روزنامه شرق در گزارشی نوشت: به‌ نظر می‌رسد این روزها دانشگاه آخرین سنگر سیاست‌مدارانی است که دیگر در قدرت رسمی جایگاهی ندارند و متعاقب یکدست‌شدن قوا به حاشیه رانده شده‌اند. افرادی که اتفاقا در دوران خود منشأ اثر بوده‌اند و حالا دیگر یا رد صلاحیت می‌شوند یا تهدید به دادگاهی‌شدن و آنها در این شرایط می‌کوشند تا با حضور در دانشگاه نشان دهند که سیاست آخر دنیا نیست.

به گزارش جماران؛ روز گذشته خبر رسید که علی لاریجانی با شروع کلاس‌های درس در دانشگاه‌ها مشغول به تدریس رشته فلسفه شده است؛ خبری که بعد از حواشی فراوان بر سر اینکه او قرار است در چه جایگاهی مشغول به فعالیت شود، پیامی روشن دارد که گویا علی لاریجانی بنا دارد دست‌کم عطای سیاست را به لقایش ببخشد و بعد از سال‌ها فعالیت مستمر سیاسی در مهم‌ترین مناصب که آخرین آن 12 سال ریاست مجلس بود، از سیاست فاصله بگیرد و دیگر به جای سیاست از فلسفه سخن بگوید و به‌ نظر می‌رسد که لاریجانی برای چنین شرایطی مقدمات را فراهم کرده است؛ چنان‌که همین چند وقت پیش مسئولیت امور راهبردی ایران و چین را به مخبر واگذار کرد تا دیگر جز عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام هیچ سِمتی نداشته باشد.‌

لاریجانی پس از پایان مجلس دهم دیگر در انتخابات مجلس نامزد نشد تا گمانه‌زنی‌ها به این سمت برود که او عزم ریاست‌جمهوری دارد؛ البته این گمانه‌زنی‌ها غلط نبود و او در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 نامزد شد. ثأثیر نامزدی لاریجانی در احتمال رد صلاحیت نیروهای اصلی جبهه اصلاحات باعث شد که زمزمه‌های حمایت فراگیر اصلاح‌طلبان از او مطرح شود؛ هرچند این موضوع مخالفانی هم داشت؛ اما به هر روی این احتمال مطرح می‌شد که اگر چهره‌های رأی‌آور اصلاح‌طلب و مورد اجماع نهاد اجماع‌ساز رد صلاحیت شدند، علی لاریجانی می‌تواند گزینه بینابینی خوبی باشد؛ زیرا او پیش از آن نیز و به‌ویژه در موضوع همراهی‌اش با سیاست‌های دولت در بحث برجام نشان داده بود که می‌تواند نیروی مورد قبول اصلاح‌طلبان باشد. از آن‌ سو گرچه جامعه روحانیت مبارز به‌عنوان مهم‌ترین تشکیلات سنتی اصولگرایان از سید‌ابراهیم رئیسی حمایت می‌کرد؛ اما شنیده می‌شد تمایلاتی به حمایت از لاریجانی در این تشکیلات و البته دیگر سنتی‌های اصولگرا وجود دارد. باری، به هر روی شورای نگهبان خط پایانی بر همه این‌ بحث‌ها کشید و با رد صلاحیت لاریجانی اصلا اجازه حضور انتخاباتی او را نداد؛ رد صلاحیتی که البته کم بحث‌ و نظر سرش نبود؛ از سخنرانی مقام معظم رهبری که گفتند: «در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند، جفا و ظلم شد» و خواستند که «دستگاه‌های مسئول جبران» و اعاده حیثیت کنند تا نامه تند صادق لاریجانی علیه شورای نگهبان و سپس استعفایش از این نهاد تا گلایه‌های مدام لاریجانی و درخواست او مبنی بر اینکه شورای نگهبان قید محرمانگی دلایل رد صلاحیتش را بردارد تا بتواند منتشر کند.

آخرین جایگاه لاریجانی مسئولیتش در پیگیری امور ایران و چین بود که او به اراده خوش از این مسئولیت خارج شد تا همه زمینه‌ها برای حضور او در دانشگاه پدید آید.

 

شباهت‌های شرایط لاریجانی و ظریف

 

شرایطی مشابه که برای محمدجواد ظریف هم رقم خورد و او نیز مانند لاریجانی با پایان دولت دوازدهم به دانشگاه رفت. شرایط لاریجانی و ظریف شباهت‌های دیگری هم دارد؛ اینکه ظریف گرچه در انتخابات نامزد نشد؛ اما اعلام کرده بود که تمایل دارد در صورت امکان باز هم وزیر امور خارجه باقی بماند. او در سال 98 در گفت‌وگو با تلویزیون «یورونیوز» گفته بود: «من دوست دارم که به دانشگاه برگردم و به تدریس خود ادامه دهم؛ اما تا زمانی که لازم باشد، در مقام خود باقی خواهم ماند تا به مسئولیت‌های خود عمل کنم. تا هر زمانی که مردم بخواهند، من به تلاش‌های خود ادامه می‌دهم». البته تمایل ظریف به ادامه کار در وزارت خارجه میسر نشد و کاملا قابل پیش‌بینی بود که با روی کار آمدن اصولگرایان در دولت، حتما ظریف به حاشیه می‌رود که چنین هم شد. از او به‌عنوان مهم‌ترین نامزد اصلاح‌طلبان هم یاد می‌شد؛ اما بعد از انتشار فایل صوتی او درباره مسائلی خاص در حوزه سیاست خارجی، ظریف دانست که حضورش در انتخابات تقریبا ناممکن است و همین شد که او به درخواست اصلاح‌طلبان پاسخ منفی داد و بار دیگر گفت که می‌خواهم به دانشگاه برگردم؛ چنان‌که به یاد داریم در آخرین جلسه هیئت‌ دولت در جمع خبرنگاران گفت: «مهم‌ترین کار من برجام بود و من بعد از این دولت به دانشگاه می‌روم».

 

سراغ علی مطهری را هم باید در دانشگاه گرفت

 

بالاخره آرزوی ظریف محقق شد، به دانشگاه رفت و حتی در اولین روز کاری‌اش به‌عنوان استاد دانشگاه از دفتر کارش فیلم گرفت و آن فیلم در فضای مجازی منتشر شد. افزون بر اینها گفتنی است که این‌ روزها سراغ علی مطهری را هم باید در دانشگاه گرفت و او نیز بعد از دوران نمایندگی‌اش در مجلس، کلاس را به هر جای دیگری ترجیح داده است.

به هر روی به‌ نظر می‌رسد این روزها دانشگاه آخرین سنگر سیاست‌مدارانی است که دیگر در قدرت رسمی جایگاهی ندارند و متعاقب یکدست‌شدن قوا به حاشیه رانده شده‌اند؛ افرادی که اتفاقا در دوران خود منشأ اثر بوده‌اند و حالا دیگر یا رد صلاحیت می‌شوند یا تهدید به دادگاهی‌‌شدن و آنها در این شرایط می‌کوشند تا با حضور در دانشگاه نشان دهند که سیاست آخر دنیا نیست.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.