بررسی دادههای مختلف در سالهای گذشته در این مورد، تاکید میکند که مکانیسم جدیدی از حقوق بشر در جهان ایجاد شده که براساس آن، دولتهای مدعی حفظ و پیشگامی حقوق بشر تمایل دارند موضوعهای حساس حقوق بشری را که منجر به تضعیف کشورهای مخالفشان میشود، مورد انتقاد شدید قرار دهند اما در مورد کشورهای دوست، موضوعهای حقوق بشری را مورد انتقاد قرار دهند که زیان قابل توجهی در پی نداشته باشد.
به گزارش جماران؛ به نقل از میزان، اگرچه حقوق بشر موضوعی حیاتی است اما کشورهای غربی به شکلی قابل توجه برای اهداف سیاسی از آن بهره برداری میکنند.
خطرها و شرایط مختلفی ماهیت حقوق بشر را در جهان تهدید میکنند و جهان شاهد تشدید روزافزون نقض حقوق بشر است.
این در حالیست که کشورهای به اصطلاح مدعی حفظ و پیشگامی حقوق بشر نه تنها در حمایت از این مقوله ناکام بوده اند، بلکه از حقوق بشر به عنوان ابزاری برای تامین اهداف سیاسی و حتی مداخله در امور دیگر کشورها استفاده میکنند.
سیاسی شدن حقوق بشر به چه معناست؟
اگرچه خرد متعارف سیاسی کاری در رژیم بین المللی حقوق بشر را محکوم میکند، اما آن چه مشاهده میشود الگوهای سیاسی کاری در موضوعهای حقوق بشر است که به شکل قابل توجهی متفاوت هستند؛ برخی از اصول حقوق بشر بیش از دیگر اصول سیاسی شده اند و برخی مدعیان حقوق بشر شرکای خود را در مورد برخی از تخلفها و نقضهای حقوق بشری مجاز میدانند.
اما آن چه باید مورد توجه قرار گیرد این است که دولتهای مدعی حفظ و پیشگامی حقوق بشر، نقض حقوق بشر را به صورت تبعیض آمیزی براساس حساسیت درک شده خود مورد مجازات قرار میدهند.
بررسی دادههای مختلف در سالهای گذشته در این مورد، تاکید میکند که مکانیسم جدیدی از حقوق بشر در جهان ایجاد شده که براساس آن، دولتهای مدعی حفظ و پیشگامی حقوق بشر تمایل دارند موضوعهای حساس حقوق بشری را که منجر به تضعیف کشورهای مخالفشان میشود، مورد انتقاد شدید قرار دهند اما در مورد کشورهای دوست، موضوعهای حقوق بشری را مورد انتقاد قرار دهند که زیان قابل توجهی در پی نداشته باشد.
به طور خلاصه باید گفت که سیاسی شدن حقوق بشر وضعیتی را توصیف میکند که در آن بی طرفی اصولی به نفع اختیار سیاسی به خطر میافتد و تصمیم برای اعلام موارد نقض حقوق بشر در یک کشور منعکس کننده اعمال بی طرفانه ارزشها و توافقهای بین المللی و مرکزی مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر نیست؛ بلکه بازتابی از منافع سیاسی دولتهاست.
سیاسی شدن حقوق بشر اصلا موضوع عجیبی نیست اما سیاسی شدن حقوق بشر از سوی مدعیان به اصطلاح پیشگامی حقوق بشر موضوع مهمی است که به دلیل تاثیرات عمده اش بر نقض بیشتر حقوق بشر قابل توجه است.
کانادا؛ پیشگام سیاسی کردن حقوق بشر در جهان
در میان سازمانهای بین المللی، سازمان ملل به شکلی ویژه مستعد سوگیری و استانداردهای دوگانه حقوق بشری است؛ تا جایی که این جمله «سیاسی شدن بدترین راز مخفی ژنو است» در سیاست بین الملل جایگاه ویژه ای یافته است.
سیاسی کردن موضوعهای حقوق بشری از سوی کانادا در دو سطح داخلی و خارجی قابل بررسی است.
نگاهی به بررسیهای انجام شده درباره موضوعهای حقوق بشری داخلی کانادا آشکار میکند که این بررسیها بیش از آن که بر تحقیقات تجربی آکادمیک استوار باشند، تحت تاثیر دولت و سازمانهای کانادایی بوده اند.
مهم ترین مصداق این ادعا، قانون قاچاق انسان در کاناداست که بیشتر بر ایدههای سیاسی کار جنسی و قاچاق انسان استوار است و نشان میدهد که چگونه دولت در هنگام تصمیم گیری، تحقیقات را نادیده میگیرد.
اما کانادا را باید پیشگام سیاسی کردن حقوق بشر در عرصه بین المللی دانست؛ هرچند که این کشور تلاش دارد تا خود را به عنوان پیشگام حفظ و رعایت حقوق بشر معرفی کند.
همزمان، گزارشهای متعدد و هولناک نقض حقوق بشر در مورد اقلیتهای قومی و نژادی، خشونت پلیس علیه مهاجران، زن کشی، تبعیض جنسیتی، … در کانادا به صورت پی در پی منتشر میشوند.
بررسی رویکردهای حقوق بشری کانادا در مورد عربستان تصویری واضح از سیاسی کاری «اتاوا» در موضوع حقوق بشر را ارائه میدهد.
عربستان به عنوان یکی از ناقضان عمده حقوق بشر در جهان، دومین تامین کننده نفت کانادا بوده و در چند موضوع بین المللی با «اتاوا» همکاری دارد.
کانادا که به موضع گیریهای سخت حقوق بشری در قبال کشورهایی که با آنها دچار اختلاف است، شناخته شده است، در قبال وضعیت اسفبار حقوق بشر در عربستان از محکوم کردن مستقیم دولت سعودی خودداری میکند و در عوض به ارائه توصیههایی نامشخص بسنده میکند.
ضمن این که، کانادا با همراهی کشورهای غربی به ویژه آمریکا تلاش میکنند تا توجه از وحشیگری ائتلاف سعودی به سرکردگی عربستان در یمن را به ارائه تصویری جذاب از تغییرات رو به جلو در عربستان جلب کنند.
آن چه در جمعبندی سیاسی شدن حقوق بشر از سوی کانادا میتوان گفت این که، سیاسی کاری در حقوق بشر به شکل سیستماتیک در رویکردهای حقوق بشری کانادا قابل مشاهده است.
کانادا از موضوعهای حقوق بشری برای لکه دار کردن و به چالش کشیدن نام کشورهای رقیب و مخالف خود استفاده میکند و هنجارها و اصول حقوق بشری را دستمایه منفعت طلبی قرار میدهد.
در واقع، رویه «شرمساری حقوق بشری» که کانادا برای دیگران اعمال میکند، به دلیل توانایی هنجاری اش در تحمیل هزینه بر کشور هدف است و نه نگرانی درباره حفظ و نگهبانی از حقوق بشر.
این رویکرد، سبب میشود تا ناقضان عمده حقوق بشر در سطح بین المللی از مجازات مصون بمانند. ضمن این که دادگاهها و نهادهای رسیدگی کننده بین المللی نیز با بحران مشروعیت مواجه شوند.
دلیل اصلی سیاسی شدن حقوق بشر توسط کشورهای غربی نیز بی دندانی رژیم حقوقی بین المللی است؛ اجرای ضعیف قوانین و بدون مجازات ماندن سوءاستفادهها سبب میشود تا کشورهایی مانند کانادا هر زمان که بخواهند کشور مخالف خود را به بهانههای حقوق بشری هدف قرار دهند و هزینههایی به آن تحمیل کنند.