اینک ریاست جمهوری مردی به پایان میرسد که ساعات بیشتری را در زمین گلف خود نسبت به دفترش در کاخ سفید سپری کرده، مردی که فنلاند را بخشی از روسیه و بلژیک را شهر زیبا توصیف کرده است. مردی که به متن سخنرانی نیازی نداشت و حوصله خواندن گزارشات راهبردی مرتبط به سیاست گذاری های مهم کشورش را هیچگاه پیدا نکرد.
به گزارش جماران؛ دکتر سید علی طباطبایی، استاد دانشگاه، در یادداشتی نوشت: «از ترومپت ترامپ دیگر صدایی نمی آید. اگر هم می آید کسی به آن گوش فرا نمی دهد. ترامپ رییس جمهور غیر متعارف آمریکا به آخر خط رسیده و در تونل تنهایی خود ساخته خویش به روزهای آتی فکر می کند. روزهایی که در آن ، او به تحلیل و تعلیل "اخراج دموکراتیکش" از کاخ سفید خواهد پرداخت البته اگر ذهن خسته و درمانده از شکستش، یاری اش کند.
۴ سال قبل مردم آمریکا خسته از ساختار متصلب حاکمیت آمریکا در واشنگتن، به ترامپ رای دادند چرا که او را تجسم رویای آمریکایی میدیدند. مردی که شهرت و ثروت و اراده خود را با قدرت سیاسی ترکیب کرده و مدعی ایجاد تحول در واشنگتن دی سی بود. اما ترامپی که به دنبال ایجاد تحول در واشنگتن بود نتوانست در نقش جدید خود به عنوان رئیس جمهور ،خود متحول شود و در قامت پرزیدنت ایالات متحده رفتار کند و مقامی که او را بر کشیده بود چون چاه ویلی او را به درون خود کشید و به زیر افکند.
یک تصویر از میان میلیونها تصویر ترامپ در ریاست جمهوری چهار ساله اش معرف او و معرف داوری دیگران در خصوص است. این تصویر را حتماً دیده اید. اما یک بار دیگر پس از جستجوی اینترنتی ببینید. این تصویر مربوط به نشست سران گروه هفت است که ترامپ در صندلی نشسته و دیگر سران گروه ۷ ایستاده به دور او حلقه زده و سعی میکنند او را در خصوص ساده ترین موضوعات توجیه کنند. در حالی که او مانند کودکی لجباز دیگر سران گروه ۷ را جدی نمیگیرند.
این تصویر، بیانی روشن از رفتار و گفتار غیرمتعارف ترین رئیس جمهور ایالات متحده در یکصد ساله اخیر یا به بیانی بدترین آنهاست. مردی که پس از پیروزی چهار سال قبل " بازیگر اصلی تئاتر رویاهایش " شناخته شد اما درک نکرد که " پریزدنت آمریکا " با تمام نقش های قبلی او هم از نظر شکل و هم از نظر ماهیت متفاوت است. اگر او در تمامی فعالیت های پنجاه ساله اخیر خود با تکیه بر نقش کارگزارانه اش و در مقام فاعل با اراده به تمامی خواسته هایش رسیده بود اما از درک ساختار در مقام ریاست جمهوری آمریکا عاجز ماند. ان هم چهار سال تمام.
ترامپ رئیس جمهور نفهمید یا نخواست بفهمد که همان متدولوژی رفتاری ۵ دهه اخیر زندگی شخصی خود، از فعالیت در ساختمان سازی های پدرش در نیویورک تا شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، نمیتواند در مقام رئیسجمهور آمریکا نیز تداوم یابد.
او مقام ریاست جمهوری ایالات متحده را همتراز ریاست شرکت های ترامپ میپنداشت. او در چهار سال درک نکرد که رییس جمهور آمریکا، با رییس شرکتهای ترامپ متفاوت است. نیاموخت موضوعات سیاسی کیس های تجاری نیستند که لزوما با بده بستان حل و فصل شوند. رئیس جمهور آمریکا در تبادل و تعامل با دیگر ساختارهای ایالات متحده رئیسجمهور ایالات متحده میشود و رئیس جمهور ایالات متحده نیز محدود به دیگر ساختارهای پیدا و پنهان آمریکاست. به همه کس و همه چیز تاخت .تنها تفسیر خود از واقعیات را درست میپنداشت. به راحتی دروغ میگفت و هیچگاه سعی نکرد چیزی از کسی بیاموزد و همه را علیه خود شوراند از زخم زبان و تحقیر و توهین و استهزاء او کسی در امان نماند او نیمه شب از خواب برمی خواست تا به کسی که از او انتقاد کرده بود در توییتر پاسخ محکمی دهد. او به نزدیکان خود پست های غیر متعارف بخشید. داماد یهودی اش را مرکز ثقل کنشهای خاورمیانهای دولت خود قرار داد . دخترش ایوانکا را به عنوان مشاور ارشد خود برگزید. پسرانش در هر موضوعی وارد شدند و "حوزه تخصصی کاخ سفید" را به" حوزه شخصی کاخ سفید" تبدیل کرد.
ترامپ در کتاب "Think big " خود می گوید من همیشه انتقام میگیرم. اگر کسی آزارتان بدهد و شما تلافی نکنید از او هم بدتر هستید. او همچنین در کتاب دیگر خود " Trump and the art of deal" میگوید: دنیا محل معامله کردن است و با معامله هر چیزی را میتوان حل و فصل کرد. او از چهارچوب فکری" معامله و انتقام" در قامت ریاست جمهوری آمریکا خارج نشد و شد این که دیدیم. او درکی از هنر آموختن "The art of learning " نداشت.
شبکه خبری CNN که به شکل دائمی ، دروغ ها و ادعاهای غلط ترامپ را رصد و منتشر میکند ،گزارش کرده که ترامپ از زمان تحلیف در ژانویه سال ۲۰۱۷ روزانه شش دروغ و ادعای نادرست مطرح کرده است. در دوره کرونا دروغ ها، سخنان عجیب و غیر علمی ترامپ رشد روز افرون یافت و در زمانی که روزانه یک هزار نفر در آمریکا بر اثر کرونا می مردند ادعا کرد که همه چیز تحت کنترل است.
فهرست بلند بالای اخراجیهای کابینه ترامپ به دلیل مخالفت با او ، ارائه نظریات مغایر با اهداف ترامپ یا ارائه نظرات کارشناسی و یا اینکه مجیزگوی ترامپ نبوده اند شاهدی بر ذهن انتقامجوی او و "شخصی سازی امر سیاست" توسط ترامپ دارد. تعداد و تعدد اخراج ها در کابینه و کاخ سفید توسط ترامپ به حدی است که در تحلیل آن باید حتماً سراغ ذهن مشوش ترامپ رفت. ترامپ جد بلیغ کرد تا دوستان خود را تبدیل به دشمنان کند. کافی است فقط به کتاب خاطرات جان بولتون The room where it hapened نظری بیاندازید تا خاطرات جان بولتون از ذهن نامرتب یک رئیس جمهور و میزانی که او با انتشار 600 صفحه خاطرات به اعتبار ترامپ ضربه زد را در نظر گیرید.
اینک ریاست جمهوری مردی به پایان میرسد که ساعات بیشتری را در زمین گلف خود نسبت به دفترش در کاخ سفید سپری کرده، مردی که فنلاند را بخشی از روسیه و بلژیک را شهر زیبا توصیف کرده است .مردی که به متن سخنرانی نیازی نداشت و حوصله خواندن گزارشات راهبردی مرتبط به سیاست گذاری های مهم کشورش را هیچگاه پیدا نکرد. مردی که سوتی هایش و افتضاح هایش یک پرونده جذاب و پر مخاطب در موتورهای جستجوی اینترنتی است. مردی که در چهار سال ریاستجمهوری آموختن را نیاموخت . مردی که از ادعاهای او در خصوص تقلب در انتخابات سال ۲۰۲۰ حتی تعدادی به اندازه انگشتان یک دست نیز در ساختار آمریکا حمایت نکردند.
اینک ترامپ در میان چند رییسجمهور مستقر تاریخ ایالات متحده است که برای بار دوم انتخاب نمی شود. کسی که تقریباً به تمام قول های انتخاباتی خود عمل کرد اما قربانی رفتار و گفتار خود شد.
کسی که سعی نکرد یا درک نکرد که جایگاه ریاست جمهوری آمریکا جایگاهی متفاوت است. مردی که خود راسا کمر به قتل خود بسته بود و سرانجام کشته دست خویش شد. شاید پس از ژانویه ۲۰۲۱ به آن سو ، ترامپ فرصت بیشتری پیدا کند تا در خصوص متن "text" ، فرامتن "context" ، کارگزار "agency" , ساختار" structure" و "ژرفاساختار " deep structure " در سیاست ورزی ایالاتمتحده درک بیشتری پیدا کند.
"فوکویاما " فیلسوف معروف آمریکایی می گوید: ترامپ همان کارهای را انجام میدهد که همه میترسند او بخواهد آنها را انجام دهد. و در نهایت این که , بزرگی به طنز اما جدی گفته است که هر ملتی یک "خریت " به تاریخ بدهکار است . آیا ملت آمریکا با انتخاب ترامپ بدهی اش به تاریخ را پرداخته یا اینکه باید در انتظار چیز های جدید در تاریخ آمریکا باشیم.»