من فکر نمیکنم که کاندیدای نهایی اصولگرایان نظامی باشد و به نظر میآید آنها بیشتر به دنبال یک دوقطبیسازی اصولگرایی برای انتخابات 1400 هستند و در حال راهاندازی این سناریو هستند. بعضیها تحلیل میکنند که اصولگرایان با تبلیغ کاندیدای نظامی به دنبال گمراه کردن افکار عمومی هستند و میخواهند که کاندیدای نهایی خود را بعدا معرفی کنند و شاید این تلاشهای اصولگرایان برای انتخابات یک عملیات جنگ روانی باشد و این احتمال به نظر بنده وجود دارد.
به گزارش جماران؛ روزنامه آرمان ملی نوشت: با وجود اینکه فقط چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری مانده است، به نظر میآید که هنوز هستند جناحهای سیاسی که به یک اتحاد جمعی برای انتخابات ۱۴۰۰ نرسیدهاند. از این سمت اصولگرایان روزبهروز در بررسی کاندیداهای خود برای انتخابات هستند، اما از آن طرف اصلاحطلبانی که هنوز گرفتار رسیدن به یک لیستی هستند تا مردم شاید دوباره به آنها اعتماد کنند. از همه این موضوعات اگر بتوانیم گذر کنیم قطعا از سقوط هواپیمای اوکراینی نمیتوان بهراحتی عبور کرد، با وجود اینکه یک سال از این اتفاق تلخ میگذرد؛ اما خانواده این عزیزان هنوز داغدار هستند. در همین ارتباط «آرمان ملی» با محمود صادقی نماینده مجلس دهم به گفتوگو پرداخته که متن آن را در ادامه میخوانید.
رفتارهای اخیر نمایندگان مجلس یازدهم بهصورتی بوده که به نظر میآید بیشتر سیاسی تصمیمگیری کرده است. به نظر شما چرا هنوز اقدام اساسی ملموس برای حل مشکلات مردم تدوین نشده است؟
در تایید صحبت شما تاکید میکنم که این مجلس گاها سیاسی عمل کرده و به شعارهای خود قبل از انتخابات اسفند 98 پایبندی کاملی نداشته است، موضوع جالب این است که حتی آنقدر آش شور شده که صدای آشپز هم درآمده و خبرگزاری دانشجو که یکی از حامیان نمایندگان مجلس یازدهم بود و تبلیغات زیادی هم برای نمایندگان تندرو مجلس انجام میداد، تیتری را منتشر کرد و به عنوان صفر تا صد طرح نابودی اسرائیل در مجلس، با بیتجربگی بهانه دست مخالفان میدهند.
اعتقاد دارم که قطعا طرحی که مجلس برای نابودی اسرائیل مصوب کرده بیشک بهانه دست دیگران میدهد. رویکرد مجلس یازدهم در پارهای موارد باعث شده که حتی نیروهای باسابقه اصولگرا هم به حاشیه بروند و کار کشور در دست یک عده کمتجربه بیفتد و بعضا طرحهایی از سمت برخی نمایندگان مجلس یازدهم ارائه میشود که به صلاح همگان در این شرایط نیست. در طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری ما شاهد هستیم که برخی نمایندگان مجلس یازدهم نیت و هدفهایی را که برای انتخابات 1400 دارند در قالب این طرح ارائه دادهاند و برخی نمایندگان قصد دارند که انتخابات ریاستجمهوری و شوراها را یکدست کنند و قدرت در همه قوای کشور به صورت یکپارچه در دست نیروهای طرفدار خود باشند و هیچ ترسی هم از اینکه اعلام کنند، ندارند. در اسفند 98 این اصولگرایان بودند که با ناامیدسازی در کشور باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شدند و اصلا نگران این موضوع که مردم حضور اندکی در انتخابات داشته باشند نیستند و اصلا بهدنبال این موضوع هم هستند.
طراحان میدانند که اگر مشارکت مردم در انتخابات افزایش پیدا کند، رقیب یعنی اصلاحطلبان پیروز میشوند. از چند سال قبل هشدار دادم که برخی اصولگرایان به دنبال ناامیدسازی هستند و در قوای مختلف کشور به دنبال آن بودند که مردم را از کشور ناامید کنند و با همین شیوه توانستند در انتخابات اسفند 98 با رای حداقلی در انتخابات پیروز شوند. آنها در راستای هدفهای خود به دنبال این هستند که قوا را یکپارچه کنند.
اصلاحطلبان اعتقاد دارند که در انتخابات 1400 باید مشارکت فعال داشته باشند
بعضی معتقد هستند که اصلاحطلبان شانسی برای پیروزی در انتخابات ندارند. باید برای چند سالی از فضای سیاسی کشور خداحافظی کنند. به نظر شما اصلاحطلبان باید چه رویکردی را برای انتخابات داشته باشند؟
بعضی معتقدند اصلاحطلبان باید رویکرد جامعهمحوری را برای خود قرار بدهند و یک رویکرد دیگری هم وجود دارد که آنها باید تن به همه مسائل بدهند و با حاکمیت هماهنگتر عمل کنند؛ اما یک رویکردی هم وجود دارد که باید اصلاحطلبان هم جامعهمحور باشند و در عین حال از فرصتهای حداقلی حضور موثر در حاکمیت هم استفاده کنند. این رویکرد میانهرویی برای اصلاحطلبان خردمندانهتر است. به نظر میرسد رویکرد شورای هماهنگی اصلاحطلبان هم همین موضوع است.
اصلاحطلبان اعتقاد دارند که در انتخابات 1400 باید مشارکت فعال داشته باشند و قطعا به صورت برنامهمحور حرکت کنند. اصلاحطلبان برای انتخابات باید مطالبات جامعه را بشناسند و آنها را حتما مطرح کنند و حضور جدی داشته باشند و سازمان خود را تقویت کنند.
شما نگاه کنید وقتی که یک حزب یا تشکیلاتی در انتخابات شرکت نمیکند، سازمان رای آنها بههم میریزد. آنها باید سازمان خود را سامان دهند و انسجام درونی خود را تقویت کنند و در انتخابات حضور پیدا کنند. البته آنها نباید با حضور در انتخابات از حداقلهای خود کوتاه بیایند و باید برای انتخابات کاندیداهایی را مدنظر داشته باشند که توان حل مشکلات مردم را داشته باشد. بنابراین فکر میکنم کسانی که مطرح میکنند اصلاحطلبان باید برای سالها با انتخابات خداحافظی کنند، در واقع خواسته تمامیتخواهان را مطرح میکنند و قطعا کسانی که حذف اصلاحطلبان از عرصه سیاست را مطرح میکنند، تمامیتخواهانی هستند که به دنبال قدرت هستند.
تنها راه اصلاحطلبان برای خدمت به مردم از صندوقهای رای میگذرد و باید در انتخابات مشارکت فعال داشته باشند و نکته مهم این مساله این است که اصلاحطلبان باید با به صحنه آمدن در انتخابات و امیدوار کردن مردم برای مشارکت در انتخابات و ایجاد رغبت بین جامعه ایران و با ارائه چهرهای که بتواند برای جامعه امیدآفرین باشد، مردم را به صحنه انتخابات بیاورند. اصلاحطلبان باید خواستههای خود را در چارچوب قوانین روی نهادهای مختلف به آنها تحمیل کنند و باید آنقدر مقتدرانه عمل کنند، تا نهادهای ذیربط مجبور به عقبنشینی شوند و از حداقلهای خود کوتاه نیایند. آنها باید با اقتدار وارد صحنه سیاست شوند تا بتوانند دست برتر را در کشور بهدست بیاورند و به شیوهای مراجعی که از حضور اصلاحطلبان در انتخابات ممانعت میکنند، وادار به عقبنشینی شوند.
اصولگرایان بیشتر به دنبال یک دوقطبیسازی اصولگرایی برای انتخابات 1400 هستند
برخی خبرها حکایت از آن دارد که اصولگرایان بهصورت یکپارچه از کاندیداهای نظامی حمایت میکنند، اصولگرایان با تعدد نیروها، چرا میخواهند در انتخابات 1400 روی یک کاندیدای نظامی اجماع کنند؟
من فکر نمیکنم که کاندیدای نهایی اصولگرایان نظامی باشد و به نظر میآید آنها بیشتر به دنبال یک دوقطبیسازی اصولگرایی برای انتخابات 1400 هستند و در حال راهاندازی این سناریو هستند. بعضیها تحلیل میکنند که اصولگرایان با تبلیغ کاندیدای نظامی به دنبال گمراه کردن افکار عمومی هستند و میخواهند که کاندیدای نهایی خود را بعدا معرفی کنند و شاید این تلاشهای اصولگرایان برای انتخابات یک عملیات جنگ روانی باشد و این احتمال به نظر بنده وجود دارد.
ما نمیتوانیم به قاطعیت اعلام کنیم که اصولگرایان به دنبال کاندیدای نظامی هستند و شاید هم قصد دارند که در جامعه یک دوگانهسازی راه بیندازند و با معرفی یک کاندیدای نظامی و غیرنظامی فضا را به صورتی طراحی کنند که مردم مجبور شوند به یک کاندیدای غیرنظامی پناه بیاورند. این مسائل یکسری از شگردهای سیاسی است که اصلاحطلبان نباید از این موضوع غافل شوند. آنها میخواهند با یک دوگانهسازی در کشور مردم را از سمت یک کاندیدای نظامی به سوی یک کاندیدای غیرنظامی سوق دهند و البته این مسائلی که بیان کردم اطلاعات نیست بلکه احتمالاتی است که وجود دارد و به نظر میآید که فعالان سیاسی هم این تحلیل را بیان کردهاند.
دست اصلاحطلبان از نیروهای کارآمد برای انتخابات سال آینده پر است
اصلاحطـــلبان برای انتخابات 1400 باید چه کاندیداهایی را معرفی کنند تا باعث بالا رفتن شانس پیروزی آنها شود؟
دست اصلاحطلبان از نیروهای کارآمد برای انتخابات سال آینده پر است و قطعا آنها نیروهایی دارند که بتوانند باعث به وجود آمدن امید و رغبت در جامعه شوند و مردم را برای حضور در انتخابات تشویق کنند. اما مساله اصلی اصلاحطلبان بررسی صلاحیتهاست که شرایط را برای حضور کاندیداهای اصلاحطلبان در انتخابات سخت کرده است و امکان حضور آنها در انتخابات را با مشکل مواجه میکند. اما با این مسائل فکر میکنم که اصلاحطلبان با وجود موانع دنبال ایجاد امید در جامعه هستند. یکی از راههایی که اصلاحطلبان میتوانند در انتخابات 1400 امید را تقویت کنند این است که به صورت گروهی وارد شوند.
این موضوع در کشورهای دیگر هم مرسوم است و بسیار استفاده میشود. اگر اصلاحطلبان به صورت فعال در انتخابات شرکت کنند، قطعا میتوانند نظام را برای پذیرش کاندیداهای شاخص خود هم تا حدودی متقاعد کنند و فکر میکنم با وجود اینکه تندروها بیشتر دوست دارند تا انتخابات با حضور اندک مردم برگزار شود اما آنها پیروز انتخابات شوند، درحالیکه رویکرد مقام معظم رهبری قطعا به این صورت نیست و ایشان علاقهمند هستند که انتخابات با حضور پرشور و حداکثری مردم برگزار شود. اصولگرایان میدانند که بدون حضور کاندیدای شاخص اصلاحطلبان در انتخابات در واقع حضور مردم از اسفند 98 هم پایینتر خواهد آمد. انتخابات 98 با وجود اینکه جنبه محلی زیاد داشت مشارکت مردم در انتخابات پایین بود، حالا شما اگر انتخابات ریاستجمهوری که بیشتر سیاسی است مدنظر بگیرید، متوجه خواهید شد که حضور مردم در انتخابات از 98 هم کمتر خواهد شد. ما باید به دنبال آن باشیم که یک دولت توانمند و توانا تشکیل شود که بتواند مشکلات مردم را سریعتر مدیریت و حل کند. این دولت باید متکی به آرای گسترده مردم باشد و با مشروعیت مردمی بر سرکار بیاد. چنین دولتی میتواند در عرصه بینالمللی قدرت چانهزنی و گفتوگوی بالایی داشته باشد. در کشور ما رئیسجمهور است که سیاست خارجی را جلو میبرد و میتواند قدرت تعامل را در منطقه و عرصه بینالمللی داشته باشد.
مسئولان در مدیریت حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی خوب عمل نکردند
از دیدگاه شما مسئولان در رابطه با سقوط هواپیمای اوکراینی چگونه عمل کردند؟
مسئولان در مدیریت این حادثه دلخراش خوب عمل نکردند و این خوب عمل نکردن آنها باعث شده تا دولتهایی مانند کانادا از این موضوع سوءاستفاده کنند و در سالگرد سقوط هواپیما تجمعی را در کانادا برگزار کردند و حتی بهصورت آنلاین با خانوادههای کشتهشدگان اعلام همدردی کردند. بعضی از مقامات در کنار خانوادههای این عزیزان حاضر شدند، البته آنها هم به صورت دقیق و در حد مطلوب درباره این موضوع عمل نکردند. خوب بود رئیسجمهور شخصا خودشان برای دلجویی از بازماندگان اقداماتی را انجام میدادند. دولت پرداخت غرامت به خانوادههای جانباختگان هواپیما را مصوب کرده است اما قطعا احساسات خانوادههای هواپیمای اوکراینی را که جریحهدار شده است نمیشود با پول جبران کرد. حتی بعضی از خانوادههای هواپیمای اوکراینی اعلام کردند که شهید خواندن عزیزانشان آنها را چندان آرام نکرده است. به سقوط هواپیمای اوکراینی بیشتر نگاه امنیتی شده تا یک نگاهی که اخلاقی، فرهنگی و حقوقی باشد و این موضوع جای تامل دارد. البته سردار حاجیزاده سخنگوی سازمان هوافضای سپاه بعد از چند روز مسئولیت این اتفاق را پذیرفتند.