«اگر تمام انبیای عظام جمع شوند در یک شهری و در یک کشوری، هیچگاه با هم اختلاف نمیکنند، برای این که تزکیه شدهاند، علم و حکمت را بعد از تزکیه در نفس دارند. گرفتاری همه ما برای این است که تزکیه نشدهایم.» امام خمینی(س)
اگر «تربیت» از روشهای متعالی و اهداف عالی که هر فرد از افراد جامعه را متحول میسازد و شخصیتهایی جامع با رفتار و عملکردهایی کامل میپرورد حذف گردد، از انسان هویتی باقی نمیماند و او سرگردان و متحیر پیوسته به هر سو میرود ولی راهی نمیجوید. ازسویی، تربیت با همه اهمیتی که دارد در صورتی به اوج میرسد و تحولزا میگردد که به چشمه سار زلال اخلاق، فرهنگ و معارف الهی متصل باشد و این چشمهسار، آموزشها و راهنماییها و مقصدنماییهای قرآن کریم است که به طور مستقیم از جانب پروردگار بر قلب پاک پیامبرش نازل شده و با آغاز بعثت در نهرهای زندگی بشر جاری گردیده است.
بشریت هر چه دارد از بعثت دارد و تربیت از بزرگترین داشتههای بشری است که پیامبر و رسالت جهانی او به انسانها از هر نژاد و زبان و ملیت و به هر جامعه در گستره ارض بخشیده است. این است که باید به این حقیقت رسید که: «قرآن کریم یک سفرهای است که خداوند تبارک و تعالی به وسیله پیغمبر اکرم در بین بشر گسترده است که تمام بشر از آن هر یک به مقدار استعداد خودش استفاده کند.»(1) این سفره، بسیار وسیع است و مائدههای آن دارای تنوع و لذتهای معنوی و پاک و رحمانی و طراوتبخش دلهای مضطرب و جانهای پریشان. لذا ندای وحی است که همواره بلند است هان ! ای بشر برخیز و بنگر، و بیندیش و از خود به در آی، نگاه خویش را به افقهای بیکران بگشا و زیباییها و شرافتها، عزتها و کرامتها، آزادیها و استقلالها، و پروازها با بالهای عقل و عشق را تجربه کن. «هست» باش، از «خود» باش! و این خود، خویشتن الهی توست، خاستگاه توست، فطرت و سرشت توست. و همه اینها را با تربیت بیاب، تربیتی که بعثت با گسترش رحمت و اخلاق و پرورش بشری و انسانی بنیان نهاد.
تربیت، اساس و بنیان ماموریت و رسالت همه انبیای الهی است. امری است حیاتی و بسیار ضروری که اگر انسان در تحقق آن نکوشد و مراحل و منازل آن را به مرور طی نکند، موجودی خطرناک برای جوامع بشری میگردد. پس بدانیم که [طبق سخن امام خمینی]: «همه انبیا که آمدند، برای تربیت این انسان است که اگر سر خود باشد، عالم را به هم میزند.(2)
همه پیامبران، اسوههای جامع و کامل در تربیت شدهاند. یعنی خودشان این راه را رفتهاند و به آثار آن رسیدهاند و به همین دلیل هیچگاه و در هیچ شرایطی به تضاد و تعارض با هم نرسیدند و این به دلیل تحقق همه مراحل و مراتب تهذیب و تزکیه در آنها بود: «اگر تمام انبیای عظام جمع شوند در یک شهری و در یک کشوری، هیچگاه با هم اختلاف نمیکنند، برای این که تزکیه شدهاند، علم و حکمت را بعد از تزکیه در نفس دارند. گرفتاری همه ما برای این است که تزکیه نشدهایم.»(3)
طاغوتهای زمان که بر ضد بشریت و سیطره بر انسان و بسط ظلم و جور بر عرصه خاک ظاهر شدند، هدفی جز این نداشتند که قدرتطلبیهای خود را در همه ابعاد به اوج برسانند و جنایتهایشان را هر چه بیشتر گسترش دهند و انسانها را در خون شناور کنند و در شکنجه و زجر بسوزانند و در همان حال که برنامهریز و نظارهگر این صحنههای دلخراش هستند،قهقهه مستانه سردهند و لذت ببرند! اگر تربیت انبیای الهی به ویژه تلاشها و مجاهدات پیامبراکرم(ص) نبود،طاغوتها و ستمگران و خونخواران رو به فزونی میرفتند و زمین و زمان و جوامع بشری از جنایات آنان بیشتر آسیب و زیان میدید. «اگر تربیت انبیاء نبود، همه کارتر بودند و همه هیتلر بودند. تربیتهای انبیا نجات داده این مردم را از حد حیوانیت و آن جنونی که انسان دارد در قدرتطلبی و شهوترانی.»(4)
و این گونه است که در گستره ارض و در تمام اعصار و زمانها و در میان همه نسلهای بشر، هر چه از تربیتهای صحیح و تحولزا و انسانساز و کامل و زیبا موجود است همه در پرتو بعثت و تربیت انبیا به طور عام و بعثت و تربیت نبیاکرم(ص) به طور خاص می باشد. و امید آن که انوار درخشان این تربیت الهی رو به گسترش گذارد.
ــــــــــــــــــــــ
1- صحیفه امام، ج14، ص387
2- صحیفه امام، ج12، ص423
3- صحیفه امام، ج 14، ص391
4- صحیفه امام، ج12، ص424
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی