دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: یکی از نگرانی های جدی من این است که در ده سال آینده، نسل اول و دوم حداکثر ده سال وقت دارند که مسئولیت ها را به نسل سوم و چهارم بدهند. ترس دارند از انجام اینکار!
به گزارش جماران؛ به نقل از ایلنا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در شب اربعین حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با حضور در شبکه استان همدان، یاد و خاطر شهید حاج حسین همدانی را در پنجمین سالگرد شهادت وی، گرامی داشت.
محسن رضایی، شامگاه چهارشنبه ۱۶مهرماه در برنامه زنده تلویزیونی استان همدان پیرامون انتخاب حاج حسین همدانی گفت: وقتی حضرت امام من را مامور کردند که سپاه را فرماندهی کنم و اوضاع را تغییر بدهم چرا که در سال نخست جنگ تلاش هایی شده بود اما موفقیتی حاصل نشده بود. از ماهشهر تا اشنویه رفتم و جبهه ها را بازدید کردم. دیدم در هر ۶۰ -۷۰ کیلومتر خط دفاعی جبهه ایران، بچه های انقلاب دور یک نفری جمع شده اند. احمد متوسلیان ، حاج همت، حسین خرازی و احمد کاظمی ... هر کدام مظلومانه و بدون کوچکترین امکانات می جنگیدند. به پایگاه منتظران شهادت در اهواز بر گشتم و با آقا رشید و آقای حسن باقری و سردار رحیم صفوی گفتگو کردم. به آنها گفتم که در خطوط مقدم انسان هایی دیدم که اگر به آنها مسولیت بدهیم و حمایت شوند، و درعمل هم درست مربیگری داشته باشیم بغداد را که آزاد می کنند تا آزادسازی قدس و فلسطین هم پیش می روند. حسن باقری نگاهی به رشید کرد و آن روز لبخندی زد. چند ماه بعد در عملیات فتح المبین، شهید باقری به من گفت که از شما طلب حلالیت دارم ! آن وقت که گفتی عملیات های پی درپی می کنیم به آقا رشید من لبخندی زدم بعد از جلسه به ایشان گفتم که برادر محسن از تهران آمده نفسش از جای گرم بلند می شود. امروز که عملیات فتح المبین اتفاق افتاده آمده ام طلب حلالیت کنم.
یکی دیگر از همان جوانانی که در خط دفاعی سرپل ذهاب بسر می برد حسین همدانی بود .
به خاطر دارم که پس از جلسات، سال ۱۳۶۱حاج حسین همدانی را صدا کردم و مسئولیت تشکیل تیپ انصارالحسین (ع) را به او دادم و او وارد صف فرماندهان رده بالا سپاه شد. در یک زمان دیگر او را فرمانده لشگر قدس گذاشتیم و تا این اواخر ایشان در صحنه دفاع و فداکاری بسر می برد.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس در مورد معیارهای تشخیص فرماندهان بزرگ از دل جوانان رزمنده گفت: اگر از یک معمار در مورد ساختمان سوال کنید، به شما می گوید که این ساختمان چند سال بعد فرو می ریزد. او چیزی در دانش تجربی اش به دست آورده که چنین تخمینی می زند. من هم در تخصص سیاسی نظامی خود تجاربی کسب کردم که از آنها در اداره جنگ استفاده کردم.
از سال ۵۰ مبارزه را با رژیم شاه و ساواک شروع کردم. در سال ۵۸ با هشت سال سابقه مبارزاتی وارد سپاه شدم و اطلاعات سپاه را با جوانانی مانند آقایان حسن باقری و رشید و زین الدین آغاز کردم و در سال ۱۳۶۰ فرمانده سپاه شدم. در دوران مبارزه و زندان و مخفی گاهها و بعد از انقلاب در مبارزه با گروههای ضد انقلاب که یکی از آن تجربه ها، خنثی کردن کودتا نقاب بود، فهمیده بودم که اگر انسان ها را درست بشناییم و توانایی های آنها را درست تشخیص بدهیم و به کار بگیریم، موفقیت های بزرگی خواهیم داشت. تجربه آدم شناسی در این دوران ده ساله به من کمک کرد که بتوانم با سوالاتی دقیق، فرماندهان را از میان صدها رزمنده داوطلب با کمک مشاورینی مانند برادر حسن باقری و رشید و شمخانی و آقا رحیم بشناسم. همت و همدانی وقتی گزارش لشکر ۲۷ را می دادند، از پاسخ هاشان حد و حدود هر کدام از تواتایی هایشان را تشخیص دادم.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در توصیف ابووهب، شهید همدانی گفت: حاج حسین همدانی، یک فرمانده استراتژیک بود. هم تاکتیک را می دانست و لشکر را هدایت می کرد، هم یک فرد عملیاتی بود برای هماهنگی و هم یک فرمانده راهبردی در صحنه های جنگی بود. او شم راهبردی داشت. تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی بود. او را برای مستندسازی، تجارب و فرهنگ دفاع مقدس مدتی جانشین خودم در قرارگاهی به همین نام دانشگاه امام حسین انتخاب کردم تا دفاع مقدس را مستند کند.
سرلشکر محسن رضایی در توصیف رفاقت و برادری خود با شهید همدانی گفت: می دانید که فامیلی همدانی را من روی او گذاشتم. بعد از پایان جنگ، فامیلی اش را با پیشنهاد من به همدانی تبدیل کرد. نامه ای برای ثبت احوال نوشتم و او با آن نامه رفت و عنوان شناسنامه اش را به همدانی تغییر داد. این کار از موضع فرماندهی نبود، از موضع برادری بود.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: من و حاج حسین همدانی و خیلی از شهدا و فرماندهان دیگر، اول برادر بودیم تا فرمانده مثلا در جلسه ای که با حضور شهید باقری و حسن سعدی تشکیل دادیم، گفتم حاج احمد متوسلیان ان شا الله فردا شب حمله می کند و ارتفاعات رادار را می گیرد، با اینکه این کار در ماموریت ایشان نیست اما این کار را انجام می دهند. ایشان به حالت مخالفت گفت من عمل نمی کنم. او را بیرون سنگر بردم و با او صحبت کردم. گفتم که اگر ارتفاعات رادار را نگیریم، کل این مناطق از دست می رود. برگشت و به فرماندهان دیگر گفت من فردا حمله می کنم و ارتفاعات را می گیرم. در فرماندهی جنگ برادری ها بر فرماندهی های کلاسیک ارجح بود. در صحنه جنگ، امکان حریت و توانایی مخالفت را برای بچه ها باز گذاشته بودیم و اقناع پذیری را در مدیریت جهادی یک اصل مهم می دانستیم.
استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) گفت: ما در جنگ، با برادرانمان یکی شده بودیم. رابطه ما ولایی بود و حرف فرماندهان را حرف امام حساب می کردند و اعتماد می کردند. وقتی به آقای همدانی در جزایر بوارین گفتم که آن قطعه را حفظ کنید، سه روز مقاومت کند تا لشکرهای دیگر، مسیر شلمچه را باز کنند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: یکی از نگرانی های جدی من این است که در ده سال آینده، نسل اول و دوم حداکثر ده سال وقت دارند که مسئولیت ها را به نسل سوم و چهارم بدهند. ترس دارند از انجام اینکار . این ترس ناشی از عدم شناخت جوانان است. نمی توانند تشخیص بدهند و از ریسک مسولیت دادن می ترسند. مرحله بعد از تشخیص این است که شایسته پروری کنیم. دولتمردان ما در شایسته پروری وبالا کشیدن استعدادها ضعیف اند.
در جنگ، سه چهارماهه، یک فرمانده گردان را به فرمانده تیپ تبدیل و تربیت می کردیم و ترفیع می دادیم. البته جنگ را دانشگاه ساختیم وعملیاتها را با کالبدشکافی دانشی که روی میز بود فهم آنها را بالا می بردیم. این سبک الان در اداره کشور متاسفانه وجود ندارد. در دهه اول انقلاب، کارآمدی مهم بود. قوم و خویش و جناح مهم نبود. در ده سال آینده باید فضا را برای نسل سوم و چهارم باز کنیم و مسئولیت بپذیرند. در خاطرات شهید همدانی هست که با حاج احمد متوسلیان و شهبازی گفتگو کرده . آقای شهبازی به احمد می گوید که احمد، شنیدم که برادر محسن به تو گفته است که بیا و یک تیپ درست کن. احمد می گوید: بله برادر محسن به من گفته است که یک تیپ درست کن. شهبازی می گوید: آخر احمد، ما در مریوان برای چند نفر نیرو که کم داریم، چقدر اذیت می شدیم چطور می خواهی یک تیپ درست کنی؟ احمد می گوید: من همین سوال را از برادر محسن کردم. تیپ موضوع بزرگی است شما چطوری به ما امکانات می دهید؟ برادر محسن گفته که شما مطمئن باش. شما برو جلو، ما امکانات و نیرو به تو می رسانیم. این دیالوگی است که حسین همدانی در کتاب خاطراتش نقل می کند. با این که احمد متوسلیان از فرماندهان شجاع و توانمند ما بوده یک لحظه در مورد تیپ تردید می کند. مدیران باید از جوانان حمایت کنند و استعداد جوانان را به درستی تشخیص دهند و در میدان مسئولیت، دست او را مانند مربی بگیرند و انتقال نسل مدیران را سرعت بدهند.