محمدرضا تابش نماینده ادوار مجلس می گوید: چین و روسیه نیز در دیپلماسی بین‌المللی با کارت ایران بازی می‌کنند و دنبال منافع خود هستند. در حالی که ما نباید اجازه دهیم که آنها از برگ برنده ما در تعاملات دیپلماتیک، منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کنند ولی ما بهره آن را نبریم. به نظرم باید هر چه سریع‌تر تکلیف برجام را روشن کنیم و به FATF بپیوندیم. اینها موضوعاتی است که می‌تواند در اقتصاد کشور و به تبع آن در معیشت مردم گشایش ایجاد کند و موجب افزایش رضایت‌مندی داخلی شود.

به گزارش جماران؛ روزنامه آرمان ملی نوشت: شرایط اقتصادی و معیشتی حاکم بر جامعه از یکسو و برخی عملکردهای غلط و ناکارآمدی‌ها از سوی دیگر باعث شده تا امروز جامعه نسبت به مسئولان و روندهای موجود چندان با دیده اطمینان نگاه نکند و در آینده پیش رو نیز نیز تردید کند. همین مسائل و تاثیر سایر اتفاقات مثل تحریم‌ها یا کرونا و نحوه عملکرد مسئولان، عمل نشدن به وعده‌ها و... نیز باعث کاهش یا از دست رفتن اعتماد مردم به مسئولان و دستگاه‌ها می‌شود.

لذا در این راستا باید عملکردها و رویکردها به نحوی باشد تا ضمن حل مشکلات مردم در حوزه اقتصادی و معیشتی موجبات رضایت و جلب اعتماد آنها نیز فراهم گردد که به نظر می‌رسد دولت فعلی قصد دارد در همین راستا گام بردارد. در همین راستا برای بررسی راهکارهای جلب اعتماد مردم و اولویت‌های پیش روی دولت «آرمان ملی» با محمدرضا تابش فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده ادوار مجلس به گفت و گو پرداخته است که می‌خوانید.

 بازگشت اعتماد عمومی کلید واژه‌ای است که بــارها از سوی مسئولان مطرح شده؛ اساسا باید رویکردها و عملکردها به چه سمت و سویی برود که این اعتماد به نحو مطلوبی بازیابی گردد؟

زمانی که مــردم انقــلاب کردند شعارها و آرمان‌هایی مدنظرشان بوده که دل‌هایشان را نرم و به سوی انقلاب و حضور یکپارچه در عرصه و صحنه هدایت کرده است. چنانکه رای بالای 98 درصدی آنها در جمهوری اسلامی متجلی است و باعث شده که این حکومت مستقر گردد.  لذا خیلی نباید پراکنده گویی کنیم، چراکه همه آرمان‌های مردم در نام جمهوری اسلامی مستتر است. حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و استقرار یک نظام مردم سالارانه  مبتنی بر آموزه‌ها و ارزش‌های اسلامی که متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی باشد  شعار و آرمان مردم برای روی کار آوردن جمهوری اسلامی  بوده است. حال باید ببینیم که چرا مردم بی‌اعتماد شدند. باید بگویم در دو بعد قضیه ما نتوانستیم اعتماد مردم را جلب کنیم و به مرور انتخابات ما هم از آن چیزی که مدنظر مردم بود دور و مشارکت کمتر مردم در صحنه را داشتیم که خود می‌تواند علت بی اعتمادی جامعه باشد. وقتی مردم رای خود را واجد اثر ندانند رویگردان می‌شوند. لذا باید یک نقطه عزیمت بازگشتی را داشته باشیم و افرادی در مسند کار قرار بگیرند که مورد اقبال عمومی هستند و مشارکت گسترده مردم در شکل گیری نهادهای انتخابی موثر باشد. البته اگر کسی فسادی و مشکلی دارد باید طبق ضوابط و مقررات قانونی با او برخورد شود. ولی نه اینکه به واسطه دیدگاه جناحی و گروهی کسی حذف شود. این یک بعد است که تضعیف شده و موجبات بی‌اعتمادی جامعه را فراهم می‌آورد. بعد دیگر نیز عمل به آموزه‌های دینی و اسلامی است. آیت ا... طالقانی که سالروز درگذشت او را گذراندیم چه تفسیری از اسلام و رای مردم داشت؟ مردم هم با دید و نگاه این افراد به جمهوری اسلامی رای دادند با دیدگاهی که شهید بهشتی و خود مقام معظم رهبری دارند و با دیدگاه‌های متحجرانه بسیار فاصله دارد. اما به مرور دیدگاه‌های دگم و دیدگاه‌هایی که منطبق با مقتضیات مکان و زمان نیست، دین را  از زاویه دیگری تفسیر می‌کند و شاید یک جاهایی هم صحبت از حکومت اسلامی همانطور که طالبان می‌گوید می‌کنند.

همین رویکردها را می‌توان از دلایل نارضایتی مردم  و بی اعتمادی بر شمرد.   نکته مهم اینکه مردم می‌گویند قرار بود  با برقراری انقلاب اسلامی عدالت، قسط  و مساوات برقرار شود و تبعیض، رشوه، دزدی و فساد رخت از جامعه بر کند و مردم از مواهب زندگی مادی خود لذت ببرند. انتظار هم همین بود که با منابع غنی کشور باید امروز مردم کشورمان بهره‌مند‌‌ترین مردم  از منابع باشند. اما مردم می‌بینند که آنچه فکر می‌کردند محقق نشد.  بنابراین راه بازسازی اعتماد عمومی بازگشت به شعارهای اصلی است که انقلاب اسلامی بر پایه آن شکل گرفت.  یعنی آزادی، حفظ استقلال و تفسیر درست از اسلامی که می‌خواهد با مقتضیات زمان و مکان جامعه را اداره کند.

البته حاکم شدن رای مردم به معنای واقعی و مهم‌تر از همه برقراری عدالت، برابری، مساوات و برقراری وضعیت اقتصادی مطلوب کار سختی است و نمی‌توان همه را با هم  انجام داد. اما اگر به مرور به اصلی‌ترین شعارهای مردم در انقلاب بپردازیم گره بازگشت اعتماد عمومی باز خواهد شد.  لذا باید مساله مبارزه با فساد و استقلال را جدی بگیریم. البته یک چیزهایی در ذهن مردم وجود دارد که باید ابهام زدایی شود و بهترین چیز هم این است که مسئولان در عمل نشان دهند که پای تحقق حرف‌هایشان در جهت پیشرفت کشور  و بهبود وضعیتی معیشتی و رفاهی مردم ایستادند.

 بازگرداندن این اعتماد و اقدام و عمل در این مسائــل که گفتید صرفا  در عهده دستگاه اجرایـــی خواهد بود یا ناظر بر عملکرد کلیت حاکمیت است؟

خیر، منظورم به کل حاکمیت است و البته الان نیز حرکت‌های خوبی صورت گرفته است. رئیس جمهور به سفرهای استانی می‌رود و  از نزدیک با مردم دیدار می‌کند که کار بسیار خوب و پسندیده‌ای است. رئیس قوه قضائیه به بازدید از زیرمجموعه‌ها مثل زندان‌‌ها و محاکم قضایی و دادسراها می‌پردازد که کار بسیار ارزنده و خوبی است، ولی این بازدیدها باید مبتنی بر تمهید مقدماتی باشد که وقتی رئیس جمهور یا رئیس قوه قضائیه قولی دادند آن قول برآورده شود، اما اگر به هر دلیلی این قول برآورده نشود بی اعتمادی را رقم می‌زند. قول‌ها و وعده‌ها  باید برآورده شود و در جهت آرمان‌ها و شعارهایی باشد که جمهوری اسلامی محقق کرده است. این موضوع نیز صرفا ناظر بر عملکرد یک دستگاه نمی‌شود و کل حاکمیت اعم از مجلس، دولت و قوه قضائیه همه باید به این موارد اهتمام داشته باشند و بازگشت به شعارها و آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی مبتنی بر دو مولفه مقتضیات مکانی و زمانی باشد.  

 

چین و روسیه در دیپلماسی بین‌المللی با کارت ایران بازی می‌کنند

 

 اولویت دولت فعلی برای عملکردها و اقدامات در کــدام حوزه خواهد بود؛ حل مشکلات اقتصادی و معیشتی در داخل یا مناسبات بین المللی و برجام؟

معتقدم مهم‌ترین اولویت جلب اعتماد مردم با اعمال سیاست‌‌های منعطفانه و مردم‌دارانه است. البته بسیاری از این اعتماد سازی در داخل منوط به چگونگی حرکت و عملکرد دستگاه دیپلماسی کشورمان  و ارتباطی که با خارج داریم است. باید شعارها و آرمان‌ها را با مردم سبک  سنگین کنیــم. در هر صورت نقطه اتکای ما مردم است و از ابتدا نیز هیچ قدرتی به جز مردم پشت این انقلاب نبوده است. حتی چین و روسیه نیز در دیپلماسی بین‌المللی با کارت ایران بازی می‌کنند  و دنبال منافع خود هستند. در حالی که ما نباید اجازه دهیم که آنها از برگ برنده ما در تعاملات دیپلماتیک، منطقه‌ای و بین‌المللی  استفاده کنند ولی ما بهره آن را نبریم. به نظرم باید هر چه سریع‌تر تکلیف برجام را روشن کنیم و به FATF بپیوندیم. اینها موضوعاتی است که می‌تواند در اقتصاد کشور و به تبع آن در معیشت مردم گشایش ایجاد کند و موجب افزایش رضایت‌مندی داخلی شود. بخشی از این رضایت‌مندی به تسهیل کار و خوش رفتاری و مردمداری است. بخش دیگر نیز پرداختن به معیشت و اقتصاد مردم و حل مشکلات این حوزه و ایجاد رضایــت در جامعه است. بنابراین پرداختن به معیشت و اقتصاد مردم باید در تعامل با کشورهای منطقه و دنیا رقم بخورد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.