سید حسن هاشمی رئیس نظام صنفی رایانه ای کشور گفت: باید حواسمان باشد در یک حوزه رقابتی مانند شبکه نمایش خانگی و ساترا، این که فکر کنیم با حذف رقبای قوی بخش خصوصی، مخاطبانش به سبد رسانهای دولتی مانند صداوسیما اضافه میشود، یک تفکر اشتباه است و چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
به گزارش جماران؛ به نقل از سیتنا، رئیس سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور، گفت: وقتی مردم طعم شیرین نمایش خانگی را چشیده اند و تفاوت های آن با تولیدات نسبتا ضعیف بخش دولتی را درک کرده اند، دیگر نمی شود با نگاه حذفی به این موضوع ورود کرد. ضمن اینکه باید حواسمان باشد در یک حوزه رقابتی مانند شبکه نمایش خانگی و ساترا، این که فکر کنیم با حذف رقبای قوی بخش خصوصی، مخاطبانش به سبد رسانهای دولتی مانند صداوسیما اضافه میشود، یک تفکر اشتباه است و چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
سید حسن هاشمی، رئیس سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور به موضوع چالشهای استارتاپها در کشور ما و لزوم توجه ویژه به این کسبوکارها برای رفع موانع توسعهای پرداخته است که مشروح آن به قرار ذیل است.
اصلی ترین موانع استارتاپها و شرکتهای دانش بنیان را در چه زمینههایی می دانید؟
مهمترین چالشهایی که استارتاپ ها و شرکت های دانش بنیان با آن مواجه اند، در حوزههایی است که به مدیریت های دولتی مربوط می شود و نیازمند اصلاح و بازنگری است. هرچند با تصویب و ابلاغ قانون جهش تولید دانش بنیان، انتظار می رود بخشی از موانع مربوط به سیستم های سنتی اداری و دولتی، از پیش پای دانش بنیان ها برداشته شود، اما تجربه نشان داده اجرای دقیق و کامل قانون ها، خودش یک چالش بزرگ در کشور ماست و همین سابقه بد، ما را نگران می کند که تغییرات محسوسی رخ ندهد و درب بر همان پاشنه بچرخد.
کسب و کارهای دانش بنیان و استارتاپ ها مثلا در مواردی همانند شبکه نمایش خانگی با موانعی مواجه هستند، به نظر شما تعطیلی این مجموعه ها چه تبعات فرهنگی و پیش بینی نشدهای به همراه دارد؟
در حالت کلی باید بپذیریم که هر جا بخش خصوصی ورود کرده، عملکرد بسیار مطلوب تری نسبت به بخش دولتی داشته است و مردم هم آن را احساس کرده اند. به طور مثال در بخش نمایش خانگی که شما اشاره کردید، اتفاقات بسیار خوبی رخ داده و از هر جنبه ای که به موضوع نگاه کنیم، نمی توانیم نتایج مثبت آن را نادیده بگیریم. طبیعی است که در یک تغییر و تحول بزرگ، کم و کاستی هایی هم وجود خواهد داشت و باید برای رفع آن تلاش و تعامل کرد، اما وقتی مردم طعم شیرین نمایش خانگی را چشیده اند و تفاوت های آن با تولیدات نسبتا ضعیف بخش دولتی را درک کرده اند، دیگر نمی شود با نگاه حذفی به این موضوع ورود کرد. ضمن اینکه باید حواسمان باشد در یک حوزه رقابتی مانند شبکه نمایش خانگی و ساترا، این که فکر کنیم با حذف رقبای قوی بخش خصوصی، مخاطبانش به سبد رسانهای دولتی مانند صداوسیما اضافه میشود، یک تفکر اشتباه است و چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
تنظیم گری و رگولاتوری یکی از وظایفی است که نهادهای دولتی در برابر شرکت های دانش بنیان برای خود وضع کرده اند، اغلب هم نهادهای دولتی که نقش تنظیم گر را بازی می کنند به رقیب استارتاپ ها تبدیل می شوند، این رویه چه آثار سوئی دارد و آیا منجر به فرار سرمایه ها نمی شود؟
ما به عنوان نماینده بخش خصوصی صنعت فاوا، بارها و بارها نظرمان را در این باره اعلام کرده ایم و معتقدیم تنها راه حل این مشکل، این است که رگولاتوری به خود بخش خصوصی واگذار شود. این یک تجربه موفق جهانی است که از هر نظر به ارتقای کمی و کیفی خدمات منجر می شود و ما هم در کشورمان باید همین راه را برویم. البته این به معنای حذف دولت از فضای مد نظر نیست، بلکه حرف بخش خصوصی این است که دولت باید فقط سیاست گذار کلان باشد و تا این حد وارد جزئیات برنامه ها و اقدامات بخش خصوصی نشود.
باید قبول کنیم که به دلیل همین نگاه اشتباه بوده که بدنه دولت بسیار گسترده و مدیریتش هم سخت و دشوار شده است، در حالی که دولت باید کوچک سازی شود و این موضوع در عرصه ای مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات بسیار مهم تر است. دلیلش هم این است که باید بپذیریم با توسعه فناوری اطلاعات در جهان و به تبع آن در کشور ما، مرزهای مجازی جایگزین مرزهای فیزیکی شده و عرصه فعالیت ها بسیار گسترده تر شده است. به همین دلیل ما باید اقدامات و برنامه ریزی هایمان بر مبنا و بر پایه جهان مجازی و مرزهای مجازی باشد. در این جهان مجازی، مخاطبان ما هم مخاطب بین المللی هستند و خروجی های ما باید بتواند متناسب با این جامعه باشد. پس باید قبول کنیم در این فضای جدید و عرصه رقابت بینالمللی، اگر می خواهیم موفق باشیم و از مزیت ها و دستاوردهای آن به نفع کشور و مردم استفاده کنیم، نمی شود با عینک ذره بینی دولت ها و ساز و کار سنتی وارد رقابت شد و کار بین المللی کرد، بلکه باید بخش خصوصی را قوی تر کرد و با اختیارات گسترده و حمایت قوی دولت، اجازه کار به آن را داد.
نکته مهمی که لازم می دانم به آن اشاره کنم این است که یک مشکل اصلی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور، تعدد بخش های صاحب نظر و تصمیم گیر در بدنه حاکمیت و دولت است و به همین دلیل گاهی نمی توان به یک جمع بندی کامل رسید. ما بارها اشاره کردیم که برای حل این مشکل، باید بین حاکمیت، دولت و بخش خصوصی، یک دستگاه معین تعیین شود و همه اعضای اکوسیستم موظف به هماهنگی با آن باشند. این اتفاق کمک خواهد کرد تا هم در سیاست گذاری های کلان و هم در حوزه اجرا، امکان تبادل نظر و همفکری بیشتری وجود داشته باشد و همه، تبعیت از دستگاه معین را بپذیرند.
تعطیلی کسب و کارهای دانش بنیان و استارتاپی و یا اعمال محدودیت، چه تبعاتی مثل مهاجرت فعالان این حوزه و سرمایه گذارانی که علاقه مند به سرمایه گذاری در این زمینه هستند به دنبال دارد؟
نتایج این مشکلات کاملا روشن است و کسی نمی تواند تاثیر آن در افزایش میل و انگیزه نخبگان به مهاجرت را کتمان کند. به ویژه که در آن سمت ماجرا هم، امکانات و ظرفیت های بسیار جذاب و تشویق کننده ای توسط کشورهای میزبان ارائه می شود و طبیعی است که اثرات خودش را می گذارد. همان طور که بارها گفته شده، نخبگان ما در شرکت های دانش بنیان توقعات زیادی ندارند و اگر امکانات مناسب برای داشتن یک زندگی معقول در کشور خودمان را داشته باشند، قطعا ترجیح می دهند در وطن خودشان و در کنار عزیزانشان بمانند و خدمت کنند. این موضوع در مورد سرمایه گذاران هم صدق می کنند و نمونه های بسیاری از آنها را سراغ داریم که آرزویشان سرمایه گذاری در کشور خودمان است اما تجربه های تلخ و سنگ اندازی های متعددی که در گذشته وجود داشته، باعث شده مسیر دیگری را در پیش بگیرند. پس باید تلاش کرد این سنگ ها را از پیش پای آن ها برداریم و شرایط را برای فعالیت و سرمایهگذاری شان فراهم کنیم.
یکی دیگر از نگرانی هایی که دارد جدی تر می شود پیگیری «ویزای استارتاپ» توسط خیلی از تیم های دانش بنیان و استارتاپی است. این موضوع چه تبعات و نگرانی هایی را ایجاد می کند و راهکار دولت در این زمینه چه باید باشد؟
متاسفانه همین طور است و طی یک سال اخیر، بحث مهاجرت گروهی نخبگان یا همان مهاجرت شرکت ها و استارتاپ ها هم مطرح شده است. هرچند خوشبختانه این موضوع هنوز خیلی فراگیر نشده، اما اگر از آن غفلت کنیم تبعات بسیاری برای کشور خواهد داشت. برخی کشورها با اشراف به توان تخصصی بالای نخبگان ما، حتی فضای کاری مورد نیاز آنها را هم تامین می کنند و تسهیلات فراوانی در اختیارشان قرار می دهند که به شکل شرکتی و با محصولات فناورانه خود مهاجرت کنند.
در این شرایط، هر وقت مسئولان ما واقعا پذیرفتند که این پیشنهادهای وسوسه انگیز و جذاب، میتواند در مقابل مشکلات دانش بنیان ها در داخل کشور برنده باشد و میل به مهاجرت را تقویت کند، میتوانیم امیدوار باشیم که شرایط فعالیت بخش خصوصی در کشور بهتر شود و امید به آینده در بین دانشبنیانها تقویت شود. اما اگر چشمانمان را روی این واقعیت ببندیم، باید خودمان را برای مهاجرت بیشتر آنها آماده کنیم.