سوال کلیدی این است آیا سکوت و بیتحرکی سیاستخارجی ایران در چنین شرایطی در فضای پیشگیریست؟ قاعدتا پاسخ خیر است چرا که پاکستان، عربستان، قطر، امارات، ترکیه و ...نخواهند گذاشت دیگ طالبان برای ایران بجوشد! بنابراین واکنشهای سیاستخارجی ایران در چنین شرایطی زیر ذره بین است حتی در قبال طرح آمریکا یعنی صلح با طالبان و آنچه در دوسهسال گذشته در دوحه قطر گذشته است روسیه و چین هم کنشگر نبودهاند!
به گزارش جماران؛ امید فراغت، روزنامهنگار در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: «ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه باید مراقب ابعاد پیدا و پنهان تحولات افغانستان باشد، در فضایی که طالبان حمایت بیچون و چرای پاکستان، عربستان، قطر، امارات، ترکیه و... را دارد سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر کنش باشد نه واکنش!
باید پذیرفت کشورهایی مثل پاکستان، عربستان، ترکیه، قطر و همچنین امارات و بحرین و... از اینکه ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه مطرح است، خشنود نیستند! بنابراین حکمرانانشان با کمک اربابانشان در فرآیند زمان به دنبال تضعیف قدرت منطقهای ایران هستند.
بنابراین در چنین فضایی سیاستخارجی ایران نباید در زمین چنین کشورهایی بازی شود! طالبان، پاکستان، عربستان، ترکیه و... در قبال ایران سیاست فریب و یا همان دوستی خاله خرسه را پیش گرفتهاند بر همین اساس سکوت و بیتحرکی ایران در چنین شرایطی بهترین پاداش برای آنان است!
به عنوان مثال کمکهای نظامی و مستشاری پاکستان و... به طالبان و اتهامی که جبهه ملی مقاومت پنجشیر افغانستان به پاکستان در خصوص حملات پهپادی میزنند قابل تامل و نگرانیست! قرار بر این بود بعد از خروج آمریکا از جغرافیای افغانستان همه افغانها در خصوص سرنوشت مملکتشان تصمیمسازی و تصمیمگیری کنند اما وقتی حساسیت و اصرار و دخالتهای پیدا و پنهان پاکستان و... در موجودیت فعلی افغانستان دیده میشود سوالات و ابهامات زیادی حادث میشود!
نکته مهمی که باید مورد توجه سیاستخارجی ایران باشد این است که فکر اولیه و خط مشی کلی کشورهایی مثل پاکستان، عربستان، ترکیه، امارات، قطر و... تضعیف و تقلیل قدرت منطقهای ایران است اما نکته مهمتر صلح اعراب با اسرائیل و نقشه راهی که آنان در منطقه خواهند داشت میتواند این ایده و فکر اولیه آنان را تا حدود بسیار زیادی پیشبینی درست کرد!
اما سوال کلیدی این است آیا سکوت و بیتحرکی سیاستخارجی ایران در چنین شرایطی در فضای پیشگیریست؟ قاعدتا پاسخ خیر است چرا که پاکستان، عربستان، قطر، امارات، ترکیه و ...نخواهند گذاشت دیگ طالبان برای ایران بجوشد! بنابراین واکنشهای سیاستخارجی ایران در چنین شرایطی زیر ذره بین است حتی در قبال طرح آمریکا یعنی صلح با طالبان و آنچه در دوسهسال گذشته در دوحه قطر گذشته است روسیه و چین هم کنشگر نبودهاند!
بر همین اساس باید سیاستخارجی ایران، چین و روسیه را واکنشی به واقعیتهای دوسه سال اخیر دانست، وقتی بحث منطقه پیش میآید ایران به عنوان یک قدرت منطقهای باید کنش باشد نه واکنش! بر همین اساس واکنش و اثر ایران در فضای مذاکرات دوحه مصداق روغن ریختهای است که ناگزیر نذر ایران و... کردهاند! اما طراحیها و نقشه راه واقعیتی است که در حلقه خودشان محفوظ است اما در محاسباتشان فکر نمیکردند جبهه ملی مقاومت پنجشیر تا حدودی برهم زننده نقشه و طراحیهایشان باشد! پس لازم است که در این زمینه، سیاستخارجی ایران مورد بازبینی و همچنین بازتولید و بازتعریف قرار بگیرد هر چند که دیر شده است!
بنابراین باید پذیرفت در خصوص برخی پیشبینیها و پیشگیریها و اتخاذ مواضع در سیاستخارجی ایرادات و اشکالات اساسی وارد است و به تعبیری موضوعات پیدا و پنهان دیر فهمیده میشود و همین مسئله موجب ایجاد هزینههای هنگفت به منافع ملت خواهد شد! گاه احساس میشود در زمینه اتخاذ مواضع در سیاستخارجی دچار رودربایستیهایی با برخی کشورهاست و چنین واقعیتی باعث شده نتوانند در زمان مناسب، اقدام و عمل درست به انجام برسد!»