روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مسئول ارشد نباید به مجرد رسیدن به کرسی وزارت یا ریاست جمهوری، مبادرت کردن به سفرهای خارجی نوع دوم را برای خود مجاز بداند. او باید مدتی وقت خود را صرف شناختن جایگاهی که در آن قرار گرفته است نماید، مدتی نیز برای شناخت روابط بینالملل وقت بگذارد و مدتی نیز برای مطالعه هر کشوری که قرار است به آنجا سفر کند وقت صرف کند تا بتواند مناسبات فیمابین و میزان ظرفیتهای طرفین برای انواع تبادلات و تعاملات را به درستی بسنجد و بعد از تمام این مقدمات درباره سفر تصمیم بگیرد.
به گزارش جماران؛ روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به لزوم تدوین منشور سفرخارجی مسئولان نوشت: اولین اصلی که باید در سفرهای خارجی مسئولین رعایت شود، اینست که واقعاً به سفر نیاز باشد. به عبارت روشنتر، سفر برای سفر صورت نگیرد بلکه برای محقق ساختن هدف مشخصی انجام شود.
اصل دیگر اینست که سفر در زمان مناسبی انجام شود. منظور از زمان مناسب، توجه به شرایط آب و هوائی و شرایط سیاسی و اموری از این قبیل نیست. هرچند بعضی از این امور نیز میتوانند در تعیین زمان سفر مؤثر و مفید باشند، ولی اینها را نباید پایههای اساسی یک سفر خارجی در سطح مسئولین کشور قرار داد. منظور اینست که یک مسئول ارشد نباید به مجرد رسیدن به کرسی وزارت یا ریاست جمهوری، مبادرت کردن به سفرهای خارجی نوع دوم را برای خود مجاز بداند. او باید مدتی وقت خود را صرف شناختن جایگاهی که در آن قرار گرفته است نماید، مدتی نیز برای شناخت روابط بینالملل وقت بگذارد و مدتی نیز برای مطالعه هر کشوری که قرار است به آنجا سفر کند وقت صرف کند تا بتواند مناسبات فیمابین و میزان ظرفیتهای طرفین برای انواع تبادلات و تعاملات را به درستی بسنجد و بعد از تمام این مقدمات درباره سفر تصمیم بگیرد. چنین سفری قطعاً بدون حواشی خواهد بود و با موفقیت و دستاورد قرین خواهد شد.
سومین اصل، سنجیدن جایگاه کشور مقصد، تمایل مسئولین آن و عوارض ناشی از سفر به آن کشور است. این سنجش اگر با کارشناسی دقیق صورت بگیرد میتواند در موفق بودن سفر و تضمین بیحاشیه بودن آن مؤثر باشد.
و اصل چهارم، بررسی امکان تحقق اهداف واقعی کشور از یک سفر خارجی به ویژه در سطح مسئولین ارشد است. این امکان اگر به درستی و با دقت بررسی شود و شوق و ذوق سفر کردن برای سفر کردن در آن دخالت نداشته باشد و با اموری از قبیل دست یافتن به ابزارهای تبلیغاتی همراه نباشد، میتواند سفر خارجی را با موفقیت قرین سازد و به دستاوردهای مشخصی برساند. در غیر اینصورت نهتنها دستاوردی برای یک سفر خارجی وجود نخواهد داشت، چه بسا زیانهائی برای کشور و برای خود مسئولینی که مبادرت به انجام چنین سفرهائی میکنند نیز به بار بیاورد و با حواشی زیادی نیز همراه شود.
با قطع نظر از بعضی اصول چهارگانهای که برشمردیم، تردیدی نیست که سفر رئیسجمهور رئیسی به مسکو از نظر زمانی (اصل دوم) بسیار زود بود. فقط 5 ماه بعد از استقرار در کرسی ریاست جمهوری برای کسی که سابقه اجرائی نداشته، زمان کافی برای رسیدن به موقعیت مناسب یک سفر خارجی مهم از نوع دوم نیست. انتظار اینست که این تذکر بدون آنکه حمل بر چیزی غیر از خیرخواهی شود، برای تصمیمگیری در سفرهای بعدی مورد توجه دولت سیزدهم قرار گیرد و تصور دولتمردانمان این نباشد که سفرهای فاقد زمینه میتوانند برای کشور مفید باشند.