استاد علوم سیاسی دانشگاه آیووای آمریکا می گوید: «سرمایهگذاران از ابهام و عدم اطمینان بیش از هر چیز دیگری متنفر هستند. شاید برای بعضی از آنان ورود بایدن به کاخ سفید بد باشد اما شوکی یکباره خواهد بود و پس از ثباتی که با بایدن میآید، بازار رشد سریعتری را تجربه خواهد کرد.»
به گزارش جماران؛ روزنامه شرق در شماره امروز خود نوشت: رقابتهای انتخاباتی ایالات متحده در 22 روز مانده به انتخابات با فعالترشدن «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، پس از یک هفته خانهنشینی بهخاطر کرونا، جنبوجوش بیشتری به خود گرفته است؛ بهگونهای که پس از مصاحبه رادیویی و تلویزیونی روز شنبه و سخنرانی در جمع تعدادی رنگینپوست در محوطه کاخ سفید، صبح یکشنبه هم با فاکسنیوز مصاحبه تلفنی داشت.
این تکاپوها در حالی است که روند نظرسنجیهای انتخاباتی همچنان مثل روزها، هفتهها و ماههای گذشته حاکی از اقبال بیشتر «جو بایدن» نامزد دموکراتها نسبتبه دونالد ترامپ جمهوریخواه است؛ نظرسنجیهایی که اگر مبنای پیشبینی نتیجه نهایی انتخابات قرار گیرد، شاید بتوان از هماکنون ترامپ را رئیسجمهوری تکدورهای و بایدن را پیروز انتخابات ۲۰۲۰ دانست. اما باوجود این پیشتازی با قاطعیت نمیتوان از شکست دونالد ترامپ سخن گفت. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اتفاقی غیرقابلتصور میتواند ترامپ را در کاخ سفید نگه دارد. از همینرو با «برایان واربی»، استاد علوم سیاسی دانشگاه آیووای آمریکا درباره این انتخابات و نتایج آن گفتوگو کردیم.
ابتلای ترامپ به کرونا سرنوشت انتخابات ماه نوامبر را مبهمتر از گذشته کرده است. در چنین شرایطی چقدر احتمال پیروزی ترامپ وجود دارد؟
بهتر است به یاد بیاوریم که دونالد ترامپ هیچگاه نتوانست اکثریت آرا را به دست آورد و او در انتخابات گذشته نیز تنها آرای الکترال را کسب کرد. فکر میکنم آمریکاییهای زیادی بودند که میخواستند به او شانس بدهند. آنان تمایل داشتند تا جریان متفاوتی را امتحان کنند؛ رئیسجمهوری که سیاستمدار نبود. من شخصا افراد زیادی را میشناختم که ترامپ را دوست نداشتند اما نفرت آنان از هیلاری کلینتون بیشتر بود. اکنون نیز آمریکاییهای زیادی نیستند که بایدن را دوست دارند؛ هرچند عدهای نیز او و سیاستهایش را پذیرفتهاند. بسیاری از دموکراتها ترجیح میدهند که «برنی سندرز»، «الیزابت وارن» یا نامزد دیگری با ترامپ رقابت کند، اما بایدن از این نامزدها جلوتر بود. دموکراتها در حقیقت فردی را انتخاب کردند که بتواند ائتلافی در میان آنان به وجود بیاورد، حتی اگر تعداد کمی از آمریکاییها او را واقعا دوست داشته باشند. این سیاست تاحدی کارساز است؛ زیرا بخش از رأیدهندگانی که خلاف میلشان در سال 2016 میلادی به ترامپ رأی دادند، اینبار دیگر نمیتوانند همان کار را دوباره انجام دهند.
پس چرا آمریکاییهای بیشتری به سمت بایدن و حزب دموکرات چرخیدهاند؟
برای پاسخ به این پرسش بهطورکلی باید بگویم که تصور من بر این است که شهروندان آمریکایی بر این باورند که اعضای جمهوریخواه کنگره شریک حملات بچهگانه ترامپ، بیلیاقتی و رفتارهای فسادآمیز او هستند. آمریکاییهای چپگرا در سال 2016 میلادی خیلی هیجانزده نبودند اما اکنون ناامیدتر از آن هستند که به خروج ترامپ از کاخ سفید فکر کنند. هرچند فکر میکنم میزان مشارکت لیبرالها در انتخابات 2020 بهطور قابلتوجهی بیشتر از 2016 باشد و این مسئله معادلات را برهم میزند.
اما به باور تحلیلگران اعتراضات اخیر میتواند نتایج را به نفع ترامپ تغییر دهد.
برای دادن پاسخ مناسب به این پرسش، به یک گوی بلورین احتیاج دارم. در اوایل تابستان اینطور به نظر میرسید که جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» باعث شده تا بسیاری از مردم در تفکراتشان درباره نژادپرستی نهادها و جامعه آمریکا تجدیدنظر کنند. اما افزایش خشونتها برای طبقه متوسط سفیدپوست جذاب نیست. ترامپ و همکارانش با بزرگنمایی خشونتها و ایجاد تصوراتی مبنیبر اینکه «معترضان این جنبش اکثرا خشن هستند و امنیت را مختل میکنند»، توانستند در جذب آرا مؤثرتر عمل کنند. این در حالی است که آنان خشونت برتریطلبان سفیدپوست را یا نادیده میگیرند یا توجیه میکنند. این اقدامات باعث شد تا حمایت از جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» و پشتیبانی از اعتراضات کاهش یابد. البته فکر نمیکنم که این اعتراضات شانس پیروزی ترامپ را افزایش دهد، اما آنطورکه در ماه می و آوریل هم به نظر میرسید، به بایدن هم کمک نخواهد کرد.
با شیوع کووید19 اقتصاد آمریکا با افت بیسابقهای مواجه شد که از سال 2008 میلادی تاکنون تجربه نشده بود. آیا در این روزهای پایانی تا انتخابات، ترامپ میتواند با وجود ابتلا به کرونا با احیای شرایط اقتصادی، کرسی خود را در کاخ سفید حفظ کند؟
برای پاسخ به این پرسش هر رئیسجمهوری را در نظر بگیرم، باید قاطعانه بگویم بله، میتواند. اما زمانیکه اقتصاد در سال گذشته و سال پیش از آن در شرایط خوبی به سر میبرد، ترامپ حامیان چندان زیادی نداشت. فکر میکنم تصویری که ترامپ از خودش خلق کرده، درواقع ارتباطی با اقتصاد ندارد؛ از او بیشتر بهعنوان فردی پرخاشگر، تفرقهانگیز و هزینهساز یاد میشود. حامیان ترامپ، بدون توجه به شرایط اقتصادی از او حمایت میکنند و مخالفانش چنان از رفتار او در تمامی حوزهها ناامید شدهاند که حتی اقتصاد پررونق نیز نمیتواند شکستها و ضعفهای ترامپ را جبران کند.
بعد از انتشار خبر ابتلای ترامپ به کووید19، شاهد سقوط بورسهای جهانی بودیم، اگر او در این انتخابات شکست بخورد، چه سرانجامی در انتظار بازارهای جهانی خواهد بود؟
کاش پاسخ این پرسش را میدانستم و میتوانستم عاقلانه سرمایهگذاری کنم. در شرایط عادی، بازار به پیروزی جمهوریخواهان واکنش مثبت دارد و پیروزی دموکراتها مانند یک مانع عمل میکند. اما ترامپ بشخصه با اماواگرهای بیشماری همراه است؛ بنابراین معتقدم اگر بایدن پیروز شود، سرمایهگذاران نفس راحتتری خواهند کشید.
اما عدهای میگویند با ریاستجمهوری بایدن شرایط پیچیدهتر خواهد شد؟
سرمایهگذاران از ابهام و عدم اطمینان بیش از هر چیز دیگری متنفر هستند. شاید برای بعضی از آنان ورود بایدن به کاخ سفید بد باشد اما شوکی یکباره خواهد بود و پس از ثباتی که با بایدن میآید، بازار رشد سریعتری را تجربه خواهد کرد.
پس شما بر این باورید با پیروزی ترامپ تغییری چندانی در سیاستهای اقتصادی و سیاسی جهانی روی نمیدهد؟
گمان میکنم که یک پیروزی دیگر در سال 2020 حتی ترامپ را ترغیب میکند تا فراتر از گذشته نیز گام بردارد؛ درعینحال معتقدم که بایدن هم دوست دارد و هم میتواند روابط مثبتی با دیگر کشورها برقرار کند؛ روابطی که در دوران ترامپ به حاشیه رفته بود.
میتوان گفت با پیروزی بایدن نقش سنتی آمریکا در جهان بار دیگر احیا خواهد شد.
مطمئن نیستم که بایدن بتواند این نقش را بازیابی کند، اما بدون شک او مانع تخریب بیشتر خواهد شد.
بنابراین او ادامهدهنده مسیر ترامپ بهویژه در خاورمیانه نیست.
نه، بایدن دیپلماسی متفاوتی را در پیش خواهد گرفت.
توافق عادیسازی روابط اخیر امارات و بحرین با اسرائیل به باور بسیاری تنها برای پیروزی ترامپ صورت گرفته است. آیا این توافق جغرافیای سیاسی در خاورمیانه را تغییر میدهد؟
این توافق فراتر از یک تاکتیک انتخاباتی است. اسرائیل و امارات متحده هردو ثروتمند و قدرتمند هستند و ممکن است نرمهای عرفی را در خاورمیانه شکل دهند که زمینه آغاز هر نوع مذاکرهای را فراهم کند و این بهمعنای تغییر ژئوپلیتیکی خاورمیانه است.
این تغییر میتواند منجر به انزوای ایران در منطقه شود؟
بله، فکر میکنم که توافقهای اخیر ایران را منزوی و اعراب سنی را به اسرائیل نزدیکتر از گذشته کند.
آیا توافق با اسرائیل را میتوان از پیامدهای توافق تجاری ایران با چین دانست؟
نمیتوان گفت که توافق با اسرائیل برای مقابله با چین یا ایران در منطقه صورت گرفته است. اگر هم اینچنین باشد، این تنها دلیل نیست. عادیسازی روابط با اسرائیل بیشتر برای بهرهبرداری اقتصادی و تجاری صورت گرفته است.
اتخاذ سیاستهای افراطی واشنگتن در برابر ایران و دیگر کشورها، باعث شده تا ترامپ متحدان سابق خود را از دست بدهد. این موضوع تا چه اندازه میتواند در انتخابات ماه نوامبر تأثیرگذار باشد؟
ارزیابی خوشبینانهای درباره آنکه چه تعداد از آمریکاییها سیاست خارجی را درک میکنند یا به آن توجه میکنند، وجود دارد. به باور من، سیاست خارجی تأثیر چندانی ندارد؛ برای مثال طرفداران ترامپ درست مانند خودش هستند و در برابر کشورهایی مانند ایران مواضع تندی دارند اما برای باقی آمریکاییها چنین سیاستهای اهمیتی ندارد.
اما بسیاری از رأیدهندگان بهشدت با سیاستهای خارجی ترامپ مخالفاند و به همین دلیل خواهان این هستند که با پیروزی بایدن تنشها کمتر شود.
بله اگر بایدن پیروز شود، تنشها کاهش مییابد اما نمیتوان گفت با ورود نماینده دموکراتها به کاخ سفید تنشهای کنونی با تهران کاهش مییابد یا روند صعودی خواهد داشت. هرچند با شکست ترامپ فضای متشنج کنونی از بین خواهد رفت؛ چراکه بایدن اغلب از خود تصویر اوبامای شماره 2 را ایجاد میکند. او یکی از حامیان بزرگ توافق هستهای با تهران بود و فکر نمیکنم در این چهار سال نگاه او به ایران و دیگر کشورها تغییری کرده باشد.