روزنامه کیهان نوشت: نگاه سود محور در مدارس غیردولتی به شدت رو به رشد است. این مدارس که ابتدا قرار بود غیر انتفاعی باشند اکنون در فضای کمکاری دولتهای مختلف درخصوص مدارس دولتی، نه صرفاً یک مرکز فرهنگی و آموزشی بلکه تبدیل به کسبوکاری جذاب و پرمنفعت شدهاند تا جایی که در مواردی عدهای سرمایهگذار با قرار گرفتن در پشت پرده و استفاده ازمجوز تاسیس این مدارس که طبیعتاً در دسترس همه نیست و مثلاً فرهنگیان و بازنشستگان فرهنگی امکان گرفتن آن را دارند، به مدرسه داری به عنوان یک تجارت پر سود مثل هر تجارت دیگری نگاه میکنند.
به گزارش جماران؛ روزنامه کیهان نوشت: هرچند هنوز هم تعداد دانشآموزان مدارس غیردولتی نسبت به کل جمعیت دانشآموزان کشور و محصلان مدارس دولتی نسبتا اندک است اما میتوان گفت که روند گسترش مدارس غیردولتی و افزایش تمایل خانوادهها به تحصیل فرزندانشان در این مدارس قابل کتمان نیست.
با وجود اینکه به جرأت میتوان گفت ساختار وسطح علمی و کیفیت کادرآموزشی بسیاری از مدارس دولتی اگر از برخی مدارس غیردولتیِ پرسروصدا بالاتر نباشد حداقل هم سطح با آنهاست اما مشکل آن است که این مدارس خوب دولتی در همه مناطق و در دسترس همه دانشآموزان نیست.
از لحاظ امور تربیتی و پرورشی نیز متاسفانه با غلبه بیشتر بخش آموزش بر پرورش در مدارس غیردولتی و مورد قضاوت قرار گرفتن موفقیت این مدارس با معیار موفقیت صرفاً علمی، گرایش بسیاری از مسئولان این مدارس به بحث آموزش است تا پرورش، لذا شاید بسیاری از مدارس دولتی از این منظر وضعیت بهتری داشته باشند.
مشکل دیگر این است که نگاه سود محور در مدارس غیردولتی به شدت رو به رشد است. این مدارس که ابتدا قرار بود غیر انتفاعی باشند اکنون در فضای کمکاری دولتهای مختلف درخصوص مدارس دولتی، نه صرفاً یک مرکز فرهنگی و آموزشی بلکه تبدیل به کسبوکاری جذاب و پرمنفعت شدهاند تا جایی که در مواردی عدهای سرمایهگذار با قرار گرفتن در پشت پرده و استفاده ازمجوز تاسیس این مدارس که طبیعتاً در دسترس همه نیست و مثلاً فرهنگیان و بازنشستگان فرهنگی امکان گرفتن آن را دارند، به مدرسه داری به عنوان یک تجارت پر سود مثل هر تجارت دیگری نگاه میکنند.
البته این به معنی نفی تلاش همه مؤسسان و گردانندگان مدارس غیردولتی برای ارائه خدمات آموزشی استاندارد و برخی دغدغههای تربیتی نیست، اما واقعیت آن است که حتی اگر نگاه سود محور را نیز با اغماض نادیده بگیریم، اما واضح است که طی سالهای اخیر فضای حاکم بر بسیاری از مدارس غیردولتی به سمت حاکمیت و غلبه نا متوازن آموزش نسبت به پرورش تغییر کرده است.
حال که شاهد این سیستم آموزشی نامتوازن و طبقاتی و مشکلات دوری از عدالت آموزشی و کمتوجهی به امور تربیتی و پرورشی هستیم باید پرسید؛ مگر نه اینکه تامین آموزش و پرورش استاندارد، مناسب، رایگان، فراگیر و در دسترس همه وظیفه دولت و حاکمیت است؛ پس چگونه میتوان این همه شکاف و فاصله طبقاتی که طی این سالهاگریبان نظام آموزشی کشور را گرفته است توجیه کرد؟ چگونه میتوان شاهد محرومیت بسیاری از فرزندان مستعد و استعدادهای ناب در اقصی نقاط کشور و حتی در پایتخت و شهرهای بزرگ از امکانات مناسب آموزشی به علت کمکاری یا کمتوجهی برخی دولتها در سالهای گذشته باشیم و از طرفی ببینیم عدهای نیز صرفاً به علت برخورداری از وضع مالی مناسب فرزندانشان را در بهترین و گرانقیمتترین مدارس ثبتنام میکنند؟ در ادامه نیز متاسفانه در چرخه معیوب گرفتار در دست مافیای کنکور و هزینههای آن چنانی کلاسهای تستزنی باز کسانی پیشتاز و برخوردار میشوند که پول بیشتری دارند.