سیدجلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا در مورد طرح مجلس برای ممنوعیت مذاکره مسئولان ایرانی با مقامات آمریکایی گفت: امروز که تیم مذاکرهکننده ایران با نظر نظام در وین حضور دارد و توافق در آستانه حصول است و کار به انتهای خود رسیده، این طرح کاملا بیمعناست. مجلس میخواهد مانع مذاکراتی شود که تا چند روز دیگر نتیجه میدهد. حتی معلوم نیست هدف آنها از اعلام وصول این طرح چیست. مشخص نیست که آیا به دنبال این هستند که نتیجه مذاکرات به نام روحانی ثبت نشود یا اهداف دیگری دارند. مشخصا افرادی که پشت این طرح هستند هیچ شناختی از مقوله منافع ملی ندارند.
به گزارش جماران؛ آرمان ملی نوشت: طرح ممنوعیت مذاکره مسئولان ایرانی با مقامـات آمـریکایی روز گذشته در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد تا بار دیگر شاهد اقدامی عجیب از سوی مجلس یازدهم در عرصه سیاست خارجی کشور باشیم؛ برخی نمایندگان که از ابتدای تاسیس همواره رسیدگی به مشکلات و مسائل جامعه و مردم را در اولویت چندم خود قرار دادهاند. مجلسی که با انجام وظیفه ذاتی خود میتواند دستان دولت را در عرصه سیاست خارجی باز کند اما هر روز با ارائه یک نظریه جدید احتمالا به دنبال محدودترکردن دولت در عرصه بین المللی است. این امر زمانی عجیبتر می شود که بارها سران کشور اعلام کردهاند تصمیمگیری در خصوص سیاست و روابط خارجی در شورای عالی امنیت ملی صورت میگیرد و سایر نهادها در این عرصه صرفا مجری مصوبات نهادهای بالادستی هستند. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفتو گویی با سیدجلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در بریتانیا داشته است که در ادامه میخوانید.
طرح ممنوعیت مذاکره مسئولان ایرانی با مقامات آمریکایی، دستپخت جدید مجلـس یازدهم است، این طرح چه آفتهایی را در پی خواهد داشت؟
امروز که تیم مذاکرهکننده ایران با نظر نظام در وین حضور دارد و توافق در آستانه حصول است و کار به انتهای خود رسیده، این طرح کاملا بیمعناست. مجلس میخواهد مانع مذاکراتی شود که تا چند روز دیگر نتیجه میدهد. حتی معلوم نیست هدف آنها از اعلام وصول این طرح چیست. مشخص نیست که آیا به دنبال این هستند که نتیجه مذاکرات به نام روحانی ثبت نشود یا اهداف دیگری دارند. مشخصا افرادی که پشت این طرح هستند هیچ شناختی از مقوله منافع ملی ندارند. در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی هر مقولهای نباید تبدیل به قانون شود. باید شرایط بهگونهای باشد که دستگاه دیپلماسی در هر دولتی بتواند با دستان باز با استفاده از تمامی اهرمها منافع کشور را تامین کند. مشخص نیست زمانی که دولت تا 40 روز دیگر میرود به چه علت چنین اقدامات لجبازانه در دستور کار مجلس قرار میگیرد. امروز حفظ منافع ملی در گرو این است که دولت بتواند با دستان باز کار خود را انجام دهد و مجلس نیز قانونی را وضع کند که گرهگشای مسائل کشور باشد؛ اما ایجاد اینگونه محدودیتها دخالت در امور اجرایی است. این موضوع در عرف به رسمیت شناخته نمیشود که مجلس در ریزترین مسائل اجرایی تعیینتکلیف کرده و برای دولت مانع ایجاد کند. مشخصا اگر هر دولتی بخواهد با مسئولین آمریکایی مذاکره کند در راستای تامین امنیت و منافع ملی این کار را انجام میدهد. مجلس باید برای این طرح خود توضیحات لازم را ارائه دهد. این قانون مشخصا آن چیزی نخواهد بود که منافع ملی کشور را تامین کند.
مجلـس در عرصه سیـاست خارجـی بـــاید چـه مواردی را در اولویت خود قرار دهد؟
مجلس در این مدت یکبار حتی پشتیبانی خود از دولت را اعلام نکرد و حداقل حمایتها را از دولت دوازدهم نداشت. عدمحمایت این باور را در کشورهای دیگر ایجاد میکند که دولت مستقر از قدرت و حمایت کافی برخوردار نیست و همین امر تبدیل به ابزاری میشود که سایر کشورها فشار را بر ایران بیشتر کنند. پشتیبانی حداقلی مجلس از دولت حین مذاکرات میتوانست سبب شود ایران با دست بالاتر پیش رود و امتیازات بیشتری اخذ کند؛ اما اصلا به این مساله توجه نشده است. مجلس اگر در 40 روز آینده مانعی را برای تیم مذاکرهکننده ایجاد نکند، بزرگترین کمک را به سیاست خارجی کرده است. مجلس باید توجه داشته باشد دولت آینده بدونبرجام هیچکاری نمیتواند انجام دهد. بنابراین باید حمایت همهجانبه صورت گیرد تا تحریمها برداشته شود و مردم از این تنگنا خارج شوند. امروز ایران 20 درصد درآمد خود را صرف دور زدن تحریمها میکند و ایران عملا در این عرصه متضرر میشود. باید مجلس شرایطی را فراهم کند تا دیگر نیاز به دور زدن تحریمها و هزینهتراشی برای کشور نباشد.
روی کـار آمـدن دولـت سیزدهم منجر بـه بهبود وضعیت سیاست خارجـی مـیشود یـا باید منتظر اتفاقات ناخوشایند بود؟
مواضعی که تا امروز سیدابراهیم رئیسی در خصوص مسائل خارجی داشته دو بعد تقابلی و تعاملی داشته که باید منتظر زمان اجرا ماند. مشخصا ما اگر به دنبال به دست آوردن منافع برای کشور هستیم باید سیاست موازنه مثبت را در دستور کار قرار دهیم. امروز مفهومی تحتعنوان شرق و غرب همچون زمان جنگ سرد وجود ندارد اما در راستای ایجاد این توازن مثبت ضرورت دارد با کشورهای با مواضع متضاد روابط خوبی را به صورت یکسان برقرار کنیم که امروز بعضا تحتعنوان شرق و غرب همچنان از آنها یاد می شود. امروز ایران هم به تعامل با روسیه و چین نیاز دارد و هم باید روابط خود را با غرب و اروپا حفظ کند. این امرسبب میشود هیچ طرفی نتواند از نقاط ضعفی که ایران دارد به نفع خود استفاده کند. باید توجه داشت نقاط ضعف نیز همواره زمانی ایجاد میشوند که صرفا به دنبال ارتباطگیری با برخی کشورهای خاص هستیم. مشخصا تعامل و موازنه مثبت، جایگاه ایران را ارتقا میدهد و نقاط ضعف ما را تا حدود زیادی از بین میبرد. این مساله سیاسی به عرصه اقتصادی نیز ورود و مشکلات عمده کشور را حل میکند. این یک دور است؛ به این شکل که اگر مشکلات اقتصادی نیز حل شود، حمایت مردم نیز بیشتر میشود و ما در عرصه سیاسی و نظامی میتوانیم با دست پر به اهداف خود دست یابیم. ما باید منافع عامه مردم را مدنظر داشته باشیم و از توجه به خواستههای یک گروه خاص دور شویم.