دبیرکل حزب مردم سالاری با بیان اینکه «اعلام کاندیداتوری نکرده‌ام»، یادآور شد: «امیدوارم اعضای شورای نگهبان بین خود و خدای خویش قضاوت و داوری کنند».
به گزارش جماران؛ برنا نوشت: «مصطفی کواکبیان»، نماینده سابق مجلس و دبیرکل حزب مردمسالاری، از جمله افرادی است که برای انتخابات ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری کرده و به لیست گمانه زنی های رئیس جمهور قرن جدید اضافه شده است، البته در کنار کواکبیان افراد دیگری با وزن کشی های متفاوتی در جریان اصلاحات قرار دارند که باید منتظر عملکرد انتخاباتی آنها باشیم. «مصطفی کواکبیان» در رابطه با تصمیم خود برای کاندیداتوری و پیش بینی که از فضای انتخابات دارد با خبرگزاری برنا به گفت و گو پرداخته که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
خودم را واجد شرایط اصل 115 قانون اساسی می‌دانم
برای انتخابات 1400 اعلام نامزدی کرده‌اید چگونه وارد صحنه می‌شوید. مستقل یا با نهاد اجماع ساز معرفی خواهید شد؟
من اعلام کاندیداتوری نکرده‌ام؛ ما کنگره نوزدهم حزب مردمسالاری را داشتیم و بعد از دو سه ساعت بحث و گفت‌وگو به اتفاق آرا اعلام شد، فلانی نامزد حزب مردمسالاری در انتخابات 1400 خواهد بود. وقتی گفته شد نمی‌توانستیم در برابر خواست اعضا کاری کنیم و گفتیم چشم در عین حال در مورد نهاد اجماع ساز بعد از بحث ثبت نام و تایید صلاحیت اعلام خواهد شد که با هماهنگی با اصلاح‌طلبان ورود می‌کنیم یا به طور مستقل شرکت می‌کنیم. در حزب مطرح شد با تایید این مراحل حتما باید با اصلاح‌طلبان هماهنگی شود.
فکر می‌کنید تایید صلاحیت می شوید؟
من تصور نمی‌کنم با توجه به شرایط قانونی و اصل 115 قانون اساسی و قوانین مربوط به انتخابات ریاست جمهوری مشکلی وجود داشته باشد. ما براساس قانون اساسی فکر می‌کنیم واجد شرایط هستیم ولی تشخیص با اعضای شورای نگهبان است و امیدواریم بین خود و خدای خود قضاوت و داوری داشته باشند و حتما تصمیمی که می‌گیرند براساس رضای خدا باشد من همین را می‌خواهم و نه التماس می‌کنم و نه می‌خواهیم به هر طریقی شده چنگی به قدرت بیندازیم. ولی می‌گوییم که اعضای شورای نگهبان حتما در داوری خود وجدان الهی را مدنظر داشته باشند همه ما نزد خداوند پاسخگو خواهیم بود. لذا توکل ما به خداست و این یکی از موارد بی‌عدالتی است که بین ما و جریانی که مطمئن است حتما تائید می‌شود و از امروز به استان گردی پرداخته می‌شود. شما از ما تازه می‌پرسید تایید می‌شوید یا نه؟ و این به نظر می‌رسد در رقابت انتخاباتی کمی غیرعادلانه باشد. قطعا اگر ضوابطی داشتند که مشخص می‌کرد معیار رجل سیاسی و مذهبی چیست و معیار امانت دار بودن و مدیر و مدبر بودن چیست؟ شما هم امروز این سوال را نمی‌پرسیدید و هم اگر من این معیار‌ها را نداشتم حتما بی‌جهت ثبت نام نمی‌کردم. ولی متاسفانه ما در 42 سال گذشته هنوز این بحث را قانونمند نکرده‌ایم.
برعکس دنیا در انتخابات عمل می کنیم
فکر می‌کنید نهاد اجماع ساز برای اصلاح‌طلبان راهگشا باشد و بتواند مشکلات آنها را در انتخابات آتی حل کند؟
همین که بتواند در سطح شورا‌ها هماهنگی‌هایی در استان‌های مختلف و کلان شهر‌ها داشته باشد و در سطح ریاست جمهوری از تعدد نامزد‌ها جلوگیری کند، بزرگترین هنر نهاد اجماع ساز خواهد بود. متاسفانه در ایران انتخابات حزبی نیست. در دنیا اول انتخابات برگزار می‌کنند و بعد اعضا با هم ائتلاف می‌کنند ما بر عکس هستیم و ابتدا ائتلاف می‌کنیم و بعد رئیس جمهور انتخاب می‌شود و هیچ کسی را تحویل نمی‌گیرد و می‌گوید احزاب چه کاره هستند. مثلا در دولت روحانی مگر حزب مردمسالاری کم کار کرد؟ در سال 92 که هنوز هیچ حزب اصلاح طلبی اطلاعیه نداده بود، برای اولین بار ما اطلاعیه دادیم و در دولت دوم نیز بارها گفتم که فقط برای سخنرانی به 43 شهر رفتیم. ما توقعی نداشتیم ولی دولت هم آنقدر با معرفت نبود که بگوید این‌ها برای ما کار کرده اند لااقل یک عنایتی داشته باشند. از این رو ای کاش نهاد اجماع ساز بعد از تشکیل دولت به کمک بیاید. انتخابات باید حزبی باشد ولی امروز جبهه‌ای و فراکسیونی است یعنی چند حزب باید با هم باشند.
کار دوستان اصولگرا این است که چوب لای چرخ دیپلماسی بگذارند
در حال حاضر کاندیداهایی متعددی برای حضور در انتخابات مطرح هستند، آیا احتمال حضور ظریف در انتخابات وجود دارد؟
ما این موضوع را در دفتر سیاسی خود بحث کرده ایم. شخصیت‌هایی مثل سید محمد خاتمی و مثل سید حسن خمینی و ظریف خیلی در چهارچوب احزاب نمی‌گنجند البته این خود محل اشکال است. آقای خاتمی بنیاد باران را دارد ولی باید حزبی قوی راه می‌انداخت و همه این سی و چند حزب را تجمیع می‌کرد. ظریف هم به همین صورت است. این شخصیت‌ها حزبی نیستند و اگر بیایند احزاب به این مسائل توجه خواهند داشت. من مطمئنم که سید محمد خاتمی نمی‌آید و تا حدود زیادی فکر می‌کنم آقای سید حسن آقا هم نمی‌آیند و آقای ظریف هم به همین صورت است. من چند بار از ایشان پرسیده‌ام و ایشان گفتند نمی‌آیند و اخیرا مصاحبه‌ای با روزنامه مردمسالاری آنلاین داشتند و گفتند، که من قبلا گفته‌ام نمی‌آیم و همچنان سر جایش است. اتفاقا یکی از کارهای دوستان اصولگرا این است که چوب لای چرخ دیپلماسی بگذارند و کاری بکنند مثل نمونه آخر که شورای عالی امنیت ملی و دولت و همه تصمیم گرفتند که بروند و با آژانس بین‌المللی اتمی تفاهم کنند و حتی فیلم دوربین‌هارا تا سه ماه به آنها تحویل ندهند و خود آقای قالیباف در جلسه شورای عالی امنیت ملی بود ولی بعد صبح در مجلس انگار نه انگار که تشکیلاتی به نام شورای عالی امنیت ملی داریم و افراد مهم نظام آنجا هستند و مصوبات شورای عالی امنیت ملی به تایید رهبری هم می‌رسد! این اصل 176 قانون اساسی است. ولی به یکباره 221 نفر یعنی 92 درصد مجلس گفتند این تفاهم باطل است و این باید هیچی شود و ضمنا رئیس‌جمهور و آنانی که این تفاهم را کرده‌اند باید به دستگاه قضا ارجاع داده شوند! رهبری گفتند نباید دو صدا از کشور برخاسته شود! این کارها یعنی عرصه دیپلماسی را قفل کردن و چوب لای چرخ وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی گذاشتن و این کارها وجود دارد. با این کارها به ظریف می‌گویند تو نباید بیایی! آقای ظریف هم دغدغه‌هایی دارند و وقتی این دغدغه‌ها قابل رفع نیست می‌گویند برای چه بیایم؟! خود ماها هم همینطور هستیم یکی از بزرگترین دغدغه‌های من حضور ملت است. بالای 60 درصد مردم در انتخابات 98 غیبت داشتند اگر همان‌ها نیایند آمدن ما هم فایده‌ای ندارد!
من متوجه نشده‌ام که یخ مردم باز شده و منتظر 28 خرداد هستند که پای صندوق‌ها بروند
فکر می‌کنید آمدن ظریف می‌تواند باعث شود مردم در انتخابات شرکت کنند؟
این دو جانبه است و هم مردم می‌توانند با شرکت خود باعث شوند امسال ماها و دکتر ظریف وارد عرصه شویم و هم شخصیتی چون آقای ظریف می‌تواند، موجب حضور مردم شود. ولی من تا به حال چنین چیزی را استنباط نکرده‌ام و متوجه نشده‌ام که یخ مردم باز شده و منتظر 28 خرداد هستند که پای صندوق‌ها بروند. تیپ‌هایی که تکلیفی رای می‌دهند و به خاطر حفظ نظام و دستور رهبری می‌آیند شرکت خواهند کرد ولی یک سری با ملاحظاتی شرکت می‌کنند. 30 درصدی هست که اگر ببینند که فردی را دارند به او رای می‌دهند و اگر نه نمی‌آیند. از میزان 45 درصد به بالا شانس ما اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود و آن هم باید به 60 تا 65 درصد برسد. ماها به نسبت احزابمان 20 تا 25 درصد رای داریم اما وقتی از 65 درصد به بالا شرکت کردند به صفت احزاب ما نیست و به صفت موجی است که در جامعه به راه افتاده و قشر خاکستری جامعه هستند. آنها وقتی وارد انتخابات می‌شوند به اصولگرایان رای نمی‌دهند و رای آنها به سبد اصلاح‌طلبان واریز می‌شود از این جهت امروز چیزی معلوم نیست.
رئیسی با نامزد شدن خود بزرگترین خدمت را به اصولگرایان می‌کند
نظر شما در مورد ورود رئیسی به انتخابات چیست؟
ما دو سه بار از سخنگوی قوه قضائیه شنیدیم که تکذیب کردند و گفتند ایشان بنای آمدن ندارد. در مجلس خبرگان هم خواستند با ایشان ملاقات کنند و ملاقات ندادند. من فکر می‌کنم آقای رئیسی با نامزد شدن خود بزرگترین خدمت را به اصولگرایان می‌کند چون دعوای دو سه نامزد حل می‌شود و همه آنها باید این نامزد برتر را بپذیرند و از طرفی باعث انسجام بیشتری می‌شود.
27 بار به دادگاه رفته‌ام
آیا اجماع درباره قالیباف صورت می گیرد؟
قالیباف بر خلاف آقای رئیسی شخصا بسیار مشتاق است و این اشتیاق کمی کار دست او می‌دهد. او هم اخیرا گفته بود که اگر آقای رئیسی بیاید کمکش می‌کنم و نمی‌خواهم با او رقابت کنم. البته آمدن قالیباف جای بحث دارد ایشان مسائلی دارد و باید شورای نگهبان بیشتر بررسی کند. من بارها در مجلس این را گفتم و گفتند ایشان هیچ محکومیت قضایی ندارد و من گفتم شما یکبار خواستید ببینید که آیا او باید محکوم بشود یا نه؟! حداقل سه بار در مجلس دهم برای املاک نجومی تقاضای تحقیق و تفحص کردم ولی یکبار هم به آن پرداخته نشد یا در مورد قائم مقام ایشان عیسی شریفی نیز به همین صورت بود! مسائل مختلف و زیادی وجود داشت اختلاف بدهی شهرداری در زمانی که ایشان بود با زمانی که آقای حناچی اعلام کرد، رقم‌های عجیب و غریبی نشان داد. کسی باید این ارقام را بررسی کند! مسئولین دستگاه قضا راست می‌گویند که قالیباف هیچ وقت هیچ محکومیتی نداشته است. ولی من با عنوان روزنامه‌نگار و مطبوعاتی حداقل 27 بار به دادگاه رفته‌ام الحمدالله در همه موارد تبرئه شدم ولی خواسته شدم و رفتم و مورد سوال قرار گرفتم و جواب دادم و تبرئه شدم. اما ایشان یکبار هم به دادگاه تشریف فرما نشده‌اند.
