انتشار فایل نامه محرمانه شورای نگهبان در بیان دلایل ردصلاحیت علی لاریجانی، در حالی از سوی سعید آگنجی خبرنگار ساکن خارج از ایران انجام میشود که یک ماه قبل از انتخابات ۱۴۰۰، همین خبرنگار با درز فایل صوتی مصاحبه محرمانه محمدجواد ظریف، با هدف بسترسازی حذف او از صحنه انتخابات ریاست جمهوری را فراهم آورد و همان جریانی که آگنجی در ویترین آن قرار دارد، هدف حاشیه رانی لاریجانی از عرصه سیاسی کشور را در دستور کار قرار داده است.
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: درحالی که رهبر انقلاب بعد از اعلام ردصلاحیت های انتخابات ریاست جمهوری اعلام نمودند به برخی نامزدها و خانواده آنها جفا شد و مطالبه ایشان جبران خطای ناشی از گزارشهای خلاف واقع بود، مردم و فعالان سیاسی، مخاطب این سخنان را علی لاریجانی دانستند. او از فردای انتخابات با انتقاد از رفتار اعضای شورای نگهبان تلاش کرد با دفاع از مبانی قانونی و شرعی این نهاد انقلابی، پیشنهادهایی را برای اصلاح رویه موجود ارائه کند.
انتشار فایل نامه محرمانه شورای نگهبان در بیان دلایل ردصلاحیت علی لاریجانی، در حالی از سوی سعید آگنجی خبرنگار ساکن خارج از ایران انجام میشود که یک ماه قبل از انتخابات ۱۴۰۰، همین خبرنگار با درز فایل صوتی مصاحبه محرمانه محمدجواد ظریف، با هدف بسترسازی حذف او از صحنه انتخابات ریاست جمهوری را فراهم آورد و همان جریانی که آگنجی در ویترین آن قرار دارد، هدف حاشیه رانی لاریجانی از عرصه سیاسی کشور را در دستور کار قرار داده است.
منطق طراحان بازی حذف نرم شخصیتهای نظام، بدین گونه است که با شناسایی کاراکترهای دارای وزن سیاسی بالا و رقیب احتمالی در برابر گزینههای جریان خاص، کوشش میکنند، اسناد محرمانه متعلق به این افراد را در اختیار خبرنگاران خارج قرار داده تا مسئولیت تبعات حقوقی آن را بر عهده نگیرند. سپس رسانههای داخلی این جریان با اتهام زنی و برچسبزنی به احزاب و شخصیتهای منتقد، تلاش میکنند انگاره کاذبی را در ذهن بزرگان و شخصیتهای عالی نظام تقویت کنند که مثلا، لاریجانی مقابل نظام و نهادهای انقلابی صفآرایی کرده است، حالآنکه در پاسخ لاریجانی، شاهد طرح نقدی «درون نظام» هستیم و در نقد او، اصل و ماهیت نهادهای انقلابی انکار نشده و البته نقد به عملکرد افراد، جدای از نفی جایگاه حقوقی نهادهای انقلابی است و حتی مقام معظم رهبری همواره ضرورت پذیرش نقد خود را مورد تأکید قرار دادهاند، زیرا نقد رهبر انقلاب، هرگز به معنای نفی اصل ولایتفقیه نبوده و نیست.
در این راستا، علی لاریجانی بعد از انتشار نامه محرمانه شورای نگهبان به تاریخ ۶/۵/۱۴۰۰، نامه پاسخ خود را که در ۲۷ مهر به این شورا نوشتهشده بود، منتشر کرد. لاریجانی مکرراً در فاصله ردصلاحیت های انتخابات تا به امروز در پیامها و نامههای متعدد از اعضای شورای نگهبان درخواست میکند، مهر محرمانه را از نامه برداشته تا امکان انتشار آن فراهم شود ازاینرو، نمیتوان از لاریجانی انتظار داشت سرحالی که تلاش خود را معطوف به حرکت در مسیر قانون برای احقاق حق مینماید، اسناد محرمانه را شخصاً منتشر نماید.
از سوی دیگر علی لاریجانی، نگاه نقادانه به عملکرد افراد داشته و در دفاع از سیاستهای کلی نظام یا ماهیت و اصل نهادهایی همچون شورای نگهبان یا قانون اساسی و اصل ولایتفقیه، در مقام مدافع برآمده و عملکرد این افراد حتی در یادداشتها و نامههای منتشرشده حکایت از نظرات کارشناسی و نقدهای درونی دارد. در همین راستا علی لاریجانی در پاسخ نامه شورای نگهبان، عملکرد اعضای آن را ظلم به خود نهاد شورا دانسته و مینویسد: «این روند، ظلم به خود این نهاد است، زیرا شورای نگهبان بالاترین مرجع حقوقی کشور است که، مطابق قانون اساسی، مکانت ویژهای دارد.»
رفتار لاریجانی نشان میدهد او در تمامی پیامها و کنشهای سیاسی بعد از اعلام ردصلاحیتش، کوچکترین تعرضی به جایگاه قانونی و مشروعیت «نهاد» شورای نگهبان نداشته اما بهطور مستمر، اصلاح «رویهها» و «عملکرد» اعضای آن را برای دفاع از انقلاب ضروری میدانسته است. لاریجانی پیشتر از این ماجرا و در پیام دعوت مردم به انتخابات، «اصلاح روالهای ناصحیحی که به اعتماد عمومی ضربه میزند» را مورد تأکید قرار داده بود. ظلمی که به تعبیر او در نامه به شورای نگهبان، نه ظلم به یک فرد بلکه ظلم به نهاد شورای نگهبان است که یک جریان تلاش میکند با بهرهگیری ابزاری از اعضای شورای نگهبان، از این نهاد بهعنوان مکانیزم قانونی حذف منتقدان جریان تندرو داخلی بهرهبرداری نماید.
ازاینرو، تفاوت لاریجانی با برخی تندروهایی که از فردای ردصلاحیت ها، جایگاه نهادهای حاکمیتی را انکار نموده و آن را زیر سؤال میبرند، این است که تمایز آشکاری بین نقد به عملکرد افراد و اعضای آنها نهادها با نفی جایگاه آنها قائل است و تلاش میکند با دفاع از جایگاه حقوقی شورای نگهبان، رفتار اعضای آن در ردصلاحیت نامزدها را فاقد وجاهت عقلانی و اخلاقی و حتی شرعی بیان نماید. لاریجانی در این راستا تأکید میکند «شورای نگهبان عالیترین مرجع قانونی کشور است و به همین دلیل بههیچعنوان نباید سلیقه گرایی و خط بازی در آن راه یابد. ممکن است پروژهای که دیگران دنبال میکنند توسط شورا تکمیل یا محقق شود، اما لطمهای به این جایگاه وارد میشود که جبرانشدنی نیست»
اگرچه، برخی تندروها در همراهی با رسانههای مخالف جمهوری اسلامی، تلاش کردند نقد علی لاریجانی به عملکرد اعضای شورای نگهبان را دستاویزی برای تقابل لاریجانی با نهاد شورای نگهبان قرار دهند اما لاریجانی در جای جای نامه خود به شورای نگهبان نشان داد، رویکردی مصلحانه داشته و با ارائه پیشنهادهایی به اعضای این شورا، کوشش کرده روش شورای نگهبان در ردصلاحیت ها را به نحوی بازنگری کند تا به تعبیر رهبر انقلاب، دیگر، به نامزدهای انتخاباتی و خانوادههای آنان، ظلمی وارد نشود.
خوانش های ناروای هدفمند
در چنین وضعیتی، برخی خوانشهای ناروای هدفمند و برنامهریزی شده، درصددند، ضمن مخدوش کردن سوابق طولانی لاریجانی در حاکمیت، محتوای نامه لاریجانی را تقابل با شورای نگهبان و نظام جلوه دهند. اقدامی که به هیچ وجه ، انطباقی با واقعیتهای موجود ندارد و سرچشمه آن در هدفگذاری حذف یا به حاشیه راندن شخصیت سیاسی توانمندی است که از ظرفیت زیادی در به چالش کشیدن هر رقیبی، برخوردار است. دیدگاهی که بقای خود در عرصه سیاسی را مشروط به حذف چهرههای پرنفوذ و مقتدر میداند و از هر فرصتی برای حذف و به حاشیه راندن چنین شخصیت هایی بهرهبرداری میکنند. اما نکته دورمانده در سناریونویسی این مدعیان، کم بها دادن آنان به درک و تیزبینی بالای مردم و نیز هوشی و پشت پردهخوانی مقامات ارشد نظام است.