پرسش اساسی ما، جمعی از اعضای جامعه دانشگاهی و اهل فرهنگ کشور، این است که در شرایطی که بلندپایهترین مقامهای سیاسی کشور از ایرانیان خارج از کشور دعوت میکنند به میهن خود بازگردند و نیز مصرانه از نخبگان میخواهند آنان را در برنامهریزی و اداره بهینه امور یاری کنند، چنین اقداماتی در عمل به چه نتایجی میتواند منجر شود؟
جمعی از اعضای جامعه دانشگاهی و اهل فرهنگ در اعتراض به قطع همکاری دانشگاههای شهید بهشتی و دانشگاه صنعتی شریف با محمد فاضلی و آرش اباذری به وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری نامه نوشتند.
به گزارش جماران به نقل از ایلنا، در نامه جمعی از اعضای جامعه دانشگاهی و اهل فرهنگ به وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری آمده است:
به نام حق
جناب آقای دکتر محمدعلی زلفیگل
وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری
با سلام
متأسفانه مطلع شدیم که دو دانشگاه بزرگ کشور، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه صنعتی شریف، همکاری خود را با دو تن از استادان برجسته، دکتر محمد فاضلی از گروه جامعهشناسی و دکتر آرش اباذری از گروه فلسفه علم، قطع کردهاند. اگر این قطع همکاریها به دلایلی علمی و دانشگاهی، از قبیل فقدان شایستگی در تدریس، پژوهش و ادای وظایف آکادمیک بود، جای اعتراض نداشت، اما تا آنجا که میدانیم و همکاران دانشگاهی این اساتید تایید میکنند، قطع همکاریها بر اساس چنین دلایلی نبوده است. نیز تا آنجا که میدانیم، سابقه کاری و تدریس و پژوهش این دو استاد جوان روشن و درخور افتخار است: یکی استاد جوان جامعهشناسی است که در سیاستگذاری و عرصه عمومی نیز حضور موثر دارد و دیگری استاد جوان فلسفه است که صلاحیت حرفهای خود را با انتشار آثارش در مهمترین مراجع نشر اندیشه فلسفی در جهان نشان داده است. همچنین، تا آنجا که میدانیم دانشجویان از شیوه و محتوای تدریس این دو استاد رضایت داشتهاند و دارند.
پرسش اساسی ما، جمعی از اعضای جامعه دانشگاهی و اهل فرهنگ کشور، این است که در شرایطی که بلندپایهترین مقامهای سیاسی کشور از ایرانیان خارج از کشور دعوت میکنند به میهن خود بازگردند و نیز مصرانه از نخبگان میخواهند آنان را در برنامهریزی و اداره بهینه امور یاری کنند، چنین اقداماتی در عمل به چه نتایجی میتواند منجر شود؟ آیا این تصمیمات موجب ناامیدی از امکان فعالیت علمی آزاد و مستقل نخواهد شد؟ آیا رواست دو دانشگاه مادر در پایتخت کشور بیپروا دست تطاول بر سرمایه انسانی خود بگشایند و افقی تیره پیش روی نسل آینده دانشگاهی بگشایند و سخن آنانی را که چیزی جز تیرگی در فضای فکری و فرهنگی کشور نمییابند تقویت کنند؟ آیا بهراستی ثبات داخلی و جذب حداکثری نخبگان مقتضی چنین اقداماتی است؟
ما، جمعی از اعضای جامعه دانشگاهی و اهل فرهنگ، به قطع همکاری دانشگاهی با این دو استاد معترضایم و خواستار آنیم که دانشگاههای مربوط و وزارت علوم، ضمن بازنگری در این تصمیمات، مانع مداخله افراد و نهادهای خارج از دانشگاه در امور دانشگاهی شوند.
ابراهیم آزادگان
سیدمحمدرضا ابنالرسول
محسن آزموده
مهدی آزموده
شهلا اسلامی
محمدرضا اسمخانی
ایمان آقابابایی
موسی اکرمی
کیوان الستی
حسن امیریآرا
مهدی انصاری
کاوه بهبهانی
حامد بیکران بهشت
بهمن پازوکی
یاسر پوراسماعیل
نعیمه پورمحمدی
سمیه توحیدلو
محمدرضا پویافر
حمیدرضا جلاییپور
غراله حجتی
مالک حسینی
هادی خانیکی
اسماعیل خلیلی
امیرحسین خداپرست
مریم خدادادی
آرمان ذاکری
محد راغب
جبار رحمانی
گودر رشتیانی
نجمه زارع
مسعود زمانی
مسعود زنجانی
سیامک زندرضوی
سیدحسین سراجزاده
مهدی سلیمانیه
احسان شریعتی
سارا شریعتی
حسین شیخرضایی
احمد شکرچی
مسعود صادقی
امیر صائمی
هادی صمدی
بابک عباسی
بیژن عبدالکریمی
مسعود علیا
مقصود فراستخواه
فروهر فرزانه
اسدالله فلاحی
امیراحسان کرباسیزاده
محسن کرمی
رضا کلاهی
روژین مازوجی
امیر مازیار
زهرا مبلغ
میثم محمدامینی
حسین معصومی همدانی
محمود مقدسی
محمود مروارید
محمدرضا مریدی
حسین مصباحیان
سیدحسین موسویان
سیدنصرالله موسویان
مصطفی مهرآیین
جواد میری
مهدی ناجی
امیر ناظمی
میلاد نوری
محمدرضا واعظ
حسین وفاپور
محمد یزدانینسب
سیدمحمود یوسفثانی
پینوشت: اسامی بالا تنها نام تعدادی از کسانی است که در ساعات اولیه متن این نامه را امضا کردهاند. جمعآوری امضا برای این نامه همچنان در جریان است و تا زمان تنظیم خبر بیش از 4200 نفر آن را امضا کردهاند.