حجت الاسلام و المسلمین مهدوی راد، پژوهشگر قرآن گفت: از دست دادن این سرمایه اجتماعی یک خسران است تأکید کرد که همیشه استکبار جهل می خواست و به دنبال این بود که مردم نفهمند که کیستند و چه می خواهند و در آن صورت به زودی رام می شدند. کسانی که جنگ های نیابتی را انجام می دهند و سرمایه های بسیار را نابود می کنند، به این دلیل است که آگاهی ندارند باید در قبال سرمایه ای که خداوند در اختیارشان گذاشته، چه کنند و چه هدفی را در پیش بگیرند. همه اینها برخواسته از این است که آگاهی و ژرف وجود ندارد و ما در بخش عظیمی از آنچه در جامعه انجام می دهیم، به طرف این آگاهی ژرف حرکت نمی کنیم. بهتر است از تعارف کم کنیم و بر مبلغ بیافزاییم و به حقیقت و واقعیت، آنچنان که هست برسیم.
به گزارش جماران؛ به نقل از شفقنا، حجت الاسلام و المسلمین مهدوی راد، محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، «تفرقه» را بزرگ ترین و دردناک ترین فساد در امور مسلمانان دانست و راهکار رهایی از این فساد را «بیداری و آگاهی» عنوان کرد و گفت: در دعای «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ»، از خداوند می خواهیم که این فسادها را از امور مسلمانان اصلاح کند و جامعه اسلامی را به استواری، نیکی و درستی برگرداند، این خواسته بدین معنا نیست که خداوند سبحان مشغول کار شود بلکه بدین معناست که خداوند به من آگاهی، شعور، توفیق، درک و حس عمل عنایت کند تا در جهت صلاح امور مسلمین حرکت کنم.
وی تأکید کرد که اگر گوینده ای بر پایه معارف درست حرف بزند، کارگزاری براساس آموزه های استوار و درست کار کند، مبلغ به درستی تبلیغ کند و مربی به درستی تربیت گری کند، صلاح به وجود می آید وگرنه فساد گسترده می شود.
مهدوی راد معتقد است که پس از رفع فساد، خود به خود فقر نیز از بین می رود و قطعاً اگر این گام ها را برداشتیم، حال ما خوب خواهد شد و به مرحله معنوی، انسانی و الهی خواهیم رسید.
حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی راد با بیان اینکه دعا یکی از مهم ترین معارف دینی ماست و قالب های بسیار گوناگونی دارد، اظهار کرد: مضامین دعا گاهی اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، معنوی و گاهی حالت دلدادگی دارد، گویی گفت وگوی بسیار خاکسارانه و از سر سوز عاشق با معشوق است. وقتی در قالب دعا می گوییم: «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ»؛ اینطور نیست خداوند سبحان به صورت غیبی و بدون هیچ گونه زمینه ها و زمانه های بشری و مادی این حالت را رقم می زند، گویی من دعا می کنم و فردای آن امور مسلمین اصلاح شده باشد بلکه مضمون دعا با تلاش و پیگیری و سخت کوشی دعا کننده و با پشتوانه و توفیق الهی شکل می گیرد.
این محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، افزود: معارف دینی یک قاعده بسیار اساسی دارد و آن اینکه هر آنچه تحقق پیدا می کند، یک سبب و علت دارد. یعنی خداوند امور را از مجرای اسباب آن رقم می زند. این موارد به این دلیل گفته می شود که توجه شود وقتی من از خدای سبحان تقاضا می کنم که حال بدِ دل یا روح یا فکر من به حال نیک تبدیل شود و خداوند که حسن محض است، مرا که به سوء رفتار مبتلا شده ام، دگرگون سازد؛ اولین مولفه، نهیب به خود من است که باید حرکت و تلاش کنم. اینگونه نیست که من دعا بخوانم و بدون اینکه از من حرکتی باشد، منتظر باشم که نتیجه ای را ببینم. تمام این معارف قرآنی و روایی و آنچه از میراث ائمه می باشد(معارف ثقلین) در هم تنیده است یعنی باید معارف قرآنی را با سنت و سنت را با معارف قرآن تبیین کرد.
وی گفت: ما روزی حداقل ده بار می خوانیم «اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین» اولین نکته در ظاهر «اِیّاکَ نَستَعین» این است که من به عنوان عبد و به عنوان کسی که با معبود سخن می گوید، می گویم که فقط و فقط از تو استعانت می جویم. و با ساختار جمعی است یعنی ما مومنان و مسلمانان واقعی کسانی هستیم که فقط از تو ای خداوند بزرگ استعانت می جوییم. در حالی که خداوند به ما امر کرده است: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»، «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» به تقوا یاری برسانیم و برای کار خیر از دیگران یاری بجوییم «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا» همه یکدست ریسمان الهی را چنگ بزنیم و به بلندی ها برسیم. پس آیات دیگر قرآن چه می شود؟ اینها بدین معناست که در گذرگاه زمان من موظف هستم تلاش خود را کنم، اسباب را بجویم و زمینه ها را شکل دهم، و در زمانه مناسب آن دست به کار بزنم، بدانم که امام علی(ع) فرمودند که اگر کسی میوه را قبل از آنکه برسد، بچیند مثل کسی می ماند که بذر را در غیر از زمین خود پاشیده است که قاعدتاً نتیجه برعکس خواهد بود.
تلاش و کوشش و سپس طلب کمک از خداوند برای آنچه در اختیار ما نیست
مهدوی راد تصریح کرد: بنابراین من باید چارچوب و همه موقعیت را در نظر بگیریم و از اینجا به بعد مواردی است که در اختیار من نیست و من به آنها می گویم «اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین». یعنی کشاورز زمین را بارور می کند، دانه را هم می پاشد، اما اینکه وقتی سر برآورد و سرمای آنچنانی محصولات را از بین نبرد، دیگر در اختیار این کشاورز نیست. در حقیقت استعانت از خداوند برای جایی است که دیگر در اختیار من نیست.
«بد اندیشی، بدگفتاری، بدکرداری» فساد است
وی درباره دعای «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ»، اظهار کرد: «فساد» در اینجا در مقابل «صلاح» است که استواری، نیکی و ارزشمندی است و در مقابل آن فساد است از جمله: باری به هر جهتی، ناهنجاری، قانون شکنی، حال این فسادها در گستره اندیشه و فکر یا در افق های گفتار و بیان یا محدوده میدانی عمل باشد؛ به معنایی دیگر «بد اندیشی، بدگفتاری، بدکرداری» فساد است. در این دعا می خواهم که خداوند این فسادها را از امور مسلمانان اصلاح کند و جامعه اسلامی را به استواری، نیکی و درستی برگرداند، این خواسته بدین معنا نیست که خداوند سبحان مشغول کار شود بلکه بدین معناست که خداوند به من آگاهی، شعور، توفیق، درک و حس عمل عنایت کند تا در جهت صلاح امور مسلمین حرکت کنم.
وی ادامه داد: اگر گوینده ای بر پایه معارف درست حرف بزند، کارگزاری براساس آموزه های استوار و درست کار کند، مبلغ به درستی تبلیغ کند و مربی به درستی تربیت گری کند، صلاح به وجود می آید وگرنه فساد گسترده می شود. اولین گام این است که وقتی من دعا می کنم باید به مهم ترین، کارآمدترین و نقش آفرین ترین عاملی که صلاح را به وجود می آورد یعنی «معارف قرآن» برگردم و به آنچه که در معارف قرآن هست، عمل کنم آنگاه خداوند هم وعده داده است «الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا».
وی گفت: علامه طباطبایی نیز در ذیل این آیه فرمودند که این جهاد در همه اموری است که زندگی با آن مرتبط است، حتی دانش اندوزی و برای تمشیت معیشت زندگی حرکت کردن، همه اینها جهاد است و اگر برای خدا و در راه خدا باشد، خداوند یاری می رساند، اما اگر چنین پنداشته شود که کسانی فقط با رفتن به مکان های مقدس و ناله کردن و اشک ریختن کارشان به سامان می رود، قطعاً نادرست است.
«تفرقه» بزرگترین فساد و زمینه رهایی از این تفرقه و درگیری، «آگاهی و بیداری» است
وی «تفرقه» را یکی از سوزاننده ترین، دردناک ترین و بدبختی آفرین ترین امور مسلمین در حوزه فساد دانست و عنوان کرد: تفرقه یعنی اینکه هر کسی را به یک سویی بکشاند و درگیری ایجاد کند و دشمن هم کار خود را انجام دهد و به آمال خود برسد. زمینه رهایی از این تفرقه و درگیری، «آگاهی و بیداری» است. اگر جامعه بیدار و آگاه نشود، این فساد گسترده می شود. امام(ع) می فرمایند: «الجهل هو الموت الأکبر؛ نا آگاهی و جهالت بزرگترین مرگ است.» آن مرگی که نفس کسی بریده شود، طبیعی است و هر کسی در یک مرحله و زمانی از دنیا می رود، اما مرگی که به واقع هستی انسان را بر باد می دهد، «جهالت» است که شامل جهل به هدف، جهل به ابزار و جهل به مبدأ می باشد.
این محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، افزود: امام صادق(ع) در روایتی بسیار مهم فرمودند: «وَجَدْتُ عِلْمَ اَلنَّاسِ کُلَّهُ فِی أَرْبَعٍ؛ دانش مفید برای حال انسان را در چهار چیز یافتم.»، «أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ؛ اول اینکه انسان خدای خود را بشناسد.» حرکت اگر یک مبدأ مقدس و پاکی نداشته باشد، یک سکوی منزه، جاودانه و استواری نداشته باشد، به جایی نمی رسد. انسان هایی که خداشناس هستند و می دانند که او بر «مرصاد» است، می دانند که او «بصیر» است و همه آنچه را که انجام می دهند، می بیند و «سمیع» است هر آنچه که می گوید، می شنوند؛ این انسان حتی کوچک ترین حرکتش را بدون معنادار کردن انجام نمی دهد بنابراین بسیار مهم است که انسان به یک ناظرِ حاضرِ حسابگر معتقد باشد.
«وَ اَلثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ؛ دوم اینکه بدانی با تو چه کرده» ما متأسفانه معارف بسیار بلند، عزیز و زندگی ساز ثقلین را حالت بسیط و به اصطلاح یک نوعی به ظاهر عرفانی و معنوی که آن هم بازی است، تبدیل کردیم. دین پایه زندگی است و زندگی متعالی آمیخته به معنویت را می خواهد.
چه بدبختی و فسادی بالاتر از اینکه انسان به داشته هایش آگاهی نداشته باشد
باید بدانیم که خداوند چه ابزاری را برای زندگی در اختیارتمان گذاشته است، به قول عرفا جهاد اکبر تو تا، هستی، چشم، قلب، گوش، زبان، دست، قدرت فهم و درک، زمین، آسمان، درختان و دریاها و در یک کلمه همه آنچه در زمین هست را خداوند در اختیار ما قرار داده است و همچنین قدرتی به تو داده که می توانی دریا، کوه ها، دره ها و… را در اختیار بگیریم.
«مَا صَنَعَ بِکَ» یعنی آگاهی از اینکه تو چه داری، اگر ندانی که چه داری و دیگری بداند که تو چه داری، آنچه که داری را می بَرد و تو هم که در حال نظاره هستی، نمی دانی چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چه بدبختی و فسادی بالاتر از اینکه انسان آگاهی نداشته باشد به اینکه خداوند چه در اختیار او گذاشته است؟!
مهدوی راد گفت: جوامع اسلامی امروز را نگاه کنید، درگیری دارند، استکبار نفت و اورانیوم آنان را می برد یا به معنایی دیگر مهم ترین اشیاء و مواد ارزش دار اینان را می بَرد و در مقابل آن اسلحه می فروشد؛ این از «جهل» است.
«وَ اَلثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ؛ سوم اینکه بدانی او از تو چه خواسته است.» خداوند چشم، دست، زمین، دریا و… را به چه دلیلی به تو داده است؟ اولین اراده خدا در مخلوق و انسان این است که عبد باشد و ذلیل و خوار نباشد و باید همه این ابزار را در جهت عزت خود به کار بگیرد که اگر به کار نگیرد قطعاً ناشی از جهل، کسالت، فشل بودن و پویا و متحرک نبودن است.
«وَ اَلرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ؛ چهارم اینکه بدانی چه چیز تو را از دینت خارج می کند» این عبارت نشان می دهد که دین برای زندگی است. مهم این است که بشناسیم چه چیزی نمی گذارد که ما از معارف دینی برای زندگی برتر و به تعبیر قرآن جامعه اعلی استفاده کنیم. لذا باید آسیب شناسی کنیم و هدف گیری های آنها را نشان دهیم. تحریفی که بر معتقدات ما روا می دارند را جلو بگیریم. پس اینکه اینها شد، جامعه به صلاح می رود. و سپس «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ» معنا می یابد و یعنی اینکه خدایا به این امت و من به عنوان فرد و به جامعه به عنوان مجموعه ای که از این «من ها» تشکیل می شود، اولاً: «درک و آگاهی»، دوماً «قدرت و اراده و همّیت برای اجرای آنچه به درستی فهمیده است»، سوماً «برای رسیدن به مقصودی که خداوند خواسته است» عطا کن؛ پس از آن امور مسلمین اصلاح و فساد برطرف می شود.
وی معتقد است که اگر فساد از امور مسلمین برطرف شود، به صورت طبیعی فقر هم از بین می رود. «اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاکَ».
این محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، تأکید کرد: اولین وجهه و چهره روشن غنای الهی بی نیازی از همه چیز است. در روایت آمده غنی آن است که از آنچه در دست مردم می بیند، احساس بی نیازی کند. و فقیر آن است که احساس نیازمندی کند. گاهی انسان میلیاردها دارد، اما مدام نقشه می کشد که میلیون دیگری را نیز به چنگ بکشد و این انسان قطعاً فقیر است!
غنی نیز آنست که چشم، دهان و ذهن سیر باشد و به دست مردم نگاه نکند. خداوند غنی علی الاطلاق است، این غنای علی الاطلاق را باید با دعا به بندگان خود عرضه کند که بنده احساس بی نیازی از «مردم» و نیاز مطلق به «خداوند» کند. وقتی انسان نیاز مطلق به خداوند داشت و بی نیاز از دست مردم بود، سفره های فقر پُر می شود. انسانی که در جیبش آن چیزی را دارد که زندگیش را فربه می کند، اولین گامش این است که حقوق واجب (خمس و زکات) را ادا می کند، مستحبات(انفاق) را انجام می دهد و سپس به مرحله ایثار می رسد. خداوند از بنده اش نخواسته به اجبار یک پنجم از مالش را بدهد و در واقع قانون و اجرای قانون است. آنکه فقط نماز واجبات را می خواند خیلی کار مهمی نکرده، اگر دل شب را برخیزد و با ناله های آنچنانی در محضر خداوند خاکساری کند، مهم است.
این محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، درباره اقدامات لازم برای از بین بردن فقر، گفت: حرکت برای زدایش فقر این است که انسان خود را فقیر الی الله و غنی از دیگران تلقی کند، نتیجه آن این می شود که هر چه را که اضافه دارد، خرج می کند. «یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ».
وی ادامه داد: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ؛ برّ یعنی نیکی علی الاطلاق، به برّ نمی توانید دست پیدا کنید، «حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» مگر آنکه از آنچه به آن عشق می ورزید، انفاق کنید. مَثَل معروف که می گویند روغن ریخته را نذر حضرت عباس کردند، کار مهمی نیست. اگر کت و شلوار گران قیمتی درست کنید و بعد که در آستانه پاره شدن قرار گرفت، به کسانی که نیاز دارند، بدهید. کار مهمی نکردید.
اگر به نیکی علی الاطلاق دست پیدا کردید، به مرحله «حسن حال» می رسید
وی در توضیح دعای «اللَّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِکَ» و با بیان اینکه اگر به نیکی علی الاطلاق دست پیدا کردید، در این صورت به مرحله «حسن حال» می رسید، تصریح کرد: انسان فطرتاً نیک، پاک و حق جو است، وقتی به سوی اصلاح امور مسلمانان حرکت کرد و از آن طریق فقر را زدود و در حدی که در توانش بود در جهت زدودن فقر حرکت کرد و دید که وجودی مفید و نقش آفرین است و در زندگی انسان ها، منشأ اثر است، حال دل و ذهنش خوب می شود و به معنویت می گراید و خشنود می گردد که خداوند هم از او راضی است.
کاربرد پیام های این دعا در جامعه ما در حد ۱۵ درصد است
مهدوی راد در پاسخ به این پرسش که معتقدید تا چه میزان به این دعا توجه داریم و پیام های آن را در زندگی امروزمان در عرصه های مختلف، به کار می بریم؟ گفت: اگر تعارف را کنار بگذاریم، باید بگویم کاربرد پیام های این دعا در زندگی ما بسیار کم و شاید در حد ۱۵ درصد باشد که اثرات عدم توجه به پیام های این دعا نیز در جامعه نمایان است. البته باید اشاره کنم که در مراحلی، توجه ما عمیق نیست و خیلی سطحی است. اما به هر حال از سوی عده ای حرکت هایی برای رسیدن به کسانی که زندگی شان سامان ندارد، دیده می شود و بسیار عالی است. نکته مهم این هست که رسیدگی به دیگران، در واقع سطح قصه است. اگر جامعه آگاهی پیدا نکند که باید خودش حرکت و تلاش کند، اگر انسان مقدس باشد، نماز شب خوان باشد، اما نداند که مسیر حرکت کجاست، نداند که چه سرمایه ای در اختیار دارد، نداند که به این سرمایه چطور می تواند دست پیدا کند، عاقبت خوشی نخواهد داشت.
وی عنوان کرد: این آیه بسیار حیرت آور است «لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»؛ قریب به اتفاق مفسرین می گویند که ما در زبور نوشتیم بعد از اینکه در تورات نوشتیم (ذکر را تورات تفسیر می کنند) یا برخی تفاسیر دیگری دارند، به نظرم می آید که همه اینها بی اساس است. تفسیر دقیق این است: لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ؛ یعنی ما در زبور به صورت یک قاعده نوشتیم که صالحان هم بعد از بیداری، آگاهی و رشد به وراثت زمین می رسند.
من اولین بار با این آیه اینگونه مواجه شدم و مرحوم حضرت آیت الله العظمی صانعی که حق عظیمی بر گردن من و بسیار از شاگردانشان دارند، این آیه را اینطور تفسیر کردند و بعدها که خودم اندکی اهل تفسیر شدم، همه تفسیرهای شیعه و سنی را نگاه کردم، یک یا دو مفسر دقیقاً به همین مطلب توجه کردند که «ذکر» ذکر است.
وی به برخی از ناآگاهی های مردم اشاره و اظهار داشت: وقتی مردم ندانند که چقدر نفت، معادن و سرمایه اجتماعی دارند، در حقیقت در نا آگاهی به سر می برند. مهم ترین بهره انبیاء برای رسیدن به اهدافشان، استفاده درست از همین خلاقیت ها و قدرت های انسان هایی بود که امروز به آنها سرمایه اجتماعی می گویند.
این محقق و پژوهشگر برجسته قرآن، با تأکید بر اینکه باید بدانیم هر عمل در چه حدی ما را به اهدافی که داریم، نزدیک می کند، گفت: برخی از افراد از آگاهی به معنای واقعی کلمه تهی هستند. وقتی کسی حاضر است، بسیار هزینه کند برای مجالسی که جز خود مشغول کنی و گاهی هم آمیخته به توهین به دیگران چیزی ندارد، معلوم می شود که آگاهی ندارد و معلوم می شود از آنچه که باید به آن بپردازد، هیچ نمی داند که اگر بداند درست عمل می کند.
از دست دادن سرمایه اجتماعی خسران بزرگی است
وی افزود: یکی از مواردی که دچار ناآگاهی شدند، برخی از مبلغان هستند. ما چقدر سرمایه گذاری می کنیم تا مردم یک ساعت سخنرنی منبری را گوش دهند که علی رغم این هزینه ها، حتی یک مطلب مفید ندارد که با کمال تأسف ساعت ها از صفحات و زمان های صدا و سیما این چنین است. گاهی هم ما را مقصر می دانند که شاید هم درست نباشد.
من چند سال پیش به شهری برای منبر رفتم، یکی از شاگردان قدیمی، من را سوار ماشین کرد و گفت که در شهر گردشی کنیم. رفتیم و مجالس را دیدیم، از جلوی یکی از بزرگترین مجالس آن شهر رد شدیم، قطعاً بیش از ۵۰۰ نفر بیرون شبستان و در خیابان ایستاده بودند، شاگردم به من گفت: استاد می دانی این جمیعت برای چه ایستادند؟ ایستادند، منبری منبرش تمام شود و وارد شوند و بعد سینه زنی و نوحه خوانی کنند. این سرمایه اجتماعی کم چیزی نیست، چه کسی به این سرمایه آسیب وارد کرده است؟ از دست دادن این سرمایه اجتماعی یک خسران است.
استادی به ما می گفت که اگر پای منبرتان ۲۰۰ نفر نشستند، شما ۲۰۰ ساعت عمر تلف کردید و بیاندیشید که با ذهنیت مردم چه کار کردید.
مهدوی راد اظهار داشت: «لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» عباد صالح مالک این زمین است، ولی اگر آگاه شود که چه دارد، می تواند به وراثت برسد. کسی که صبح از خانه بیرون برود و هوا هم سرد باشد، اگر نداند که لباس گرم خوب دارد، بدون آن بیرون می رود و بیمار هم می شود. اما وقتی بداند که لباس گرم مناسبی هست، می پوشد. اینکه امام علی(ع) فرمودند: «ما مِن حَرَکَةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فیها إلى مَعرِفَةٍ؛ هیچ حرکتی در زندگی نیست مگر اینکه تو نیازمند به آگاهی هستی» این آگاهی حتی باید در خوردن یک لیوان چای هم وجود داشته باشد بدین صورت که قبل از خوردن چای، بدانی برای چه می خوری و چرا می خوری و نتیجه اش چه می شود.
حضرت علامه مجلسی در شرح باب ذکر اصول کافی در کتاب شریف مِرآةُ العُقُول فرمودند: تمام ارسال، رسل و انزال کتب برای ذکر، آگاهی و بیدار کردن بوده است. پیامبر(ص) هم فرمودند: من آمدم شما را آگاه کنم.
وی با بیان اینکه از دست دادن این سرمایه اجتماعی یک خسران است تأکید کرد که همیشه استکبار جهل می خواست و به دنبال این بود که مردم نفهمند که کیستند و چه می خواهند و در آن صورت به زودی رام می شدند. کسانی که جنگ های نیابتی را انجام می دهند و سرمایه های بسیار را نابود می کنند، به این دلیل است که آگاهی ندارند باید در قبال سرمایه ای که خداوند در اختیارشان گذاشته، چه کنند و چه هدفی را در پیش بگیرند. همه اینها برخواسته از این است که آگاهی و ژرف وجود ندارد و ما در بخش عظیمی از آنچه در جامعه انجام می دهیم، به طرف این آگاهی ژرف حرکت نمی کنیم. بهتر است از تعارف کم کنیم و بر مبلغ بیافزاییم و به حقیقت و واقعیت، آنچنان که هست برسیم.
مهدوی راد در پایان گفت: در دعای «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ» جملات بسیار لطیف هستند و یکی پس از دیگری متصل به هم می باشند. از خداوند با همه وجود می خواهیم که آگاهی، همت و همیّت حرکت برای اصلاح خود و دیگران را به ما عنایت کند و از همین مسیر به ما توفیقی را عنایت نماید که در جهت زدایش فقر اگر امکانی در اختیارمان هست، حرکت کنیم. قطعاً اگر این گام ها را برداشتیم، حال ما خوب خواهد شد و به مرحله معنوی، انسانی و الهی خواهیم رسید.