معاون اسبق وزارت علوم هشدار می دهد که «دسترسی عادلانه همه مردم به امکانات آموزشی و فرصتهای برابر، براساس قانون اساسی و البته آموزههای اعتقادی ما یک اصل غیرقابل اغماض است. اگر به این اصل خدشه وارد شود، بدون تردید ضایعات فراوانی برای حال و آینده کشور خواهد داشت.»
به گزارش جماران؛ غلامرضا ظریفیان، معاون اسبق وزارت علوم، در یادداشتی با عنوان «امید به آینده در مسلخ بیعدالتی آموزشی» در روزنامه همشهری نوشت: «مسئله عدالت آموزشی هم در قانون اساسی و هم در باورهای اعتقادی ما، یک اصل اساسی و ایجاد فرصتهای برابر برای همه مردم، نقطه محوری این اصل است.
اخیرا نتایج کنکور اعلام و اطلاعات رتبههای برتر در اینباره رسانهای شده است. آنچه ما تاکنون میدانیم، اکثریت رتبههای برتر در مدارس غیرانتفاعی که صرفا خانوادههای متمول به آن دسترسی دارند، تحصیل کردهاند. این مسئله بهطور طبیعی خلاف عدالت آموزشی است.
سیستم آموزش و پرورش ما در سطح کلان باید بهگونهای باشد که در سیستم ارزشیابی، تحصیل در مدرسه غیرانتفاعی نتواند اینقدر در وضعیت تحصیلی افراد مؤثر واقع شود. سیستم باید طوری طراحی شود که همه دانشآموزان در طبقات اجتماعی مختلف، از یک سطح پایهای از آموزشها و دانش برخوردارند شوند و مبنای ورود به آموزش عالی، همان سطح پایهای باشد نه بیشتر.
مسئله کنکور البته خودش بحث طولانی و مفصلی است. بسیاری از کارشناسان این آزمون را روش عادلانهای برای ارزشیابی دانشآموزان و ورودی نظام آموزش عالی نمیدانند. حتی اگر فاصله طبقاتی میان مدارس کشور وجود نداشته باشد، باز هم کنکور معرف خوبی برای استعدادها و سطح دانش، میانگین دانشآموزان در کل کشور نیست.
این نحوه ارزشیابی، امروز در سطح دنیا منسوخ شده و شیوههای بهتر و کارآمدتری در کشورهای پیشرو در مباحث آموزشی مثل ژاپن و فنلاند بهکار گرفته میشود. ما هم بالاخره دیر یا زود مجبور خواهیم شد از این شیوه معیوب عبور کنیم و به سمت شیوههای بهتر و کمنقصتر برویم؛ به سمت آزمونهای پیشرفته درون دانشگاهی که بتواند معرف استعداد و دانش فرزندانمان باشد.
با تمام این اوصاف، امسال در بحث عدالت آموزشی، علاوه بر فاصله طبقاتی مردم و شیوه ارزیابی و سنجش، شاهد نقشآفرینی یک بازیگر جدید هم هستیم و آن کروناست. چنانکه میدانیم، کرونا بخش اعظمی از فرایند آموزش را به بسترهای الکترونیکی برده و بخش قابل توجهی از خانوادهها در جامعه ما، به دلایل عدیده ازجمله نداشتن امکاناتی همچون موبایل، لپتاپ یا اینترنت باکیفیت و ارزان، امکان بهرهگیری از ظرفیت آموزش مجازی را ندارند.
مسئله هزینه اینترنت بهرغم قولهایی که داده شده اما هنوز مسئله خیلی از خانوادههاست. اینها مسائل بسیار مهمی است که باید برای حلشان فکر عاجلی شود. طیف وسیعی از راهکارها قابل بررسی است؛ مثلا طبق آمارها، گفته میشود بین 30 تا 35درصد مدارس ما در روستاها و شهرهای کوچک، کمجمعیت هستند و شاید بشود در این نوع مدارس، کلاسها را حضوری برگزار کرد تا حداقل فاصله طبقاتی که بین مدارس شکل گرفته، در اثر کرونا تشدید نشود.
چنانکه بالاتر اشاره شد، دسترسی عادلانه همه مردم به امکانات آموزشی و فرصتهای برابر، براساس قانون اساسی و البته آموزههای اعتقادی ما یک اصل غیرقابل اغماض است. اگر به این اصل خدشه وارد شود، بدون تردید ضایعات فراوانی برای حال و آینده کشور خواهد داشت. پیامدهای منفی قابل توجهی را تجربه میکنیم و در این رهگذر، شاخصهای بسیاری ازجمله امید به آینده در جامعه بهشدت تضعیف میشود.»