خصلت مهمی که در منش و روش قاسم سلیمانی وجود داشت این بود که همواره در جهت تثبیت هویت دینی و ملی و منافع ملی، چه در داخل و چه در خارج از کشور گام برمی‌داشت. او در داخل کشور در تبعیت از رهبری و ابراز ادب به همۀ بزرگان سیاسی کشور به‌گونه‌ای عمل می‌کرد که بوی نفاق از رفتارش به مشام نرسد و کسی نتواند صفت نان‌به‌نرخ‌روز را به او نسبت بدهد. سلیمانی همیشه مدافع منافع ملی و در پی تعمیق هویت ملی کشور بود و همواره تأمین امنیت ملی را در صدر اقدامات خویش قرار می‌داد.

به گزارش جماران؛ امیر رزاق‌زاده در یادداشتی در شماره امروز روزنامه ایران نوشت: «‌رفتارشناسی حاج‌قاسم سلیمانی در طول چهل سال گذشته در قضایای گوناگون و در صحنه‌های منازعات اجتماعی، ازجمله در حوادث و قضایای بومی و منطقه‌ای، در سطح کلان و ملی، در جنگ عراق علیه ایران، در صحنۀ جنگ برون‌مرزی و در جهان اسلام، دارای اهمیت است. مشی وی همواره به تصمیم‌هایی می‌انجامید که بن‌بست‌شکن بود و صحنه را به نفع نیروهای خودی و کشور تغییر می‌داد. در این مجال، به برخی از ویژگی‌های بارز وی که خود نیز از نزدیک شاهد آنها بودم، اشاره می‌کنم.

 

شجاعت و جسارت

 

سلیمانی در تصمیم‌گیری‌ها جرئت و جسارت بسیار زیادی داشت. این خصیصه موجب شد که موفقیت‌های بسیاری برای وی، یگانی که فرماندهی‌اش را بر عهده داشت و همچنین برای کشور رقم بخورد.

 

هنر سخنوری

 

قاسم سلیمانی علاوه‌بر هوشمندی سیاسی و توانایی به‌کار‌گیری تدابیر راهبردی، سخنور توانایی بود و سخنرانی‌های غرایی چه در دوران جنگ و چه پس‌از‌آن انجام می‌داد. 

 

پرهیز از شهرت و چهره‌شدن

 

او ازچهره‌شدن پرهیز داشت و از رسانه‌ها دوری می‌کرد، مگر در مواردی که ضرورتی پیش می‌آمد؛ چنان که در اواخر عمر بابرکت خویش به یکی دو مورد بسنده کرد و مطالبی را که نیاز به بازگو‌کردن داشت، مطرح کرد. به‌همین‌دلیل، چهرۀ رسانه‌ای نشد. 

وی از نگارش هجده جلد کتاب درخصوص خدمات لشکر41 ثارالله در دوران دفاع مقدس حمایت کرد، اما اجازه نداد نامی از وی برده شود و این آثار به نام کارنامۀ فعالیت‌های لشکر۴۱ منتشر شد. بنابراین، یکی دیگر از ویژگی‌های او این بود که نمی‌گذاشت فعالیتی به نام او ذکر شود.

 

پیشبرد هم‌زمان اقدام نظامی و مذاکره 

 

وی در عین اصول و چارچوبی که برای خود قائل بود، هیچ‌گاه بدون تدبیر و کورکورانه اقدامی انجام نمی‌داد، زیرا آگاه بود که این‌گونه اقدامات همواره با هزینه‌های بسیار وآسیب‌های جبران‌ناپذیر همراه خواهد شد. از این‌رو، وی درعین‌حالی که به مبارزۀ با دشمنان ادامه می‌داد و درگیر نبردی جدی بود، مذاکره را نیز مدنظر داشت و روی آن حساب می‌کرد. بنابراین، وی هم‌زمان هم مبارزه می‌کرد و هم مذاکرات لازم را انجام می‌داد؛ برای مثال، در سیستان‌و‌بلوچستان با سران طوائف مذاکراتی انجام داد یا ضمن نبردهای خارج از کشور، با سران برخی کشورها مراوداتی داشت و این را کاری عبث و بیهوده نمی‌دانست. وی کار سیاسی و نظامیگری را هم‌عرض هم پیش می‌برد و آنها را مکمل یکدیگر می‌دانست و معتقد بود که فعالیت نظامی و بازیگری در عرصۀ سیاست در کنار هم معنا می‌یابند. بنابراین، آنها را باید باهم پیش برد.

 

رازداری

 

ویژگی دیگر حاج‌قاسم رازداربودنش بود. در دوران خدمت در سیستان‌وبلوچستان، کردستان، جنگ و در خارج از کشور، او اسرار و فنون نظامی را فاش نکرد و به‌جز دوره‌ای که در جنگ، راویان در کنارش بودند و مواردی را به آنها منتقل می‌کرد، ظرایف بسیاری از فعالیت‌هایش مکتوم وناگفته ماند.

 

تلاش در جهت تأمین منافع ملی 

 

خصلت مهم دیگری که در منش و روش قاسم سلیمانی وجود داشت این بود که همواره در جهت تثبیت هویت دینی و ملی و منافع ملی، چه در داخل و چه در خارج از کشور گام برمی‌داشت. او در داخل کشور در تبعیت از رهبری و ابراز ادب به همۀ بزرگان سیاسی کشور به‌گونه‌ای عمل می‌کرد که بوی نفاق از رفتارش به مشام نرسد و کسی نتواند صفت نان‌به‌نرخ‌روز را به او نسبت بدهد. سلیمانی همیشه مدافع منافع ملی و در پی تعمیق هویت ملی کشور بود و همواره تأمین امنیت ملی را در صدر اقدامات خویش قرار می‌داد.

 

مبارزه با داعش و رفع تهدیدات ملی و منطقه‌ای

 

حاج‌قاسم با حضور مؤثر خود در عراق و سوریه، داعش را در این کشورها نابود کرد و آنها را به‌سمت سرزمین‌های تحت اشغال صهیونیست‌ها راند و خطرسردمداران رژیم اشغالگر قدس را به خودشان برگرداند. اگر اقدامات و آموزش‌های عملی و میدانی سلیمانی در آن‌سوی مرزهای کشور نبود، سرکردگان داعش جرئت می‌یافتند به کشور ما نیز تعرض کنند و امنیت مردم را از بین ببرند. اقدام وابستگان به داعش در مجلس شورای اسلامی و حرم امام(ره) نشان داد که داعش برای نفوذ و رخنه به داخل کشور و ازبین‌بردن امنیت داخلی ما برنامه‌ریزی وسیعی کرده است، اما اقدامات به‌موقع و مدبرانۀ سلیمانی و ایثار مدافعان حرم، نقشه‌های آنها را نقش‌برآب کرد و نگذاشت که مردم ایران همچون مردم کشورهای عراق و سوریه طعم ناامنی را بچشند. به‌واسطۀ این اقدامات و تدابیر که بخش مهمی از آنها تجربیات دوران جنگ سلیمانی بود، داعش در عراق و سوریه نابود شد و از بسیاری مناطق عقب رانده شد. یکی از ژنرال‌های آمریکایی گفته بود که قاسم سلیمانی مثل یک الماس درخشان بود که همیشه در سطح منطقه می‌درخشید.

 

قهرمان ملی

 

قاسم سلیمانی علاوه‌براینکه سردار اسلام و در خدمت اسلام بود، یک قهرمان ملی نیز بود. حتی دشمنان نیز به توانایی‌ها و تدابیر و خصوصیات پسندیدۀ اخلاقی او معترف بودند و از وی تمجید می‌کردند. رئیس‌جمهور وقت عراق در مصاحبه‌ای از قول باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، نقل می‌کند که اوباما به او گفته است که سلیمانی دشمن ما محسوب می‌شود، ولی من برای او احترام قائلم. 

 

تدبیر و دوراندیشی

 

سلیمانی در جنگ نیز همیشه تدبیر می‌کرد و روشی را در پیش می‌گرفت که تلفات نیروهای خودی و مردم به حداقل برسد. این اقدامات سبب شده بود که همه به توانایی‌های او اعتراف کنند. 

 

تواضع

 

با وجود همۀ این ویژگی‌ها و موفقیت‌هایی که حاج‌قاسم در عرصه‌های گوناگون کسب کرده بود، هیچ‌گاه به خود غره نشد و حتی یک بار کسی از وی نشنید که از خود و اقداماتش تعریف کند. اساسا در مرام و مسلک او منیّت معنا و مفهوم نداشت. این موضوع، محور اساسی و خط‌مشی زندگی حاج‌قاسم بود. جوهرۀ اصلی آن‌هم به خودساختگی ایشان باز می‌گشت که نتیجۀ عبادات، انس با قرآن و توکل به خداوند بود

 

پرهیز از عافیت‌طلبی 

 

سلیمانی با خودش قرار گذاشته بود که توقعی در هیچ زمینه‌ای از مسئولان کشوری و افرادی که به آنها خدمت می‌کند، نداشته باشد. همیشه از راحت‌طلبی و عافیت‌طلبی پرهیز می‌کرد و هیچ‌گاه، در هیچ دوره‌ای از کار و تلاش در راه اعتلای ارزش‌های معنوی دست نکشید. او همواره ذهنی پویا داشت و در عرصۀ عمل نیز پرتحرک بود.

 

حرکت رو به رشد

 

حاج‌قاسم علاوه بر توانایی‌هایی که داشت و اقدامات مؤثری که در سطح کشور و منطقه انجام می‌داد که نتایج ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی به همراه داشت، تا روز شهادتش هر روز به داشته‌هایش اضافه می‌کرد، همواره رو به رشد بود و در جهت تعالی خویش حرکت می‌کرد. این ویژگی سبب شده بود که او از همۀ آزمون‌های زندگی‌اش سربلند بیرون بیاید.

 

شاگرد خلف امام خمینی(ره)

 

ما در مکتب امام خمینی(ره) با موضوع انسان‌سازی مواجهیم. امام(ره) درصدد ساختن انسان‌هایی از جنس قاسم سلیمانی بودند. انقلابی به‌ثمرنشسته با تلاش افرادی همچون شهید رجایی که خود را دانش‌آموز مکتب امام خمینی(ره) می‌دانستند، طبیعی است که بعد از چهل سال، حاج‌قاسم سلیمانی را تقدیم نظام کند.

 

سوءاستفاده‌نکردن از قدرت و موقعیت

 

حاج‌قاسم در طول زندگی بابرکت خویش، نه خودش از امکانات و تسهیلات کشور استفاده کرد و نه اجازه داد که خانواده‌اش از این تسهیلات برخوردار شوند. او با کسانی که برای دیدن نوه‌های دوقلوی تازه‌به‌دنیاآمده‌اش بیمارستان را برایش قرق کرده‌ بودند، برخورد کرد و گفت که من هم باید مثل یک فرد معمولی به آنجا بیایم. امام خمینی(ره) نیز در وضعیتی که مردم نفت و وسایل ضروری زندگی‌شان را نداشتند، از امکانات استفاده نمی‌کردند و هرگز به دنبال امیال دنیوی و رفاه شخصی نبودند و پدرانه حکمرانی می‌کردند.

 

پاک‌دستی

 

سلیمانی از دلارها و بودجه‌هایی که در اختیارش بود، حتی یک دلار را برای خانواده یا وابستگان و اطرافیانش هزینه نمی‌کرد و از امکانات برای اجرای مأموریتش به‌نحواحسن استفاده می‌کرد. در دوران جنگ، او پدرش را همراه خود به جبهه می‌برد تا وی نیز در حد توانش به رزمندگان خدمت کند. من هیچ‌گاه ندیدم که ایشان برای پیشبرد اهداف شخصی‌، از موقعیت یا امکاناتی که در اختیارش بود، استفاده کند. درواقع، پاک‌دستی رمز موفقیت حاج‌قاسم در کارش بود.

 

آزاداندیشی

 

او هیچ‌وقت برای فرزندانش خط و خطوط تعیین نمی‌کرد و آنها را مجبور به پذیرفتن افکار و اعتقاداتش نمی‌کرد. تاآنجاکه می‌دانم، در خانوادۀ ایشان تنوع فکری وجود دارد و همه نظر و فکر یکسانی ندارند. حاج‌قاسم همۀ فرزندانش را با افکار و نظرهایشان پذیرفته بود و برایشان دلسوزانه پدری می‌کرد. خانوادۀ وی هم بسیار بی‌آلایش‌اند.

 

شهادت؛ ثمرۀ تلاش‌ها و آرزوی دیرینه

 

سرانجام کارِ حاج قاسم، تحقق آرزویش و آن چیزی بود که همیشه آرزویش را داشت. شهادت ثمرۀ فعالیت‌های خالصانۀ او و پاداش عظیمی بود که ازنظر اسلام و امام(ره) فراتر از آن نیست. او در طول جنگ و در سال‌های پس از جنگ، همواره آرزو می‌کرد که شهادت نصیبش شود و به جمع دوستان و هم‌رزمان شهیدش بپیوندد. درنهایت نیز ثمرۀ تلاش‌هایش را دید و توفیق شهادت را یافت.

 

محبوبیت 

 

مراسم تشییع وی جزء تشییع‌های کم‌نظیر یا شاید بی‌نظیر در دنیا بود. خیل عظیم علاقه‌‌مندان حاج‌قاسم در مراسم تشییع او در شهرهای گوناگون که با میل و رغبت خود آمده بودند، حاکی از صفا و صمیمیت و صداقت و خلوص ایشان بود. او توصیه کرده بود که آخرین اقامتگاهش در دنیا هم ساده و بی‌آلایش و در کنار مزار هم‌رزمانش در شهر کرمان باشد. حاج‌قاسم سرباز بی‌بدیل امام خمینی(ره) بود که در سایۀ تعالیم امام در این مملکت رشد کرد و به تعالی رسید و در انتها، شهد شیرین شهادت را نوشید

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.