علم الهدی گفت: در سال 88، بحث سر این بود که یک عده «ادعا» کردند تقلب در انتخابات، اگر اینها که مدعی تقلب در انتخابات بودند، باید با رئیسجمهور وقت مقابله میکردند نه با رهبری، اینها در شعارهایشان شروع کردند به رهبری اهانت کردن، ستون خیمه نظام را هدف قراردادند، کسی نگفت مرگ بر رئیسجمهور و اهانتی به رئیسجمهور نکردند، اینها رهبری و مقام امامت و ولایت امت را مورد هجمه قراردادند یعنی درواقع تکرار همان شگرد شیطانی انحراف رهبری از خط امامت در صدر اسلام بود.
به گزارش جماران از پایگاه اطلاع رسانی علم الهدی، امامجمعه مشهد با تأکید بر اینکه سیره سیاسی اهل البیت (علیهمالسلام) بزرگترین عامل بصیرت افزایی است، گفت: دشمن با شگردی که دارد، هنوز هم در مقام سرکوبی نظام و مقابله با انقلاب، سعی میکند ستون خیمه نظام یعنی رهبری را مورد هجمه و حمله قرار دهد.
امامجمعه مشهد در چهل و سومین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در مورد آغاز دهه فاطمیه و مظالم واردشده به اهلبیت (علیهالسلام)، هفته بصیرت، هدف دشمن در تهاجم به مقام ولایت و بصیرت افزایی در قالب «خطبه مجازی» جمعه پنجم دیماه در حرم امام رضا (علیهالسلام) بیان کرد که در ادامه میخوانید:
«بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) (علیهالسلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.
السلام علیک یا تحفه التی خسست بها وصیه، حبیبةالمصطفی و قرینةالمرتضی، سیدةالنسا و مبشرةالاولیاء، حلیفه الورع والزهد و تفاه الفردوس والخلد، صل علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها، لاسیما ولده المنتظر المهدی، روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمهالفداه.
عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله
همه شما برادران، خواهران، بینندگان عزیز، شنوندگان محترم و خودم را به تقوای الهی سفارش میکنم.
امروز سرآغاز دهه مبارکه فاطمیه است که از امشب و فردا آغاز میشود و همچنین هفته بصیرت؛ در هفته بصیرت که به مناسبت سالروز نهم دی این ایام بهعنوان ایام بصیرت نامگذاری شده است و مقارن با سالگرد شهادت جانگداز مظلومانه سردار رشید سپهسالار اسلام، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی اعلی الله مقامةالشریف هست، در این ایام، تعمق و دقت در تحلیل مظلومیت صدیقه اطهر علیها سلام، درواقع یک ابزار بصیرت افزایی است.
ما با تعمق در عبرتی که از مظلومیت جانگداز صدیقه اطهر علیها سلام به دست میآوریم، یک عرصه کاملی از بصیرت برای امروز انقلابمان و جریان امروز نظام اسلامی خودمان بهطور کامل باید موردتوجه قرار بدهیم؛ بهترین بصیرتهایی که در روشنایی بینش و چشم و دید ما میافزاید، بصیرت اخذشده از تحلیل سیاسی ائمه معصومین (علیهمالسلام) است، تحلیل سیره سیاسی اولیاء خدا، ائمه معصومین و عترت پیغمبر، بالاترین آموزنده بصیرت و مولد بصیرت افزایی در عرصههای دید و بینش اجتماعی و سیاسی ما هست و این ارزشمندترین ابزار بصیرت است.
انحراف در امت برای سهمخواهی از قدرت
شهادت مظلومانه صدیقه اطهر (علیها سلام) با تعمق در تحلیل سیاسی آن میتواند یک ابزار آموزنده کامل در خط بصیرت افزایی امت اسلام در موقعیت امروز در برابر جهان استکبار و در برابر دشمنان عظیم اسلام و دین ایجاد کند، مسئله مظلومیت حضرت زهرا (علیها سلام) در راستای اجرای یک توطئه دشمنانه در جریان انحراف رهبری از خط امامت بود؛ در انتهای عمر پیغمبر اکرم، آنچه بعضی از خواص امت میاندیشیدند، مسئله سهمشان در جریان قدرت و حکومت بود برای فرصتیابی و قدرتطلبی، امت اسلام به دو بخش تقسیمشده بود، بخش خواص و بخش عوام، در بین خواص، منهای یک جریان اقلیتی که تربیتشده و پرورشیافته عظیم دست پیغمبر بودند که تا صبح قیامت بهعنوان تابلوهای شفاف و الگوهای کامل عیار وابستگی به دین و توحید از قبیل بلال، ابوذر و سلمان قرار گرفتند، در خواص جریان قدرت یاب و فرصتطلبی وجود داشت که حساب میکردند اگر بنا شد رهبری امت در تداوم وحی و نبوت قرار بگیرد، آنان سهمی در قدرت نخواهند داشت و برای اینکه آنان سهمی در قدرت داشته باشند، باید رهبری امت از تداوم خط وحی و نبوت که جریان امامت هست، خارج بشود.
راهکار خروج و انحراف رهبری از خط امامت و تداوم وحی و نبوت، سرکوب کردن مظهری بود که بهعنوان نماد تمام معنای تداوم حکومت وحی میتواند تحت عنوان امام، رهبری جامعه را در دست بگیرد و آنهم وجود مقدس مولا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود؛ اگر مولا طوری سرکوب میشد که جریان حکومت در آن حضرت تثبیت نمیشد و علی کنار زده میشد، در این صورت، حکومت و رهبری اسلام از تداوم خط وحی و نبوت خارج میشد؛ چگونه باید علی را کنار میزدند و با چه کیفیت باید مولا از عرصه مسئله رهبری، کنار زده میشد؟
سرکوب هیبت و شخصیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)راهش عمدتاً سرکوبگری حیثیت و شخصیت امیرالمؤمنین بود، فتوحات چشمگیر مولا در جنگها در کنار پیغمبر اکرم میتوانست یک نقطه امتیاز امیرالمؤمنین ازنظر بینش عوام آن جامعه به یک جریان و نقطه ضد ارزش مبدل بشود و در این راه سعی کردند دلاوریها، مردانگیها، سرکوبگریهای دشمن که به دست مولا در طول 10 سال دوران نبوت پیغمبر که از هجرت تا رحلت ادامه داشت، این را بهعنوان نمادی از خشونت علی (علیهالسلام) معرفی کنند و علی بهعنوان عنصری خشن و خونریز در مقابل بینش عوام قرار بگیرد.
عوام آن روز نیز که غالباً تودهای از قبایل سرکوبشده و شکستخورده عرب در جنگ با پیغمبر بودند و بزرگترین عامل شکست خودشان و قدرت آفرینی اسلام و امت اسلام، مولا علیهالسلام را میدانستند، این ترویج را پذیرفتند که مولا (علیهالسلام) بهعنوان یک عنصر خشن نمیتواند رهبری امت را به دست بگیرد؛ اینیک عملیات روانی بود که از اواخر عمر پیغمبر اکرم مخصوصاً بعد از جریان غدیر خم شروع کردند این مسئله را بین مردم ترویج کردن تا از مولا یک چهره خشن به وجود بیاورند و تبلیغ کنند اما یک نقطه در امیرالمؤمنین باقیمانده بود که با این نقطه، شاید نمیتوانستند جلوی قدرت رهبری مولا را بگیرند و همانهایی که شاید قبول میکردند امیرالمؤمنین را بهعنوان یک صاحب خشونت، درعینحال علی را مظهر قدرت و صلابت میدانستند
با آن قدرتی که از مولا چشمها را پرکرده بود، شاید کسی به خود جرأت نمیداد بتواند جریان قدرت و حکومت را در غیر از امیرالمؤمنین باور کند که میشود علی را از حکومت و نظام اسلامی کنار زد و غیر علی قدرت را به دست بگیرد، باید کاری میکردند که این هیبت قدرت و صلابت امیرالمؤمنین از چشمها بریزد، برای اینکه هیبت قدرت و صلابت مولا از چشمها بریزد و دیگر امیرالمؤمنین بهعنوان مظهر کامل عیار قدرت در امت اسلام جلوهگر نباشد، راهکاری را که انتخاب کردند، هتک حرمت امیرالمؤمنین با تهاجم به در خانه امیرالمؤمنین بود.
هجوم به خانه امیرالمؤمنین، توطئهای طراحیشده
اگر بیایند یک هتک حرمت بسیار جانکاه و از بین برنده پرده هیبت علی را قرار بدهند، دیگر علی با آن قدرت و نماد صلابت در بینشها و چشمها جلوه نمیکند، نقشه تهاجم به در خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را برای اجرای این شگرد شوم اجرا کردند که با این کیفیت، هیبت صلابت مولا را بریزند و حتی بعضی از مورخین عامه و اهل سنت از قبیل ابن قتیبه دینوری در کتاب «الامامه والسیاسه» تصریح میکند که وقتی جمعیت به در خانه صدیقه اطهر هجوم آورد، اینها هیزم با خودشان آوردند، از آوردن هیزم در خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و آتش زدن، معلوم میشود توطئه هتک حرمت علی و درهم شکست هیبت صلابت و قدرت مولا، شگردی بود که جریانهای منحرف ساز رهبری از خط امامت آن را بهعنوان یک توطئه در دست داشتند و اجرا کردند، اینطور نبوده که یکمرتبه بیایند در خانه امیرالمؤمنین، یک برخورد فیزیکی به وجود بیاید، حالا در این برخورد فیزیکی یک خانمی هم مثل صدیقه اطهر (علیها سلام) در بین دستوپا لگدمال بشود و بچهاش را سقط کند، قصه به این شکل نبود، از اول توطئه بود، طرح داشتند برای این کار و لذا وقتی اینها آمدند در خانه را آتش زدند، با فشار، در نیمسوخته را باز کردند و دیدند مولا (علیهالسلام) عکسالعملی نشان نداد، آنهم که عکسالعملی نشان نداد، برحسب مأموریتی بود که از پیامبر اکرم داشت.
آنجا حساب کردند که این درهم کوبیدن و سرکوبی هیبت صلابت و قدرت امیرالمؤمنین است، این هتک حرمت را به یک مرحله بالاتر برسانند و عزیزترین عزیزان امیرالمؤمنین را مورد هتک و آزار قرار دهند؛ در نامهای که در برخی کتب عامه و اهل سنت ثبتشده، مینویسد «وارد خانه شدم، هرچه نگاه کردم، اطراف خانه فاطمه را ندیدم، الآن زهرا پشت در بود و با من صحبت میکرد، کجا رفت زهرا؟ دیدم میان در نیمسوخته و دیوار، فاصلهای است، با تهاجم یک عده مرد نامحرم به داخل منزل، زهرای اطهر برای اینکه خودش را از دید نامحرمان حفظ کند، در را بازکرده و بین درودیوار پنهانشده است»، اینجاست که احساس کردند باید هتک حرمت را به مرحله بالاتر برسانند، بیشتر هیبت و قدرت مولا سرکوب بشود، اینجا بود که لگد به این در نیمسوخته وارد شد، صدای دختر پیغمبر بلند شد « یا ابتا!یا رسولالله هکذا یفعل بحبیبک وابنتک».
بیتفاوتی مردم نسبت به هتک حرمت اهلبیتآنی که در اینجا برای ما قابلتأمل است، مظلومیت زهرا تنها نیست، عکسالعمل مردمی است که آنجا ایستاده بودند و در مقابل این تجاوز و هتک حرمتخانه امیرالمؤمنین، اینها بیتفاوت بودند، کنار کوچه یک عده ایستاده بودند، عزیزترین عزیزان پیغمبر، دختر پیغمبر را اینها بین درودیوار میدیدند و بین دود و آتش مشاهده میکردند، هیچ عکسالعملی نشان نمیدادند، فقط یک تماشاچی بودند و فقط منظره را تماشا میکردند، آنجا فقط کسی که عکسالعمل نشان میداد، یک آقاپسر هفتساله بود، یک آقاپسر 6 ساله و یک دخترخانم 4 ساله، اینها کنار دیوار ایستاده بودند، مادر را بین دود و آتش میدیدند، بابا را هم با دستبسته، اینها گریه میکردند و اشک میباریدند اما این دخترخانم 4 ساله، غیر گریه کردن، منظره را هم کپیبرداری میکرد.
مادر گرفتار شد، بابا هم قدرت نجات او را ندارد، دید مادر متوسل به پیغمبر شد و دارد پیغمبر را صدا میزند، او هم یاد گرفت که هر وقت مستأصل شد، باید پیغمبر را صدا بزند، این دخترخانم 4 ساله، شد زینب 52 ساله، در گودی قتلگاه بدن پارهپاره برادر را دید، اینجا بود که از در نیمسوخته و دیوار و مادر بین دود و آتش یادش آمد، دید باید پیغمبر را صدا بزند لذا آنجا صدا زد «یا جدا یا رسولالله، هذا حسینک مرمل بالدماء مقطع الأعضاء»، یا جدا، این بدن پارهپاره حسین توست.
به بهانه تقلب به مقام ولایت حمله کردند
این برای ما این بصیرت را ایجاد میکند که هر وقت جریان دشمن بخواهد مسیر رهبری را منحرف بکند، بر امکانات یک نظام و قدرت ولایی دست پیدا کند، راهش سرکوب کردن حیثیت رهبری بهوسیله عوامل خاصی است که با سرکوبگری حیثیت و شخصیت رهبری میشود بر یک نظام و جامعه ولایی مسلط شد، عین همین شگرد را در سال 88 داشتیم؛ در سال 88، بحث سر این بود که یک عده «ادعا» کردند تقلب در انتخابات، اگر اینها که مدعی تقلب در انتخابات بودند، باید با رئیسجمهور وقت مقابله میکردند نه با رهبری، اینها در شعارهایشان شروع کردند به رهبری اهانت کردن، ستون خیمه نظام را هدف قراردادند، کسی نگفت مرگ بر رئیسجمهور و اهانتی به رئیسجمهور نکردند، اینها رهبری و مقام امامت و ولایت امت را مورد هجمه قراردادند یعنی درواقع تکرار همان شگرد شیطانی انحراف رهبری از خط امامت در صدر اسلام بود که فکر کردند برای براندازی رهبری در جریان نظام و مقابله با رهبری، مسئله انتخابات را بهانه کنند، ستون خیمه نظام را موردحمله قرار بدهند، این شگرد هنوز هم برای دشمن هست و آنان هنوز هم در مقام سرکوبی نظام و مقابله با انقلاب، سعی میکند ستون خیمه نظام و رهبری ولایت را مورد هجمه و حمله قرار بدهند.
آن روز امت اسلام بصیرت نداشتند علیرغم اینکه آنان سالها در رکاب پیامبر جنگیدند و وحی را از دو لب رسولالله شنیده بودند، معجزات را در دست پیغمبر دیده بودند اما آنقدر بصیرت نداشتند که توطئه فرصتطلبی و قدرتیابی یک عده قدرت یاب خواص را در جامعه خودشان درک کنند اما امروز خوشبختانه مردم ما رشد دارند، مردم ما از یک سلسله تعالیات سیاسی برخوردارند، توطئه دشمن را بهخوبی تشخیص میدهند و لذا با حماسه همگانی میلیونی 9 دی، توطئه دشمن را در تهاجم به ستون خیمه نظام، خنثی کردند، جلوی دشمن را گرفتند و عوامل فتنهای که در دست دشمن قرار داشتند، در برابر بینش مردم سرکوب حیثیتی شدند و بهعنوان عناصر ضد ولایت، کنار زده شدند و جریانهایی که از آنان حمایت میکردند نیز بهعنوان عامل اجرایی فتنه دشمن در جامعه بایکوت و منزوی شدند و مردم در 9 دی آن حرکت حماسهآفرین را تشکیل دادند.
وقتی آدم آن حرکت حماسهآفرین را میبیند، بیشتر به یاد مظلومیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و مظلومیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیه) میافتد؛ خدا رحمت کند امام رضوانالله تعالی علیه را، روزی در جلسهای با جمعی از علمای تهران خدمت امام نشسته بودیم، جمعیتی آمده بود در حسینیه از بسیجیان و رزمندگان میخواستند به جبهه بروند، اینها اول میآمدند حسینیه جماران، امام را زیارت میکردند و بعد به جبهه میرفتند، نشسته بودیم با امام صحبت میکردیم، جلسه طول کشید و اینها شروع کردند به شعار دادن که «امام ما منتظر شما هستیم».
انحراف خط رهبری، هدف دشمن از صدر اسلام تاکنون
خدا رحمت کند امام را، تملک نفس بالایی داشتند و خیلی بر خودشان مسلط بودند و گاهی که امام احساسی میشدند، نشانههای احساسی شدن را کسی در سیمای امام نمیدید، با همه اینکه امام تملک نفس داشتند، وقتی صدای جمعیت به شعار بلند شد، امام منقلب شدند، سرشان را پایین انداختند، مقداری حرف نزدند، سرشان را بالا کردند و به ما فرمودند «این صدا را میشنوید؟ اگر از این صدا، ده نفر در خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند، امیرالمؤمنین اینطور مظلوم و تنها قرار نمیگرفت».برادران و خواهران، مردم انقلابی هوشمند ساز و هوشیار این کشور، این نظام و این امت، وجود شما آنقدر ارزشمند است که طی چهلوچند سال عمر انقلاب، همهجا توطئه و فتنه دشمن را شناختید، قهرمانانه و هشیارانه در برابر فتنه دشمن ایستادید اما دشمن از این شگرد شیطانی که از روز اول صدر اسلام در انحراف خط رهبری اجرا کرده بودند، دست برنمیدارد و بازهم درصدد اجرای این شگرد شیطانی هجمه به ستون خیمه نظام، مقام ولایت، امامت و رهبری است و روزبهروز نمونههای مختلفی میرسد.