اگر حکومت کنندگان، عموم مردم را حاکم بر سرنوشت خود و خود را وکیل آنان بدانند و نه قیم آنها و اگر سلایق مختلف را عملا به رسمیت بشناسند و اگر به آگاهی و وفاداری آنها باور داشته باشند، آنگاه از قدرت ملی برخوردار و درنتیجه امنیت ملی بدست خواهد بود. امر فوق براساس مفاهیم دینی قابل طرح و اثبات است.
به گزارش جماران؛ مسعود نادری در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
امام خمینی: «شما گمان نکنید که قدرت نظامی، شما را نگه داشته است. قدرت ایمان شما را نگه داشته و پشتیبانی ملت».
الف
امنیت امری نسبی، چندوجهی و حالت آرامشی است که از عدم وجود خطر، به دست میآید. امنیت، وجوه مختلفی دارد. منظور ما در این نوشتار «امنیت ملی» است. اهمیت «امنیت ملی» آنقدر است که بخاطر حفظ آن حتی گاهی آزادی را محدود میکنند.
ب
امنیت ملی، بدون قدرت ملی، توهمی بیش نیست. گستردگی و عمق احساس امنیت ملی بستگی تام به قدرت و اقتدار ملی دارد.
در تعریف قدرت گفتهاند: توانایی تحمیل اراده به دیگران بهرغم مقاومت در برابر آن و همچنین گفته اند: توانایی یک نظام در بسیج امکانات برای میل به اهداف خویش.
عوامل تولید قدرت ملی متعدد هستند اما مهمترین عامل آن «پشتیبانی ملت» از حکومت است و این هنر حاکمان است که چگونه از «حمایت ملی» به عنوان عاملی در جهت افزایش قدرت و امنیت ملی بهره ببرند.
ج
با کمال تأسف در اکثر اوقات صاحبان قدرت و دولتهای مختلف برای تولید امنیت بر سلاح تکیه میکنند. «صُلح مسلًح» نام شرایطی است که حکومتها در ستیز نظامی نیستند اما در حال آمادهسازی نظامی دارند. مانند سالهای بین 1871 تا 1914 میلادی که جنگ جهانی اول جریان داشت.
پایداری این نوع امنیت بستگی کامل به توانایی و توازن نظامی طرفین دارد. یک طرف که برتر شد، آن آرامش ظاهری بطور جدی به خطر میافتد. بدیهی است که قدرت نظامی برای حفظ امنیت ضروری است ولی تنها شرط لازم است و نه شرط کافی.
تاریخ گذشته و معاصر نشان داده که با آرامش خاطر نمیتوان به آن تکیه کرد. مخصوصا اگر کشوری در این امر وابسته به دیگران هم باشد. در این صورت امنیت ایجاد شده چون تابعی از متغیر وابستگی به غیر است، همیشه لرزان و ناپایدار خواهد بود.
در حالت «صلح مسلح» برای حفظ آرامش ظاهری حکومتها تا میتوانند باید مسلحتر شوند. لذا هزینههای هنگفت مادی و سرمایههای فراوان انسانی، که میتواند و باید در جهت تعالی و توسعه بکار رود، صرف تولید سلاح میگردد.
اگر نگاه به «صلح مسلح» به منظور ایجاد امنیت ملی باشد (که نیست) دچار خود ستیزی و در نهایت به «خود ابطالی» منجر خواهد شد! چون هر لحظه امکان دارد کسی به دلیل احساس برتری نظامی، گلوله اول را شلیک کند. لذا خبری از آرامش خاطر نخواهد بود.
د
همانگونه که گفته شد از عوامل تولیدکننده امنیت ملی، تکیه به مردم است. آن هم همه مردم و نه گروهی خاص.
اگر حکومت کنندگان، عموم مردم را حاکم بر سرنوشت خود و خود را وکیل آنان بدانند و نه قیم آنها و اگر سلایق مختلف را عملا به رسمیت بشناسند و اگر به آگاهی و وفاداری آنها باور داشته باشند، آنگاه از قدرت ملی برخوردار و درنتیجه امنیت ملی بدست خواهد بود. امر فوق براساس مفاهیم دینی قابل طرح و اثبات است.
اگر با یاد خدا دلها آرام میگیرد و اگر قدرت خدا با جماعت است (یدالله معالجماعه)، پس با تکیه بر جماعت مردم به عنوان مظهر قدرت الهی، امنیت ملی، حاصل میشود.
یکی از لوازم تکیه به همه مردم، احترام حداکثری به شخصیتهای مورد اعتماد آنان در عرصههای متفاوت است. همه نخبگان در حوزههای گوناگون از ظرفیتهای امنیتساز یک کشور میتوانند باشند. وجود گرایشها و سلایق مختلف در بین مردم امری طبیعی است.
لازمه استفاده از این تکیهگاه قابل اعتماد، احترام به تمامی سلایق است. اما شرط احترام به گرایشهای مختلف، داشتن وسعت نظر، بردباری و به رسمیت شناختن افکار مختلف و دست برداشتن از خود معیاری است.
نگاه سیاه و سفید به جامعه مسلما به این تکیهگاه محکم خلل وارد میکند. یادمان باشد که انسانها موجوداتی نسبی هستند.
خوش گمانی، دیدن قسمت پُر لیوان، کاهش انتظارات، چشم پوشی از خطاها و توجه به ضرورتها و مصلحتهای برتر، حکیمانه به ما میآموزند که به همه شخصیتهای برتر و نه گروهی خاص تکیه کنیم. هرکدام علاقه مندانی دارند و تعلق خاطر مردم بخاطر تواناییهای آنان است.
از آنجا که گُل بیخاری وجود ندارد بر تمامی شخصیتهای بزرگ ممکن است نقدهایی وارد باشد اما مملکت از آن همه ملت با همه تمایلات است.
نکته قابل ذکر اینکه نخبگان فکری، مؤلفههای شخصیتی خاص خود را دارند. مثلا نباید انتظار داشت که اطاعت بدون چون و چرا کرده و شرایط موجود را نقد نکنند. اما احترام به آنها و پیروانشان، حرمت گذاشتن به همه مردم است. و احترام به همه مردم، قدرت، اقتدار و امنیت ملی پایدار را به ارمغان خواهد آورد.
والسلام
خرداد 1401