برگزاری مراسم برائت از مشرکان که احیا کننده آن، امام خمینی رحمه الله علیه بود، با حضور زائران و حج گذاران ایرانی که در سرزمین وحی حضور داشتند و با همراهی دیگر مسلمانان انقلابی کشورهای دیگر، رسمیت یافت و این حرکت انقلابی رسما به عنوان نشان اعتراض و فریاد برائت از مشرکان و دوری از سلطه حاکمان دارای زر و زور و دخالت آنان در کشورهای اسلامی بود که در سرزمین وحی توسط مسلمانان به جهانیان شناسانده شد.
به گزارش جماران؛ علی متقیان در یادداشتی به تبیین برائت از مشرکان، از زمان پیامبر (ص) تا کنون پرداخته است.
در این یادداشت میخوانیم:
«از روزی که ابراهیم خلیل الرحمن، ذریه خود را در سرزمین " ذی زرع" تنها گذاشت و با این دعا رَبَّنَا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتِی بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِیُقِیمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشْکُرُونَ ﴿ سوره ابراهیم۳۷﴾ ترک کرد و رفت؛این سرزمین پاک و طاهر، آماده عبادت موحدان و پرهیزکاران شد و تا امروز نقش ابراهیم و بنایی که به دستور الهی توسط ابراهیم خلیل و فرزندش تجدید بنا شد، پا برجاست و بابرکت.
همه ساله با آغاز ماه ذیقعده - که از جمله ماههای حرام است - هفته حج آغاز میشد. حاجیان کم کم آماده میشدند تا بار سفر بسته و مقدمات اعزام را فراهم کنند تا به سوی خانه دوست سفر کرده و اعمال حج تمتع را به جای آورند.حال که به بهانه این بلیه جهانی و خوف از بیماری «کوید ۱۹ » از حج جا ماندیم و در آغاز ماه ذیحجه که ماه برگزاری حج تمتع است، از باب وصفالعیش، یا زنده نگه داشتن نام و روش حج ابراهیمی به یکی از برنامههای جانبی که روح و آثار حج به شمار میرود،میپردازیم.
یکی از برنامههایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایام حج در سرزمین توحید و مهبط وحی اجرا شد و به دلیل اسرار ناگفتهاش نزد بعضی از مخالفان یا بیاطلاع یان و ناآگاهان پدیدهای نو و یا بعضا با نسبت بدعت درحج جلوه کرد، مراسم برائت از مشرکین بود که زائران ایرانی با تأکید رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی، در یکی از روزهای حضور در مکه و یا در سرزمین عرفات، در حد توان به نحو شایسته برگزار کردند و جهانیان برای برگزاری آن، انگشت تعجب بر دهان گرفتند، مساله مهم برائت از مشرکان توسط مسلمانان ایرانی و خارجی در مراسم عظیم حج است.امام (ره) به شایستگی تشخیص داده بود که زمانی خانه توحید به ازرش والای خود میرسد که خالی از بت باشد و مشرکان نقشی در این خانه نداشته باشند.
ایشان در یکی ار پیامهای حج چنین نوشتهاند "اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایی با صلابت و شکوه هر چه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ایرانی و غیر ایرانی با هماهنگی کامل با مسئولین حج و نماینده اینجانب... در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبنده برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان امریکای جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند. مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟
برداشت ما از این پیام این است که امام در این پیام علاوه بر ایرانیان، از دیگر مسلمانان بلاد مختلف میخواهد در شهری که اختصاص به خودشان دارد و مانند وطن خود نماز را در این شهر کامل میخوانند، شهری که ورود غیرمسلم درآن جایز نیست، در شهری که حتما و حتما بایستی خالی از شرک باشد، برسر دشمنان فریاد بزنند و دست آنان را از چپاول اموال دنیای اسلام کوتاه کنند چرا که لازمه مشرک بودن این نیست که جمعیتی براساس عقاید جاهلی به بتهای دست سازخود، کرنش کنند. متاسفانه شرک امروز مردم جهان که با جاهلیت مدرن مواجه هستند، این است که به جای بتهای دست ساز، قدرتهای به ظاهر خادم و در باطن، خائن را ستایش میکنند چون چشم دوختن به تأمین منافع مشرکان و کمک خواستن از آنها هم نوعی شرک محسوب میشود.
برگزاری مراسم برائت از مشرکان که احیا کننده آن، امام خمینی رحمه الله علیه بود، با حضور زائران و حج گذاران ایرانی که در سرزمین وحی حضور داشتند و با همراهی دیگر مسلمانان انقلابی کشورهای دیگر، رسمیت یافت و این حرکت انقلابی رسما به عنوان نشان اعتراض و فریاد برائت از مشرکان و دوری از سلطه حاکمان دارای زر و زور و دخالت آنان در کشورهای اسلامی بود که در سرزمین وحی توسط مسلمانان به جهانیان شناسانده شد. این مراسم که اعتراض و برائت از مشرکان نام گرفت، ابداع امام نبود، بلکه سنتی بود که ریشه در وقایع صدر اسلام دارد و امام خمینی رحمهالله علیه احیاگر سنت نبوی بوده است.جا دارد این واقعه را به عنوان الگو بازگو کرده و به نتیجهای دست یابیم که امام (ره) احیاگر مراسم برائت از مشرکان در ایام معاصر است و انجام این حرکت اسلامی، بدعتی در دین به حساب نیاید.
شهر مکه در سال هشتم هجری، بدون جنگ و خونریزی در آرامش تمام فتح شد. پیامبر (ص) پس از ورود به مسجد الحرام کلیددار کعبه را خواست تا در کعبه را بگشاید. پیامبر به همراه علی بن ابیطالب (ع) وارد کعبه شدند و بتهای درون کعبه را شکستند و کعبه را پاک کردند. پیامبر پس از نابودی بتها، در آستان در کعبه ایستاد. مورخین فضای مکه را اینگونه توصیف کردهاند که هنگامی که پیامبر در آستانه در کعبه ایستاده بود سکوتی مکه را فرا گرفته بود که گویا این مردم نفس نمی کشیدند. مردمی که حدود ۲۰ سال هرچه توانستند بر پیامبر ظلم کردند، امروز در شرایطی قرار گرفتهاند که شهرشان و جانشان در دست پیامبر است. پیامبر سخن آغاز کرد با حمد و ثنای الهی و شکرانه این فتح. سپس مردم مکه را مورد خطاب قرار داد که "فاذهبوا فانتم الطلقا" بروید همه شما را آزاد کردم. وقتی این سخن و دستور و کلمات مبارک پیامبر خاتمه یافت، گویا مردم مکه دوباره زنده شدند و صدای شادی از آنها بلند شد. پیامبر پس از چند روز اقامت برای دفع شر جنگ دیگری که به ایشان تحمیل شده بود،عازم منطقه «حنین» شد. «غزوه حنین» را به انجام رساند و به وعده خودش برای اقامت و ماندگاری در شهر مدینه وفا کرد و شهر مکه را به مقصد مدینه شهر ترک کرد.
شهر مکه فتح شد، بتهای درون کعبه شکسته شد، بخشی از مردم مکه مسلمان شدند، اما مکه همچنان در درفت و آمد مشرکان بود و در آن شهر منافعی داشتند. سال نهم هجری، آیات اولیه سوره «توبه» نازل شد. در ابتدای این سوره، برائت خدا و رسولش از مشرکان مورد تاکید قرار گرفته است. از جانب خداوند دستور رسیده که این آیات در جمع حاجیان و مردم مکه قرائت شده و تکلیف مشرکان مکه برای ادامه حضور در مکه روشن شود. آیات را پیامبر به دست یکی از اصحاب سپرد تا در مکه برای مردم بیان کند. پس از حرکت کاروان به پیامبر (ص) وحی شد، یا خودت آیات را در مکه بخوان و یا به دست فردی بسپار که اهل تو باشد. این تاکید الهی به پیامبر که یا خودت بخوان یا یکی از اهل خودت آیات را در جمع حاجیان و مکیان قرائت کند، نشان از اهمیت بسیار بالای این پیام دارد چون با این پیام تکلیف شهر مکه روشن میشد و براساس این آیات، خروج همه مشرکان که منافع زیادی در مکه داشتند، از شهر مکه را قطعی میکرد.
پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) ماموریت داد تا به سوی مکه حرکت کرده و آیات را از آن فرد گرفته و خود براساس آنچه ماموریت دارد در جمع مردم مکه و حاجیانی که از اقصی نقاط آمدهاند قرائت و دستورالعمل اجرایی آن را نیز اعلام کند.
حضرت علی (ع) وارد مکه شد. اعمال حج درحال انجام بود،اعمال حج را بجای آورد و تصمیم گرفت آیات را در محل عقبه منا که محل اجتماع همه حج گذاران است و یکی از مکانهایی است که در حج تمتع وقوف در آن جزو ارکان حج به حساب میآید و حضور درآن واجب است. در این سرزمین همه حاجیانی که صبح عید قربان وارد شدهاند ، بایستی تا ظهر روز دوازدهم وقوف کنند.
حضرت علی (ع) در محل عقبه «منا» همه حاجیان را جمع کرد و پس از تلاوت آیات اولیه سوره توبه که ماموریتش بود، مفاد قطعنامهای را اعلام کرد که از این به بعد مکه محل رفت وآمد مشرکان نیست و هیچ مشرکی حق ندارد وارد مسجدالحرام شود. کسی جز افراد با ایمان نباید داخل کعبه شود. عدهای هم پیمان رسول خدا هستند عهد و پیمانشان پا برجاست و کسانی که هم پیمان نبودند چهار ماه فرصت دارند شهر مکه را ترک کنند. این بیانیه و آیات و اعلام ممنوعیت ورود مشرکان به مکه، کاری بس سخت بود که جز به دست حضرت علی (ع) از عهده کسی دیگر برنمیآمد.
با اعلام این محدودیت و تمام شدن مهلت چهار ماه، شهر مکه به عنوان تنها شهر اسلامی شناخته شد؛ شهری که ورود غیرمسلمان به آن ممنوع و شهری شد برای تمامی مسلمانان. و در شان این خانه فرمود "ومن دخله کان آمنا".
این مقررات تدوین شده توسط علی بن ابیطالب (ع) در حال حاضر حتی به ظاهر شده در عربستان سعودی درحال اجراست و در تمامی ورودیهای سرزمین حرم تابلوی نصب شده که ورود غیرمسلمان ممنوع است.برای اجرای این دستور، عربستان دونوع ویزا صادر میکند، یک ویزای خاص برای تردد بین مکه و مدینه و برای دیگر مناطق ویزای دیگری صادر میکند.
نتیجه برائت از مشرکان در زمان رسولالله (ص) بر چیده شدن حضور مشرکان از شهر مکه بود و پیام انقلاب اسلامی که در فضای مکه پیچید و به گوش مسلمانان جهان که برای انجام فریضه حج آمده بودند رسید؛ علاوه بر فریاد زدن بر سر کشورهایی که نام مسلمان یدک میکشند و اسلام امریکایی را تبلیغ میکنند این بود که مسلمانان نباید تحت سلطه هیچ ابرقدرتی بروند که قصد دارند آنان را به هر بهانهای تحت سلطه خویش قرار دهند.»