دانش هسته‌ای در مسیر غیرصلح‌آمیز وجود دارد ما نمی‌خواهیم که آن را( بمب اتمی) بسازیم. این حرف برای ما مورد قبول است اما معلوم نیست طرف‌های مقابل آن را بپذیرند. منظورم این است که باید با دنیا با زبانی گفت و گو کنیم که بدانیم آن‌ها به درک درستی از گفته‌های ما دست پیدا می‌کنند. زمانیکه مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ( از نزدیک بودن به توافق) صحبت می‌کرد ما به این جمع‌بندی رسیدیم که توافق در دسترس است اما به یکباره همه چیز بهم خورد. بنابراین اگر بخواهم صحبت‌های خود را خلاصه کنم برای احیای برجام  در وهله نخست نیازمند اراده سیاسی در درون حاکمیت هستیم که باید با درنظرگیری عقل جمعی به دست آمده باشد. بعد باید خطوط قرمزی را مشخص کنیم که برای طرف مقابل هم قابل پذیرش باشد. نکته بعدی اینکه در تعیین هیأت مذاکره‌کننده برجامی، به ترکیبی دست پیدا کنیم که اشراف کاملی بر موضوعات مورد مذاکره داشته باشد. از فعالیت‌های سازمان انرژی اتمی اطلاع داشته باشد و آگاهی مبسوطی نیز از اقدامات و روند انجام امور در سازمان ملل کسب کرده باشد. همین طور با امر اقتصاد آشنایی کاملی داشته باشد. در کنار فعالیت‌های این هیأت، مسوولین نظام نیز در جهت پیوستن به FATF حرکت کنند. من به پیشبرد امور با تکیه بر امر مذاکره و دیپلماسی اعتقاد دارم و فکر می‌کنم که اگر بتوانیم چارچوب درستی را تعیین و افراد متبحری را برای پیشبرد اهداف‌مان انتخاب کنیم حتماً به نتیجه موردنظر در احیای برجام دست پیدا می‌کنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.