اینکه عدهای در این گیرودار بگویند مقصر کشاورزی است که مدرن نیست، بله کشاورزی باید مدرن شود. اما باید بدانیم که کشاورز به تنهایی نمیتواند. شکافهای اجتماعی نیز دقیقا اینچنین پیش میآید که خوزستان با این همه رود نباید برنج بکارد و متهم میشود به کشاورزی سنتی، اما جای دیگر اجازه کشت سنتی داشته باشد. این تناقض را چه کسی باید پاسخ دهد؟
به گزارش جماران؛ قاسم منصور آلکثیر در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «مساله اصلی در خوزستان و دغدغه فعالان این استان تنها محیط زیست است و بس. مساله دستکاری نسنجیده طبیعت است که سالها فعالان، نسبت به تبعات آن هشدار و زنگ خطر را به صدا در آورده بودند.
جهان به این نتیجه رسیده که هر گونه دستکاری طبیعت، خلاف سیستم و چرخه طبیعی و زیستی است و ضررش بر کل جهان وارد میشود. تالابها ریههای کره زمین هستند. تالاب که نابود شود، همه ثروت غذایی، تثبیت زندگی طبیعی و تاثیرات اکولوژی که دارد و آثار دیگری که روی حفظ زمین و ... میگذارد، نابود میشوند.
دغدغه مردممان این است که چه لزومی دارد وقتی آب را پشت سد نگهداری، در حالی که در پاییندست، گنجینهای به نام تالاب وجود دارد و آن را از حق طبیعیاش بیبهره بگذاری؟ همه دنیا و افکار به این مساله متمرکز شدهاند که طبیعت نباید نسنجیده دستکاری شود. جنگل، رودخانه، بیشهزارها و... نباید دستکاری شوند.
اینکه عدهای در این گیرودار بگویند مقصر کشاورزی است که مدرن نیست، بله کشاورزی باید مدرن شود. اما باید بدانیم که کشاورز به تنهایی نمیتواند. یک وزارت به اسم کشاورزی و وزارتی به نام وزارت نیرو وجود دارند که کارشان این است. باید کارشناسی و اجرا کنند. چه انتظاری از کشاورزی داریم که در نیازهای روزانهاش مانده است؟ چگونه این کشاورز به سمت مدرن شدن برود؟ دولتها باید هزینه کنند، آموزش بدهند، سوبسید بدهند و مدرنیته کردن کشاورزی به هیج وجه کار کوچکی نیست. مگر میشود کشاورز و کشاورزی یکشبه مدرن شود؟ مدرن کردن کشاورزی نیاز به تکنولوژی دارد. تکنولوژی هم کار کشاورز نیست، بلکه کار و وظیفه دانشگاه است. کار وزارت کشاورزی است.
شکافهای اجتماعی نیز دقیقا اینچنین پیش میآید که خوزستان با این همه رود نباید برنج بکارد و متهم میشود به کشاورزی سنتی، اما جای دیگر اجازه کشت سنتی داشته باشد. این تناقض را چه کسی باید پاسخ دهد؟ بگذریم که برخی نیز زایندهرود را برای زیبایی و جذب توریسم هم میخواهند. در جایی معوض کشت بدهند و در جایی بگویند: کشاورز حق کشت ندارد!از طرفی باید دید سهم استانی مثل اصفهان نسبت به خوزستان از تراز تولید ناخالص ملی (GDP) کشور چقدر است که این استان به تنهایی این همه حجم آب را دارد مصرف میکند.
طبق قوانین بینالمللی در دنیا از هر یک مترمکعب آب بیش از 2.5 دلار امریکا درآمد و بیش از ۴.۵ کیلوگرم محصول برداشت میکنند، ولی در کشور ما به گفته متخصصان، از هر یک مترمکعب آب در حدود ۲۵ سنت امریکا درآمد و در حدود ۷۵۰ گرم محصول برداشت میشود. مردم این نوع نگرش را چگونه تحلیل کنند و بپذیرند؟ از تالاب که بگذریم، مشکل آب شرب روستایی نیز سالهای سال پروندهاش باز مانده و مشکل جدیدی برای خوزستان نیست. به اعتراف استاندار ۷۰۰ روستا مشکل آب دارند. امید روستاها تنها این روزنه حیات بود که با کمآب و خشک شدن رودها، هستی، حیات و اقتصاد ساکنان را با خطرات جدی مواجه کرده است.»