هاشمی طبا گفت: از تندروها برجام را مشکل اصلی ما قلمداد میکنند. ما قبل از برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل با تحریمهای گستردهای مواجه بودیم. شرایط به شکلی بود که برخی از کشورهای غربی در حال توجیه حمله نظامی به ایران بودند. وضعیت آن روز ما به مراتب بدتر از امروز بود. با این وجود موفق شدیم برجام را به سرانجام برسانیم و پس از برجام گشایشهای خوبی در کار ما ایجاد شد.
به گزارش جماران؛ روزنامه آرمان ملی نوشت: سیدمصطفی هاشمیطبا در انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ یکی از گزینههای ریاستجمهوری بود؛ زمانی که معادلات کشور با امروز تفاوتهای زیادی داشت. اگر در انتخابات ریاستجمهوری گذشته دغدغههای زیادی درباره رئیسجمهور آینده وجود داشت امروز همه این دغدغهها به دغدغه اقتصادی تقلیل پیدا کرده و شرایط جامعه به شکلی شده است که مسائل اقتصادی مهمترین اولویت امروز مردم ایران است.
این در حالی است که حل مشکلات اقتصادی ایران تا حدود زیادی به سیاست خارجی و معادلات سیاسی بین ایران و قدرتهای جهانی بستگی دارد. به همین دلیل نیز رئیسجمهور بعدی ایران باید مسائل اقتصادی و سیاست خارجی را در اولویت نخست خود قرار بدهد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی چشمانداز پیشروی فضای سیاسی ایران «آرمان ملی» با مهندس هاشمیطبا گفتوگو کرده است.
هاشمیطبا معتقد است: «هنگامی که در یک مسیر عقلایی و دوراندیشانه حرکت کنیم نسبت به برخی مسائل خوشبینی کاذب نخواهیم داشت و با واقعبینی به مسیر خود ادامه خواهیم داد.اگر قرار است مذاکرهای در آینده صورت بگیرد این مذاکرات باید در چارچوب برجام باشد. مشکل ما برجام نیست. این در حالی است که برخی از تندروها برجام را مشکل اصلی ما قلمداد میکنند. ما قبل از برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل با تحریمهای گستردهای مواجه بودیم. شرایط به شکلی بود که برخی از کشورهای غربی در حال توجیه حمله نظامی به ایران بودند. وضعیت آن روز ما به مراتب بدتر از امروز بود. با این وجود موفق شدیم برجام را به سرانجام برسانیم و پس از برجام گشایشهای خوبی در کار ما ایجاد شد. بدونتردید اگر برجام ادامه پیدا میکرد شرایط ما بسیار خوب می شد. در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
سیــاست خارجی ایران پس از شکست ترامپ چه تغییراتی باید پیدا کند؟
بسیاری از افرادی که در ظاهر سخنان تند و رادیکال در این زمینه مطرح میکنند در واقع به اظهارات خود ایمان ندارند و ممکن است در محافل خصوصی به شکل دیگری سخن بگویند. این افراد مصداق بارز کسانی هستند که «چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند». واقعیت این است که نباید زیاد به پیروزی آقای بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دلخوش باشیم. به هر حال برخی در ایران پس از پیروزی بایدن به این باورند که میتوانند برخی از مسائل ایران و آمریکا را حل کنند.
نباید در مسیری قرار بگیریم که همه چیز مسدود شود
این در حالی است که این دیدگاه خوشبینانه است. بنده معتقدم ما نباید در مسیری قرار بگیریم که همه چیز مسدود شود. اگر قرار است برخی از فرصتها و امکانات کشور را از دست بدهیم بهتر است در مسیری حرکت نکنیم که چنین اتفاقی رخ بدهد.از دست دادن امکانات و فرصتها در مقابل این همه دشمنی و خصومت صحیح نیست. به هر حال در شرایط کنونی اسرائیل در غرب ایران و کردستان عراق، در جنوب و شمال تهدیدهایی را علیه جمهوری اسلامی ساماندهی کرده است.مقاومت و مبارزه مقطعی نیست.از سوی دیگر مقاومت به معنای جنگ هم نیست.به عنوان مثال اگر ایران بدون محاسبه حیفا را هدف قرار بدهد به معنای مقاومت نیست؛ بلکه به نوعی پاره کردن زنجیرهای مقاومت قلمداد خواهد شد.برخی اوقات اقداماتی انجام میشود که در ظاهر انقلابی و خوب است اما در واقع رشته مقاومت را پاره میکند.برخی از رهبران کشورهای اروپایی از برجام جدید سخن میگویند و عنوان میکنند در برجام جدید درباره مسائل جدیدی مذاکره خواهد شد.
این در حالی است که این رویکرد نقض غرض است.ما باید تلاش کنیم همه راهها را برای خود باز نگه داریم و هیچ راهی را مسدود نکنیم. هنگامی که یک راه را روی خود مسدود کنیم مجبور خواهیم بود از راه دیگری حرکت کنیم که این راه هزینههای جدیدی برای ما ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل بنده با رویکرد رادیکال و اقدامات افراطی در این زمینه موافق نیستم و سوالم از کسانی که عنوان میکنند نباید مذاکره کنیم این است که اگر مذاکره نکنیم پس باید چه کنیم؟در شرایط کنونی ایران در زمینه مراودات بانکی خود با مشکلات جدی مواجه است. شرایط تحریمها به شکلی است که براساس گفته رئیس کل بانک مرکزی شرایط خرید واکسن کرونا برای ایران به دلیل تحریمها فراهم نیست و در این زمینه مشکلات زیادی وجود دارد. در چنین شرایطی کشورهایی مانند چین و روسیه که خود را متحد ایران میدانند نیز حرکتی برای حل مشکل ایران انجام نمیدهند. در چنین شرایطی ما نباید راهها را روی خود مسدود کنیم و در عین حال نباید دچار وادادگی شویم.
خوشبینی نسبت به دولت آینده آمریکا اشتباه است
چرا نباید نسبت به حضور بایدن در کاخ سفید خوشبین باشیم؟
شواهد و قرائن به ما نشان میدهد که خوشبینی نسبت به دولت آینده آمریکا اشتباه است. خوشبینی با استفاده از فرصت متفاوت است و شرایط خاص خود را دارد. به عنوان مثال در روزهای گذشته وزیر امور خارجه آلمان عنوان کرده بود در مذاکرات احتمالی آینده باید مسأله موشکی ایران را نیز حل کنیم.این اظهارات نشان میدهد نباید زیاد هم خوشبین باشیم؛ چراکه ممکن است در مقابل برداشته شدن تحریمها مسائلی مطرح شود که به سود ما نباشد. تردید نداشته باشید ما در هر زمینهای ضعف نشان بدهیم طرف مقابل سوءاستفاده خواهد کرد و هزینههای جدیدی را به ایران تحمیل میکند.
یکی از چهرههای سیاسی داخل ایران عنوان کرده بود اگر ما «حیفا» را مورد حمله قرار بدهیم کشورهای عربی قیام خواهند کرد. این در حالی است که چنین چیزی صحت ندارد و چنین شرایطی پیش نخواهدآمد. قذافی کسی بود که با ایران رابطه خوبی داشت و به ایران موشک میفروخت. با این وجود قذافی در نقشهای که درباره کشورهای عربی طراحی کرده بود خوزستان ایران را به عنوان یکی از بخشهای کشورهای عربی در نظر گرفته بود.
این وضعیت درباره جمال عبدالناصر نیز وجود داشت. اولین کسی که خوزستان را «عربستان» نامید و خلیجفارس را «خلیج عربی» خواند، وی بود.کشورهای عربی نگاه خوبی به ایران ندارند و خود را به اسرائیل نزدیکتر میدانند. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی به دنبال عادیسازی روابط خود با اسرائیل هستند.
ما قبل از برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل با تحریمهای گستردهای مواجه بودیم
در چنین شرایطی ایران باید به خود متکی باشد و امیدوارانه حرکت کند. هنگامی که در یک مسیر عقلایی و دوراندیشانه حرکت کنیم نسبت به برخی مسائل خوشبینی کاذب نخواهیم داشت و با واقعبینی به مسیر خود ادامه خواهیم داد.اگر قرار است مذاکرهای در آینده صورت بگیرد این مذاکرات باید در چارچوب برجام صورت باشد. مشکل ما برجام نیست. این در حالی است که برخی از تندروها برجام را مشکل اصلی ما قلمداد می کنند.
ما قبل از برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل با تحریمهای گستردهای مواجه بودیم. شرایط به شکلی بود که برخی از کشورهای غربی در حال توجیه حمله نظامی به ایران بودند.کشورهایی مانند روسیه و چین نیز این رویکرد را تأیید میکردند و به تحریمها رأی مثبت داده بودند.وضعیت آن روز ما به مراتب بدتر از امروز بود. با این وجود موفق شدیم برجام را به سرانجام برسانیم و پس از برجام گشایشهای خوبی در کار ما ایجاد شد. بدونتردید اگر برجام ادامه پیدا میکرد شرایط ما بسیار خوب میشد.ما در شرایطی دچار مشکل شدیم که برجام ادامه پیدا نکرد و ترامپ با خروج از برجام دوباره تحریمها علیه ایران را اعمال کرد. به همین دلیل نیز مذاکرات احتمالی آینده باید در چارچوب برجام و با انعطاف لازم صورت بگیرد.
مصـوبه اخیــر مجلس نشــان میدهد اصولگرایان به دنبال روی کار آمدن دولتی در آینده هستند که با مجلس کنونی در زمینههای مختلف و از جمله سیاست خارجی همسو و همراه باشد.وجود یک دولت اصولگرا در آینده چه تغییراتی در سیاست خارجی ایران ایجاد خواهد کرد؟
به نظر من تغییر زیادی نخواهد کرد و نمیتوان منتظر تغییرات گسترده و عمیقی در زمینه سیاست خارجی بود.بنده معتقدم نمایندگان مجلس که چنین مصوبهای را تصویب کردهاند به شکل دیگری فکر میکنند.اغلب این افراد گمان میکنند با چنین مصوبههایی طرف مقابل را مرعوب میکنند. ما باید این نکته را بپذیریم که طرف مقابل نیز دارای فکر و اندیشه است و برای رسیدن به اهداف خود استراتژی دارد. فضای سیاسی مانند یک بازی شطرنج است و طرفین بازی براساس حرکت طرف مقابل حرکت میکنند. اینگونه نیست که تنها ما آگاه باشیم و طرف مقابل در خواب باشد.ما باید بازی کردن در این صفحه شطرنج را یاد بگیریم و به خوبی بازی کنیم. اینکه زیر صفحه شطرنج بزنیم هم خود را نابود کردهایم و هم طرف مقابل را.در چنین شرایطی کسی نابود میشود که ضعیفتر است و کسی برنده میشود که قویتر است.ما باید مقاومت داشته باشیم و در درون کشور نسبت به مقاومت حساسیت داشته باشیم.تنها در چنین شرایطی است که میتوانیم مدبرانه و مقتدرانه بازی کنیم و در نهایت به نتیجه برسیم.
اگر فرض بگیریم بایدن به برجام بازگردد و همه تحریمها نیز برداشته شود چه اتفاقی در اقتصاد کشور رخ خواهد داد. تردید نکنید که دوباره واردات به کشور افزایش پیدا میکند و دوباره به سمت کالاهای لوکس و تجملاتی کشیده میشویم. مشکل اساسی ما این است که طرحی برای زندگی پس از تحریمها نداریم.امروز که ما در شرایط مقاومت قرار داریم ضرورت توجه به این مسأله بیشتر از گذشته خواهد بود.این در حالی است که برای آینده برنامه نداریم و غافل از این مسأله هستیم.واقعیت این است که اگر بایدن بدون هیچ قید و شرطی به برجام بازگردد مشکلات ما همچنان باقی است و حل نخواهد شد.ما باید به دنبال بررسی و بازبینی سیاستهایی باشیم که در گذشته داشتهایم و به واسطه آنها نتوانستهایم در کشور تعادل ایجاد کنیم. تا زمانی که اشتباهات گذشته را تکرار کنیم و همچنان به اجرای برخی سیاستهای اشتباه گذشته اصرار داشته باشیم مشکلی حل نخواهد شد. ما باید نسبت به روش زندگی، سیاستهای اقتصادی و فقرزدایی از جامعه سیاستهای مشخصی را در پیش بگیریم.
در کنار صهیونیسم کشورهای مرتجع عربی خاورمیانه نیز علیه ایران فعالیت میکنند
آیا این احــتمال وجـود دارد که تحریمها در کوتاه مدت برداشته شود و کار مذاکره به دولت بعدی کشیده نشود؟
خیر، چنین شرایطی وجود ندارد. در مرحله نخست باید صبر کرد تا بایدن به صورت رسمی ریاستجمهوری آمریکا را برعهده بگیرند. از سوی دیگر باید به مراودات وی با کشورهای اروپایی و شروطی که برای مذاکره با ایران ارائه خواهند کرد توجه کرد. اینکه این شروط چه خواهد بود و واکنش ایران نسبت به این شروط چیست از اهمیت بالایی برخوردار است.در شرایط کنونی مواضع کشورهای اروپایی نسبت به ایران دارای اهمیت است و نمی توان به راحتی از کنار آن گذاشت. این در حالی است که نباید صهیونیسم را نیز فراموش کنیم. امروز صهیونیسم گستره خود را در آمریکا و کشورهای منطقه خاورمیانه بیشتر کرده و به دنبال نفوذ بیشتر در مناسبات منطقه است. در کنار صهیونیسم کشورهای مرتجع عربی خاورمیانه نیز علیه ایران فعالیت میکنند و با هم همراه هستند. به همین دلیل ایران باید سیاست مستقلی در منطقه خاورمیانه داشته باشد و دل به امیدهای واهی نبندد.
ارزیــابی شما از آرایـش سیـاسی انتخابــات ریاستجمهوری آینده چیست؟
اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری نیز مانند انتخابات مجلس گذشته باشد شرایط به سمتی حرکت خواهد کرد که یک چهره اصولگرا به ریاستجمهوری برسید. حتی ممکن است این فرد یک چهره اصولگرای رادیکال باشد. از سوی دیگر بسیاری از مناسبات انتخاباتی آینده به رویکرد نظارتی بستگی دارد. اینکه به جریانهای مختلف فکری و سیاسی در کشور دارای گزینه باشند یا نه، بسیاری از معادلات انتخابات را مشخص خواهد کرد.
در شرایط کنونی نام برخی افراد برای حضور در انتخابات مطرح میشود که تاکنون یک مدرسه را نیز اداره نکردهاند و هیچ تجربه مدیریتی ندارند.اگر تنها گزینههای یک جریان سیاسی اجازه حضور در انتخابات داشته باشند و از سوی دیگر تبلیغات زیادی نیز روی آنها صورت بگیرد احتمال پیروزی اصولگرایان در انتخابات وجود دارد. این وضعیت زمانی شکل جدی به خود میگیرد که مشارکت در انتخابات نیز کاهش پیدا کند. امروز یکی از دغدغههای اصلی اصلاحطلبان این است که آیا گزینههای مورد نظر آنها تایید خواهند کرد یا خیر. نکته دیگر میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد بود. بنده معتقدم اگر میزان مشارکت مردم کم و زیر 60 درصد باشد رئیسجمهور بعدی ایران یک اصولگرا خواهد بود و اصلاحطلبان موفقیتی به دست نخواهند آورد.