یک تحلیلگر مسائل بینالمللی با بیان اینکه باید مراقب باشیم؛ نشستهای سپتامبر شورای حکام همیشه برای ما دردسرساز بوده است، تاکید کرد که «ارجاع ندادن پرونده ایران به آژانس بهانه را از آمریکا میگیرد».
به گزارش جماران؛ یک تحلیلگر مسائل بینالمللی درباره سفر مدیرکل آژانس به ایران به طرح مسائلی با توجه به فضای سیاسی میان کشورها در شورای حکام پرداخت.
«رافائل گروسی» مدیرکل آزانس بینالمللی بعد از سفر دو روزهاش به ایران، بیانیه مشترکی را منتشر کرد و در آن تاکید کرد که «بعد از مشورتهای فشرده دوجانبه، ایران و آژانس در خصوص حل و فصل توام با حسن نیت موضوعات مشخص شده توسط آژانس در ارتباط با اجرای پادمان به توافق رسیدند. در این چارچوب، براساس تجزیه و تحلیل اطلاعات در اختیار آژانس، این نهاد هیچ سؤال دیگری از ایران و هیچ درخواستی برای دسترسی به مکانهایی فراتر از آنچه که توسط ایران تحت موافقتنامه جامع پادمان و پروتکل الحاقی اظهار شدهاند، ندارد.»
«رحمان قهرمانپور» تحلیلگر مسائل بینالمللی درباره سفر مدیرکل آژانس بینالمللی به ایران و آثار آن گفت: آقای «رافائل گروسی» پیرو قطعنامه قبلی که شورای حکام آژانس بینالمللی در مورد ایران صادر کرد و خواهان دسترسی به دو سایت در ایران شد، به ایران سفر کرده است و رویه معمول این است که معمولاً وقتی کشوری نمیخواهد قطعنامه را اجرا کند یا در مورد آن تحفظ دارد، مدیرکل آژانس به آن کشور سفر میکند. همانطور که پیشتر آقای آمانو و دیگر مدیران کل آژانس به ایران سفر کردهاند. میتوان گفت که این سفر مربوط به آن قطعنامه و تلاش برای حل آن مسائل بود ، اما ارزیابی نهایی بعد از بازدید بازرسان از این دو سایت خواهد بود.
وی با بیان اینکه باید دید آیا ارزیابی آنها در نشست ماه سپتامبر شورای حکام نهایی خواهد شد یا به بعد از ماه سپتامبر موکول خواهد شد این مسئله مهمی است، اظهار داشت: در اجلاس ماه سپتامبر شورای حکام معمولاً اینگونه است که جلسه کنفرانس عمومی آژانس که شامل حضور همه اعضا است، قبل و بعد از جلسه شورای حکام برگزار میشود و به همین دلیل همه کشورها و همه اعضای آژانس که نزدیک به ۲۰۰ کشور هستند، حضور دارند، لابیها صورت میگیرد؛ نشستهای ماه سپتامبر همیشه برای ما دردسرساز بوده است، در سال ۲۰۰۹ نیز در اجلاسیه سپتامبر ما دچار مشکل شدیم، به همین علت اگر نتیجه ارزیابیهای آژانس به اجلاسیه سپتامبر نرسد، برای ماه نوامبر میماند که باید منتظر باشیم و ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما حسن این کار این است برای ایران که اکنون آمریکا دنبال بهانه در مورد آن میگردد، ارجاع ندادن پرونده ایران به آژانس این بهانه را از آمریکا میگیرد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه درباره این موضوع که گفته میشود رویکردهای آژانس بیش از اینکه فنی و حقوقی باشد به سمت سیاسیکاری پیش میرود، یادآور شد: آقای احمدینژاد گفت «بودجه آژانس را ما میدهیم همه چیز درست میشود» [با خنده]؛ سازمانهای بینالمللی همیشه همینگونه بودهاند و این چیز عجیب و غریبی نیست و اساسا این حرف که اقدامات آژانسهای باشد و فنی سیاسی نباشند حرفی بعید است چراکه خود «افایتیاف» یک نهاد فنی است که سیاسی هم کار میکند، آی ام اف، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و خیلی از نهادهای دیگر نیز وجود دارند که که اسمشان فنی است اما در کارشان خواسته یا ناخواسته با سیاست در آمیختهاند.
وی ادامه داد: کسی که فکر میکند آژانس باید صرفاً فنی کار کند، به ماهیت سیاست بینالملل کم توجه است هزینه این نهادها را چه کسی میدهد و بودجه آنها از کجا تامین میشود؟! بنابراین طبیعی است که وقتی کشوری بودجه یک نهادی را تامین میکند به آنها نهاد فشار بیاورد.
قرمانپور خاطرنشان کرد: ۳۵ عضو شورای حکام چه کسانی هستند؟ کشورهای پیشرفته هستهای؛ چه کشورهایی را انپیتی به عنوان کشورهای هستهای شناسایی کرده است؟ پنج عضو دائم شورای امنیت؛ واقعیت نظام بینالملل همین است و اگر انتظار داشته باشیم که نظام بینالملل با قدرتهای ضعیف عادلانه برخورد کند، ناشی از شناخت نادرست است. لذا آژانس چه بخواهد و چه نخواهد در یک بستر سیاسی عمل میکند. کره جنوبی ۲۰۰ میلی گرم پلوتونیم را بارگذاری کرده اما پرونده آن خیلی سریع بسته شد در حالی که پرونده ایران سالهاست در شورای حکام رفته؛ پرونده سوریه نیز به شورای حکام رفت اما پرونده مصر در دوره حسنی مبارک، وقتی اعلام شد که فعالیتهای هستهای اعلام نشده دارد، خیلی سریع حل شد. یا اینکه اکنون گفته میشود عربستان با چین فعالیتهای هستهای و غنیسازی انجام میدهد اما خیلی مسئله حادی نیست. مسائل برخوردهای سیاسی طبیعی است و نمیتوان گفت غیرسیاسی باشد؛ این واقعیت نظام بینالملل است.
این کارشناس مسائل بینالمللی درباره اینکه پایبند نبودن کشورها به تعهدات بینالمللی چه آثار سوئی دارد، با بیان اینکه برخی اوقات اعتماد کشورها به سازمانهای بینالمللی از دست میرود و چارهای هم نیست، گفت: این فرض که فکر میکنیم نظام و سیاست بینالملل عادلانه است،اساساً فرض درستی نیست. سیاست بینالملل از ابتدا از ریشه، اساس و بنیاد نابرابر است یعنی همین که در دنیا پنج قدرت وجود دارد که فقط حق وتو در شورای امنیت را دارند و به عنوان دولت هستهای شناخته میشوند، نابرابری است. نظمی که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته است، همچنان ادامه دارد، بنابراین دولتها درون این نظم زندگی میکنند از سوی جنبش عدمتعهد از بین رفته است، اما این واقعیتهای ساختاری نظام بینالملل است و نمیتوان آنها را تغییر داد، نمیتوانیم به انتظار برخورد عادلانه شورای امنیت بنشینیم.
وی درباره اینکه آمریکا بدون توجه به تعهدات بینالمللی آنها را نقض کرده و از آنها خراج میشود، تاکید کرد: در مجله «اینترنشنال سکیوریتی» افراد نظریه پرداز درجه یک از هشت سال پیش مقالههایی درباره اینکه نظم بینالمللی لیبرال در حال تضعیف شدن است، مینویسند؛ ناتو به عنوان مثال رکن امنیتی نظام بینالمللی لیبرال و «ای بی اف» و «بانک جهانی» رکن اقتصادی آن هستند، ببینید که ناتو در چه وضعیتی قرار دارد، به طور مثال در مدیترانه ترکیه با یونان درگیری دارد اما آمریکا اصلاً حضور ندارد. آقای هایکو ماس برای میانجیگری به ترکیه سفر کرده است.
قهرمانپور افزود: در حالی که در نظم بینالمللی لیبرال مدیترانه شرقی و جنوبی در همسایگی اتحادیه اروپا اهمیت استراتژیکی برای نظم بینالمللی لیبرال دارد اما آمریکا به تعهداتش عمل نمیکند به این دلیل که تفکری در این کشور شکل گرفته که معتقد است «چرا آمریکا باید هزینه حفظ این نظم بینالمللی لیبرال را بدهد؟» چرا اروپا، چین و روسیه نباید این هزینه را پرداخت کنند. این تفکر روزبهروز در آمریکا قویتر میشود. نه فقط در دولت ترامپ که در دولت اوباما هم وجود داشت و در داستان حلب دیدیم که آمریکا دخالتی نکرد چرا که خیلیها معتقدند که چرا آمریکا باید هزینه دخالت در خاورمیانه را بپردازد. از سویی تجربه عراق را داشتهایم چرا بوش و نئوکانها حمله به این کشور کردند؟ آنها گفتند که میخواهیم عراق مثل آلمان را به یک کشور آزاد لیبرال و دموکراتیک تبدیل کنیم که محصول نظم بینالمللی لیبرال بعد از ۱۱ سپتامبر شود؛ اما نتیجه این تلاش چه شد؟ تحویل دادن عراقی ورشکسته، گرفتار و داعش و تروریسم.
وی ادامه داد: آمریکا تاکید میکند که دخالت نکند، بنابراین نظم بینالمللی لیبرال تهدید و تضعیف میشود هایکو ماس یک ماه پیش حرف بسیار مهمی زد و گفت که «اروپاییها به این جمعبندی رسیدهاند که اگر ترامپ برود آمریکا دیگر تمایل ندارد هزینه برقراری نظم بینالملل را بپردازد و این نظم دچار ضعف شده است.»