رئیس قوه قضا با تکیه بر تجربههای دوران پرفرازونشیب مسئولیتهای پیشین و به دور از تعصب، بدبینی و بالانشینی در ساحت ادب و فرهیختگی قدم بر میدارد. نشانههای چنین تحولی در رفتار ایشان در ارتباط با طیفهای مختلف رسانهای، رسیدگی سریع به پروندههای حساس، رصد رسانهها و واکنش بهموقع به تذکر و نصایح دلسوزان، فروتنی و نشست و برخاست با طیفهای مختلف و حتی منتقد و در آخر دفاع از ساحت مرجعیت شیعه در ماجرای توهین به آیتالله صافیگلپایگانی هویداست.
به گزارش جماران؛ سیدجمال هادیانطبائیزواره در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «رئیس قوه قضائیه در سفر اخیر استانی و در مقابل فردی که او را آیتالله خواند، چنین گفت: «من آیتالله نیستم» . این نخستینباری نیست که محسنیاژهای از هنگام انتصاب بهعنوان رئیس قوه قضائیه در برابر چنین افرادی واکنش نشان داده است. هنگامی که در یکی از جلسات برای او تابلوفرشی با تصویر خودش آماده کرده بودند، از پذیرفتن و حتی دیدن این تابلوفرش امتناع و راه تملق را مسدود کرد. به نظر میرسد در کوران تغییرات و انتصابات دوره جدید شرایط تظاهر بیش از پیش فراهم شده است اما رئیس قوه قضا با تکیه بر تجربههای دوران پرفرازونشیب مسئولیتهای پیشین و به دور از تعصب، بدبینی و بالانشینی در ساحت ادب و فرهیختگی قدم بر میدارد. نشانههای چنین تحولی در رفتار ایشان در ارتباط با طیفهای مختلف رسانهای، رسیدگی سریع به پروندههای حساس، رصد رسانهها و واکنش بهموقع به تذکر و نصایح دلسوزان، فروتنی و نشست و برخاست با طیفهای مختلف و حتی منتقد و در آخر دفاع از ساحت مرجعیت شیعه در ماجرای توهین به آیتالله صافیگلپایگانی هویداست. این در حالی است که در روزهای اخیر نمونههای زیادی از مظاهر تملق در رسانهها منتشر شده است. آنجا که نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی روش رئیسجمهور را همان روش و سیره ائمه میداند!
شاعری در وصف وزیر صنعت شعری اغراقآمیز میخواند! و رئیس بهزیستی پس از دریافت حکم انتصابش از وزیر کار، آن را بر سر میگیرد! اینها نشانههای افول اخلاق است، اخلاقی که یکی از بدترین آفاتش چاپلوسی است تا آنجا که نبی مکرم اسلام که «اُتمّم مکارمالاخلاق» بود، فرمود: «بر صورت چاپلوسان خاک بپاشید». بیتردید یکی از عوامل ایجاد رانت و سوءاستفاده، رشوه و ارتشا، اختلاس، چاپلوسی و البته چاپلوسپروری است که متأسفانه در جامعه ما رایج است. این آفت، مدیر و مسئول و مردم عادی هم نمیشناسد بلکه عادت مذمومی است که در همه طیفهای جامعه ریشه دوانده و موجد پدیدآمدن رذایل فراوانی شده است و باید در برنامههای اصلاح و ترمیم فرهنگ عمومی مورد توجه و تأکید قرار گیرد. اما آنچه در این میان بر همه مسئولان و دولتمردان واجب و مهمتر از سد راه چاپلوسان است دوری از پدیده مذموم «چاپلوسپروری» است. اگر مسئولی از ذکر عناوین پرطمطراق و اغراقآمیز خوشش آید و تصور کند تعریف و تمجید طرفداران، علاقهمندان یا مدیران زیردست از سر خلوص نیت، بیان حقیقت و اطلاعرسانی صادقانه است، سخت در اشتباه است. در حقیقت اینجاست که پدیده چاپلوسپروری رخ مینماید و چاپلوسان فوجفوج وارد این مسیر تباه میشوند. به نظر میرسد رئیس قوه قضائیه، فارغ از همه عناوین اغراقآمیز مثل حضرت آیتالله، دکتر و قاضیالقضات، راه متملقان را برای نفوذ به ساحت قضاوت و عدالت مسدود کرده است. این رویکرد صائب و سلیم برای من که بیش از دو دهه است در ساحت فرهنگ تنفس میکنم و چاپلوسی و چاپلوسپروری را آفت بزرگ فرهنگ عمومی ایرانیان میدانم، مایه خرسندی و امیدواری است. بدون اغراق و تملق میگویم این تغییر رویکرد و رفتار مبتنی بر اخلاق و معرفت بسیار خوشایند است. امیدوارم این روش و منش به تمامی ارکان حاکمیت، مدیریت و فرهنگ عمومی ملت تسری یابد و کمترین تنبیه چاپلوسان برکناری از مناصبشان باشد.»