عباس آخوندی که زمانی رقیب پیروز حناچی برای تصدی پست شهرداری تهران بود طی نامه ای به وی پیشنهادی ارائه کرد و به اهمیت موضوع حکمرانی شهری محلهمحور و توجه به مولفههای موثر در مدیریت محلهمحور پرداخت.
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: عباس آخوندی که خود رقیب «پیروز حناچی» برای تصدی پست شهرداری تهران بود در نامهای به او به اهمیت موضوع حکمرانی شهری محلهمحور و توجه به مولفههای موثر در مدیریت محلهمحور اشاره کرده است. در ضمن وی درباره فروش فضای سبز محله اکباتان برای ساخت یک مرکز تجاری نیز سخن گفته است. مشروح این نامه را در ادامه میخوانید.
روز هفتم بهمن ماه سال جاری به دعوت رییس هیات مدیره مرکزی بلوکهای مسکونی مجتمع مسکونی اکباتان و دبیر شورایاری آن، سرکار خانم تبریزی از این مجموعه بازدید کردم و حدود سه ساعت را با آن عزیزان و تعدادی از سایر فعالان به بررسی مسائل خدماتی، اجتماعی و نگهداری آن پرداختم.
قدری هم در مجتمع قدم زده و با تعدای از کاسبان و ساکنان محترم آن نیز گفتوگو کردم. از لحظه آغاز جلسه، اعضای هیات مدیره و فعالان محلی شروع به مذمت نهادهای خدماتی شهری؛ چون سازمان آب و فاضلاب و شهرداری کردند. دقیقا آنان این نهادها را در برابر خود میپنداشتند و نگاهشان به آنها بیشتر از موضع تلکهگیری بود. نمونههای متعددی را مثال میزدند از جمله درخواست پرداخت حقالنظاره چاههای آبِ مجموعه بدون آنکه کوچکترین خدمت نظارتی دریافت نمایند و یا دریافت عوارض نوسازی از سوی شهرداری بدون دریافت خدمات موثر و یا باکیفیت از سوی آن. افزون بر این نسبت به فروش فضاهای عمومی یا تغییر کاربریهای ناسازگار با مجموعه که ملک مشاع قانونی ساکنان است به خریداران بخش خصوصی برای احداث مگامال و چند تاسیسات دیگر به شدت اعتراض داشتند و احساس به یغما رفتن حقوقشان را داشتند.
اینجانب با یک بازدید درصدد نیستم که بر آنچه شنیدم صحه بگذارم. اما یک مطلب از نظر من محقق است و آن غیرصحیح بودن فروش فضاهای عمومی مجموعه به دیگران و شاخصترین آنها مگامال به یک مجموعه خصوصی و یا بهعبارتی شبهخصوصی است. زمین این مجموعه که حدود بیست هزار مترمربع است در نقشههای اولیه فضای سبز و دستِکم فضای عمومی بوده و به طور مشاع به تمام ساکنان تعلق داشته و هیچکس، از جمله شهرداری حق فروش آن به دیگری را نداشته است.
افزون بر این تامل حقوقی، استقرار یک چنین مجموعه تجاری با سطح کارکرد شهری در فضای یک مجتمع مسکونی؛ با سطح کارکرد محله موجب اختلال در زندگی مردم محل شده و جز مزاحمت برای ساکنان ثمر دیگری نداشته و ندارد. بیگمان، در این ارتباط به حقوق ساکنان لطمه وارد شده است. از این رو، نگاه ساکنان به شهرداری بیش از آنکه یک نگاه نهاد خدماترسان باشد، یک نگاه متجاوز به حقوقشان است. از این رو، هیچ اعتمادی به آن نمیتوانند داشته باشند.
در طول بازدید، من تلاش کردم که لایههای زیرینتر روابط اجتماعی میان ساکنان و همچنین میان آنان و شهرداری را درک کنم. نکته بسیار مثبت، شکلگیری حس تعلق ساکنان به محلهای به نام اکباتان بود. آنان خود را بچه این محل؛ «اکباتانی» میدانستند و آنجا را دوست داشتند.
این پدیده هویتی، به نظر میرسد در محلههای جدید و مدرن، کمنظیر باشد. از قضا، این یک سرمایه اجتماعی است که نه تنها میتواند در جهت تنظیم امور ساکنان شهرک کمک کند، بلکه میتواند بهترین سرمایه برای شهرداری در جهت کاهش هزینه حکمروایی شهری در آن محله باشد. مشروط بر آنکه شهرداری به اصول حاکمیت شهری محلهمحور که بارها درباره آن با هم صحبت کردهایم ایمان داشتهباشد.
در حال حاضر از حیث تقسیمات شهرداری، ناحیه شش منطقه پنج شامل مجموعه مجتمعهای مسکونی اکباتان، آپادانا و کوی بیمه میشود. اکباتان نیمی از این ناحیه را که جمعیتی در حدود 90 تا100 هزار نفر در خود جای داده تشکیل میدهد. شهرداری ناحیه در خارج از مجتمع مسکونی اکباتان مستقر و افزون بر آن، هیچ حسی نسبت به هویت اکباتان و روابط میان ساکنان ندارد. این روابط از طریق کنشگری مجامع عمومی و هیات مدیرههای بلوکهای مسکونی، یک سازمان اجتماعی مشارکتی دارای ساختار و قاعده را شکل داده است.
افزون بر این، برخی از تصمیمهایی که شهرداری میگیرد امنیت ساکنان را بهمخاطره میاندازد و به طور مستقیم آنان را آزار میدهد. از این رو، با توجه به اینکه اغلب؛ دستِکم تاکنون مدیران انتخابی برای ناحیه از خارج از شهرک انتخاب شدهاند، به محض شروع کار خود را مواجه با یک ساختار آگاه، منسجم و نفوذ ناپذیر میبینند. آنان تلاش میکنند که به درون این ساختار نفوذ کنند و چون راه را بسته میبینند، تعارض آغاز میشود.
برای مدیریت تعارض دو راه وجود دارد. یکی اینکه شهرداری با این تشکل درافتاده و بخواهد در برابر آن ایستادگی کند و دیگری آنکه 1- تشکل را بهرسمیت بشناسد. 2- حکمروایی در سطح ناحیه را به آن بسپارد و 3- خود به عنوان هماهنگی کننده ناحیه با سایر ناحیههای و مناطق تهران و 4- به عنوان داور عمل کند.
از میان این دو راهکار، دومی کمهزینهتر و کارآمدتر است. از اینرو، پیشنهادم این است که برای نمونه، مجموعه شهرک اکباتان را به عنوان یک ناحیه به طور رسمی تعریف کنید و در عمل اختیارات شهرداری ناحیه را به نظام انتخابی درون آن بسپارید و شهرداری تهران را به عنوان نهاد هماهنگکننده و داور بازتعریف کنید تا تعارضات موجود حل و فصل شود. اگر این مدل در عمل کارآمدی نشان دهد، امری که در اکثر شهرهای جهان که دموکراسی شهری را محور قرار دادهاند کار کرده است، میتوان آن را در سایر محلههای تهران نیز اجرا کرد.
مراقبت از این مدل و حل و فصل کاستیهای آن میتواند آن را تبدیل به مدل آزمایشی موفق برای استقرار نظام حکمروایی شهری محلهمحور در ایران کند. نکته مهم این است که برای اجرای این پیشنهاد، فعلا در این سطح نیاز به تغییر هیچ قانونی نیست و شهرداری تهران با اختیارات خود میتواند آن را اجرا کند. در ضمن از کنار مساله مگامال به سادگی عبور نکنید. ضروری است که به مسالههای حقوقی پیرامون آن پرداخته شود.»