کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان می گوید: در هر موضوعی که قانون اجازه میدهد، رفراندوم بلامانع است و ما هیچ نگرانی نداریم. شورای نگهبان هیچ وقت مخالف رفراندوم نیست، ولی باید ترتیبات قانونی آن رعایت شود، اگر ترتیبات قانونی رعایت شود ما هم استقبال میکنیم، اما من نمیدانم چرا برخیها فقط میخواهند این را به منزله یک چماق استفاده کنند.
به گزارش جماران؛ سخنگوی شورای نگهبان میگوید این شورا هیچ وقت مخالف رفراندوم نیست، ولی باید ترتیبات قانونی آن رعایت شود، اگر ترتیبات قانونی رعایت شود ما هم استقبال میکنیم، اما من نمیدانم چرا برخیها فقط میخواهند این را به منزله یک چماق استفاده کنند و هر از گاهی فقط این موضوع را مطرح میکنند.
متن گفتگوی سخنگوی شورای نگهبان با میزان را میخوانیم:
هیات مرکزی نظارت بر انتخابات هنوز جلسه نداشته است
در میان این اعضا، دو عضو غیر شورای نگهبان هم حضور دارند.
قانون تکلیف کرده است که باید تعدادی از خارج از شورا و تعدادی از داخل شورا عضو این هیئت باشند. معمولا ما اصرار داریم مخصوصاً در انتخابات ریاست جمهوری که تعداد اعضای این هیئت ۷ نفر است افرادی خارج از شورا هم عضو این هیئت باشند که انتخاب آقایان محسنیاژهای و کعبی هم در همین راستا بوده است. هنوز جلسهای نداشتیم که بخواهیم گزارشی از جلسه را عرض کنیم، ولی به محض اینکه جلسهای داشته باشیم حتما گزارش آن اعلام خواهد شد.
آغاز فرایند انتخاب اعضای هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات در استانها
اعضای هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات در استانها هم انتخاب شدهاند؟
این موضوع موکول به تشکیل هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات شده بود و حالا که این هیئت شکل گرفته، هیئتهای استانی هم تشکیل خواهد شد که در نهایت باید در هیئت مرکزی مورد تایید واقع شوند، به محض اینکه جلسه شورا برگزار شود اولین دستور ما این خواهد بود تکلیف هیئتهای نظارت استانی هم تعیین بشود.
روابط شورای نگهبان و وزارت کشور خوب است
معمولاً در آستانه انتخابات کیفیت روابط شورای نگهبان و وزارت کشور مورد توجه قرار میگیرد چرا که کیفیت این ارتباط نسبت مستقیم با کیفیت فرایند برگزاری انتخابات دارد. رایزنیها و این روابط چگونه است؟
روابطمان خوب است مشکل خاصی وجود ندارد، تکالیف را قانون مشخص کرده است، هم تکالیف نظارتی که ما داریم و هم وظایف اجرایی که وزارت کشور بر عهده دارد، طبیعتاً اگر اختلاف نظری هم باشد با جلسات کارشناسی سعی میکنیم آن را حل کنیم. جلسات کارشناسی مخصوصاً در حوزه بحثهای الکترونیکی شدن انتخابات و بحثهای اجرایی آن مرتب برگزار میشود و اخیرا هم در سطح معاونین وزارت کشور با معاون اجرایی شورای نگهبان جلساتی را داشتیم، وزیر کشور هم معمولاً با حضرت آیتالله جنتی و هر زمان که لازم باشد با ما ارتباط دارند، جلساتی را تشکیل میدهند که مسائل را حل کنند، ارتباطمان ارتباط خوبی است.
سلامت انتخابات و سلامت مردم دغدغه ماست
وزارت کشور معمولاً درباره میزان مشارکت در انتخابات ابراز نگرانی میکند. برآورد خاصی از مشارکت مردم برای اولین انتخابات قرن پیشرو وجود دارد؟
الان برآورد خاصی نداریم چون شورای نگهبان ابزار نظرسنجی ندارد و ما هم از نظرسنجیهای دستگاههای دیگر استفاده میکنیم. دغدغه اصلی شورای نگهبان در درجه اول رعایت قانون و رعایت بی طرفی است که تاکید داریم همه ناظرینمان و هیئتهای نظارتی باید در این دو مسیر حرکت کنند. البته امسال، چون بحث این ویروس منحوس را هم داریم، دغدغه سلامت مردم هم برای مهم است و تلاش داریم تا آنجا که به حوزه ما و وزارت کشور مرتبط است، تدابیری اندیشیده شود که بحث سلامت مردم هم به خوبی رعایت شود لذا ما هم سلامت انتخابات را در حیطه وظیفه قانونیمان مدنظر داریم و هم سلامت مردم را.
تدابیر پیشنهادی شورای نگهبان برای تضمین سلامت مردم
در انتخابات مجلس حذف اثرانگشت را از روند برگزاری انتخابات در جهت تضمین سلامت مردم داشتیم، راجع به تازهترین تدابیری که برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری گرفته شده است بفرمایید.
اثر انگشت در این دور از انتخابات هم به نوعی حذف شده است، پیشنهاد ما این بود آنچه را که میتوانیم بدون اصلاح قانون انجام دهیم که یکی از تدابیری که در این رابطه اندیشیده شده بحث افزایش تعداد شعب اخذ رای و افزایش صندوقهاست به نحوی که منجر به تجمع کمتر رأی دهندگان شود همچنین از آن جایی که زمان برگزاری انتخابات هوا خوب است، صحبت شده تا صندوقها در محیطهای باز قرار داده شوند. اگر بخواهیم اقدامات فراتری انجام دهیم حتما نیازمند اصلاح قانون هستیم که منوط به پیشنهاد دولت و وزارت کشور است و اگر لازم شد در این جهت گام برمی داریم.
رأیگیری در ظرف زمانی ۲ روز نیازمند اصلاح قانون است
در خصوص احتمال برگزاری انتخابات در دو روز بفرمائید، اینکه عدهای معتقدند، چون قانون اساسی در این مورد سکوت کرده ستاد ملی مقابله با کرونا میتواند با اختیاراتی که به آن واگذار شده است، این تصمیم را بگیرد، چنین چیزی امکان دارد؟
نه، اگر بخواهیم افزایش روز انتخابات را داشته باشیم حتما نیازمند قانون هستیم.
قانون عادی؟
بله، قانونی که مجلس وضع کند.
موافقت شورای نگهبان با تفکیک موقت انتخابات ریاست جمهوری و شوراها
برای تضمین سلامت مردم در انتخابات، تفکیک انتخابات شوراها و ریاست جمهوری مطرح شده است، ظاهراً شورای نگهبان با این موضوع موافق است.
این پیشنهادی بود که خود ما به مجلس داشتیم، چون قانون انتخابات شوراها یک قانون عادی است مجلس میتواند با یک طرح دو فوریتی این کار را انجام دهد، اما یک مانعی نیز در این رابطه وجود دارد؛ زمانی که انتخابات شوراها و ریاست جمهوری تجمیع شد، این موضوع با نظر مجمع تشخیص مصلحت اتفاق افتاد لذا در این مورد حتماً باید نظر مجمع گرفته شود. این پیشنهاد، پیشنهاد خوبی است که در صورت اتفاق، انتخابات شوراها میتواند در زمان دیگری مثلا با فاصله یک ماهه یا چند هفتهای برگزار شود.
برخیها معتقدند تفکیک انتخابات شوراها و ریاست جمهوری در مشارکت حداکثری مردم تأثیر منفی دارد؟
بحثهای مشارکت، یک بحث سیاسی است، ولی از نظر قانونی این کار امکان پذیر است.
اگر مجلس در این رابطه اقدام کند، آیا این فرصت وجود دارد که بتوانیم انتخابات پیش رو را به این صورت برگزار کنیم؟
بله، از آن جایی که موضوع تنها بحث تفکیک انتخاباتی است اگر مجلس به دو صورت دو فوریتی اقدام کند میتوان این کار را انجام داد.
هیات نظارت بر اجرای قانون اساسی قانونی نیست
حالا که بحث ظرفیتهای قانونی است اجازه بفرمایید درباره موضوعیت داشتن هیئتی موسوم به «هیئت نظارت بر قانون اساسی» هم بپرسم. شورای نگهبان پیشتر حداقل در دو مورد نظر صریح درباره چنین هیئتی داشته و آن را به رسیمت نشناخته است. آیا این نظر همچنان مطاع است و چنین هیئتی فاقد وجاهت قانونی است؟
از قدیم شورای نگهبان نظرش این بود که دولت سازوکار جدیدی را نمیتواند برای اجرای اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی داشته باشد و بارها هم این موضوع اعلام شده است. اگر مشورتی است که حرف دیگری است، ولی به عنوان یک مرجع قانونی، چنین چیزی نیست و فقط رئیس جمهور چنین اختیاراتی را دارد و آن اختیار هم در چارچوب تفاسیری است که شورای نگهبان داشته است. اگر مشورتی باشد، اختیار از آن رئیس جمهور است ولی ساختار و تشکیلات جدیدی نمیتواند داشته باشد.
موافق رفراندوم قانونی هستیم نه رفراندوم چماقی
مستحضر هستید انتخابات ۱۴۰۰ در حالی از راه میرسد که این روزها شاهد اظهارات شاذ و البته تکراری درباره شورای نگهبان هستیم. یکی از این بحثها «همه پرسی درباره نظارت استصوابی» است. اینکه عدهای بدون اقدام از مسیرهای قانونی پیشرو صرفاً در آستانه انتخاباتها به چنین مباحثی دامن میزنند محل سؤال است. به نظر شما چرا چنین موضوعاتی در بزنگاه انتخابا برگزار میشود؟
در هر موضوعی که قانون اجازه میدهد، رفراندوم بلامانع است و ما هیچ نگرانی نداریم. شورای نگهبان هیچ وقت مخالف رفراندوم نیست، ولی باید ترتیبات قانونی آن رعایت شود، اگر ترتیبات قانونی رعایت شود ما هم استقبال میکنیم، اما من نمیدانم چرا برخیها فقط میخواهند این را به منزله یک چماق استفاده کنند و هر از گاهی فقط این موضوع را مطرح میکنند، هر وقت که تشخیص دادید، اگر اختیارش را در چارچوب قانون دارید بروید و رفراندوم هم برگزار کنید، شورای نگهبان هیچ وقت مانع نشده است.
اظهارنظرهایی برای تردیدزایی
راجع به اصل ۱۱۳ قانون اساسی خیلی بحث مطرح میشود، اگر ما بپذیریم که رئیس جمهور مسئول اجرای قانون اساسی است که میپذیریم، قانون اساسی ما ۱۷۷ اصل دارد و صرفاً یک اصل نیست، بخشی از این قانون مربوط به حقوق ملت و بخشی دیگر مربوط به رفاه مردم است، به عنوان یک کارشناس بفرمایید چه چیزی باعث میشود به جای اینکه ما قانون اساسی را یک مجموعه ببینیم، وقتی میخواهیم راجع به آن صحبت کنیم فقط بعضی از اصول را عنوان میکنیم و همچون چماقی از آن استفاده میکنیم؟
چون به نیات افراد دسترسی نداریم و از علم غیب هم بی خبریم، نمیدانیم نیات افراد چیست، اما آنچه که مربوط به ماست این است که هر جایی که قانون اختیاری داده، آن اختیار را میتوانند استفاده کنند و نیازی به رسانهای کردن و تبلیغات هم ندارد، گاهی اوقات رسانهای کردن این مسائل تنها تردیدها را اضافه میکند ولی بنده نمیتوانم نیات افراد را حدس بزنم.
به دنبال تعیین سقف درباره داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری نیستیم
اظهارنظر این روزها محدود به نظارت استصوابی نیست بلکه به «احراز صلاحیتها» هم عنایت دارند!
در سازوکار احراز صلاحیتها، یکی بررسی پرونده افراد مطرح است و یکی هم رأی اعضای شورای نگهبان، چیز دیگری نداریم. احراز صلاحیت طبق قانون بر عهده شورای نگهبان است و راهش هم بررسی مدارک و مستندات و نهایتاً رای اعضای شورای نگهبان است. شورای نگهبان توجهی ندارد افراد از چه حزب و گروه و قبیلهای هستند، کسانی که در چارچوب قانون اساسی و قوانین عادی صلاحیت داشته باشند، شورای نگهبان قطعاً آنها را تائید خواهد کرد. نسبت به تعداد هم ما هیچ گاه سقفی برای خودمان قرار نمیدهیم، چه انتخابات مجلس باشد و چه انتخابات ریاست جمهوری. مثلاً در انتخابات مجلس برای ۲۹۰ کرسی چیزی نزدیک هفت هزار نفر تائید شدند، اگر میخواستیم سقفی قرار دهیم پس باید این تعداد را خیلی کمتر میکردیم، اما این تعداد افراد صلاحیت داشتند و شورای نگهبان هم آنها را تائید کرده است در ریاست جمهوری هم به همین صورت است اگر توجه بفرمائید از ابتدا تا الان ما ۸ نفر، ۶ نفر و ۴ نفر هم داشتیم، ترتیبات تغییر میکند و خدایی نکرده اینها به خاطر نگاه سیاسی شورای نگهبان یا اعضای این شورا نیست بلکه بر اساس مدارک و مستندات پرونده و نهایتاً رأیی بوده که آقایان به افراد دادند. در همین انتخابات گذشته ما چند نفر را داشتیم که ۶ رأی کسب کردند در حالی که اگر ۷ رأی را از آن خود میکردند، این تعداد هم اضافه میشد؛ تعداد آراء نسبت به افراد متفاوت است، ولی سازوکار همان رأی شورا و مستندات پرونده است.
رابطه معناداری بین تائید صلاحیتها و مشارکت مردم وجود ندارد
در بحث مشارکت، ظاهراً یکی از مراکز افکارسنجی گفته است که اگر شورای نگهبان، صلاحیت برخی افراد خاص را تائید کند این احتمال وجود دارد که حتی حد نصاب مشارکت در انتخابات ۸۸ شکسته شود و طیف دیگری هم میگوید برای اینکه مردم تحریک شوند و پای صندوق رأی بیایند شورای نگهبان راحتتر بگیرد و برخی افراد معلوم الحال را هم تائید صلاحیت کند. سؤال مشخصم این است بین افزایش مشارکت با این شرایط و تائید صلاحیت افراد اصلح، شورای نگهبان چه نظری دارد؟
بارها این را عرض کردم که رابطه گسترده و وسیعی بین تائید صلاحیتها و مشارکت وجود ندارد و برخیها به غلط این را در رسانهها مطرح میکنند. بارها به رویهها و نظر سنجیهایی استناد کردم که وجود دارد، مثلا در انتخابات گذشته سهم بهبود معیشت مردم و وضعیت اقتصادی در مشارکت بالای ۵۰ درصد، سهم کارآمدی و ناکارآمدی مسئولان بالای ۳۰ درصد و سهم وعدههایی که مسئولان در برنامههایشان میدهند و آنها را انجام نمیدهند بالای ۲۰ درصد است در حالی که اگر سهم شورای نگهبان را هم در بحث تائید صلاحیتها و رابطه آن با میزان مشارکت ببینید این سهم اصلا به درصد نمیرسد و چند دهم درصد است. پس رابطهای که به غلط برخیها در افکار عمومی مطرح میکنند که اگر شورای نگهبان افراد بیشتری را تائید کند، مشارکت هم افزایش مییابد امر غلطی است و آمارها نشان میدهد که اینطور نیست. در همین انتخابات مجلس حدود ۷۵ نفر از نمایندگان صلاحیتشان تائید نشد، اما به ۱۱۷ نفر مردم رأی ندادند، آیا آنجا هم مشکل شورای نگهبان بود؟!، عرض بنده این است که مشارکت هیچ ارتباطی به نظراتی که شورای نگهبان در مقام احراز صلاحیت اعلام میکند ندارد بلکه عوامل، مؤلفهها و متغیرهای دیگری هستند که در مشارکت سهم بالایی دارند. به اعتقاد بنده افراد نباید بگویند که شورای نگهبان چه کسانی را تائید کند، مطالبهای که از شورای نگهبان انتظار میرود رعایت قانون و بی طرفی است، این مطالبهای است که هم ما باید پاسخگو باشیم و هم مطالبه قانونی است که مردم، مسئولان، احزاب و گروها باید از شورای نگهبان داشته باشند و ما هم استقبال میکنیم، اگر بگویند چه کسی را تائید کنید و چه کسی را تائید نکنید یعنی نقض قانون و نقض بی طرفی که باید به این موضوع توجه داشت.
دلایل عدم احرازصلاحیت داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری به خودشان اعلام میشود
در انتخابات اسفندماه بخش عمدهای از رد صلاحیتها به دلیل مفاسد اقتصادی اتفاق افتاد و چون دلایل ردصلاحیت گفته شد مردم هم قانع شدند، اما در انتخابات ریاست جمهوری بعضا شانتاژها علیه شورای نگهبان از این حیث صورت میگیرد که دلایل عدم احراز صلاحیتها از سوی این شورا مطرح نمیشود، چرا شورای نگهبان دلایل عدم احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام نمیکند تا مانع این شانتاژها شود؟
چون حکم قانون است؛ قانون تصریح دارد که دلایل رد صلاحیت افراد باید محرمانه به خود فرد اعلام شود. متاسفانه برخی از حقوقیهای ما اعلام میکنند که به شورای نگهبان وکالات میدهیم که دلایل را اعلام کند؛ اینجا وکالت آنها مسئله نیست، قانون ما را مکلف کرده که در عموم مسائل دلایل رد صلاحیت فراد را اعلام نکنیم، ما هم نمیتوانیم خلاف قانون عمل کنیم، قانون اصلاح بشود چشم.
فکر نمیکنید این مسئله اعتماد به نظام را افزایش دهد؟
قانون را اصلاح کنند.
شما پیشنهاد نمیدهید؟
خیر
به عنوان یک کارشناس معتقد نیستید دلایل اعلام شود بهتر است؟
خلاف عفت که قطعا نه، چون خلاف شرع هم هست؛ مسئله بعدی هم این است که شورای نگهبان مطالب و دلایلی که دارد برای خودش حجت است، اگر ما بخواهیم این مطالب را مطرح کنیم، فرد بستگانی دارد که به آنها هم آسیب وارد میشود. به اعتقاد بنده قانونگذار در این جهت دقت خوبی داشته که عنوان کرده دلایل رد صلاحیت به خود فرد گفته شود، فرد رد صلاحیت شده میتواند به شورای نگهبان بیاید تا ما مطالب را برای او بازگو کنیم و اگر خودش مایل باشد میتواند آن را اعلام کند، به جای اینکه به ما وکالت بدهد.
به تمام چهرههای سرشناسی که احراز صلاحیت نشدند، دلایل گفته شده است؟
بله، ما همه نمایندگان مجلس را دعوت کردیم و بعضیها بهجای یک بار چند بار به شورای نگهبان آمدند و حتی به جای یک نفر با چند نفر از اعضا ملاقات کردند.
به چهرههای سرشناس انتخابات ریاست جمهوری هم گفته میشود که چرا احراز صلاحیت نشدند؟
در بحث ریاست جمهوری ما یک بحث ظریف قانونی داریم. در ریاست جمهوری حکم قانون این است که شورای نگهبان باید اسامی افرادی را که احراز صلاحیت میشوند، به وزارت کشور اعلام کند، ولی همین قانون نسبت به بقیه ساکت است لذا ما هم نسبت به آنها اصلا اظهار نظری نمیکنیم و همیشه میگوییم کسانی که احراز نشدند به منزله رد صلاحیت نیست بلکه صلاحیتشان برای این دور از انتخابات احراز نشده است. در انتخابات ریاست جمهوری اصلاً رد صلاحیت نداریم، بحث رد صلاحیت در انتخابات مجلس مطرح است.
در انتخابات ریاست جمهوری نمیشود به آنهایی که صلاحیت شان احراز نمیشود دلایل را به خودشان گفت؟
اگر مراجعه کنند به آنها گفته خواهد شد.
هیچ داوطلبی را بخاطر صرفاً جنسیت رد نمیکنیم
این روزها درباره اصل ۱۱۵ مخصوصاً موضوع رجل سیاسی زیاد بحث میشود. مخصوصاً در کنفرانسی که ۱۶ بهمن درباره «علم سیاست، مطالعات زنان و آینده» این بحث مطرح شد که منظور قانونگذار از رجل سیاسی، شخصیت است نه جنسیت. نظر شورای نگهبان درباره این مهم چیست؟
دو برداشت متفاوت در این رابطه وجود دارد که در جای خود میتواند معتبر باشد، در حوزه فقهی، فقها نظر مشهورشان این است که خانمها نمیتوانند به عرصه انتخابات ریاست جمهوری ورود داشته باشند، برخیها هم این برداشت را دارند که منظور قانونگذار از رجل سیاسی شخصیت سیاسی است. شورای نگهبان هم تا الان اظهار نظر صریحی را در رابطه با این اصل قانون اساسی نداشته است و به همین دلیل است که خانمها ثبت نام میکنند و شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها، اعلام نظر میکند، اگر برداشت ما از رجل سیاسی جنسیت افراد بود اساساً مانع ثبت نام خانمها میشدیم، اما چنین چیزی تا الان وجود نداشته و کسی ورود خانمها را به عرصه انتخابات ریاست جمهوری منع نکرده است، اما اینکه چه اتفاقی میافتد ممکن است در آینده تحولاتی وجود داشته باشد.
میشود این برداشت را داشت که اگر خانمی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد و احراز صلاحیت نشد صرفاً این اتفاق به دلیل بحث رجل سیاسی نبوده است؟
الزاما به خاطر این موضوع نیست.
انتظارت برآورده نشده از اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری
این روزها موضوع طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و ایرادات شورای نگهبان به این طرح مطرح شد. البته حضرتعالی و سایر اعضای شورای نگهبان توضیح مبسوطی ارائه کردید. سؤالم مشخصاً این است که چرا مجلس وارد حوزههایی میشود که اساساً نیازی به آن نبوده و از قضا آنجا که لازم بوده، ورود نکرده است؟
ما قانون انتخابات را چه در حوزه مجلس و چه در ریاست جمهوری که مربوط به ماست، قانون حداقلی و ناکارآمد میدانیم و بارها هم این موضوع را اعلام کردیم. حوزههای مختلفی در قانون انتخابات است که باید به آن پرداخته شود از جمله موضوع تبلیغات انتخابات، قوانینی که در حوزه انتخابات است تکلیف تبلیغات را خیلی روشن نکرده و خود ما نمیدانیم وضعیت در این حوزه چگونه است و یا در حوزه تامین مالی نامزدهای انتخاباتی، مخصوصا این روزها که افراد هزینههای زیادی برای انتخابات میکنند، انتظار داشتیم این موارد اصلاح شود و قانون تکلیف را مشخص کند. در انتخابات مجلس هم بحث ثبت نامهای حداکثری و زمانبندی در نظر گرفته شده برای بررسی صلاحیتها را داریم که انتظار ما این بود که مجلس به این مسائل اساسی بپردازد، ولی متاسفانه مجلس در اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری سراغ اختیارات شورای نگهبان رفت به گونهای که اعضا اتفاق نظر داشتند مجلس نمیتوانست چنین ورودی داشته باشد و اساساً شورای نگهبان در موارد مطرح شده مشکلی نداشته است، مشکل ما در جای دیگر است که باید آن را حل کنیم. علاوه بر اینها با طرح یک سری مسائل بسیار جزئی، تنش و ابهام در جامعه ایجاد کردند که جای تأسف داشت در حالی که پژوهشکده شورای نگهبان و اعضا بارها نظراتشان را به نمایندگان اعلام کرده بودند. سالیان سال است که در قانون مدنی بحث تابعیت مضاعف و اینکه افراد دارنده تابعیت مضاعف نمیتوانند پستهای سیاسی داشته باشند را داریم و مشکلی هم نداشتیم، اما نمایندگان بعد از طرح مجدد این موضوع گفتند هر کسی خودش، والدینش، فرزندانش و همسرش در خارج از کشور اقامت داشته باشند به منزله عدم التزام به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ کجای شرع و قانون چنین چیزی است. این موضوع از شأن مجلس به دور بود. شاید میتوانستند در موارد جزئی شرایطی را برای وزارت کشور مقرر کنند که ثبت نامها را سروسامان بدهد که نشد باید منتظر بود و دید که در اصلاح این طرح توجهی به این مسائل خواهند کرد یا خیر.
با توجه به رفت و برگشت این طرح به مجلس آیا این امکان وجود دارد که به انتخابات ۱۴۰۰ برسد؟
اگر بودجه در دستور کار نباشد شاید برسد، اما اگر مجلس بخواهد بودجه را بررسی کند بعید است این طرح به انتخابات پیش رو برسد.
با توجه به اینکه این امکان وجود دارد که طرح اصلاح قانون انتخابات به این دور از انتخابات نرسد، رایزنیها از سر گرفته خواهد شد تا لایحه جامع انتخابات با در نظر گرفتن سیاستهای کلی انتخابات در دستور کار قرار گیرد.
خوب شد که سیاستهای کلی انتخابات را یادآوری کردید؛ یکی از ایراداتی که آقایان در جلسه مطرح کردند این بود که چرا ما جزئی از قانون را گرفتیم و آن را اصلاح میکنیم در حالی که سیاستهای کلی نگاهش این است که قانون جامعی برای انتخابات تنظیم شود. در بحث تامین مالی، قانون حداقلی را داریم که چند سال قبل تصویب شده و هیچ خاصیتی ندارد، مساله تبلیغات را هم باید حل کرد، اینها مسائل عمدهای بود که متاسفانه در مجلس توجهی به آنها نشده است.
جمهوری اسلامی از راه حقی که آغاز کرده باز نمیگردد
از آنجایی که در آستانه یومالله ۲۲ بهمن قرار داریم (مصاحبه ۲۱ بهمن انجام شده است)، مایل هستم درباره دستاورهای انقلاب از جمله در حوزه دفاع حقوق در جوامع بینالملل از حقوق ملت بفرمایید.
مجدداً ایام خجسته دهه فجر را تبریک عرض میکنم و یاد و خاطره همه شهدایی راکه در راه انقلاب اسلامی و در اسقرار نظام جمهوری اسلامی ایران جان خود را ایثار کردند از جمله شهید عزیز و بزرگوارمان شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید فرخیزاده شهید علم و فناوری، گرامی میداریم. گمان میکنم در ۴۲ سال گذشته مطالب خوبی در این رابطه بیان شده است ولی جهت یادآوری این نکته را عرض میکنم که اگر نتیجه انقلاب اسلامی همین استقلالی باشد که امروز داریم، همه هزینههایی که شده ارزشاش را داشته است. استقلالی که راجع به آن صحبت میکنیم به مفهوم واقعی آن است، بحرین را ببینید که خود شاه هم نمیخواست آن را از دست بدهد، اما پس از کش و قوسهایی که به وجود آمد و با دخالت انگلیس بحرین واگذار میشود و شاه این اختیار را نداشت که بخواهد تصمیم گیری کند. نقل قولی از شاه برای مادرش وجود دارد که در آن میگوید من چه فرمانده کلی هستم که هواپیماهای آمریکایی بدون اطلاع ما در فرودگاههای ما سوخت گیری میکنند. استقلال مفهومش این است که امروز با همه مشکلات و مسائلی که داریم مردم ایران خودشان هستند که تصمیم میگیرند و سرنوشتشان را تعیین میکنند و این بسیار ارزشمند است. مسیری که حضرت امام (ره) ایجاد کردند مسیری است که میتوانیم روی پای خود بایستیم، البته این روی پا ایستادن زمین خوردن و گاهی دست و پا شکستن هم دارد که اشکالی ندارد، دوباره بر میخیزیم خود را ترمیم میکنیم و حرکتمان را ادامه میدهیم. دشمنی که استکبار جهانی، آمریکا و غربیها با ما دارند به دلیل این است که به استقلال و خودباوری رسیدیم و راه خود را میرویم. اولین بار آمریکا خودش رابطه با ما را قطع و تحریمها را وضع کرد و الان هم شرط میگذارد که شما این کار را بکنید تا تحریمها را برداریم، شما تحریمها را بردارید برای چه ما را تحریم کردید. مردم کشوری نظام سیاسیشان را نخواستند و آن را عوض کردند به شما چه دخلی داشت که این همه مسائل برای مردم ما ایجاد کردید، اگر شما مدعی حقوق بشر هستید تحریمهایی که در حوزه دارو و حوزههای دیگر وضع کردید خلاف حقوق بشری است که خود شما دم از آن میزنید، طبیعتا جمهوری اسلامی از راه حقی که آغاز کرده باز نمیگردد، اگر قرار است قدمی برداشته شود آنها باید قدمهایشان را اصلاح کنند، جمهوری اسلامی همیشه دستش به سوی کسانی که دشمنی و تهدیدی برای ما نداشتند دراز بوده، دست همه را میگیرد، به همه کمک میکند و راه خودش را ادامه میدهد.
پیگیری بینالمللی پرونده ترور حاج قاسم توسط قوه قضائیه نتایج خوبی داشته است
از صحبتهای شما وام میگیرم و مایلم درباره این مهم توضیح فرمایید که تا چه اندازه از ظرفیت بالقوه حقوقی کشور برای دفاع از حقوق ملت ایران در مجامع بینالمللی استفاده شده است؟
اول باید این نکته را تبیین کنیم که عرصههای بین المللی عرصه خالی از سیاست نیست، دولتها هیچ وقت نتوانستند یک نظام حقوق بین الملل مبتنی بر عدالت ایجاد کنند و آنچه که تا الان انجام شده بیشتر محصول رایزنی دولتهای بزرگ بوده و در راستای منافع آنها هم شکل گرفته است و حتی مراجع بین الملل و نهادهای قضایی هم که داریم عمدتا در این مسیر حرکت میکنند، اما این به مفهوم این نیست که ما ظرفیتهای داخلی مان را نادیده بگیریم. با ظرفیتی که در داخل کشور آماده شده است میتوانیم از طریق نهادهای رسمیمان مانند قوه قضائیه و با همکاری وزارت خارجه این حضور فعال را داشته باشیم و در جاهایی از حقوق خود دفاع کنیم. پیگیری پرونده شهدای عزیز ما از جمله شهید حاج قاسم سلیمانی اقدام خوبی است که توسط قوه قضائیه شروع شده و خوشبختانه به نتایج خوبی هم رسیده که امیدواریم نتایج آن هم روشن شود، اما ما نباید توقع را در جامعه بالا ببریم که همان طور که قوه قضائیه در داخل کشور به خوبی عمل میکند و به نتیجه میرسد الزاما در خارج از کشور هم به نتیجه برسد، چون همان طور که گفته شد عرصه بین الملل تابع متغیرهای بیشتری است و مؤلفههای مختلفی در تصمیمگیریها مؤثر هستند، اما تلاشهایی که میشود تلاشهای بسیار خوبی است. از زمانی که آیتالله رئیسی به ریاست قوه قضائیه منصوب شدند، تحولات خوبی شکل گرفته که امیدواریم ادامه پیدا کند، مردم هم این احساس را دارند که اقدامات مناسبی در حال شکل گرفتن است که انشاءالله در سالهای آینده هم نتایج بهتری را شاهد باشیم.
رویه فسادستیزی قوه قضائیه در افزایش مشارکت مردم در انتخابات مهم است
در خبرنویسی سبکی به اسم «سبک دایرهای» داریم یعنی خبر از همان نقطهای که آغاز شده در همان نقطه پایان مییابد، اجازه دهید آخرین سؤالم را درباره مشارکت بپرسم که ابتدا درباره آن صحبت کردیم. مبارزه با فساد در قوه قضائیه و کارهای صورت گرفته در این دستگاه چقدر میتواند در اعتماد زایی و افزایش مشارکت مردمی در مباحث سیاسی مؤثر واقع شود؟
کدخدایی: یکی از متغیرهایی که ممکن است موجب اعتماد و یا بی اعتمادی مردم باشد این است که ببینند برخی از مسئولان کارهای خلافی انجام میدهند و کسی با آنها برخورد نمیکند. حرکت قوه قضاییه در بحث فساد هم امیدآفرین بود و هم به جلب اعتماد بیشتر مردم کمک کرد، این نگاه هم اکنون بین عموم مردم ایجاد شده که قوه قضائیه تحولی را پیش گرفته، طبیعتا قوه قضائیه بخشی از نظام است و برگشت اعتماد مردم به بخشی از نظام، خود کمک کننده است و قطعاً میتواند در همه عرصهها از جمله انتخابات موثر باشد.
منبع: میزان