علم الهدی امام جمعه مشهد با بیان اینکه ولایتفقیه و حمایت مردم، دو مزیت اساسی انقلاب اسلامی و رمز دوام و استمرار آن بوده، ابراز کرد: انقلاب اسلامی به این خاطر استمرار پیدا کرده که اولاً در رأس آن یک مرجع تقلید قرار دارد و ثانیاً مردم همراه با آن هستند و این نهضت استمرار خواهد داشت مادامیکه این دو عنصر در آن نقشآفرین باشند.
به گزارش جماران؛ امام جمعه مشهد گفت: انقلاب اسلامی به این خاطر استمرار پیدا کرده که اولاً در رأس آن یک مرجع تقلید قرار دارد و ثانیاً مردم همراه با آن هستند و این نهضت استمرار خواهد داشت مادامیکه این دو عنصر در آن نقشآفرین باشند.
به نقل از پایگاه Alamolhoda ، حجت الاسلام سید احمد علمالهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته که در رواق امام خمینی (ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به فرارسیدن 11 مرداد و سالروز شهادت آیتالله شیخ فضلالله نوری اظهار کرد: سرنوشت این عالم ربانی که مظلومانه در اثر بروز یک جریان انحرافی در انقلاب مشروطیت به درجه رفیع شهادت نائل آمد، باید مورد تبیین قرار بگیرد زیرا در غیر این صورت، ممکن است حتی جریانهای انقلابی اصیل جریان هم قابل تحریف باشد.
فرجام انقلابهای سهگانه اسلامی
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی در تشریح و تبیین سه انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: پس از فتوای تحریم تنباکو توسط آیتالله شیرازی و شکست توطئه نابکارانه انگلیسها در استعمار اقتصادی کشور، سه حرکت انقلابی در کشور صورت گرفت؛ یکی انقلاب مشروطیت بود که بهعنوان یک انقلاب ضداستبداد، به فرمان مرجع تقلید شیعیان در آن زمان، مرحوم آیتالله خراسانی آغاز شد و با حمایت سه عالم بزرگ وقت، حضرات آیات بهبهانی، سیدمحمد طباطبایی و شیخ فضلالله نوری انقلاب مشروطیت در کشور قوام یافت.
وی افزود: انقلاب دوم، مسئله نهضت ملی مقابله با انگلیسها در جریان ملی شدن صنعت نفت بود که با حمایت و فداکاری مرحوم آیتالله کاشانی و رهبری دکتر مصدق، این نهضت هم توانست در ابتدا به دستاوردهای مهمی دست پیدا کند. انقلاب سوم هم انقلاب مقدس اسلامی است که برخلاف دو انقلاب پیش از خود، تا به امروز استمرار یافته و بیش از 43 سال است که در مسیر موفقیت و پیشرفت حرکت میکند.
امامجمعه مشهد ضمن جریان شناسی انقلاب مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت تصریح کرد: انقلاب مشروطیت به انحراف مبدل شد و اگرچه مردم تصمیم گرفتند که جریانی منطبق با اسلام و قرآن را ایجاد کنند، جریانهای ناپاک انقلاب را بهگونهای منحرف کردند که به جای قرآن، قانون اساسی بلژیک در مجلس شورای ملی تصویب شد. در این هنگام بود که وقتی مرحوم شیخ فضلالله نوری با این انحراف مواجه شد، با آن مخالفت کرد و فرجام او به جایی رسید که این عالم مجاهد به مخالفت با مشروطیت متهم شد و درنهایت هم به شهادت رسید.
وی تأکید کرد: انقلاب دوم، نهضت ملی شدن صنعت نفت بود که با تشکیل حکومت ملی ادامه پیدا کرد اما آن هم با کودتای آمریکایی 28 مرداد شکست خورد که دلیلی جز فاصله گرفتن مردم نداشت و مردم هم به این خاطر از نهضت فاصله گرفتند که از 30 تیر تا 28 مرداد، آیتالله کاشانی از جریان نهضت کنار گذاشته شد و مردم که مشاهده میکردند که دیگر یک مرجع تقلید در صدر امور نیست، نهضت را بهگونهای ترک کردند که در 28 مرداد، آمریکاییها توانستند حکومت ملی را به کل سرنگون کنند و محمدرضا پهلوی را که مزدور خودشان بود، دوباره به عرصه امور برگردانند.
نماینده مردم مشهد در مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ولایتفقیه و حمایت مردم، دو مزیت اساسی انقلاب اسلامی و رمز دوام و استمرار آن بوده، ابراز کرد: انقلاب اسلامی به این خاطر استمرار پیدا کرده که اولاً در رأس آن یک مرجع تقلید قرار دارد و ثانیاً مردم همراه با آن هستند و این نهضت استمرار خواهد داشت مادامیکه این دو عنصر در آن نقشآفرین باشند.
وی گفت: در طول تاریخ، هر جا مردم آمدند و در میدان اثرگذار بودند، توانستند تا خواست و اراده خود را به ثمر بنشانند. اساساً تمام مظالمی هم که در عاشورا بر اولیای الهی و امام معصوم (ع) پیش آمد، به خاطر فاصله گرفتن امت از ولایت بود. به طور مثال، در روز هفتم محرمالحرام سال 61 هجری قمری که عمر سعد، در جمع فرماندهان لشکر خود به شبث ابن ربعی مأموریت داد تا نزد امام (ع) برود و از او درباره علت همراه آوردن 84 زن و کودک به کربلا سؤال کند، شبث از انجام این مأموریت استنکاف کرد و در پاسخ به عمر سعد گفت که ای عمر، من خود از امضاکنندگان دعوتنامهای بودم که حسینابنعلی (ع) را به کوفه دعوت کرد و به همین خاطر، اگر نزد حسین (ع) بروم، شرمنده دعوت خود هستم.
علمالهدی اظهار کرد: شبث ابن ربعی یک نمونه از امضاکنندگان عهدشکن کوفی بود اما باید دقت داشت که او از جنگاوران صفین بود و حتی در سپاه امیرالمؤمنین (ع) با معاویه میجنگید اما مردم کوفه در نهایت به این دلیل از امام زمان خود رویگردان شدند که دنیای خود را حفظ کنند زیرا میدانستند که اگر خودشان حسینابنعلی (ع) را به شهادت نرسانند، دستگاه حکومت بنیامیه آنان را به سختترین شیوه مجازات خواهد کرد. به همین خاطر، مردمی که نامه نوشتند و امام حسین (ع) را دعوت کردند، کار را به جایی رساندند که شمار لشکریان عمر سعد به 120 هزار جنگاور رسید و فرماندهی این لشکر هم در دست امثال شبث بن ربعی بود که حتی تا ذبح کودک ششماهه، دست از جنایت خود برنداشتند.
وی در انتها گفت: از خداوند متعال میخواهیم که توفیق سربازی در رکاب امام زمان (عج) را نصیب و روزی ما بگرداند و در مسیر عمل به تکالیف فردی و اجتماعی خود، برخلاف کوفیان عهدشکن در تاریخ خوشنام و در محضر اولیای الهی روسفید باشیم.