علیرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی گفت: مجوزی را از دولت نهم، برای کتاب ترجمه تاریخ قرآن ایشان گرفتیم که کار آماده نشد و مجوز هم لغو شد. الان هم فهرست هشت صفحه ای را فرستاده اند که ممیزی شود. گاهی گفته شده که باید صفحات فلان تا فلان به صورت کامل حذف شود. گویا که ممیز عصبانی شده است. ما نمی توانیم متن نولدکه را حذف کنیم.
به گزارش جماران؛ به نقل از شفقنا، علی رضا بهشتی گفت: اسلام وعظ و اسلام تحقیق و پژوهش می تواند متفاوت باشد. شهید بهشتی برای جلوگیری از آسیبهای این تفاوت پیشنهاد می کند که فاصله جامعه با نصوص کم شود.
این عضو هیأت علمی دانشکدهٔ علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس در آیین رونمایی ازکتاب تفسیر آیت الله بهشتی در موسسه فهیم قم تصریح کرد: شهید بهشتی در آیات پایانی سوره بقره لزوم انس بیشتر مردم با متون و نصوص را مطرح می کنند. زمانی که بین مردم و متون فاصله افتاد مردم راحتتر اغفال شدند. تجربه تاریخی در عصر معاویه موید این نظر است. در زمان معاویه با فاصله ای که بین مردم و نصوص ایجاد شد، تحریف تاریخ و به تعبیر بنده تاریخ بافی آغاز شد.
فرزند شهید بهشتی خاطر نشان کرد: معاویه به دو گروه اهل حدیث و قصهگویان خیلی اهمیت می داد و وقت زیادی برای آنها می گذاشت؛ اهل حدیث در تحریف احادیث به او کمک کردند. قصه گویان نیز در حکومت شام تجربه خوبی را برای او ایجاد کرده بودند. قصه گویی یک رسانه بوده است. قصه گویانِ دورهگرد راه می افتادند و برای مردم قصه می گفتند. این روند شبیه نقالی در فرهنگ ما است. قصه گویان در میادین می نشستند و داستانهای خود را می گفتند. داستان و قصه را میتوان تحریف کرد و میتوان آنگونه که فرد میخواهد القاء کرد. معاویه از قصه گویان، برای تغییر ذهنیت جامعه شام از ویژگی های امام علی و امام حسن علیهما السلام خیلی بهره برد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: فاصله بین مردم و نصوص چنین آفاتی دارد و برای همین شهید بهشتی تلاش می کند قرآن را به متن زندگی مسلمانان بیاورد. ما برای وعاظ احترام قائلیم اما وقتی جریانی از واعظان و اهل منبر بر حوزه آموزش و تحقیق غلبه کردند، حتی مراجع تقلید را تحت فشار قرار دادند. اسلام وعظ و خطابه با اسلام تحقیق و آموزش ممکن است تفاوتهایی داشته باشد و این تفاوتها می تواند آسیبهایی داشته باشد.
دکتر بهشتی گفت: آنقدر شهید بهشتی با قرآن مانوس بود که در سخنرانی علیه آمریکا هم با ادبیات قرآنی سخن می گویند. این توجه و محوریت قرآن در تفکر شهید بهشتی با اندیشه بازگشت به قرابت دارد. البته نباید این موضوع با اندیشه سلفی گری اشتباه شود. شهید بهشتی می خواست قرآن را از طاقچه به متن زندگی مردم بیاورد. قرآن یک راهنمای عمل است که می توانیم با آن روابط فردی و اجتماعی خود را تنظیم کنیم. دید اجتماعی شهید بهشتی را برای این برداشت خیلی کمک کرده است.
فرزند شهید بهشتی درباره تفسیر ایشان گفت: این تفسیر مربوط به دو دوره سالهای 44 تا 49 و دوره 49 تا 54 است. بخش زیادی از دوره اول در دسترس ما نیست و مقداری که پیدا شده پیاده و تنظیم شده است. برخی از جاها ایشان وعده می دهد که بنده درباره سوره ناس و فلق توضیحاتی دارم که بعدا توضیح می دهم . اما اینها به دست ما نرسیده است. امیدوارم کسانی که این نوارها را دارند بگردند و آن را پیدا کنند. بخش دوم برای سال 49 تا 54 است که بحث امر به معروف و نهی از منکر در آن مطرح شده است در اسناد ساواک می توان مطالب زیادی درباره این بخش پیدا کرد. همه جلسات گزارش شده و البته ماموران جاهای حساس را روایت کردهاند. این جلسات در منطقه خیابان ایران کنونی بوده است. متدینان بازار و طلاب و دانشجویان مخاطب دوره دوم بودند. دوره دوم به صورت کلاس برگزار می شده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: آیت الله بهشتی تا آخر عمر معلم ماند. حتی در وعظ ها و منبرهای عمومی بعد از انقلاب با مخاطب سوال و جواب دارد و با این وجود، آخر منبر هم پرسش مخاطبان مطرح می شود. کیفیت نوارها بعضا خوب نبوده است. ارتقاع کیفیت نوارها زمان زیادی گرفت و چندین بار وقتی متن بسته شده بود، ناگهان بسته نوار جدید رسید و ما ناچار شدیم آنها را نیز بررسی کنیم.
وی تاکید کرد: بنیاد آثار شهید بهشتی موسسه خصوصی است و با درآمدهای خودش باید اداره شود. تعداد نیروی انسانی و شرایط سبب شد که به صورت سریع کارها آماده نشود. هر متن چهار مرحله ویرایش را دارد. مجوزی را از دولت نهم، برای کتاب ترجمه تاریخ قرآن ایشان گرفتیم که کار آماده نشد و مجوز هم لغو شد. الان هم فهرست هشت صفحه ای را فرستاده اند که ممیزی شود. گاهی گفته شده که باید صفحات فلان تا فلان به صورت کامل حذف شود. گویا که ممیز عصبانی شده است. ما نمی توانیم متن نولدکه را حذف کنیم.