از آسیب های این جریان است که همیشه یک ذره بین برای عیب یابی در دستشان قرار دارد و هیچگاه مسائل کلان را نمی بینند. از سوی دیگر در مبارزه با دشمن بر روش های کلامی تمرکز داشته و با ادبیات خاص سخن میگویند، مثلا هیچ موقع به این فکر نمیکنند مبارزه با آمریکا یعنی خدمت به این مردم که مقام معظم رهبری بار ها فرمودند و در واقع آن حرارت تند کلام را به عنوان نماد از خودشان بروز میدهند و در این میان یک شانی هم قائلند که با خیلی ها صحبت نمیکنند.
به گزارش جماران؛ روزنامه خراسان نوشت: یکی از آفات سوپر انقلابی ها و یاهمان جریان تندرو این است که توانایی جمع بین مبارزه از سویی و از سوی دیگر نهادسازی و دیوان سالاری را ندارند. به همین جهت به مبارزه طوری می اندیشند که امکان نداشته باشد کشور را به سمت دیوان سالاری و عقلانیت سوق داد و بر مبنای عقلانیت اداره کرد و در و اقع همه مشی آنها مبارزه است و دراین مبارزه عقلانیت نقش کمرنگی دارد.
کسی که تند میرود بالاخره از نفس می افتد و ممکن است بنشیند و یا ممکن است از ادامه راه پشیمان شود. ما در تاریخ انقلاب هم از این موارد زیاد داشتیم، افرادی بودند که هیچکس جز خودشان را قبول نداشتند و در نهایت سقوط کردند و از طرف دیگر افرادی که متهم میشدند به غیر انقلابی ، بعدا تاریخ نشان داد که موجّه ترند، همانند مرحوم آیت ا...مهدوی کنی که به او اتهام اسلام آمریکایی میزدند و بالاخره تاریخ نشان داد که ایشان استاد اخلاق و تربیت و مصداق «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» می باشد.
از دیگر آسیب های این جریان است که همیشه یک ذره بین برای عیب یابی در دستشان قرار دارد و هیچگاه مسائل کلان را نمی بینند. از سوی دیگر در مبارزه با دشمن بر روش های کلامی تمرکز داشته و با ادبیات خاص سخن میگویند، مثلا هیچ موقع به این فکر نمیکنند مبارزه با آمریکا یعنی خدمت به این مردم که مقام معظم رهبری بار ها فرمودند و در واقع آن حرارت تند کلام را به عنوان نماد از خودشان بروز میدهند و در این میان یک شانی هم قائلند که با خیلی ها صحبت نمیکنند.
تحمل نکردن منتقدان از دیگر ویژگی های جریان سوپر انقلابی است. این کنشگری و تندروی جریان سوپر انقلابی، باعث میشود که دشمن و یا حتی غیر دشمن نگاه و منطق آنها را به پای اسلام و انقلاب نوشته و تلاش کند که اندیشه و رفتار آنان را به عنوان منش و روش انقلاب و نظام معرفی کند و اینگونه اقدامات آنان باعث تخفیف و تقلیل نظام میشود .
بالا رفتن سن این طیف باعث میشود که آن ها خیلی زود دچار تناقض بشوند و این تناقض یا آن ها را به ورطه واقع گرایی صرف می کشاند یا از نسبت به گذشته و عملکرد خود ابراز پشیمانی میکنند و همین امر باعث میشود که پیوسته تغییر ریل بدهند و مکرر در مکرر مواضع خود را تغییر بدهند و همین کافی است که اعتماد عمومی از آنها سلب شود.