فاجعه‌ی مرگ مهسا امینی محصول تفکری است که ایدئولوژی را بر انسان مقدم می‌داند. همان تفکر نیز در روزهای اخیر ماجرا را به شکل زشتی توجیه می‌کند؛ میگوید اتفاقی نیفتاده است و یک‌نفر سکته کرده است و شاید در اجرای دستورات اشتباهی شده باشد.

به گزارش جماران؛ محمد رهبری، پژوهشگر شبکه‌های اجتماعی در یادداشتی نوشت:

یک انسان کشته شد صرفا چون پوشش مطلوب آقایان را نداشت. مهم نیست که این مرگ به دلیل ضربه به سر بوده یا به دلیل سکته؛ آنچه مهم است آن است که مهسا امینی به دنبال برخورد و دستگیری او توسط گشت ارشاد اتفاق افتاده است.

فاجعه‌ی مرگ مهسا امینی محصول تفکری است که ایدئولوژی را بر انسان مقدم می‌داند. همان تفکر نیز در روزهای اخیر ماجرا را به شکل زشتی توجیه می‌کند؛ میگوید اتفاقی نیفتاده است و یک‌نفر سکته کرده است و شاید در اجرای دستورات اشتباهی شده باشد.

اشتباهی شده است. خطای انسانی شده است. عباراتی برای فرافکنی و مسئولیت‌گریزی؛ تا خودشان را از این فاجعه مبرا کنند. علی مطهری خیلی خوب در مورد تفکر طالبانی جریان سخن گفته بود. تفکری که در آن مرگ یک انسان بخاطر پوشش قابل توجیه است. تازه اگر خوش‌بین و خوش‌خیال باشیم و این توجیهات را از سر ایدئولوژی بدانیم و نه منافع.

همین تفکر در سختار پیچیده‌‌ای از منافع قرار گرفته است که منجر به نادیده‌گرفتن جان انسان شده است. وگرنه احادیث و روایاتی مثل ماجرای «کشیدن خلال از پای زن یهودی»، در نفی ظلم و حمایت از مظلوم کم نداریم. اما برای این‌ها اهمیتی ندارد مگر آنکه احساس کنند  منافعشان به‌خطر افتاده است.

تناقض این جریان که به اسم ایدئولوژی جان انسان را نادیده می‌گیرد همین‌جاست این‌ها حتی در پیروی از ایدئولوژی‌شان هم صادق نیستند چون اگر پای منافعشان وسط باشد آن وقت به اسم مصلحت هر کاری می‌کنند. 

حالا تلاش دارند واقعیت را تحریف کنند؛ گزارش‌های غلط می‌دهند؛ حداکثر می‌گویند اشتباهی شده است. همین را هم اگر مجبور نبودند نمی‌گفتند. اما نمی‌دانند با اجبار یک سبک زندگی، سال‌هاست در دل مردم نفرت کاشته‌اند و روز به روز کمتر کسی این توجیهات ِمنزجرکننده را باور می‌کند. برای همین هم تعجب می‌کنند که چرا حتی معدود هوادارنشان هم بهشان اعتراض می‌کنند.

این تفکر و این جریان حالا در اقلیت محض است. حتی محافظه‌کارترین افرادی که سال‌ها ساکت بودند، حالا به این تحمیل و اجبار معترضند.

چه بسا مرگ مهسا امینی، مقدمه‌ی توقف اجبار و تحمیل حجاب شود؛ مثل اثری که مرگ دختر آبی داشت. نام مهسا امینی را مثل سحر خدایاری باید بخاطر سپرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.