در بیانیه انجمن جامعه‌شناسی ایران درباره فوت مهسا امینی و حوادث پس از آن آمده است: متاسفانه دستگاه‌های مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشه‌ای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کرده‌اند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانع‌کننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنش‌هایی را ابراز می‌دارند که به افزایش خشم منجر می‌شود.

به گزارش جماران؛ بیانیه انجمن جامعه‌شناسی ایران بدین شرح است:

مرگ غم‌انگیز مهسا امینی که در پی بازداشت از سوی گشت ارشاد روی داد، افکار عمومی را جریحه دار کرد و موجب اندوه و فوران خشم در بین کثیری از مردم ایران شد. در اعتراض به این اتفاق ناگوار، احزاب سیاسی، گروه‌ها و نهادهای مدنی، شخصیت‌های فرهنگی، اجتماعی و دینی بیانیه‌های متعددی منتشر کردند. در فضای مجازی هم تعداد زیادی از افراد اندوه و خشم خود را از این اتفاق و نحوه عمل گشت ارشاد ابراز داشتند. گستردگی و شدت واکنش نسبت به این واقعه دردناک در اندازه‌ای بود که معمولاً در مواقع مصیبت‌ها و فاجعه‌های جمعی شاهد آن هستیم. این اتفاق، بخش بزرگی از ایرانیان را متاثر کرد، همدلی با خانواده قربانی را برانگیخت، موج انتقادات سهمگینی را به سوی گشت ارشاد روانه کرد و فوران خشم عمومی را موجب شد. متاسفانه این اتفاق در زنجیره‌ای از اتفاقات گذشته روی داده است و نمی‌توان آن را حادثه‌ای موردی و تصادفی دانست. این اولین مورد نیست ولی امیدواریم با تغییر رویه‌ها، آخرین مورد از این دست حوادث باشد.

متاسفانه دستگاه‌های مسئول بیش از آن که به دنبال حل ریشه‌ای این نوع مشکلات باشند، تمام تلاش خود را مصروف آن کرده‌اند که این حادثه را یک اتفاق طبیعی معرفی کنند. مسئولان بیشتر از آن که به افکار عمومی توضیحات قانع‌کننده بدهند و یا سعی کنند با بازماندگان قربانی همدلی کنند، واکنش‌هایی را ابراز می‌دارند که به افزایش خشم منجر می‌شود. امیدواریم دستور مقامات مبنی بر پیگیری موضوع و ارائه گزارش، ابعاد مختلف این اتفاق و نحوه روی دادن آن را روشن کند و پاسخی شفاف و قانع‌کننده به افکار عمومی ارائه شود. این نکته را نباید از نظر دور داشت که رویه‌های معمول در زمان خریدن و به فراموشی سپردن ماجرا موثر نیست، چنان که امروز هم مشاهده می کنیم اتفاقات گذشته از حافظه جمعی پاک نشده است و در هر فرصتی بازتولید می‌شود و پاسخ امروز مسئولان را با آن محک می‌زنند. تعویق موضوعات و بی‌اعتنایی به ارائه پاسخ‌های شایسته، مشکلی را حل نمی‌کند بلکه ته‌مانده اعتماد مردم به دستگاه‌های رسمی را از بین می‌برد.

جدا از این نوع اقدامات رسمی و اداری، به‌عنوان یک نهاد علمی، مسئولان کشور را به ریشه‌یابی این اتفاق و اتفاقات پیاپی دعوت می‌کنیم. ما بر این باوریم که این یک اتفاق موردی نیست بلکه نتیجه اجتناب‌ناپذیر رویکردها و سیاست‌هایی است که به تحولات اجتماعی بی‌اعتناست. فیلم های متعددی که از برخوردهای گشت ارشاد با زنان و دختران در فضای عمومی منتشر شده است، حاکی از برخوردهای خشن، آن هم در ملاء عام است. ما به مدارک معتبر دسترسی نداریم که بدانیم در سالن‌های گشت ارشاد چه گذشته و می‌گذرد ولی نمی‌توانیم خوش‌بین باشیم که در غیاب چشم ناظر عمومی، برخورد ماموران با زنان و دختران گرفتار، متفاوت از رفتاری باشد که در ملاءعام انجام می‌شود. یکی از مهم‌ترین ریشه‌های این نوع برخوردهای خشن زبانی و بدنی را باید در فاصله‌ فزاینده‌ بین ارزش‌های حاکمیت با ارزش‌ها و هنجارهای عمومی جامعه جستجو کرد. هر چه این فاصله بیشتر می‌شود و نهادها و دستگاه‌های تبلیغاتی، فرهنگی و آموزشی در پر کردن این فاصله ناتوان‌تر و ناکارآمدتر می‌شوند، میل به کاربرد روش‌های قهری برای کاهش این فاصله بیشتر می‌شود.

امروز سطح نارضایتی عمومی از شیوه اداره کشور بالاتر از گذشته است. مردم در تامین نیازهای اساسی خود درمانده شده‌اند و هر روز سطح معیشتی آنان نازل‌تر می شود. جامعه ما درگیر مشکلاتی چون فقر و فساد فراگیر و گسترده، بیکاری و تورم مهارگسیخته، ناکارآمدی در اداره امور، بحران زیست‌محیطی و مانند آن است. اکثریت مردم از این وضعیت ناراضی‌اند و به انحاء مختلف آن را ابراز کرده اند. آثار این وضعیت را می‌توان در پدیده‌هایی مانند گرایش به مهاجرت به ویژه در بین نسل جوان و تحصیل‌کرده مشاهده کرد. افکار عمومی با این پرسش بدون پاسخ درگیر است که چرا مسئولان به جای آن که همت و منابع خود را مصروف حل این نوع مشکلات کنند، مسائل فرعی مثل کنترل حجاب را در اولویت گذاشته‌اند که نه‌تنها رافع مشکلات موجود نیست، بلکه سطح تنش و ناامنی روانی در بین کثیری از زنان و دختران و خانواده‌های آنان را افزایش می‌دهد. متاسفانه مسئولان و دستگاه‌های مسئول این نوع دغدغه‌ها و پرسش‌های افکار عمومی را پاسخ نمی‌دهند.

ما به روشنی اعلام می‌کنیم تداوم گشت ارشاد و کاربرد فزاینده روش‌های قهری جز آن که به تشدید تنش اجتماعی منجر شود حاصلی نخواهد داشت. بر این نکته تاکید می‌کنیم که روش‌های تحقیرآمیز که بر کلیشه‌های جنسیتی استوار است، هرگز کمکی به کاهش فاصله بین ارزش‌ها و هنجارهای حکومت و جامعه نخواهد کرد. مسئولان باید این واقعیت را بپذیرند که مسیر تحولات اجتماعی را نمی‌توان متوقف کرد ولی شاید بتوان با توقف گشت ارشاد علامتی از آشتی به جامعه داد. این ساده‌ترین پاسخ به افکار عمومی برانگیخته در این واقعه جانسوز و احترام به روح مهسا امینی مظلوم است.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.