مطهرنیا، کارشناس مسائل بین الملل گفت: چینی ها نمی خواهند درگیر شرط بندی بر روی اسب بازنده شوند و با وجود نزدیکی ها به مسکو اسب بازنده را مسکو و شخص پوتین تشخیص داده اند با وجود اینکه سعی دارند در کنش های سیاسی خود روسیه را از دست ندهند در صحنه ظاهر با توجه به جایگاه چین به عنوان قدرت در حال ظهور در قرن به این گونه عمل می کند ولی هند و پاکستان سناریو ای بدیل را به کار می برند و در ظاهر خود را در کنار روسیه نشان می دهند چون روسیه به واسطه نفوذ سنتی در این منطقه و ارتباطی با مسکو داشتند و در ماجرای افغانستان لبه های ارتباط وجود داشت و خود را به مسکو نزدیک نشان می دهند ولی در عمل چه آنچه که آن ها نشان می دهند موجبات ایجاد فضای حمایت از پوتین را فراهم می کند یا بیشتر شعار است

به گزارش جماران؛ به نقل از شفقنا، یک کارشناس مسائل بین الملل می گوید:  آنچه دیده می شود تجربه جنگ های جهانی و فراز و نشیب های قرن بیستم میلادی برای قدرت های بزرگ جهان است که ورود و خروج مشخص داشتند بازی برای بازیگرانی که روی اسب بازنده شرط بندی کرده اند بسیار بسیار سخت است. تشخیص اسب برنده در فضای کنونی جهان اگر چه به ظاهر ساده نشان می دهد ولی در عمل بسیار پیچیده است.

مهدی مطهرنیا آینده در پاسخ به این سوال که بسیاری پیش بینی می کنند جنگ اوکراین طولانی خواهد بود و برخی به دلیل خسارات وارده اعلام می کنند جنگ طولانی نیست؟ سرنوشت اوکراین به کجا می رسد؟ اظهار داشت: آنچه که باید در باب اوکراین به آن توجه کرد این است که اوکراین خود هدف نیست بلکه وسیله ای در مسیر شکل دهی به نظم آینده جهانی. جنگ اوکراین در ۲۰۲۲ آغاز نشده است این جنگ در ماجرای کریمه و در جنگ سرد و فروپاشی شوروی در عصر جدید ریشه دارد. اگر چه جنگ کاربرد قدرت سرد بر علیه رقیب یا رقبا یا دشمن تلقی می شود ولی وجود جنگی روانی و عملیاتی روانی در مسیر اثر گذاری بر نیروهای مداخله گر در یک تنش در میان دو دولت تا افراد وجود دارد و این جنگ ریشه های عمیقی را دنبال می کند و در آینده نیز به راحتی تمام نمی شود و گستره های متفاوتی را طی خواهد کرد. اگر چه ممکن است فراز و نشیب هایی را از نظر شدت و حدت و کم شدن و کمرنگ شدن شاهد باشیم. لذا یک سناریو براساس این عدم قطعیت ها در برابر آینده اوکراین وجود ندارد و می توان سناریو های گوناگونی را مورد توجه قرار داد.

وی افزود: آنچه اکنون دیده می شود این است که روسیه با مسیر اقتدار گرایانه پوتین تلاش دارد با پوز خندهای معنا دار در مسیری مغرورانه در میان تابعین خویش قدرت را در عرصه عمل نشان دهد. از منظری دیگر چنین رفتار اقتدار گرایانه ای زمینه های نحریک پذیری بیشتری را از سوی رقبا فراهم می کند. ایالات متحده آمریکا به عنوان ابر قدرت به جای مانده از قرن بیستم براساس سناریو های چهار گانه اندیشکده رند در سال ۱۹۹۵ میلادی تحت عناوین دنیای پر دردسر گالیلر، چین خان ، زای باتسو و نبرد های سایبری نگران آینده ابر قدرتی آمریکا در قرن بیست و یکم در استمرار قرن بیستم بود و لذا سناریو های آینده جهان را به گونه ای طراحی کرده است که زمینه ساز و زمینه پرور حفظ آینده قدرت آمریکا به عنوان یک ابر قدرت در نظر جهانی باشد. لذا در این منوال نزدیکی روسیه با قدرت نظامی پر ابهتی که از آن سراغ گرفته می شد به اروپای متحد با مرکزیت قدرت اقتصادی آلمان برای آمریکایی ها خطرناک بود چرا که آن ها با خوبی می دانند روسیه دیگر رقیب استراتژیک آمریکا یا دگراستراتژیکی نیست. چنانکه هانتینگتون در مقاله ای به سال ۱۹۹۰ میلادی این را گوشزد کرد.

سناریو «زخم کهنه»؛ محتمل ترین آینده پیش روی اوکراین

وی تصریح کرد: بزرگنمایی روسیه توسط کسینجر و آنچه که بعد ها به عنوان تقابل برجنسکی دیدیم که تلاش کرد از اوکراین در مرحله نخست تحت عنوان سوئدیزه کردن اوکراین نام ببرد و سپس در زمان اوباما بر این منطق پای فشرد که آمریکا باید در اوکراین برخلاف نظر قبلی خود مسیری را باز کند که در این مسیر پرورش نیروهای چریکی در مقابل روسیه شکل بگیرد، هم اکنون در ۲۰۲۲ نشان می دهد که این گفته پیاده شده است و نماد آن زلنسکی است که با وجود پیشینه هنرپیشگی طنز امروز به عنوان چریکی معنا دار در صحنه رهبری نیرو ها را بر عهده دارد و می تواند به خوبی طی دو ماه در برابر یکی از ارتش های جهان قدرت اوکراین را در پشتیبانی های خود به نمایش بگذارد و مسکوا را غرق کند تا جاییکه تلویزیون دولتی روسیه از آغاز جنگ جهانی سوم حرف می زند. این محیط بسیار لغزان و هر لحظه منتظر شگفتی های بیشتر است، این محتمل ترین آینده پیش روی اوکراین است و من اسم این سناریو را «زخم کهنه» می گذارم چون نشان دهنده زخمی است که می تواند بین روسیه و کشور های اروپایی باقی بماند.

وی ادامه داد: اکنون می بینید که نخست وزیر انگلیس در اوکراین در کنار زلنسکی قدم می زند و نخست وزیر و رییس جمهور آلمان به واسطه موضع گیری های نزدیک با مسکو در گذشته نزدیک و در حال در برابر مقایسه با دیگر کشور های اروپایی کمتر در حمایت از اوکراین بودند و این زمینه ساز عدم پذیرش آن ها در پایتخت اوکراین می شود لذا زخم کهنه شدنی ترین سناریو برای جنگ اوکراین است که می تواند سال ها این معنا را بوجود بیاورد. سناریو بعدی سناریوی کره ایزه کردن اوکراین است یعنی همانطور که کره جنوبی و شمالی در شرق آسیا زاییده ای منفی باقی می مانند این زخم کهنه از لحاظ ساختاری تجهیز شده و با ایجاد شکاف در اوکراین از زمینه های ساختاری موجبات شدت و حدت این زخم کهنه را بوجود بیاورد و این شکاف گسترده در آینده مورد بهره برداری های موجود و قابل پیش بینی در قرن قابل استفاده قرار بگیرد. لذا در کنار سناریو زخم کهنه باید به کره ای کردن اوکراین در این مبارزه جهانی اشاره کرد.

خرس روسی بال های عقاب آمریکایی را باز خواهد کرد

مطهرنیا با بیان اینکه سناریو سوم متوجه ایجاد فضای اتحاد غرب در برابر شرق است که می توان گفت سناریو ای شایان و نزدیک به شایسته برای ایالات متحده آمریکا است گفت: به این معنا که آمریکایی ها برای شکل دادن به نظم جهانی زمینه هایی فراهم کنند تا شدت نزدیکی اروپا و آمریکا وحدت در غرب را افزایش دهد. من قبلا در مصاحبه ای عرض کردم که خرس روسی بال های عقاب آمریکایی را باز خواهد کرد. این سناریو را بال های عقاب غربی می نامم به این معنا که بال های عقاب آمریکایی را در تمام غرب می گسترانند و زمینه اتحادی بر علیه چین را از هم اکنون به وجود آورده اند و نوعی تمرین برای آینده نظم نوین جهانی پدید اورده اند.

سناریو بال های عقاب غربی به گسترش ناتو می اندیشد

وی افزود: آمریکایی ها با وجود رقابت با بسیاری از کشور های اروپا در قرن گذشته با آن ها اتحادیه کشور های غربی را در آتلانتیک شمالی بوجود آورده است و جبهه غرب یا ناتو شکل گرفته است. سناریو بال های عقاب غربی به گسترش ناتو می اندیشد تا جایی که سوئد و نوروژ با وجود اینکه سعی داشتند بی طرفی خود را حفظ کنند گرایش خود به عضویت در ناتو را به نمایش گذاشته اند. سناریو چهارم سناریو شکاف بین المللی در عرصه ادامه جنگ به سمت گستره بین المللی است که هم اکنون از آن برای ایجاد فضای مناسب برای سناریو های دیگر بیشتر یاد می آید و آن سناریوی جنگ سوم جهانی است. لذا باید بر این نکته تاکید کنم که در باب سناریوی چهارم یعنی گسترش این جنگ به محیطی بین المللی تحت عنوان جنگ سرد اگر چه نسبت به سناریوی قبلی بعید و دور به نظر می رسد اما در مرز های امکان به احتمال خود را به نمایش می گذارد و اگر ترک های موجود در این زمینه به خوبی مدیریت نشود این احتمال نیز وجود دارد همان گونه که دموکراسی به معنای واژه ای معنا دار قاعده مند ولی نتایجی نامشخص دارد جنگ نیز به همان گونه است و جنگ قاعده آغازین دارد و اراده جنگ از سوی هر قدرتی صورت بپذیرد و وارد به عمل شوند جنگ آغاز می شود ولی کنترل آن به نفع شروع کننده جنگ نا مشخص است و بسیاری از قدرت های بزرگ در طول تاریخ جنگ ها را آغاز کردند ولی آغاز گری جنگ دلیل بر پیروزی نیست. به تبع گسترش این جنگ و جبهه بندی که در آن جبهه طرفداران جنگ و ضد جنگ را به وجود می آورد و نماد آن اکنون در عرصه بین المللی قابل ردیابی است و می تواند گستره بین المللی را داشته باشد و آوار اوکراین از جبهه اوراسیا به سمت خاورمیانه خود را نشان دهد و از آن سو به سمت اروپا و به این ترتیب با درگیر کردن کل نظام بین الملل در لبه اصطکاک باشد زمینه های ایجاد آتشی بین المللی را فراهم یم کند لذا سناریوی چهارم سناریوی آتش بین المللی خواهد بود.

چینی ها نمی خواهند درگیر شرط بندی بر روی اسب بازنده شوند

این کارشناس بین الملل در پاسخ به این سوال که در معادلات جهانی جنگ اوکراین نشان داد طرف هایی که دوست هم هستند یا به نوعی پشتوانه هم هستند و منافع مشترک دارند کدام ها هستند چین به طور واضح پشت روسیه قرار نگرفت ولی چین بر خلاف تصور در کنار روسیه قرار گرفت. نوعی صف بندی های جدید خود را نشان داد آیا این وضعیت می تواند به معادلاتی جدید رقم بزند؟ اظهار داشت: آنچه دیده می شود تجربه جنگ های جهانی و فراز و نشیب های قرن بیستم میلادی برای قدرت های بزرگ جهان است که ورود و خروج مشخص داشتند بازی برای بازیگرانی که روی اسب بازنده شرط بندی کرده اند بسیار بسیار سخت است. تشخیص اسب برنده در فضای کنونی جهان اگر چه به ظاهر ساده نشان می دهد ولی در عمل بسیار پیچیده است .چینی ها نمی خواهند درگیر شرط بندی بر روی اسب بازنده شوند و با وجود نزدیکی ها به مسکو اسب بازنده را مسکو و شخص پوتین تشخیص داده اند با وجود اینکه سعی دارند در کنش های سیاسی خود روسیه را از دست ندهند در صحنه ظاهر با توجه به جایگاه چین به عنوان قدرت در حال ظهور در قرن به این گونه عمل می کند ولی هند و پاکستان سناریو ای بدیل را به کار می برند و در ظاهر خود را در کنار روسیه نشان می دهند چون روسیه به واسطه نفوذ سنتی در این منطقه و ارتباطی با مسکو داشتند و در ماجرای افغانستان لبه های ارتباط وجود داشت و خود را به مسکو نزدیک نشان می دهند ولی در عمل چه آنچه که آن ها نشان می دهند موجبات ایجاد فضای حمایت از پوتین را فراهم می کند یا بیشتر شعار است در این بین ایران را می بینیم ایران که به هر ترتیب تلاش دارد حداقل مقابله با روسیه را در جنگ اوکراین به نمایش بگذارد و حداکثر همکاری با روسیه را در زمینه های مختلف دنبال کند، آینده نشان خواهد داد که کدام یک از بازیگران روی اسب بازنده شرط بندی کرده اند و کدام یک روزی اسب بازنده نشسته و با اسب برنده همکاری می کنند این واقعیت ها دیر یا زود خود را نشان خواهد داد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.