فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: امروز هم خدا را داریم و هم امکانات بسیار پیشرفته داریم. در مقابل دشمنان اعم از منطقهای و فرامنطقهای خواهیم ایستاد و قطعاً مردم عزیز بدانند که میدان را در مقابل آنها خالی نخواهیم کرد و در روز واقعه جنازههایشان را روی تابوتهای ایرانی از تنگهی هرمز خارج خواهیم کرد.
به گزارش جماران، ایسنا به مناسبت فرا رسیدن ۳۵ امین سالگرد تشکیل نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفتوگویی با سردار دریادار پاسدار «علیرضا تنگسیری» فرمانده این نیرو انجام داده است که در ادامه میآید:
امام خمینی (ره) ۲۶ ام شهریور ماه سال ۱۳۶۴ در حکمی خطاب به فرمانده کل سپاه، فرمان تاسیس ۳ نیرو از جمله نیروی دریایی سپاه را صادر کردند؛ این حکم در شرایطی صادر شد که در آن زمان ارتش به عنوان نیروی نظامی فعالیت داشت؛ لطفاً توضیح دهید که نیروی دریایی سپاه بر مبنای چه ضرورتهایی تشکیل شد؟
- همانطور که مستحضرید ایران کشوری ذوالبحر است و در شمال و جنوبش دریا دارد؛ در شمال کشور حدود ۸۵۰ کیلومتر و در جنوب نیز حدود ۲۲۰۰ کیلومتر ساحل داریم که ۱۳۷۵ کیلومتر آن مربوط به خلیج فارس است. متاسفانه با شروع انقلاب بسیاری از ضد انقلابیها حتی شاپور بختیار که جنایتهای بسیاری را مرتکب شده بود؛ با استفاده از برخی خلاءهای امنیتی و مراقبتی از جمله در دریا فرار کرده و به همین دلیل مبارزه با پدیدههای قاچاق انسان، کالا، پول و برخی مسائل دیگر صرفاً توسط ارتش جمهوری اسلامی امکان پذیر نبود.
از طرفی دیگر ما انقلاب کرده بودیم و مشکلاتی داشتیم؛ به همین دلیل سران کشور به این نتیجه رسیدند که حتما باید خلایی که در حوزه دریایی وجود دارد، پوشش داده شود. در آن زمان بر همین مبنا در سپاه یگانهای دریایی تاسیس شد؛ شروع یگان های دریایی با استفاده از شناورهای تقریحی دوران طاغوت بود؛ این شناورها در تفریگاههای طاغوتیان در شمال کشور مصادره شد و بچه ها با همین شناورها کار خود را آغاز کردند.
در جنوب کشور سواحل خلیج فارس را به سه بخش تقسیم کردیم؛ ماهشهر و سپاه آبادان در استان خوزستان، پایگاه بوشهر در استان بوشهر و پایگاهی در استان هرمزگان که جنوب استان سیستان و بلوچستان را نیز پوشش میداد؛ به این ترتیب نواحی ساحلی جنوب کشور تقسیم بندی و امنیت در این نواحی برقرار شد.
یگانهای ۳ گانه دریایی سپاه با شروع جنگ تحمیلی به نواحی ۳ گانه دریایی سپاه از جمله ناحیه ۳ خوزستان، ناحیه ۵ بوشهر و ناحیه ۷ هرمزگان تبدیل شدند. حتی در دوران دفاع مقدس هم با وجود اینکه نیروی دریایی ارتش وجود داشت، ما نیاز به حضو در دریا داشتیم؛ چراکه نیروی دریایی ارتش معمولا در عمق های بیشتر با دشمن درگیر بود و در عمق های پایین تر امکان حضور ناوها وجود نداشت. مجبور بودیم در این مناطق از شناورها استقاده کنیم.
در آغاز دوران دفاع مقدس ماموریت تامین امنیت شناورهای پشتیبانی بر عهدهی نواحی دریایی سپاه قرار گرفت و من در آن دوران فرماندهی دو شناور سپاه را بر عهده داشتم. در عملیاتهای خیبر و نیز پشتیبانی و انتقال رزمندهها بر عهدهی نواحی دریایی سپاه قرار گرفت و پس از عملیات بدر بود که در روز ۲۶ شهریور ۱۳۶۴حضرت امام خمینی (ره) فرمان تشکیل ۳ نیروی زمینی، دریایی و هوایی سپاه را صادر کردند. اگرچه نیروی دریایی سپاه تا آن زمان هنوز به عنوان نیرو قلمداد نمیشد، اما وجود داشت و از سال ۵۹ نقش آفرینی میکرد.
تقریباً همزمان با تاسیس نیروی دریایی سپاه، عراق جبهههای نبرد را به دریاها کشاند و به مورد هدف قرار دادن سکوهای نفتی و کشتیهای تجاری متعلق به جمهوری اسلامی ایران روی آورد؛ ارتش و سپاه برای مقابله با این اقدامات چگونه عمل کرد؟
- ما در دریا امکانات زیادی اعم از سکوهای نفتی و گازی داریم و در زمان دفاع مقدس جزو کشورهای تک محصولی بودیم و مجبور به صادرات نفت برای حیات خود بودیم؛ گرچه عراقیها قبل از آغاز جنگ تحمیلی ۱۳ میلیون جمعیت داشتند و ما ۳۳ میلیون، اما تمام دنیا از حزب بعث حمایت و پشتیبانی میکردند و ۸۴ کشور رسماً انواع حمایتها را از رژیم بعثی عراق انجام میدادند و ما تنها بودیم و از کشورهای عربی تنها سوریه بطور کامل و لیبی آن هم به صورت نیم بند با ما بود و دیگر کسی از کشورهای عربی با ما نبودند. کره شمالی و چین هم بصورت نیم بند با ما بود؛ به همین دلیل مجبور بودیم برای اداره کردن جنگ و کشور، نفت را صادر کنیم.
زمانی که صدام حسین در جبهه های زمینی مقابل ایران مستاصل شد، جنگ را به دریا کشاند؛ صدام در ابتدا سکوهای نفتی ما را مورد هدف قرار و آنقدر انهدام سکوهای نفتی ما را ادامه داد تا به سکوی نفتی جزیره خارک رسید؛ خارک تنها مسیری بود که کشتی ها برای بارگیری نفت باید به آنجا میآمدند.
نفت کشورهای عربی در حال صادر شدن بود و بخشی از پول این نفتها در اختیار صدام قرار میگرفت، اما صدام کشتیهای ما را یک به یک میزد؛ اینکه کشتیهای آنها به سلامت عبور کنند اما آنها کشتیهای ما را بزنند، یک دهن کجی به ملت ایران محسوب میشد؛ اینجا بود که مقابله به مثل آغاز شد؛ وقتی آنها نفتکشهای ما را میزدند، ما هم نفتکشهای آنها را میزدیم.
این کار بر عهده سپاه بود یا ارتش؟
- شروع این کار با نیروی هوایی ارتش بود که با موشک های فونیکس انجام میشد اما زمانی که یکی از هواپیماهای اف-۱۴ ما در بوشهر مورد هدف قرار گرفت، کار انهدام نفتکشها متوقف شد. نیروی دریایی ارتش نیز روی برخی از سکوها سامانههای پدافند هوایی مستقر کرده بودند؛ اینها با موشک هایی که روی بالگردهای ۲۱۲-AB نصب میشد، کشتیها را مورد هدف قرار میدادند؛ اما زمانی که عراقیها سکوهای نفت را زدند، این کار نیز تعطیل شد؛ از اینجا ما وارد شدیم؛ ما نمیتوانستیم ناظر باشیم و غیرتمان این اجازه را نمیداد.
یکی از افتخاراتی که نیروی دریایی سپاه دارد این است که بیش از ۱۳۴ فروند کشتی را از کشورهای متخاصم و حامی صدام و حزب بعث از آمریکا گرفته تا شوروی مورد هدف قرار دادیم. در مجموع در جنگ نفتکشها در دوران دفاع مقدس بیش از ۵۰۰ کشتی در خلیج فارس مورد هدف قرار گرفت که ۶۰ فروند از آنها کشتیهای تجاری ما بود.
در دوران دفاع مقدس ایالات متحده آمریکا نیز در مقطعی به نوعی وارد جنگ نفتکشها شد؛ نحوهی مواجهه نیروهای مسلح ایران با آمریکا چگونه بود؟
- در دوران دفاع مقدس تا پیش از جنگ نفتکشها فقط با ارتش بعث عراق درگیری داشتیم اما آمریکاییها برای اینکه در این جنگ به صدام کمک کنند، در جبهه زمینی به آنها امکانات جاسوسی میدادند؛ در آن زمان یک نماینده وزارت امور خارجه آمریکا پیش صدام رفت و پس از آن کار جاسوسی آمریکاییها برای عراقیها آغاز شد.
در آن زمان آمریکایی یک ناو بزرگ بنام «یواساس استارک» داشتند که این ناو میان جزیره خارک و ساحل عراق قرار گرفته بود و به نوعی تبدیل به چک پوینت (Check Point) برای هواپیماهایی شده بود که از ناصریه عراق پرواز میکردند؛ افسران مستقر در این ناو مستقیماً با خلبانان جنگندههای عراقی در ارتباط بودند و به آنها موقیت کشتی های ایرانی را میدادند تا اهداف خود را سریعتر پیدا کنند. ازآن جایی که خداوند با ما بود، در یکی از پروازهای جنگندههای عراقی، خلبان عراقی در هوا با ناو آمریکایی ارتباط داشت و درحال دریافت موقعیت هدف ایرانی بود که به اشتباه ناو آمریکایی را مورد هدف قرار داد؛ بر اساس مستنداتی که در اختیار داریم در این اتفاق که نخستین سیلی ای بود که خداوند در خلیج فارس به آمریکاییها زد، ۱۱ ملوان آمریکایی مستقر در ناو استارک کشته شدند.
پس از این اتفاق حدود ۳ الی ۴ ماه رابطهی عراق و آمریکا تقریباً کدر شد، اما زمانی که ایران در جنگ در حال پیروزی بود آمریکاییها خودشان وارد شدند و یکی از سکوهای نفتی ما را مورد اصابت قرار دادند؛ در ابتدا اخطار دادند و کارکنان مستقر در سکوی نفتی محل را تخلیه کردند و آمریکاییها سکوی نفتی را زدند؛ عملاً از ماه شهریور سال ۱۳۶۶ تا پایان جنگ و دفاع مقدس بدون واسطه با آمریکاییها درگیر شدیم.
واکنش نیروهای مسلح ایران به اقدام آمریکا در مورد هدف قرار دادن سکوی نفتی چه بود؟
-این اقدام اولین دهن کجی آمریکایی بود؛ در آن زمان ما فاو را تصرف کرده بودیم؛ در جنوب فاو پایگاهی به نام سایت موشکی ۸۱ قرار داشت که عراقیها از آن نقطه کشتیهای ما را در خور موسی مورد اصابت موشک قرار میدادند. نیروی دریایی سپاه به عنوان اولین نیرویی که نیروی موشکی ساحل به دریا را راه اندازی کرد، تعدادی موشک ضد کشتی کرم ابریشم چینی در اختیار داشت؛ ساز و کار این موشکها نیز به این صورت است که ۱۵ کیلومتر پس از شلیک، رادار جستوجو گر موشک ۱۵ درجه در چپ و راست خود را جست و جو میکنند و به محض مشاهده نخستین هدف، آن را مورد اصابت قرار میدهد.
در بندر الاحمدی کویت تعدادی کشتی پشت سر هم استاده بودند که پاشنه آنها روبروی سایت موشکی ۸۱ فاو بود؛ در میان کشتیهای مستقر در الاحمدیه یک کشتی آمریکایی به نام «سانگاری» نیز حضور داشت؛ در پاسخ به حمله آمریکاییها به یکی از سکوهای نفتی ما، از سایت موشکی ۸۱ عملیاتی موشکی انجام دادیم و نخستین موشک را به سمت کاروان کشتیها شلیک کردیم؛ بر اساس ویژگیهایی که موشک شلیک شده داشت، نخستین کشتی در مسیر حرکت موشک باید مورد هدف قرار میگرفت، اما این موشک اولین و دومین کشتی را نادیده گرفت و مستقیماً به کشتی سوم که متعلق به ایالات متحده آمریکا بود برخورد کردو با نخستین شلیک ما، کشتی آمریکایی مورد هدف قرار گرفت که این نخستین سیلی خداوند بود که به دست پاسداران نیروی دریایی سپاه به صورت ایالات متحده کوبانده شد؛ در آن عملیات موشکی ما ۱۸شلیک انجام دادیم که ۱۵ فروند آنها به هدف اصابت کرد؛ این در حالی است که این نوع موشکها معمولاً از هر ۵ فروند، یکی به هدف اصابت میکند.
ما در دریا بارها خداوند و دست یاری او را دیدیم و دومین سیلی خداوند به آمریکاییها که به دست پاسداران نیروی دریایی سپاه به صورت آمریکاییها برخورد کرد، زمانی بود که ما نخستین عملیات مین ریزی دریایی را انجام دادیم و یک کشتی آمریکایی با این مینها برخورد کرد.
سومین سیلی خدا آبروی آمریکاییها را برد مربوط به یک کشتی کویتی بود به نام الرخاء است؛ این کشتی که به نام «اساس بریجتون» تغییر نام داد و پرچم آمریکا نیز در پاشنه آن قرار گرفت با ۳۵۰ متر طول، ۳ باند فرود هلی کوپتر داشت و به نوعی مظهر قدرت آمریکا بود؛ در حالی که ۱۵۰ خبرنگار برای به تصویر کشیدن قدرت آمریکا روی بریجتون قرار داشتند، این کشتی به همراه ۳ نفتکش و ۴ ناوِ اسکورت از بندر فوجیره در امارت حرکت خود را آعاز کردند؛ آمریکاییها اینگونه گفته بودند که هر کسی که در خلیج فارس زیر پرچم ما قرار بگیرد، امنیت او بصورت کامل حفظ میشود. کاروان کشتی بریجتون حرکت خود را آغاز کرد و آنها فکر میکردند که در تنگه هرمز که ۵۵ کیلومتر عرض دارد از سمت ایران مورد هدف قرار میگیرند؛ ما آمادگی این حمله را نیز داشتیم اما خدا نخواست و این اتفاق نیفتاد؛ آنها همچنین فکر میکردند که در تنگه دوم خلیج فارس که برآمدگی کشور قطر است، مورد هدف قرار میگیرند که باز هم این اتفاق نیفتاد و در جایی دیگر شهید مهدوی با دو شناور و ۵ فروند مین، در شرایطی که حتی کاروان بریجتون را نمیدیدند، با عمل به آیه «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» اقدام به مین ریزی کردند؛ کاروان بریجتون به گونهای حرکت میکرد که ۴ ناو اسکورت آن با آرایش لوزی(یک ناو در جلو، دو ناو در کنار و یک ناو در عقب) قرار داشتند؛ اگر نخستین ناو اسکورت روی مین میرفت، غرق نمیشد و خبرنگاران متوجه چیزی نمیشدند، پشت سر ناو، یک کشتی دیگر قرار داشت که آن هم از روی مین عبور نکرد؛ از آنجایی که حضرت امام (ره) با شجاعت فرموده بودند که بریجتون باید از بین برود، دقیقاً سمت راست کشتی بریجتون با مینی که پاسداران در آب ریخته بودند، اصابت کرد و شعله ور شد؛ خبرنگاران با بالگرد از کشتی خارج شدند اما کارکنان کشتی همچنان روی کشتی بودند؛ ما صدای ضبط شده مکالمات روی کشتی را در اختیار داریم؛ کارکنان این کشتی فریاد میزنند و میگویند شما که این همه تبلیغ میکردید، کجا هستید؟ به داد ما برسید؛ اما به دلیل اینکه منطقه مین ریزی شده بود، هیچ کس جرات نمیکرد نزدیک کشتی بریجتون شود و تنها چند یدک کش از کشورهایی که همواره نوکری آمریکاییها را میکردند، به این کشتی نزدیک شدند.
چهارمین سیلی خدا نیز طی یک درگیری توسط شهید مهدوی و با انهدام یک هلیکوپتر کبری به صورت آمریکاییها اصابت شد. سیلی پنجم ۲۹ فروردین سال ۶۷ و در جریان حمله آمریکاییها به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس به صورت آمریکاییها زده شد؛ به دنبال حمله به سکوی نفتی ایران، پاسداران نیروی دریایی سپاه برای کمک به کارکنان شرکت نفت در سکویی که مورد هجوم قرار گرفته بود اعزام شدند و به مقابله با آمریکاییها پرداختند که در جریان این درگیری خسارت سنگینی به آمریکایی ها وارد شد. ششمین سیلی نیز با مورد هدف قرار گرفتن ناو موشکانداز آمریکایی «ساموئل بی. رابرتز» به صورت آنها برخود کرد و هیمنه آمریکاییها فرو ریخت.
در واقع طی یک سال و نیم درگیری مستقیم با آمریکاییها با این ۶ سیلی بیش از ۵۰ نفر از آمریکاییها کشته شدند و ما تنها ۹ شهید تقدیم کردیم و ۴ قایق از دست دادیم. خیال نکنید که آمریکا بتی شکست ناپذیر است؛ چراکه آن زمان که ما با قایقهای مصادرهای با آنها مقابله میکردیم و بالاترین سلاح ما آرپیجی و توپ ۱۰۷ بود، در ۶ مواجهه مستقیم آنها را شکست دادیم و امروز نیز موشک هایی دور برد با دقتهای بسیار بالا و شناورهایی با سرعت بیش از ۹۰ نات (تقریباً ۱۶۷ کیلومتر بر ساعت) داریم که در تصورشان نیست. امروز میتوانیم بگوییم که اولین کشوری در دنیا هستیم که دارنده انبوهی از قایقهای تندرو هستیم و این دستاورد با همت جوانان ایرانی به دست آمده است.
اشاره کردید که نیروی دریایی سپاه دارای بیشترین قایقهای تندرو در دنیا است و میدانیم که این نیرو علاوه بر قایقهای تندرو، به انواع موشکها و سلاحها و تجهیزات پیشرفته نیز مجهز است، اما امروز این قایقهای تندرو هستند که برای دشمنان تبدیل به کابوسی در خلیج فارس شدهاند؛ به نظر شما این قایقها چقدر در مناسبات منطقهای تاثیر گذار هستند؟
- فرمانده ناوگان پنجم ایالات متحده گفته بود که هر زمان که به خلیج فارس میآییم، کابوس قایقهای تندرو را میبینیم. این قایقها ابزار هستند و آمریکاییها هم میتوانند این ابزار را در اختیار داشته باشند، اما آنچه که اهمیت دارد، افرادی هستند که روی این قایقها مینشینند.
در عمر خدمتی بنده در نیروی دریایی سپاه دوبار آمریکاییها(۴ نفر در سال ۸۲ و ۱۰ نفر در سال ۹۴)، دوبار انگلیسیها(سالهای ۸۲ و ۸۵)، یکبار کاناداییها و یکبار هم استرالیاییها جلوی رزمندگان ایرانی زانو زدند؛ اینهایی که شاید روزی ما را به حساب نمیآوردند، اما از قایقهای تندروی سپاه وحشت دارند؛ البته رعب و وحشت آنها از قایقهای تندرو نیست، بلکه این وحشت را خداوند در دل آنها قرار داده است.
سال ۸۵ که کلاه سبزهای انگلیسی وارد مرزهای ما شده بودند تنها یک قایق از ما سراغ آنها رفت که این قایق نیز مجهز به یک قبضه دوشکا و یک قبضه تیربار و ۳ قبضه اسلحه کلاشینکف بود؛ وقتی اسلحه را سمت انگلیسی ها گرفتند، صحنه باور کردنی نبود. زمانی که اسلحهها و تجهیزات انگلیسیها را در اتاقی چیدیم، مشاهده کردیم که آنها به روزترین تجهیزات و نقشهها را در اختیار داشتند؛ من از فرمانده آنها پرسیدم که شما کلاه سبز هستید و این همه امکانات در اختیار داشتید و سرعت قایقهای شما نیز چندین برابر قایقهای ماست، چه شد که خود را تسلیم کردید؟ او پاسخ داد که خودمان هم نفهمیدیم. واقعا خداوند وعدههایی که در قرآن داده بود را عملی کرد و رعب و وحشتی در دل دشمنان ما انداخت؛ این درحالی است که افرادی که با توکل بر خدا بر این قایقها سوار میشوند، موجب وحشت دشمنان میشوند.
ما بارها تجربه کردهایم، زمانیکه با شناورهای سنگینتر به سراغ دشمنان میرویم، آنها سر جای خود میایستند اما وقتی با ۴ قایق به طرفشان میرویم، آنها به سرعت منطقه را ترک و فرار میکند؛ اینها همواره به دنبال آن بودند که برای مقابله با کابوس قایقهای تندرو کاری بکنند، اما به یاری خدا تا الان نتوانستند کاری انجام دهند و ما نیز به یاری خدا روز به روز هم دقت و برد سلاح های خود را افزایش میدهیم و هم اینکه سرعت شناورهای خود را افزایش داده و آنها را منحصربفرد میکنیم؛ این اقدامات را نیز خودمان در داخل و با استفاده از امکانات نیروی دریایی سپاه و وزارت دفاع انجام میدهیم.
اشارهای داشتید به استفاده از موشکها در نیروی دریایی سپاه؛ کدام سامانههای موشکی در خلیج فارس مستقر هستند؟
- موشکهایی که ما استفاده میکنیم تنوع بسیاری دارند و با قابلیتها، ویژگیها و مزیتهای خود قادر هستند خلیج فارس و حتی فراتر از خلیج فارس را پوشش دهند و دشمنان ما نیز این را میدانند؛ ما کشوری بودیم که هیچ کس کمکمان نکرد و اگر کاری انجام شد، توسط جوانانی بود که خدا کمکشان کرد. زمانی پزشکان عمومی که در ایران فعالیت میکردند، هندی و پاکستانی بودند، اما امروز با حمایتهای مقام معظم رهبری از علوم مختلف، در همهی عرصههای علمی در لبهی تکنولوژی روز دنیا حرکت میکنیم و به لطف خدا امروز در حوزه شناور و موشک چیزی وجود ندارد که خودمان نساخته باشیم؛ به بردهایی دست یافتهایم که دشمنان اصلا تصور نمیکنند و در مخیله آنها نمیگنجد؛ این ادعا قابل مشاهده است و همواره در رزمایشها بخشی از دستاوردهای خود را در معرض نمایش گذاشتهایم.
زمانی ما از پهپاد چیزی نمیدانستیم و حتی برخی در داخل به این پرنده «پهباد» میگفتند؛ اما امروز خودمان یکی از سازندگان پهپاد با بردهای بسیار بالا هستیم.
چند درصد از تجهیزات در اختیار نیروی دریایی سپاه تولید داخل است؟
جواب- بالغ بر ۹۰ درصد؛ امروز در ساخت همین پهپادها از سوخت تا موتور و پوسته و الکترونیک هوانوردی، همه ساخت داخل است.
با توجه به اینکه در حال نزدیک شدن به پایان تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل هستیم، آیا در نیروی دریایی سپاه نیازی به تامین قطعات و تجهیزات خاصی از خارج از کشور وجود دارد و برنامهای در این زمینه پیش بینی شده است؟
- در مجموع درحوزه نظامی شاید کمتر ۵ درصد از نیازمندیها از خارج تامین شود و مابقی تولیدات داخل است؛ با برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی نه به دنبال واردات بلکه به دنبال صادرات هستیم؛ از برداشته شدن این تحریمها میخواهیم استفاده اقتصادی کنیم؛ این تحریمها باعث شد که ما برای خودمان فکری کنیم؛ اگر تحریمها نبود، ما باید موشک و شناورهای مورد نیاز خود را از خارجیها میگرفتیم؛ تحریمها واقعا به ما کمک کرد. شرایط تحریمی در حوزههای پزشکی و دارویی سخت است و ما عزیزانی را به این دلیل از دست دادهایم، اما در زمینه تحریمهای نظامی انصافاً کار کردهایم؛ از هر مانعی که برای ما ایجاد کردند، عبور کردیم و تحریمها تبدیل به نعمتی برای ما شد.
اگر تحریمها را بردارند، میتوانیم کار اقتصادی کنیم و وزارت دفاع میتواند تولیدات خود را به کشورهای خارجی عرضه کند و در کشورهای مختلف نمایشگاه برپا کند و علناً تولیدات خود را به فروش برسانیم.
نیروهای مسلح همواره برای حفظ آمادگیو همچنین به نمایش گذاشتن بخشهایی از اقتدار و توان خود اقدام به برگزاری رزمایشهای مختلف در گسترههای گوناگون میکنند؛ اخیراً نیز نیروی دریایی سپاه در آبهای خلیج فارس رزمایشی برگزار کرد که با بازتابهای بسیاری همراه بود؛ تاثیر برگزاری این رزمایشها چیست؟ به نظر شما به ویژه در سالهای اخیر که شاهد افزایش فشارهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم، رزمایشهایی که توسط نیروهای مسلح برگزار شده است چه میزان در قدرت چانهزنی دیپلماتهای ما تاثیر گذار بوده است؟
همانطور که آمریکاییها مکرراً اعتراف کردهاند که ماجرای ۱۱ سپتامبر را به وجود آوردند تا بهانهای برای حمله نظامی به عراق، ایران و افغانستان داشته باشند، ما نیز در برنامهی حمله مستقیم آمریکاییها بودیم؛ آنها به برنامهریزیهای خود در افغانستان و عراق را عمل کردند اما سمت ایران نیامدند؛ چراکه در هر رزمایش از یک سلاح جدید رونمایی کردیم و قدرت بازدارندگی خود را نشان دادیم و این باعث شد آمریکاییها سمت ایران نیایند.
حرکت بعدی جرج بوش رئیس جمهوری پیشین آمریکا پس افغانستان و عراق، ایران بود؛ مادربمبهایی که در افغانستان و عراق بکار میبردند برای این بود تا به ما نشان دهند چه قدرتی دارند و از آنها بترسیم؛ برخی نیز به ما گفتند که از آمریکا بترسید؛ چراکه آنها عدهای را علیه شما جمع کردهاند. آمریکاییها در اطراف ما اقداماتی کردند تا ما بترسیم، اما رهبری عزیزمان خیلی با شجاعت و محکم ایستادگی کردند، مردم به میدانها آمدند و رزمایشهایی که برگزار کردیم، باعث شد تا آنها عقب نشینی کنند و تا کنون نیز اینگونه بوده است.
اگر ما مسیری را که تاکنون آمدهایم، ادامه دهیم و خدا را فراموش نکنیم، وعدهی الهی موفقیت و غلبهی ما بر دشمن خارجی خواهد بود.
متاسفانه فشاری که الان به مردم میآورند به دلیل بی عرضگی ما مسئولان است؛ چراکه ما کشوری با منابع بسیار و مردمی بسیار خوب هستیم، ۴۰ سال است که در فشار تحریم و محاصره اقتصادی زندگی میکنیم و ۸ سال را نیز در جنگ نظامی بودیم اما اجازه ندادیم یک وجب از این خاک کم شود.
رهبری بارها به ویژه در بحبوبه مذاکرات هستهای و اوج گیری انتقادها ازعملکرد مذاکره کنندگان و دیپلماتها از تیم دیپلماسی حمایت تمام قد کردند؛ به نظر شما آیا اقداماتی که دیپلماتها انجام دادهاند، از عوامل بازدارندگی محسوب نمیشود؟
- ما نمیگویم که دیپلماسی در ایجاد بازدارندگی هیچ کارایی ندارد، بلکه اتفاقاً دیپلماسی فعال در این زمینه کارایی بسیاری دارد؛ دیپلماسیای که در کنارش یک نیروی قوی پشتیبانی کند؛ ما نیز به دیپلماسی فعال اعتقاد داریم و بر این باور هستیم فقط با اقتدار دفاعی و نظامی نمیتوان کاری را پیش برد و برای ایجاد بازدارندگی مطمئن اقتدار دفاعی باید در کنار دیپلماسی قرار بگیرد.
به نظر شما آیا الان اینگونه است؟
- بله اما «کج دار و مریز»؛ باید محکم در مسیرمان ایستادگی کنیم و آنچه که منویات رهبری معظم است را به عنوان راهبرد قرار دهیم.
با توافق عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی و همچنین برقراری روابط دیپلماتیک میان بحرین و این رژیم در روزهای گذشته، شاهد باز شدن پای اسرائیل به منطقه خلیج فارس هستیم؛ سپاه پاسداران نیز با صدور بیانیههایی شدیداللحن به این تحولات واکنش نشان داد و خطاب به حکام بحرین گفت که منتظر انتقام سخت باشند؛ به نظر شما این تحولات چه قدر در منطقه حساس خلیج فارس تاثیر گذار است؟ آیا تهدیداتی که سپاه مکرراً در بیانیههای خود در این خصوص اعلام کرده است، امکان اجرایی شدن دارند؟
- در بیانیه سپاه بر عزم انتقام سخت مجاهدان آزادی قدس و ملت مسلمان بحرین تاکید شده است و دشمنان نیز از این ظرفیت به خوبی آگاه هستند؛ ما بارها در رزمایشها اعلام کردهایم که پیام ما به همسایگان، صلح و دوستی و محبت و مسلمانی است؛ چراکه ما مسلمانیم و کشورهای جنوب خلیج فارس هم مسلماند. جمهوری اسلامی در طول تاریخ عمر ۴۲ ساله خود حتی یکبار هم به کشوری حمله نکرده است، بلکه همواره از کشورهای مظلوم و مسلمان از جمله سوریه، لبنان و یمن حمایت و به آنها کمک کرده است.
دشمن همواره به دنبال دشمن تراشی برای تامین ۳ خواستهاش یعنی فروش تسلیحات نظامی، ایجاد پایگاهها و دیکته کردن حضور نا مشروع خود در منطقه و تسلط بر کشورهای منطقه بوده است؛ در حالی که هر سه این اهداف برای ما محدود است؛ ما دشمنی برای کشورهای مسلمان نیستیم؛ چراکه مسلمانیم و قرآن به ما اجازه نمیدهد تا زمانی که مورد جنگ و تجاوز قرار نگیریم، به حمله بپردازیم؛ در واقع مشی و راهبرد جمهوری اسلامی نیز حمله به این کشورها نیست.
آمریکاییها ترس از جمهوری اسلامی را در دل کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی نظامیان خودشان انداخته اند، این در حالی است که زمانی که ما آنها را بازداشت کردیم، بیشترین محبت را به آنها داشتیم به گونهای که حتی یکی از نظامیانی که به بازداشت پاسداران درآمده بود، میگفت که به ما گفته بودند که شما پاسداران افراد خشنی هستید و خون میخورید و اصلا نمیخندید؛ من به او گفتم که ما هم میخندیم و هم بلدیم جوک بگوییم اما حاضر نیستیم بر سر اصول خود معامله کنیم.
ما همواره گفتهایم که خلیج فارس برای ما منطقهای حساس است؛ این منطقه برای کشورهای مقابل هم حساس است. قطعاً آمدن رژیم صهیونیستی به این منطقه به ضرر کشورهای مقابل خواهد بود و ما این حضور را تهدید حساب میکنیم و معتقدیم که کشوری که همسایه ماست، نباید این کار را بکند؛ این کار درست نیست و خودشان ضرر میکنند.
موضع گیری سیاسی از مسئولیتهای من نیست اما من از لحاظ نظامی میگویم که منطقه باید عاری از حضور بیگانگان باشد؛ ما خودمان میتوانیم با هم رزمایش مشترک برگزار و برادری کنیم. ما کشوری هستیم که به واسطهی منابع مختلف آبی که داریم حتی ۱۰ درصد هم از آب دریاها استفاده نمیکنیم، اما در آن طرف خلیج فارس بیش از ۶۰ درصد نیاز آبی کشورها با استفاده از آب شیرینکنها، از آب دریا تامین میشود و این اصلا خوب نیست. کشورهای استعمارگر در خلیج های بسته خود زیردریاییهای با سوخت هسته ای خود را نمیبرند، اما اینجا میآورند؛ اگر خدای ناکرده برای یکی از ناوهای بیگانه مستقر که دارای سوخت هستهای هستند، اتفاقی بیفتد، این ما به عنوان ساکنان منطقه هستیم که درگیر عواقب زیست محیطی این اتفاق میشویم.
تحولات اخیر در منطقه چه میزان در ماموریتهای نیروی دریایی سپاه بهعنوان پیشانی جمهوری اسلامی در مواجهه با صهیونیست تاثیر گذار است؟
تاثیر چندانی ندارد؛ ما کار خود را انجام میدهیم و برای مقابله با تهدیدات هر دشمنی خود را آماده کرده و از لحاظ نظامی آمادگی صددرصدی خود را حفظ کردهایم و همانطور که تحریمها باعث شد ما آمادهتر شویم، هر قدر تهدیدات دشمن در ظاهر به ما نزدیکتر شود، ما نیز آمادهتر میشویم و این حکم عقل سلیم است.
همواره یکی از برتریهای جمهوری اسلامی در مواجهه با تحولات خلیج فارس، طرح موضوع بستن تنگه هرمز بوده است؛ این موضوع از سوی رئیس جمهوری و برخی مسئولان نیز مطرح شده است؛ آیا موضعگیری در این زمینه در هماهنگی با نیروهای مسلح انجام میشود؟ آیا بستن تنگه هرمز در عمل امکان پذیر است؟
- البته که همهی سیاستهای اعلامی با هماهنگی بیان میشوند. درباره سیاست بستن تنگه هرمز نیز تصمیم گیران راهبردی باید صحبت کنند، اما آن بخشی که مربوط نیروی دریایی سپاه میشود این است که ما برای اجرای هر فرمانی آماده هستیم.
من و همرزمانم در نیروهای مسلح اگر اتفاقی بیفتد، کسانی نیستیم که در زیرزمینهای بسته بنشینیم و کار را هدایت کنیم و قطعاً تا پای جان در راه اجرای فرمان رهبری و دفاع از منافع ملی ایستادگی میکنیم و از هیچ کس هیچ ترس و واهمهای نداریم و قادر هستیم به هرآنچه اعلام میکنیم، عمل کنیم.
به نظر شما بهعنوان فرمانده نیروی دریایی سپاه و یکی از فرماندهان عالی رتبه نظام، در صورتی که در آبهای جنوبی کشور درگیریای میان ایران و ایالات متحده آمریکا شکل بگیرد، دست برتر با کدام طرف خواهد بود؟
قطعاً اینجا خانهی ماست و این تروریستهای آمریکایی هستند که در جایی اشتباه حضور یافتهاند. ما هیچگاه شروع کننده جنگ نبوده و نخواهیم بود اما اگر احیاناً جنگی صورت بگیرد، قطعاً واهمهای از آن نداریم؛ ما همواره از جنگ بر حذریم، اما اگر دشمنان بخواهند منافع ملی ما را در هر نقطه از کشور با تهدید روبرو سازند و به آنها تعرضی کنند، قطعاً در مقابل این اقدام قاطعانه میایستیم.
اگر بخواهید دشمنان را مورد خطاب خود قرار دهید، به آنها چه میگویید؟
به آنها میگویم که «آزموده را آزمودن خطاست»؛ دشمنان باید این ضربالمثل ایرانی را یاد بگیرند؛ به آنها توصیه میکنیم به منافع کشور و مقدسات دینی، انقلابی و ناموسی ما دست درازی نکنند؛ چراکه اگر دست درازی کردند، دست آنها را از قطع میکنیم و اگر دندانشان را تیز کردند، دندانهایشان را در دهانشان خورد میکنیم و این شعار نیست و در عمل آن را ثابت کردهایم.
آنها در دوران دفاع مقدس دیدند زمانی که همهی امکانات را داشتند و ما از هیچ تجهیزاتی به ویژه در دریا بهرهمند نبودیم و فقط خدا را داشتیم، چگونه سیلیهای متعدد بر صورتشان زدیم، اما امروز هم خدا را داریم و هم امکانات بسیار پیشرفته داریم. در مقابل دشمنان اعم از منطقهای و فرامنطقهای خواهیم ایستاد و قطعاً مردم عزیز بدانند که میدان را در مقابل آنها خالی نخواهیم کرد و در روز واقعه جنازههایشان را روی تابوتهای ایرانی از تنگهی هرمز خارج خواهیم کرد.
همچنین پیامی هم برای کشورهای همسایه دارم و به آنها میگویم «ای برادران دینی؛ ما مسلمانیم و خدا، دین و پیامبرمان یکی است؛ بیایید برادریها را تقویت کنیم. بیگانگان اگر منطقه را هم به آتش بکشانند، دلشان برای ما نمیسوزد؛ من و شما بچههای این منطقه هستیم و بیگانگان سرانجام خواهند رفت و همانطور که خودشان گفتند پس از آنکه شما را دوشیدند، رهایتان میکنند؛ بدانید آمریکایی یا غیر آمریکایی برای نگه داشتن حکومتهای شما، جان جوانانش را نمیدهد؛ به خودتان بیایید و بیایید با همدیگر دست برادری و دوستی بدهیم».