غلامرضا ظریفیان می گوید: در برخی افرادی که پیگیر اینترنت ملی هستند، نه همه آنها، این نگاه وجود دارد که اینترنت ملی جایگزینی قطعی برای اینترنت جهانی است. در عمل دیده شده که به دلیل سرعت روزآمد شدن تکنولوژی این امر شدنی و ممکن نیست و نمیتوان شبکه جهانی اینترنت را با شبکهای داخلی جایگزین کرد. این امر با وجود پیشرفتهای روزانه ابزارهای ارتباطی عملا ناممکن خواهد بود. اگر نگاه اول یعنی توانمندسازی کشور در عرصه استفاده از فضای مجازی باشد، باید تقویت شود اما محدودسازی اینترنت جهانی با اینترنت ملی به توهم شبیه است.
به گزارش جماران؛ روزنامه آرمان ملی نوشت: محدود کردن دسترسی مردم در مصادیق گوناگون از جمله فیلترینگ، تنها مشوقی برای استفاده از خدمات منع شده بوده است. تجربه تاریخی نشان داده که نمیتوان با ایجاد محدودیت، راه را بر مردم بست. در صورتی که شبکه ملی اطلاعات یا اینترنت ملی نیز بنای چنین کاری را داشته باشد، قطعا قصد غیرممکنی را پیگیری میکند. در همین زمینه «آرمان ملی» گفتوگویی با غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب داشت که در ادامه میخوانید.
اخـــیرا صحبتهایی مبنی بر ایجاد محدودیت برای کاربران شبکههای اجتماعی و گسترش فیلترینگ با بهانه مقابله با فساد مطرح شده است. آیا این اقدامات میتواند با فساد مقابله کند یا دلایل دیگری در پس آن وجود دارد؟
تجربه جهانی و تجربه ایران درباره ابزارهای جدید ارتباطی نشان داده است که مسیر فیلتر و محدود کردن، مسیر بینتیجهای است. ما از دوران ویدئو گرفته تا ماهواره و تلگرام، با این مشکلات روبهرو بودهایم. در عمل با توجه به فناوریهای نوین و حرکت به سمت ماهوارهای شدن ابزارهای ارتباطی، کنترل این ابزارها از دسترس ما خارج میشود. شیوه ایجاد محدودیت تنها قاعده لجی را ایجاد میکند.
این قاعده لج، اقبال را به این عرصهها بیشتر خواهد کرد تا مانعی برای کاربران باشد. در بسیاری از کشورهای دنیا نیز در فضای مجازی محدودیتهایی برای برخی حفظ منافع ملی، مسأله فساد و پولشویی قرار داده شده است. کشورهای دنیا تلاش میکنند، قوانین را جدیتر اجرا کنند، زیرا اعمال قوانین منافع مردم را حفظ کرده و مقابل فساد میایستد. شفاف شدن قوانین کمک میکند تا با آسیبها برخورد صورت بگیرد اما استفاده بجای کاربران با مشکل مواجه نشود. با این حال اصل انسداد، یک امر ناممکن است. تاکید میکنم که تجربه جهانی و داخلی ما نشان میدهد که هر زمان به سمت انسداد حرکت کردیم، دامنه مسألهای که تلاش کردیم آن را مسدود کنیم، گسترده شد و سوژه محدود شده با اقبال بیشتری روبهرو بود. در بسیاری از نقاط دنیا تعاریف روشن و نه سلیقهای از منافع ملی، وحدت ملی و عناصر انسجامبخش وجود دارد. در عین حال تعاریف روشنی از فساد وجود دارد که فساد چیست؟ پولشویی، استفاده از شبکههای اجتماعی برای کاربردهایی مانند کلاهبرداری، ارائه اطلاعات غلط به مردم و مسائلی از این دست در قوانینی شفاف و روشن جرمانگاری شده است. سیستمهای نظارتی متکی بر آن قوانین شفاف نیز وجود دارد و با وجود مشخص بودن خطوط قوانین، نظارتها باعث ایجاد مخاطره در استفاده روزمره مردم از شبکههای اجتماعی و اینترنت نخواهد بود. همچنین از سازمانهای مردم نهاد نیز در این مسیر کمک گرفته میشود تا آگاهیبخشی به مردم و حفاظت و حراست فرهنگی را برعهده بگیرد.
حـــراست فرهنگی ادعای هواداران محدود شدن فضای مجازی نیز هست. چه تفاوتی میان این دو اقدام وجود دارد؟
حراست فرهنگی به معنای مسدود کردن نبوده، بلکه اطلاع دادن به مردم است که چه نوع پیامهایی دروغ بوده یا آسیبزننده به حریم شخصی و حقوق فردی است. این نوع سازوکارها در کشورهای دیگر فعال میشود و مردم را نسبت به آسیبهایی که ممکن است از طریق فضای مجازی به وجود بیاید، آگاه میکند. در عین حال آثار مثبت فضای مجازی تا حدی زیاد هست که در همین کشورها نیز آن را میپذیرند. احتمال سوءاستفاده و آسیبزا بودن این فضا وجود دارد اما جمع جبری منافع ملی هر سیستم تعیین میکند تا چه حد میتوانند مقابل این آسیبها پذیرش از خود نشان بدهد. آگاهیبخشی، اشتغال، ارتباط، انسجامبخشی اجتماعی، وحدتآفرینی، ارتقای فرهنگ مسائلی است که باعث میشود برای کم کردن آسیبها و در نقطه مقابل استفاده از فضای مجازی تلاش شود.
بخشی از آسیبها اجتنابناپذیر است و باید با اتکا به آثار مثبت فضای مجازی آنها را تحمل کرد. بنابراین تجربه بشری و دادههای روانشناسی نشان داده است که هر مسألهای مورد منع قرار میگیرد، مردم نسبت به آن مشتاقتر میشوند. پیامبر اکرم نیز در حدیثی میفرمایند: «الانسان حریص علی ما منع» باید از این تجربیات استفاده کرد و در کنار آن قواعد، قوانین و چارچوبهای مشخص برای مقابله با مفاسدی مانند پولشویی، ورود به حریم خصوصی کاربران و کلاهبرداری ایجاد شود. به تقویت سازمانهای مردم نهادی که به آگاهی مردم کمک میکنند، توجه ویژه داشته باشیم. از تشکلهای مناسبی که نسبت به فناوری آگاه هستند، پیام تخصصی گفتمانهای مجازی را میشناسند و میتوانند راهنما و مشاور خوبی برای مردم باشند، استفاده کنیم و از وجود آنان در کشور نترسیم. ممکن است از هر امر متعالی و مثبتی سوءاستفاده شود، باید با صبوری فضای مجازی را به رسمیت شناخت . در مجموع مسیر انسداد مسیر تجربه شدهای است که شکست خورده و ناکارآمد به شمار میآید و جامعه را به آنچه از آن منع میکنیم، ترغیب میکند. به همین سبب فیلتر و ایجاد محدودیت مسیر ایدهآلی برای برخورد با اینترنت و فضای مجازی نبوده و باید با صبر و چارهاندیشی با فضای مجازی برخورد شود، زیرا در غیر این صورت نمیتوان نتیجه مطلوب را از ساماندهی فضای مجازی به دست آورد.
در چـــنــد سال اخیر بحث شبکه ملی اطلاعات یا اینترنت ملی مطرح بوده است. گفته میشود که دلیل پیگیری این طرح، افزایش سرعت اینترنت و کاهش هزینه استفاده از آن است، اما از سوی دیگر این نگرانی وجود دارد که بعد از ملی شدن اینترنت دسترسی کاربران فضای مجازی به بعضی محتواهای مورد نظر آنها شود. شما این امر را چگونه میبینید؟
کسانی که پیگیر اینترنت ملی هستند، مکرر عنوان کردهاند، با این کار قصد محدود کردن دسترسیها را نداشته و با این کار میخواهیم ظرفیتها و قابلیتهای لازم را به شکل ملی در اختیار مردم بگذاریم، یعنی مردم بتوانند از ظرفیتهای خوب، برندها، سایتها، شبکههای ملی استفاده کنند. اگر این امر صحت داشته باشد، این اقدام بسیار مناسب است.
بسیاری از کشورهای دنیا در تلاشاند تا مردم را به سوی آنچه که خود تولید میکنند، جذب کرده و ترغیب کنند. البته این به شرطی است که خروجی ارائه داده شده از کیفیت، تواناییهای تکنیکی و قیمت مطلوبی برخوردار باشد. جامعه به دنبال کالای بهتر است. مکرر از سوی دستاندرکاران گفته میشود که باید به سوی این امر حرکت کنیم و این امر خوبی است. در نقطه مقابل اگر این تصور وجود داشته باشد که میخواهیم چیزی درست کنیم و جامعه را از آنچه در سراسر دنیا ارائه داده میشود، مستغنی کنیم، امری نشدنی است. گاهی ما در زمینههایی که نسبت به آن ادعا داریم نیز نتوانستهایم از کیفیتی لازم و خوب رونمایی کنیم. جامعه در معرض انتخابهای گوناگون قرار دارد و هرچه کیفیت بیشتری دارد، میتواند انتخاب اول جامعه برای استفاده باشد. اینترنت ملی میتواند اقدام خوبی باشد اما اگر نگاه ایجاد محدودیت بر آن حاکم باشد، موجب نگرانی خواهد بود.
در برخی افرادی که پیگیر اینترنت ملی هستند، نه همه آنها، این نگاه وجود دارد که اینترنت ملی جایگزینی قطعی برای اینترنت جهانی است. در عمل دیده شده که به دلیل سرعت روزآمد شدن تکنولوژی این امر شدنی و ممکن نیست و نمیتوان شبکه جهانی اینترنت را با شبکهای داخلی جایگزین کرد. این امر با وجود پیشرفتهای روزانه ابزارهای ارتباطی عملا ناممکن خواهد بود. اگر نگاه اول یعنی توانمندسازی کشور در عرصه استفاده از فضای مجازی باشد، باید تقویت شود اما محدودسازی اینترنت جهانی با اینترنت ملی به توهم شبیه است. در واقعیت، کشور نمیتواند خلاف روند طبیعی تکنولوژی حرکت کند و باید به الزامات توسعه تن داد.